Participation

مشارکت

مشارکت که یکی از مفاهیم مبهم در علوم اجتماعی است می‌تواند معنای اکید یا معنای خفیف داشته باشد. به معنای اکید، مشارکت به این معناست که با توجه به حجم و پیچیدگی جوامع توده‎ای معاصر، تمرکز قدرت سیاسی، رشد بوروکراسی،
جمعه، 22 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
مشارکت
 مشارکت

 

نویسنده: مارکو دیانی
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی


 

Participation

مشارکت که یکی از مفاهیم مبهم در علوم اجتماعی است می‌تواند معنای اکید یا معنای خفیف داشته باشد. به معنای اکید، مشارکت به این معناست که با توجه به حجم و پیچیدگی جوامع توده‎ای معاصر، تمرکز قدرت سیاسی، رشد بوروکراسی، و تجمع قدرت اقتصادی، ضمانت‎های سنتی دموکراسی باید تقویت و حفاظت شود و گسترش یابد تا بتواند با این گرایش مقابله کند که رفته رفته تعداد هرچه بیشتری از تصمیم‎های مؤثر بر زندگی مردم توسط گروه‌های کوچک گرفته می‎شود؛ این گروه‎ها غالباً دور از دسترس‎اند و به آسانی نمی‎توان آن‎ها را شناسایی یا پیدا کرد تا پاسخ‌گوی مسئولیت خود باشند، چون به نام دولت یا مقام محلی یا شرکت تجاری بزرگ عمل می‎کنند.
از این جهت، و مادامی که سیاست مورد نظر باشد، اصل مشارکت به اندازه‎ی خود دموکراسی قدمت دارد، اما به واسطه‎ی ابعاد عظیم و همه جانبه بودن حکومت‎های مدرن و به واسطه‎ی نیاز به تصمیمات صریح و مشخص و فوری و بی‌درنگ، مشارکت اکنون بسیار دشوارتر شده است. در دوره‎ی پس از جنگ این گرایش به وجود آمد که مشارکت را به حوزه‎هایی جز سیاست نیز تسری دهند، مثلاً به آموزش عالی. یکی از تقاضاهای عمده‌ی همه‌ی اعتراض‎های دانشجویی اواخر دهه‎ی 1960 و همین طور اواخر دهه‎ی 1980، خواست مشارکت در نظام دانشگاه بود. چیزی که اهمیت و دامنه‎ی بیش‌تری دارد، گرایش به مشارکت در صنعت و تجارت، و از اواخر دهه‎ی 1970 مشارکت در حکومت‌های محلی است. در همین مرحله است که «معنای خفیف» مشارکت پدیدار می‎شود. سهیم شدن کارکنان در مدیریت شرکت‎ها و صنایع در دهه‎ی 1950 از سوی حکومت فدرال آلمان غربی مطرح و اجرا شد؛ و سپس به شکل‌های گوناگون در سایر کشورهای اروپای غربی نیز گسترش یافت (ایتالیا از اوایل دهه‎ی 1970 و فرانسه از اواخر دهه‎ی 1980) و از سوی اتحادیه‎ی اروپا نیز به مثابه هدفی که هنوز تمام و کمال تحقق نیافته پذیرفته شد. اتحادیه‎ی اروپا مشارکت را «حکم دموکراتیک» می‌نامد و در تعریف این اصل چنین می‌گوید که «کسانی که از تصمیم‌گیری‎های نهادهای سیاسی و اجتماعی تأثیر می‎پذیرند باید در اتخاذ این تصمیم‎ها شرکت کنند.» در بریتانیا در گزارش بسیار پرنفوذ بولاک درباره‎ی دموکراسی صنعتی شکلی از نظام مشارکتی آلمان پیشنهاد شد، ولی کارفرمایان با آن مخالفت کردند. از آن پس اتحادیه‌های کارگری نتوانسته‎اند درباره‎ی یک خط مشی مشترک به توافق برسند. شکل‎های دیگر مشارکت، خصوصاً رشد تمایل به ایجاد تعاونی‎ها و سهیم شدن در سود و مالکیت سهام، جای اقدامات اولیه‎ی اتحادیه‌ی اروپا را گرفته است. در اتحادیه‎ی اروپا، مفهوم «شرکای اجتماعی» تلاشی بود برای ارائه‌ی طرحی برای مشارکت از بالا به پایین.
اخیراً، مشارکت وسیع‎تر کارگران را در تغییرات تکنولوژیک، راه حل واقع بینانه‎ای می‎دانند برای تضادهای پرشماری که رواج و گسترش «فن آوری اطلاعات» به بار آورده است. به منظور پیشگیری از تضاد یا کاستن از اهمیت آن، «روش‎های مشارکتی» تغییر تکنولوژیک بسط و گسترش یافته است که بسته به شرایط متفاوت اقتصادی و اجتماعی و نیروی اتحادیه‎ها در اروپا، امریکا و ژاپن صورت‌های گوناگون دارد: به این ترتیب «طرح مشارکتی»، «مشارکت در انتخاب‎های تکنولوژیک»، به شعار روز تبدیل شده‎اند که همه جا به کار برده می‎شوند ولی محتوا و معنای آن‎ها بی‌نهایت مبهم است. راه‌حل‎های پیشنهادی برای اجتناب از پیامدهای قابل انتظار تغییر تکنولوژیک را به دو مقوله می‎توان تقسیم کرد: راه حل‎های رویّه‎ای و محتوایی، راه حل‎های رویّه‎ای مجموعه مقررات هنجاریی است که بر پایه‌ی قانون‌گذاری، ضوابط و قواعد استوار است و بیشتر مورد حمایت اتحادیه‎ها است و ناظر به روش‎های ورود فن‌آوری‎های نوین. مباحث محتوایی بیش‎تر ناظر به شرایط عملیاتی پس از کاربست تغییر تکنولوژیک است. هدف بنیادی روش‎های مشارکتی این است که وفاق نیرومندی درباره‎ی تغییر تکنولوژیک ایجاد کند و برای این کار فرایند تصمیم گیری دموکراتیک‌تری را نوید می‎دهد و در همان مراحل اولیه و بسیار قبل از اتخاذ تصمیم نهایی و وقتی که هنوز امکان تأثیرگذاشتن روی انتخاب‎ها وجود دارد، اطلاعاتی را در اختیار اتحادیه‌های کارگری قرار می‎دهد؛ و همچنین با ایجاد هیئت‎های مشترکی متشکل از اعضای اتحادیه و مدیریت برای بحث و مذاکره و نظارت بر تغییرات، همراه امکان مشورت با متخصصان مستقل؛ و با ترغیب مشارکت مصرف کنندگان در طراحی سازماندهی آینده و تا حدی در استفاده از فن آوری به سمت این هدف حرکت می‎کند.
در مباحث محتوایی در پی حمایت از منزلت، حقوق و مزایای فعلی و تضمین این امرند که سطح اشتغال پایین نخواهد آمد؛ جابه جایی‎های درونی فقط در صورتی مجاز است که با برنامه‎های بازآموزی مناسبی همراه باشد.
به رغم همه‎ی نتایج مثبت، خصوصاً کاسته شدن از تعداد و شدت تضادهای اجتماعی ملموس و بالفعل، به نظر می‎رسد که با «روش‎های مشارکتی» مسائل تازه‌ای آشکار می‌شود که حل کردن‌شان بسیار دشوارتر است.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه‌ی حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط