مقدمه
در روزگار ما وقف کارکردهای تازهای پیدا کرده است.وقف به عنوان یک سنت حسنه، در تلفیق با علم و نیازهای اجتماعی روز میتواند کار سازتر باشد.
یکی از بهترین و شاید اولین نمونههای تلفیق این سنت حسنه ی اسلامی با دستاوردهای نوین علمی، مجموعه ای است که قریب به شصت سال پیش به وسیلهی شادروان حاج محمد نمازی در شیراز تأسیس شد.
دو یادگار ماندگار، لوله کشی و تصفیه ی آب شهر شیراز و مجموعه ی بهداشتی و آموزشی بیمارستان نمازی به عنوان محلی برای آموزش و درمان.
خاندان نمازی از فامیلهای مشهور شیرازند. حاج محمد نمازی فرزند حاج محمدحسن نمازی تاجر شیرازی در سال 1275 ه ش زاده شد. دوران کودکی را در هند و چین گذراند.
سالهای جوانی را در شیراز و تهران سپری و در سال 1303 به قصد سیاحت به آمریکا عزیمت کرد و مدتی طولانی در آنجا اقامت گزید. عشق به ایران برای او همیشه زنده بود و پس از موفقیت در فعالیتهای اقتصادی در سال 1323 ه ش به ایران بازگشت.
در خاطرات او آمده است که با خود عهد بسته بود. در صورت موفقیت در زندگی - بخشی از درآمد خود را صرف امور خیریه کند. سفر او به ایران همزمان با جنگ جهانی دوم، فرصت مغتنمی برای آشنایی وضعیت اقتصادی،بهداشتی و درمانی کشور بود.
خاندان نمازی از خانوادههای سرشناس و نیکوکار شیراز از دوره زندیه و قاجاریه بودند که تجارت خانههای بزرگی در کشورهایی همچون هند، چین، هنگ کنگ و مصر داشتند، به طوری که یکی از افراد این خانواده که در قاهره تجارتخانه داشت، به وزارت اقتصاد جمال عبدالناصر منصوب شد.[نیازمند منبع]
محمدحسن نمازی، پدر او، در اواخر دوره قاجاریه که بیماریهای گوناگون در شیراز شیوع داشت و تعداد زیادی افراد بی سرپرست و بیپناه در این شهر زندگی میکردند، نوانخانه بزرگی در دروازه کازرون جهت اسکان افراد بی سرپناه .
همچنین یک دواخانه (درمانگاه) در خیابان قاآنی تأسیس کرد. او در سال ۱۳۰۴ خورشیدی این درمانگاه را وقف و درآمد یکی از ساختمانهای خود در کشور چین را به تأمین هزینههای آن اختصاص داد.
موقوفهی محمد نمازی در شیراز
اگرچه نیت اصلی نمازی ایجاد مجتمع بهداشی و درمانی بود، اما او در سفر خود به ایران با پدیدهی نامناسب آب آشامیدنی برخورد و در رایزنی های مختلف با متخصصان ریشه بیساری از بیماریهای گوارشی و نیز بیماریهای واگیردار را در آب آشامیدنی غیر بهداشتی دید .
پس تصمیم گرفت علاوه بر ساخت مجتمع درمانی و آموزشی نسبت به ایجاد سیستم مناسب لوله کشی برای تأمین آب آشامیدنی بهداشتی اقدام کند. در آن زمان حتی در پایتخت ایران نیز آب آشامیدنی از طریق سنتی و غیر بهداشتی تأمین می شد.
ایجاد سیستم نوین لوله کشی آب در تهران و شیراز پیشنهاد نمازی به شهرداریها و انجمنهای این دو شهر بود. شهرداری تهران بنابر دلایلی تصمیم گرفت که خود رأسا نسبت به این امر اقدام کند، ولی شهردار شیراز با این امر موافقت کرد.
شادروان نمازی برای این امر شرکتی را به نام «بنگاه آب شیراز» تأسیس کرد و با شهرداری شیراز توافق نمود که از دو رشته قناتی که تحت نظارت شهرداری بود، استفاه کرده و آب این قنوات را پس از تصفیه به وسیله ی لوله در دسترس ساکنین شهر قرار دهد.
و چون سرمایهی شرکت، هزینه ی لوله کشی را تکافو نمیکرد، محمد نمازی متعهد شد ده میلیون ریال از محل موقوفه ی بیمارستان به عنوان وام در اختیار شرکت بگذارد تا شرکت بتواند با کمک این وام کار لولهکشی را به انجام رساند.
طرحی که مدنظر بود، ابتدا ساده مینمود و تنها متضمن ساختمان حوضهای تصفیه و احداث یک شبکه ی لوله ی اصلی بود و تصور میرفت مجموعا به بیش از بیست میلیون ریال اعتبار نیاز نداشته باشد؛
چرا که قرار بود هزینهی لوله کشی فرعی به وسیلهی پرداخت حق انشعاب از طرف صاحبان خانهها تأمین گردد. در اردیبهشت ماه 1324 پس از امضای قرارداد، محمد نمازی با بنگاه الکساندر گیپ (مهندسین مشاور) قرارداد مطالعهی طرح و تنظیم عملیات شبکه لولهکشی را امضا کرد.
بعد از مطالعات دقیق، مهندسین مشاور گزارش دادند که آب دو رشته قنات حتی نصف جمعیت فعلی شهر را کفایت نمیکند. آب قنوات نیز مستلزم لولهکشی به طول بیست کیلومتر است و به همین دلیل مقرون به صرفه نیست.
طرحی نوین مبنی بر تهیهی آب از منابع زیرزمینی توسط حفر چاههای عمیق پایهریزی شد. اما از آنجا که سرمایهی شرکت جهت اجرای این طرح کفایت نمی کرد به همین دلیل عدهای سهم خویش را فروختند و پس از آن محمد نمازی خود به تنهایی کلیهی سهام را خرید و هزینهی اجرای این طرح را بر عهده گرفت.
طرح پیشنهادی الکساندر گیپ مشتمل بر این موارد بود:
1. حفر ده تا شانزده حلقه چاه و کشیدن آب این چاهها به وسیلهی تلمبه به تصفیهخانه؛
2. ایجاد تصفیهخانه برای تصفیه کردن و گرفتن مواد سنگین از آب؛
3. دستگاه تلمبهزنی بزرگ برای انتقال آب از تصفیهخانه به مخزن مرتفع؛
4. ایجاد کارخانهی برق مستقل برای تهیه نیروی مورد نیاز تلمبه زنی،
5. ایجاد شبکهی لولهی اصلی و فرعی برای توزیع کآب به کلیهی منازل شهر.
اجرای طرح پیشنهادی شروع شد و بنابر برآورد پروژهای که در سال 1321 شروع شده بود، در خرداد سال 1327 با نصب شاهلوله و شبکهی اصلی پخش آب و در خرداد 1328 با احداث ساختمان تصفیهخانه و ساختمان کارخانهی برق ویژهی آب شهر، و در نهایت به تاریخ شهریورماه 1329 به نتیجه رسید.
لولهکشی آب جنوب شهر به دلیل پستی و بلندی منطقه و عدم همیاری مردم به علت تنگدستی، به وسیلهی نصب شیرهای عمومی تأمین گردید.
اما بر اساس نیاز و درخواست مردم، محمد نمازی مصمم به نصب آب لولهکشی در کلیهی مناطق گردید. در سال 1331 آب لولهک شی شهر به پایان رسید و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
همزمان با این طرح، پروژهی ساخت مجموعهی بهداشتی نیز پیش میرفت و دوازده هزار خانه در آن زمان صاحب لولهکشی آب شدند.
لولهکشی آب شهر شیراز علاوه بر تأیید «اصل تقدم پیشگیری بر درمان» برکات دیگری نیز برای مردم شیراز و ایران به ارمغان آورد که برخی از آنان عبارت است از:
1. آب تصفیه شده به وسیلهی لوله در دسترس آنها قرار گرفت و موجب آسایش آنان شد و آنها را از ابتلا به امراض گوناگونی که در آبهای آلوده وجود داشت، مصون ساخت.
2. با توجه به نیت شادروان نمازی که درآمد دستگاه آب را وقف بیمارستان کرده بود، مردم با پرداخت آببها در واقع به بهداشت و درمان خویش یاری می رساندند.
3. برای اولین بار شهر شیراز توانست تکنولوژی لولهکشی آب آشامیدنی و نیز ضدعفونی کردن آب و توزیع مناسب آن را سامان دهد و از آن پس بود که دیگر شهرهای ایران با استفاده از تجربیات شهر شیراز نسبت به راهاندازی آب لولهکشی اقدام کردند.
در بخشی از وقفنامه چنین آمده است:
«چون شهر قدیم شیراز کوچههای معوج و کم عرض و پستی و بلندی دارد و لوله گذاری در آنها مستلزم هزینه و صرف وقت زیادی بود و از طرف دیگر ساکنین این قسمت شهر بیشتر از طبقه ی بیب ضاعت و یا کم بضاعتند و به همین جهت احتمال نمیرفت تقاضای اتصال و اشتراک بنمایند.
لذا مهندسین مشاور در طرح تفصیلی خود تصمیم گرفته بودند احتیاجات مردم این منطقه به وسیله ی نصب شیرهای عمومی تأمین شود. ولی پس از آنکه لوله گذاری شروع شد.
ساکنین شهر قدیم جدا گله مند شده و علاقه ی شدیدی به لولهکشی منطقه خود ابراز داشتند و با توجه با اینکه ساکنین این منطقه حتی دسترسی به همان آبهای آلودهی جاری نداشتند.
و غالبا مجبور بودند برای احتیاجات روزمره به وسیله سقا از آب آلوده و راکد آب انبارهای عمومی رفع احتیاج نمایند، لذا مؤسس به احترام تمایلات ساکنین محلات قدیم بر آن شد که لولهکشی شهر شیراز را از هر جهت کامل نماید و قسمت قدیم شهر را نیز از نعمت لولهکشی و آب تصفیه شده بهرهمند سازد».
مقرر بود وجهی که از این راه تحصیل میشود به میزانی باشد که کلیهی هزینهی شبکهی فرعی متناسب ارزش خانه از مشترک دریافت گردد تا بدین وسیله سرمایهی کمتری در کار لوله کشی به کار افتاده و در نتیجه آب بها به حداقل نرخ ممکنه تخفیف یابد.
منظور از آببها این بود که نرخ بر پایهای مقرر بشود که اولا کلیهی هزینهی جاری از اداری و فنی و نگهداری و تعمیر دستگاه تأمین گردد و ثانیا ذخیرهای به میزان دو و نیم درصد به دست آید تا برای تجدید ماشینآلات و لولههای فرسوده و توسعهی دستگاه که در طول زمان لازم خواهد شد، به مصرف برسد.
ثالثا بهرهای معادل دوازده درصد بر سرمایهی به کار افتاده در تمام مدت به صاحب سرمایه پرداخت گردد و در هر سالی که درآمد برای پرداخت سود آن کافی نباشد، کسری آن به عنوان دین به حساب سال آینده منتقل شده و در سالهای بعد بازگردد.
رابعا برای استهلاک سرمایهی به کار افتاده از سال پنجم چهار درصد ذخیره شود که در ظرف 25 سال بعد سرمایهی به کار افتاده کلا مستهلک گردد .
و دستگاه لوله کشی بعد از سی سال به شهر و شهرداری واگذار شود و اگر استهلاک مزبور در ظرف این مدت عملی نشده باشد، آن قدر بر مدت افزوده شود تا استهلاک کلیهی سرمایه و سود آن به عمل آید.
پس از یک سلسله مذاکره با انجمن شهر و مطالعه در طرز فکر مشترکین آب و انتظارات آنها، بالاخره تعرفهای برای حق انشعاب تعیین گردید، ولی به زودی آشکار شد که از این تعرفه مبلغ قابل توجهی به دست نخواهد آمد و منظور مؤسس عملی نخواهد شد.
برای اینکه تعرفهی عادلانهای برقرار شود و بار طبقات ضعیف و کم بضاعت حتی المقدور از طبقهی متمکن کمتر باشد، مؤسس محترم متخصصی را مأمور مطالعه در امر آببها نموده وی پس از مطالعات دقیق توصیه نمود که اولا از استهلاک سرمایه صرفنظر بشود.
ثانیا تمام مشتریها ماهیانه مبلغ مقطوع و معینی در مقابل چند متر مکعب آب که در اختیار آنها گذارده میشود، بپردازند. ثالثا مشتریهای متمکنی که از آب لوله بیشتر استفاده مینمایند، علاوه بر ماهیانه ی مقطوع، مبلغی هم به عنوان حق مخصوص بپردازند.
رابعا به منظور بالا بردن سطح نظافت عمومی و استفادهی حداکثر از ظرفیت دستگاه لولهکشی مصرفکنندگان به وسیلهی تخفیفهای تصاعدی تشویق شوند که علاوه بر چند متر مکعب که در مقابل پرداخت ماهیانهی مقطوع میپردازند، آب اضافی مصرف کنند».
نکات مهم در وقف محمد نمازی در شیراز
در این بخش نکات قابل توجهی وجود دارد که به ذکر برخی از آنها میپردازیم:
اولا بانی این امر، دریافت آببها و حق اشتراک را جزء برنامهها قرار میدهد و پس از اینکه وصول آن امکانپذیر نمیشود، چاره دیگری میاندیشد و بنا به توصیهی فرد متخصصی از وصول حق اشتراک صرف نظر نموده و به دریافت مبلغ مقطوع به عنوان آببها بسنده میکند.
ثانیا برای جلوگیری از اجحاف به قشر نیازمند، مقرر مینماید که از افراد متمکن که آب بیشتری مصرف میکنند، مبلغی به عنوان حق مخصوص دریافت شود که به نوعی عدالت برقرار گردد.
ثالثا در پیشبینی برای وصول سرمایهی اولیه چنان تدابیر دقیقی اعمال میکند که این روش میتواند در سایر بخشهای سرمایهگذاری نیز مورد استفاده قرار گیرد.
رابعا بانی محترم روشی را اعمال مینماید که در اثر آن برای گسترش بهداشت عمومی و استفادهی بهتر از آب، اگر کسی بیشترین آب را مصرف نماید، از تخفیفهای ویژه برخوردار خواهد شد.
هر چند این روشها امروزه در اثر تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی متحول شده ولی باید اذعان کرد که نوع نگرش و کیفیت اعمال تدابیر مورد نظر برای توسعهی بهداشت عمومی امر پسندیده و قابل قبول است.
چنانکه در ظرف سی سال و یا بیشتر سرمایهی به کار افتاده اصلا و فرعا از طریق استهلاک تأدیه گردد، دستگاه آب به شهرداری واگذار شود و هر چند که مؤسس هم در نظر گرفته بود که وجوه استهلاک در عملیات عمرانی دیگری که بهرهی کافی دربر داشته باشد به کار انداخته شود .
و از درآمد آن قسمتی از هزینهی مرکز طبی و بهداشتی را تأمین نماید تا خللی در دوام و بقای وقف رخ ندهد، و لیکن با مطالعهی بیشتری که در این امر نمود،
به این نتیجه رسید که طبق توصیهی متخصصی که در بالا به آن اشاره شد، استهلاک سرمایه مشکل و لغو مادهی مربوطه به این جهات به صلاح و صرفه مرد شهر خواهد بود:
اولا رفع تحمیل صدی چهار استهلاک سرمایه بر مشترکین نسل حاضر که چون به پرداخت آببها هنوز عادت ندارند، حتی آببهای نازلی را که شهرداری در سال اول و دوم برای آزمایش مقرر کرد، زیاد دانستند تا چه رسد به آببهای خیلی بیشتری که برای تأمین استهلاک سرمایه میبایستی به نفع نسل آینده مقرر گردد.
ثانیا آببهای موقتی که با موافقت شهرداری برای آزمایش تعیین شده به میزان مخارج ضروری هنوز وافی نیست و سالها وقف لازم است تا عواید به میزان مخارج ضروری و سود صدی دوازده بالغ گردد تا چه رسد به استهلاک صدی چهار از اصل سرمایه.
ثالثا چون بیمارستان بایستی از محل درآمد سرمایهای که به کار لولهکشی افتاده بچرخد، بنابر این استهلاک سرمایه که در قرارداد قید شده، مستلزم مدتی بسیار طولانی است و در پایان مدت هم معلوم نیست چگونه و به چه ترتیب وجوه استهلاک، متمرکز شده باشد.
تا بتوان آن را به کار عمرانی دیگری انداخت و از این طریق عایداتی برای بیمارستان به دست آورد. علاوه بر آن تحولات اقتصادی هم برای مدت چهل یا پنجاه سال به هیچ وجه قابل پیشبینی نیست.
و ممکن است در نتیجهی تزلزلی که در عایدات روی دهد، ادارهی امور مرکز طبی و بهداشتی مختل شود که این خود به زیان مردم شیراز خواهد بود.
این دلایل و جهات دیگری که به نظر رسید مؤسس را بر آن داشت که استهلاک سرمایه را غیر عملی دانسته و توجه شهرداری را به لغو این ماده و مزایای وقف کردن دستگاه معطوف سازد. هرچند قصد مؤسس محترم از ایجاد و احداث دستگاه آب لولهک شی انجام یک کار عامالمنفعه و خیر بوده است.
ولی چون با دید اقتصادی به قضیه مینگریسته به نظر میرسد مشارالیه مصصم بوده تا سرمایهای را که در امر خیر به کار گرفته، مجددا بازگرداند تا در موارد مشابه یا در امر بیمارستان مورد استفاده قرار گیرد.
لذا وقتی به کیفیتی که توضیح داده شد و در وقفنامه درج شده است، امیدی به استرداد سرمایه وجود نداشت، مؤسس محترم برای بقا و دوام این کار خیر تصمیم به وقف دستگاه آب میگیرد و در نهایت انجمن شهر شیراز موافقت خود را با انحلال شرکت سهامی بنگاه آب و وقف دستگاه آب اعلام می نماید.
و در آنجا بنایی بنیاد نهاد و برای اینکه این مرکز طبی و بهداشتی از روی اسلوب صحیح و طبق اصول جدید از روی کمال دقت، به طور دائم بدون هیچگونه وقفه اداره شود .
و همیشه از نتایج اکتشافات و تحقیقات پزشکی بهره مند و از آخرین طریقهی کشف و رفع امراض و پیشرفتهای جدید پزشکی استفاده نماید،
مقتضی آن دید که یک دستگاه علمی و تخصصی ثابت و دائمی در امور این مرکز طبی و بهداشتی مراقبت و نظارت کند و با نهایت علاقه و دلسوزی، راهنماییهای لازم و سودمند بنماید .
که چه در حال حاضر و آینده متصدیان مرکز طبی و بهداشتی از این راهنماییها و صلاحاندیشیهای تخصصی که لازمهی پیشرفت و تکامل یک چنین مرکز طبی و بهداشتی است.
استفادهی کامل نمایند و برای اجرای نیت اخیر که ضامن بقا و دوام، و وسیلهی تأمین ارتباط فنی و علمی آن با جهان متمدن است، تأسیس مؤسسهی خیریهی ایران را فرضیه همت خود قرار داد».
همچنین در بخش دیگری از وقفنامه تصریح میشود که «این مؤسسهی خیریه به منظور پیشرفت بهداشت و فرهنگ ایران و داری شخصیت حقوقی و مشتمل بر هیأت مدیره و هیأت مشاورین پزشکی و هیأت مشاورین فرهنگی میباشد...
طبق اساسنامه مردم اندیشمند و با صلاحیت به عضویت هیأت مدیرهی آن دعوت میشوند بهتر و مرتبتر از یک نفر توانایی دارند که راهنماییهای سودمند به موقوفات و مؤسسات خیریه بنمایند و از اینرو در ایالت نیویورک به ثبت رسید .
که کشور امریکا در امر بهداشت همگانی بر سایر کشورها مقدم است و بدین لحاظ مردان خیرخواه و دانشمند مشهوری از ملت امریکا در مؤسسه مزبوره به عضویت انتخاب شدهاند که در امریکا افراد خیر و نیکوکاری هستند .
که معتقد به فرهنگ و تمدن کهنسال ایران بوده و علاقهمندند دینی را که تمدن غرب به علوم و تمدن هنرهای زیبای ایران دارد، ادا کنند... و نتیجهی این نظارت آن است که این مرکز طبی و بهداشتی که به طور یقین تا کنون نظیرش در ایران ایجاد نشده.
همواره از نتایج آخرین تتبعات و اکتشافات بهداشتی و پزشکی جهان غرب و امریکا برخوردار باشد و با جریان زمانه، پیشرفت دانش و هنر جلو رفته هموطنان عزیر را که بدان مراجعه مینمایند از تازهترین و مجربترین اکتشافات پزشکی بهرهمند سازد». نکاتی که در این بخش از این مقدمه حائز اهمیت است، شامل این موارد است:
1. همانطور که از متن وقفنامه ملاحظه میشود هنگامی فکر احداث و ایجاد بنای عظیم بیمارستان بهوجود میآید که کشور دچار فقر و گرفتاریهای شدیدی بوده است و در چنین شرایط نابسامانی ایجاد و احداث چنین مرکز طبی بهداشتی کار اساسی تلقی میشده و نیاز به همت و توان بالایی داشته است.
2. تقدم بهداشت و درمان که امروز مورد توجه و تأکید صاحبنظران و متخصصین است، در این وقفنامه مورد توجه واقع شده و عملا به مورد اجرا گذارده شده است.
3. مجهز بودن بیمارستان از دیگر مسائل بخش مقدماتی وقفنامه است.
4. ضرورت اعمال مدیریت صحیح و لزوم نگهداری و مراقبت از این بنای خیر از دیگر موارد مهم و حائز اهمیت است که واقف خیراندیش بدان پرداخته و یکی از ابزارهای مهم بقا و دوام موقوفات نیز اعمال قوانین صحیح برای حفظ و بقای آنهاست.
5. جایگاه تأسیس بنیاد ایران به عنوان یک اندیشه و فکر جمعی که مأموریت پیدا میکند تا برای این مرکز طبی سیاستگذاری نموده و در ادارهی بهتر آن انجام وظیفه نماید، نیز از نکات برجستهی وقفنامه و از افکار و اندیشههای بلند واقف معظم است.
6. لزوم ارتباط با دنیای پیشرفته و انتقال تکنولوژی و جلب و جذب آخرین پیشرفتها و موفقیتها نیز از دیگر نکات مهم وقفنامه است.
«هدف و منظور اصلی واقف از ایجاد مرکز مزبور این نبوده و نیست که مانند بیمارستانهای معمولی فقط محلی برای آسایش بیماران باشد که چند روز یا چند ماه در آنجا بخوابند و استراحت کنند و چنانکه معمول است مورد معاینه و مداوا قرار گیرند.
بلکه از بدو امر نیت واقف ایجاد مرکز طبی و بهداشتی بوده و نقشهی بنایی که ساخته شده به همینمنظور ترسیم گردیده است و اگر عدهی زیادی اطاق خواب دارد به این علت است که یک مرکز طبی و بهداشتی باید همه گونه وسایل برای معالجه داشته باشد که البته خوابانیدن بیمار هم یکی از آن وسایل است».
وسایل اساسی و ضروری این مرکز طبی و بهداشتی، طبق نظر واقف به این قرار است: الف. وسایل تشخیص از قبیل آزمایشگاه و دستگاههای پرتونگاری و پرتوشناسی و...؛
ب. وسایل معالجه از قبیل اطاق عمل و اسباب جراحی و دستگاههای بیهوشی و انبار خون (بانک خون) و تنفس با اکسیژن و اشعهی ایکس و سایر لوازم معالجهای که امروز متداول است و داروخانه و وسایل تهیهی دارو.
ج. پزشکان متخصص در رشتههای مختلف از قبیل متخصصین جراحی بیماریهای داخلی، بیماریهای زنانه و گوش و حلق و بینی و چشم، بیماریهای روحی، بیماریهای تناسلی و جلدی و غیره، بیماریهای اطفال، آسیبشناسی رادیوم و غیره. همچنین تعدادی پزشک عمومی مکه با پزشکان متخصص همکاری و مساعدت نمایند.
د. وسایل تعلیم و تربیت اشخاصی که دورهی پزشکی را در دانشکده تمام کرده و برای گواهینامه باید یک سال در بیمارستان خدمت نمایند تا تجربهی عملی فراگیرند، همچنین وسایل تعلیم و تربیت پزشکهای مقیم که گواهینامهی فارغالتحصیلی دانشکده پزشکی را دریافت کرده و مصمماند در رشتهی مخصوصی تخصص پیدا کنند.
ه. متخصصین فنی برای آزمایشگاهها، داروخانه و پرتوشناسی و غیره و وسایل تربیت دانشجویان در فنون مزبور؛
و. درمانگاهها برای معاینه و تشخیص و معالجهی بیماران سرپایی و برای جلوگیری از امراض و تأمین بهداشت عمومی؛
ز. اطاق و وسایل استراحت برای بیمارانی که معالجه آنها محتاج به خوابانیدن در بیمارستان است.
ح. ارتباط با سایر مراکز طبی و بهداشتی اروپا و آمریکا و سایر کشورها و حوزههای علمی به منظور کسب اطلاع از پیشرفتهای جدید طبی و طرق تازهی تشخیص و معالجه داروهای جدید و غیره.
در بخش دیگری واقف به ترسیم ویژگیهای مرکز طبی مورد نظر میپردازد که برخی از آنها حائز اهمیت است و امروز نیز پس از چهل و پنج سال این نکات در جامعهی بهداشتی و درمانی دنیا مورد توجه است:
1. مرکزی که احداث میشود امکان تشخصیص در آن وجود داشته باشد، چون مهمترین عامل و اساسیترین راه حل هر معضلی تشخیص علت و چگونگی آن است.
2. پس از تعیین علل بیماری همت گماردن برای اصلاح و حل ریشهای مشکل مدنظر بوده که این نیز از برخورد جامع و نگرش همه جانبه به مسائل است.
3. توجه به سرنوشت کودکان و زنان باردار دقت نظرهای مندرج در وقفنامه است.
4. مراقبت دائم برای کنترل سلامتی فرد که در جوامع پیشرفته رویهای معمول است، ولی در کشورهای جهان سوم هنوز این ابتکار و روش پسندیده شناخته نشده و میتوان تأکید بر آن از روشنگری و آگاهی واقف تلقی کرد.
5. ایجاد ارتباط کاری با سایر مراکز تخصصی دنیا و مبادلهی تجربیات و روشهای جدید نیز از سایر نکات برجسته است.
6. ایجاد دورهی فارغالتحصیلی پزشکی برای دانشجویان شیراز که خود یک مقطعی است برای ادامهی تحصیل و کسب تجربهی علاقهمندان جهت ارتقای سطح علمی و تخصصی آنها که این اقدام نیز در نوع خود بینظیر است.
7. بستری کردن بیمار در حد ضرورت باید انجام گیرد و بیمارستان صرفا جهت خوابیدن بیمار احداث نمیشود.
در قسمتی از وقفنامه، وکیل شادروان حاج محمد نمازی مأموریت پیدا میکند تا به وکالت از جانب ایشان صیغهی وقفیت تعداد 9 پلاک را جاری کند که ایشان نیز به همین ترتیب عمل میکند.
همچنین در وقفنامه تصریح میشود که کلیهی ساختمانی که برای بیمارستان و آموزشگاه پرستاری و منازل مسکونی پزشکان بیمارستان مزبور از طرف واقف محترم ایشان احداث وبنا شده، با کلیهی تجهیزات و وسایل فنی و طبی و جراحی از منصوبه و غیر منصوبه در مرکز مزبور که باغ و ساختمانهای مزبور من حیث المجموع مرکز طبی و بهداشتی مورد وقف را تشکیل میدهد و همیشه باید به نام بیمارستان نمازی نامیده شود.
شک نیست که ساختن این بیمارستان برای مرکز طبی و بهداشتی صرفا به منظور خیریه است؛ زیرا که اولا بیمارستان به منظور وتحصیل سود اداره نخواهد شد و ثانیا آنچه از راه حق المعالجه عاید شود به مصرف معالجهی اشخاص بیبضاعت و یا به مصرف توسعهی خود بیمارستان خواهد رسید.
بنابراین بر طبق نیت واقف محترم مشروط و مقرر است که موقوف علیهم به فراخور استطاعت خود حقالمعالجهای بپردازند تا علاوه بر درآمد دستگاه لوله کشی و تصفیه ی آب شیراز از طریق حقال معالجه نیز تا حدی موجبات نگهداری و توسعه ی این مرکز طبی و بهداشتی تأمین و ضمنا معالجه ی مجانی اشخاص بیبضاعت کاملا میسر گردد .
و در عین حال اشخاص با استطاعت بدون اینکه بخواهند مخارج گزافی برای مسافرت و ایاب و ذهاب به اروپا و امریکا از جهت استعلاج خود متحمل شوند از همان وسایل طبی و بهداشتی در کشور خود و بدون تحمل رنج سفر با پرداخت حقالمعالجه برخوردار و بهرهمند گردند.
شادروان نمازی در این قسمت از وقفنامه اولا بیماران نیازمند را از پرداخت حقالمعالجه معاف میدارد، ثانیا مقرر میکند که بیماران توانمند برای اداره و نگهداری بیمارستان هزینهی معالجه را بپردازند،
ثالثا بیمارستان به نحوی که تجهیز شود تا بیماران که قصد عزیمت به خارج از کشور را دارند، قادربه درمان در بیمارستان باشند.
با نگرشی عمبق به جوانب امر مشاهده میشود که رفع نیاز مستمندان از یک طرف و تأمین امکانات درمانی افراد توانمند از طرف دیگر نیت واقف را تشکیل داده و روح عدالت خواهی و عدالت جویی در تبیین هدف واقف کاملا هویداست .
و این نوع جهتگیری و برنامهریزی در جوامع در حال توسعه از محوریترین اصولی است که باید رعایت شود تا باعث وقوع مشکلات بعدی نشود. در فراز دیگر وقفنامه ترتیب تعیین متولی بدین شرح مشخص میشود:
«تولیت موقوفهی مزبور مفوض است به نفس نفیس واقف محترم مادام که در قید حیات است و چون واقف محترم تصمیم دارد اسانامهای تنظیم و مؤسسهای با شخصیت حقوقی در ایران تشکیل دهد که در هر عصر و زمان پیوسته مرکب باشد.
از ارشد اولاد واقف و چند تن از افراد خاندان نمازی و عدهای از مقامات فرهنگی و بهداشتی و غیره که مؤسسهی مزبوره درحیات واقف به وکالت و نیابت از ایشان و بعد از ایشان مستقیما و برای همیشه موقوفهی بیمارستان (مرکز طبی و بهداشتی) را تولیتا اداره و سرپرستی کند،
بنابراین تعیین تولیت بعد از واقف (به نحوی که فوقا اشاره شد و یا به هر کیفیت دیگری که واقف صلاح و مقتضی داند) موکول به تعیین خود ایشان است .
و واقف محترم مقرر داشت که چنانچه خود موفق به تعیین متولی آتیه نگردید، جناب آقای علی نمازی برادر ارجمند واقف و جناب آقای مهدی نمازی پسر عم ایشان و آقایان حسین نمازی و شفیع نمازی فرزندان آقای مهدی نمازی مجتمعا مؤسسه فوقالذکر را که منظور نظر واقف است.
تشکیل و اساسنامهی آن را تنظیم و تولیت این موقوفه را به آن مؤسسه واگذار نمایند و چنانچه خدای نخواسته کسی از آقایان نام برده شدهی بالا قبل از تشکیل و تأسیس مؤسسهی مورد نظر درگذشت.
سایرین که در قید حیات هستند اقدام به تنظیم اساسنامه و تأسیس و برگزاری تولیت موقوفه بنمایند و نظارت موقوفه با هیأت مدریرهی مؤسسهی خیریهی بنیاد ایران است که واقف آن را تأسیس کرده است».
در رابطه با نحوهی تعیین تولیت موقوفه نکاتی قابل تأمل است:
1. واقف بر خلاف رویهی متداول سایر وقفنامهها اوصاف و شرایطی را معین نمیکند و تولیت را نسلی پس از نسل دیگر به اولاد و اولاد زادگان مفوض نمیکند، بلکه تا خود در حیات میباشد تولیت را شخصا به عهده میگیرد و برای بعد از خود نیز تشکیلات حقوقی را برای ادارهی موقوفه پیشبینی مینماید.
2. یقینا وقتی یک شخصیت حقوقی متشکل از صاحبنظران مربوطه چنین مسؤولیتی را عهدهدار شود، از یک طرف موفقتر عمل میکنند و افکار جمعی تدابیر مطلوبتری را اعمال مینمایند.
این شخصیت حقوقی همواره ادامهی کار را با توجه به واقعیتهای موجود مورد رسیدگی قرار میدهد و به مقتضای شرایط روز تصمیمگیری میکند.
3. با تشکیل شخصیت حقوی به نحوی که واقف معین نموده،همواره از خانواده ایشان نیز فرد یا افرادی حضور خواهند داشت تا در جهت حفظ این اثر خیر نقش بیشتری ایفا کنند.
4. یکی از تدابیر دیگری که واقف اعمال و تصریح میکند، کار نظارت را به شخصیت حقوقی به نام بنیاد ایران محول مینماید که این اقدام نیز در نوع خود، کار مطلوب و مناسبی است.
5. من حیثالمجموع پیشنهاد تکشیل بنیاد و شخصیت حقوقی جهت تولیت و نظارت، یک ابتکار جدید است که در وقفنامههای مشابه کمتر به چشم میخورد و به نظر میرسد تجربهی موفقی است.
از تلفیق دستاوردهای حقوق غرب که در کنار یک نهاد فقهی به نام وقف به کار برده میشود. البته ناگفته نماند که ایجاد و تشکیل بنیاد و مؤسسات خیریه برای کارهای عامالمنفعه در قوانین موضوعهی کشور ما پذیرفته شده است. ولی به گونهای که وقف با ویژگیهای فقهی خود با سازمان حقوقی به نام بنیاد یا مؤسسه در یک وقفنامه تلفیق یابد، از ابداعات واقف است.
این بیمارستان با 15 هکتار مساحت عرصه و 75000 مترمربع مساحت اعیان در سال 1332 ه ش به منظور ارائهی خدماتی چون اتفاقات اورژانسی، داخلی، و قلب، و اطفال و نوزادان، جراحی، جراحی مغز و اعصاب، جراحی استخوان و...وقف گردید و در روز هفتم خرداد سال 1334 شروع به کار کرد.
این مجموعه شامل 414 اتاق بیمارستان، 250 تختخواب و 24 واحد مسکونی بود.
خصوصیات مرکز طبی بهداشتی (ساختمان قدیم)
1. وسعت کلی فضا و محوطهی مؤسسه بالغ بر 158000 مترمربع؛
2. جمع کل فضای محوطهی بیمارستان 190000 مترمربع؛
3. مساحت زیربنا در هر طبقه 11500 مترمربع؛
4. مساحت زیربنا با در نظر گرفتن طبقهی فوقانی 28000 مترمربع؛
5. ساختمان بیمارستان قدیم 5174 مترمربع؛
6. آموزشگاه عالی پرستاری 1178 مترمربع؛
7. سرویس 1073 مترمربع؛
8. ساختمان 6 خانهی بزرگ 1920 مترمربع؛
9. استخر شنا و اطراف آن 1026 مترمربع؛
10. زمین تنیس 800 مترمربع؛
11. تصفیهخانهی استخر شنا 45 مترمربع؛
12. جادهی اطراف عمارت 845 مترمربع؛
2. پزشک ایرانی 20 نفر؛
3. رزیدنت 13 نفر؛
4. انترن 19 نفر؛
5. اکسترن 20 نفر؛
6. پرستار ایرانی 45 نفر؛
7. پرستار خارجی 5 نفر؛
8. کمک پرستار 67 نفر؛
9. کل کارکنان بیمارستان (پیراپزشکی) 540 نفر.
پس از انجام کارهای مقدماتی و پس از شروع به کار، حاج محمد نمازی در سال 1351 فوت کرد. ادامهی کار ساختمانی پروژه توسط دانشگاه شیراز پیگیری شد. از بین طرحهای ارائه شده توسط شرکت ساپی طرح کنونی انتخاب شد و هزینهی لازم از طریق سازمان برنامه و بودجه تأمین گردید.
و دانشگاه ادامهی ساخت پروژه را به دست گرفت. در بهمنماه 1367 به میمنت دههی پر فروغ فجر توسط آقای میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت، بیمارستان جدید نمازی افتتاح گردید.
9 بلوک به 5 بلوک قدیمی افزوده شد و حدود 550000 مترمربع ساختمان جدید را تشکیل داد. 550 تخت بستری به مجموعه بخشهای بستری افزوده گردید.
بخشهای تخصصی و فوق تخصصی در بیمارستان جدید عبارت است از:
بخشهای داخلی کودکان
1. بخش داخلی قبلی؛
2. بخش داخلی گوارش؛
3. بخش داخلی غدد؛
4. بخش داخلی عفونی؛
5. بخش داخلی ریه؛
6. بخش داخلی قلب.
20.2 تخت ریکاوری؛
3. تدارکات جراحی؛
4. اتفاقات کودکان؛
5. دیالیز بزرگسالان؛
6. دیالیز کودکان؛
7. اکوکار دیوگرافی؛
8. اندوسکوپی (بزرگسالان، اطفال)؛
9. آزمایشگاه تحقیقات.
2. بخش پیوند کلیه و کبد.
بخش مراقبتهای ویژه
1. مراقبتهای ویژه قلب؛
2. مراقبتهای ویژهی کودکان؛
3. مراقبتهای I.C.U ویژهی جراحی قلب؛
4. مراقبتهای I.C.U ویژه جراحی مغز و اعصاب و جراحی عمومی؛
بخشهای داخلی بزرگسالان
1. بخش داخلی خون شناسی؛
2. بخش داخلی کلیه؛
3. بخش داخلی گوارش؛
4. بخش داخلی اعصاب؛
5. بخش داخلی قلب؛
6. بخش داخلی پیوند مغز و استخوان؛
2. سالن کنفرانس استاد قریب؛
3. سالن کنفرانس محلاتی؛
4. دفاتر بخش داخلی؛
5. سالن کنفرانس بخش داخلی؛
6. دفاتر بخش کودکان.
2. اتفاقات نوزادان؛
3. بخش رادیوتراپی با 20 تخت بستری؛
4. بخش جراحی مغز و اعصاب؛
5. بخش جراحی استخوان؛
6. بخش جراحی کلیه؛
7. بخش جراحی تخصصی کودکان؛
8. بخش جراحی عمومی کودکان؛
9. بخش جراحی نوزادان؛
10. بخش مراقبتهای ویژه نوزادان؛
11. آزمایشگاه؛
12. داروخانه؛
13. کتابخانه؛
14. امور اداری - مالی؛
15. مدیریت و ریاست؛
16. رادیولوژی با افزودن دستگاههای کتلب انژیوگرافی قلب، انژیوگرافی عمومی، سونوگرافی، و سنگ شکن، سیتیاسکن دو دستگاه فلورسکوپی؛
17. بخش رادیوتراپی با افزودن یک دستگاه کوبالت جدید.
آمارهای در ارتباط با بخش آموزش بیمارستان نمازی
1. در سال تحصیلی 78 -77 جما 1715 دانشجوی
پزشکی دورههایی را در بیمارستان نمازی میگذرانند که شامل 1200 نفر دانشجوی دکترای عمومی، 490 نفر دانشجوی دکترای تخصصی و 25 نفر دانشجوی دکترای فوق تخصصی است.
2. در سال تحصیلی 78- 77 جمعا 600 نفر دانشجوی پرستاری در مقاطع مختلف کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد در حال آموزش در بیمارستان نمازی هستند.
3. از سال 1367 تا سال 1377 جمعا 12700 نفر دانشجو که دورههایی را در بیمارستان نمازی گذراندهاند فارغالتحصیل شدهاند که از این تعداد 3350 نفر دانشجوی پزشکی، 3220 نفر دانشجوی پرستار و مابقی دانشجوی رشتههای دیگر پزشکی بوده اند.
4. از سال 1328 تا سال 1362 جمعا 1281 نفر دانشجوی رشتهی پزشکی فارغالتحصیل شدهاند که همگی دورههایی را در بیمارستان نمازی گذرانده اند.
5. در سال تحصیلی 64 -63 جمعا 155 نفر فارغالتحصیل شدهاند که همگی دورههایی را در بیمارستان نمازی گذراندهاند.
منابع:
https://fa.wikipedia.org/wiki
نویسنده: نادر ریاحی
این مقاله در تاریخ 1402/1/20 بروز رسانی شده است.
یکی از بهترین و شاید اولین نمونههای تلفیق این سنت حسنه ی اسلامی با دستاوردهای نوین علمی، مجموعه ای است که قریب به شصت سال پیش به وسیلهی شادروان حاج محمد نمازی در شیراز تأسیس شد.
دو یادگار ماندگار، لوله کشی و تصفیه ی آب شهر شیراز و مجموعه ی بهداشتی و آموزشی بیمارستان نمازی به عنوان محلی برای آموزش و درمان.
خاندان نمازی از فامیلهای مشهور شیرازند. حاج محمد نمازی فرزند حاج محمدحسن نمازی تاجر شیرازی در سال 1275 ه ش زاده شد. دوران کودکی را در هند و چین گذراند.
سالهای جوانی را در شیراز و تهران سپری و در سال 1303 به قصد سیاحت به آمریکا عزیمت کرد و مدتی طولانی در آنجا اقامت گزید. عشق به ایران برای او همیشه زنده بود و پس از موفقیت در فعالیتهای اقتصادی در سال 1323 ه ش به ایران بازگشت.
در خاطرات او آمده است که با خود عهد بسته بود. در صورت موفقیت در زندگی - بخشی از درآمد خود را صرف امور خیریه کند. سفر او به ایران همزمان با جنگ جهانی دوم، فرصت مغتنمی برای آشنایی وضعیت اقتصادی،بهداشتی و درمانی کشور بود.
خاندان نمازی از خانوادههای سرشناس و نیکوکار شیراز از دوره زندیه و قاجاریه بودند که تجارت خانههای بزرگی در کشورهایی همچون هند، چین، هنگ کنگ و مصر داشتند، به طوری که یکی از افراد این خانواده که در قاهره تجارتخانه داشت، به وزارت اقتصاد جمال عبدالناصر منصوب شد.[نیازمند منبع]
محمدحسن نمازی، پدر او، در اواخر دوره قاجاریه که بیماریهای گوناگون در شیراز شیوع داشت و تعداد زیادی افراد بی سرپرست و بیپناه در این شهر زندگی میکردند، نوانخانه بزرگی در دروازه کازرون جهت اسکان افراد بی سرپناه .
همچنین یک دواخانه (درمانگاه) در خیابان قاآنی تأسیس کرد. او در سال ۱۳۰۴ خورشیدی این درمانگاه را وقف و درآمد یکی از ساختمانهای خود در کشور چین را به تأمین هزینههای آن اختصاص داد.
موقوفهی محمد نمازی در شیراز
اگرچه نیت اصلی نمازی ایجاد مجتمع بهداشی و درمانی بود، اما او در سفر خود به ایران با پدیدهی نامناسب آب آشامیدنی برخورد و در رایزنی های مختلف با متخصصان ریشه بیساری از بیماریهای گوارشی و نیز بیماریهای واگیردار را در آب آشامیدنی غیر بهداشتی دید .
پس تصمیم گرفت علاوه بر ساخت مجتمع درمانی و آموزشی نسبت به ایجاد سیستم مناسب لوله کشی برای تأمین آب آشامیدنی بهداشتی اقدام کند. در آن زمان حتی در پایتخت ایران نیز آب آشامیدنی از طریق سنتی و غیر بهداشتی تأمین می شد.
ایجاد سیستم نوین لوله کشی آب در تهران و شیراز پیشنهاد نمازی به شهرداریها و انجمنهای این دو شهر بود. شهرداری تهران بنابر دلایلی تصمیم گرفت که خود رأسا نسبت به این امر اقدام کند، ولی شهردار شیراز با این امر موافقت کرد.
شادروان نمازی برای این امر شرکتی را به نام «بنگاه آب شیراز» تأسیس کرد و با شهرداری شیراز توافق نمود که از دو رشته قناتی که تحت نظارت شهرداری بود، استفاه کرده و آب این قنوات را پس از تصفیه به وسیله ی لوله در دسترس ساکنین شهر قرار دهد.
و چون سرمایهی شرکت، هزینه ی لوله کشی را تکافو نمیکرد، محمد نمازی متعهد شد ده میلیون ریال از محل موقوفه ی بیمارستان به عنوان وام در اختیار شرکت بگذارد تا شرکت بتواند با کمک این وام کار لولهکشی را به انجام رساند.
طرحی که مدنظر بود، ابتدا ساده مینمود و تنها متضمن ساختمان حوضهای تصفیه و احداث یک شبکه ی لوله ی اصلی بود و تصور میرفت مجموعا به بیش از بیست میلیون ریال اعتبار نیاز نداشته باشد؛
چرا که قرار بود هزینهی لوله کشی فرعی به وسیلهی پرداخت حق انشعاب از طرف صاحبان خانهها تأمین گردد. در اردیبهشت ماه 1324 پس از امضای قرارداد، محمد نمازی با بنگاه الکساندر گیپ (مهندسین مشاور) قرارداد مطالعهی طرح و تنظیم عملیات شبکه لولهکشی را امضا کرد.
بعد از مطالعات دقیق، مهندسین مشاور گزارش دادند که آب دو رشته قنات حتی نصف جمعیت فعلی شهر را کفایت نمیکند. آب قنوات نیز مستلزم لولهکشی به طول بیست کیلومتر است و به همین دلیل مقرون به صرفه نیست.
طرحی نوین مبنی بر تهیهی آب از منابع زیرزمینی توسط حفر چاههای عمیق پایهریزی شد. اما از آنجا که سرمایهی شرکت جهت اجرای این طرح کفایت نمی کرد به همین دلیل عدهای سهم خویش را فروختند و پس از آن محمد نمازی خود به تنهایی کلیهی سهام را خرید و هزینهی اجرای این طرح را بر عهده گرفت.
طرح پیشنهادی الکساندر گیپ مشتمل بر این موارد بود:
1. حفر ده تا شانزده حلقه چاه و کشیدن آب این چاهها به وسیلهی تلمبه به تصفیهخانه؛
2. ایجاد تصفیهخانه برای تصفیه کردن و گرفتن مواد سنگین از آب؛
3. دستگاه تلمبهزنی بزرگ برای انتقال آب از تصفیهخانه به مخزن مرتفع؛
4. ایجاد کارخانهی برق مستقل برای تهیه نیروی مورد نیاز تلمبه زنی،
5. ایجاد شبکهی لولهی اصلی و فرعی برای توزیع کآب به کلیهی منازل شهر.
اجرای طرح پیشنهادی شروع شد و بنابر برآورد پروژهای که در سال 1321 شروع شده بود، در خرداد سال 1327 با نصب شاهلوله و شبکهی اصلی پخش آب و در خرداد 1328 با احداث ساختمان تصفیهخانه و ساختمان کارخانهی برق ویژهی آب شهر، و در نهایت به تاریخ شهریورماه 1329 به نتیجه رسید.
لولهکشی آب جنوب شهر به دلیل پستی و بلندی منطقه و عدم همیاری مردم به علت تنگدستی، به وسیلهی نصب شیرهای عمومی تأمین گردید.
اما بر اساس نیاز و درخواست مردم، محمد نمازی مصمم به نصب آب لولهکشی در کلیهی مناطق گردید. در سال 1331 آب لولهک شی شهر به پایان رسید و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
همزمان با این طرح، پروژهی ساخت مجموعهی بهداشتی نیز پیش میرفت و دوازده هزار خانه در آن زمان صاحب لولهکشی آب شدند.
لولهکشی آب شهر شیراز علاوه بر تأیید «اصل تقدم پیشگیری بر درمان» برکات دیگری نیز برای مردم شیراز و ایران به ارمغان آورد که برخی از آنان عبارت است از:
1. آب تصفیه شده به وسیلهی لوله در دسترس آنها قرار گرفت و موجب آسایش آنان شد و آنها را از ابتلا به امراض گوناگونی که در آبهای آلوده وجود داشت، مصون ساخت.
2. با توجه به نیت شادروان نمازی که درآمد دستگاه آب را وقف بیمارستان کرده بود، مردم با پرداخت آببها در واقع به بهداشت و درمان خویش یاری می رساندند.
3. برای اولین بار شهر شیراز توانست تکنولوژی لولهکشی آب آشامیدنی و نیز ضدعفونی کردن آب و توزیع مناسب آن را سامان دهد و از آن پس بود که دیگر شهرهای ایران با استفاده از تجربیات شهر شیراز نسبت به راهاندازی آب لولهکشی اقدام کردند.
در بخشی از وقفنامه چنین آمده است:
«چون شهر قدیم شیراز کوچههای معوج و کم عرض و پستی و بلندی دارد و لوله گذاری در آنها مستلزم هزینه و صرف وقت زیادی بود و از طرف دیگر ساکنین این قسمت شهر بیشتر از طبقه ی بیب ضاعت و یا کم بضاعتند و به همین جهت احتمال نمیرفت تقاضای اتصال و اشتراک بنمایند.
لذا مهندسین مشاور در طرح تفصیلی خود تصمیم گرفته بودند احتیاجات مردم این منطقه به وسیله ی نصب شیرهای عمومی تأمین شود. ولی پس از آنکه لوله گذاری شروع شد.
ساکنین شهر قدیم جدا گله مند شده و علاقه ی شدیدی به لولهکشی منطقه خود ابراز داشتند و با توجه با اینکه ساکنین این منطقه حتی دسترسی به همان آبهای آلودهی جاری نداشتند.
و غالبا مجبور بودند برای احتیاجات روزمره به وسیله سقا از آب آلوده و راکد آب انبارهای عمومی رفع احتیاج نمایند، لذا مؤسس به احترام تمایلات ساکنین محلات قدیم بر آن شد که لولهکشی شهر شیراز را از هر جهت کامل نماید و قسمت قدیم شهر را نیز از نعمت لولهکشی و آب تصفیه شده بهرهمند سازد».
تعیین میزان حق انشعاب و آب بها
در این قسمت از وقفنامه چنین مقرر شده است که:«طبق قرارداد با انجمن شهر مقرر بود مصرفکنندگان آب علاوه بر پرداخت آببها مبلغ مقطوعی نیز در موقع اتصال لوله به خانهی آنها به عنوان حق اتصال بپردازند.مقرر بود وجهی که از این راه تحصیل میشود به میزانی باشد که کلیهی هزینهی شبکهی فرعی متناسب ارزش خانه از مشترک دریافت گردد تا بدین وسیله سرمایهی کمتری در کار لوله کشی به کار افتاده و در نتیجه آب بها به حداقل نرخ ممکنه تخفیف یابد.
منظور از آببها این بود که نرخ بر پایهای مقرر بشود که اولا کلیهی هزینهی جاری از اداری و فنی و نگهداری و تعمیر دستگاه تأمین گردد و ثانیا ذخیرهای به میزان دو و نیم درصد به دست آید تا برای تجدید ماشینآلات و لولههای فرسوده و توسعهی دستگاه که در طول زمان لازم خواهد شد، به مصرف برسد.
ثالثا بهرهای معادل دوازده درصد بر سرمایهی به کار افتاده در تمام مدت به صاحب سرمایه پرداخت گردد و در هر سالی که درآمد برای پرداخت سود آن کافی نباشد، کسری آن به عنوان دین به حساب سال آینده منتقل شده و در سالهای بعد بازگردد.
رابعا برای استهلاک سرمایهی به کار افتاده از سال پنجم چهار درصد ذخیره شود که در ظرف 25 سال بعد سرمایهی به کار افتاده کلا مستهلک گردد .
و دستگاه لوله کشی بعد از سی سال به شهر و شهرداری واگذار شود و اگر استهلاک مزبور در ظرف این مدت عملی نشده باشد، آن قدر بر مدت افزوده شود تا استهلاک کلیهی سرمایه و سود آن به عمل آید.
پس از یک سلسله مذاکره با انجمن شهر و مطالعه در طرز فکر مشترکین آب و انتظارات آنها، بالاخره تعرفهای برای حق انشعاب تعیین گردید، ولی به زودی آشکار شد که از این تعرفه مبلغ قابل توجهی به دست نخواهد آمد و منظور مؤسس عملی نخواهد شد.
برای اینکه تعرفهی عادلانهای برقرار شود و بار طبقات ضعیف و کم بضاعت حتی المقدور از طبقهی متمکن کمتر باشد، مؤسس محترم متخصصی را مأمور مطالعه در امر آببها نموده وی پس از مطالعات دقیق توصیه نمود که اولا از استهلاک سرمایه صرفنظر بشود.
ثانیا تمام مشتریها ماهیانه مبلغ مقطوع و معینی در مقابل چند متر مکعب آب که در اختیار آنها گذارده میشود، بپردازند. ثالثا مشتریهای متمکنی که از آب لوله بیشتر استفاده مینمایند، علاوه بر ماهیانه ی مقطوع، مبلغی هم به عنوان حق مخصوص بپردازند.
رابعا به منظور بالا بردن سطح نظافت عمومی و استفادهی حداکثر از ظرفیت دستگاه لولهکشی مصرفکنندگان به وسیلهی تخفیفهای تصاعدی تشویق شوند که علاوه بر چند متر مکعب که در مقابل پرداخت ماهیانهی مقطوع میپردازند، آب اضافی مصرف کنند».
نکات مهم در وقف محمد نمازی در شیراز
در این بخش نکات قابل توجهی وجود دارد که به ذکر برخی از آنها میپردازیم:
اولا بانی این امر، دریافت آببها و حق اشتراک را جزء برنامهها قرار میدهد و پس از اینکه وصول آن امکانپذیر نمیشود، چاره دیگری میاندیشد و بنا به توصیهی فرد متخصصی از وصول حق اشتراک صرف نظر نموده و به دریافت مبلغ مقطوع به عنوان آببها بسنده میکند.
ثانیا برای جلوگیری از اجحاف به قشر نیازمند، مقرر مینماید که از افراد متمکن که آب بیشتری مصرف میکنند، مبلغی به عنوان حق مخصوص دریافت شود که به نوعی عدالت برقرار گردد.
ثالثا در پیشبینی برای وصول سرمایهی اولیه چنان تدابیر دقیقی اعمال میکند که این روش میتواند در سایر بخشهای سرمایهگذاری نیز مورد استفاده قرار گیرد.
رابعا بانی محترم روشی را اعمال مینماید که در اثر آن برای گسترش بهداشت عمومی و استفادهی بهتر از آب، اگر کسی بیشترین آب را مصرف نماید، از تخفیفهای ویژه برخوردار خواهد شد.
هر چند این روشها امروزه در اثر تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی متحول شده ولی باید اذعان کرد که نوع نگرش و کیفیت اعمال تدابیر مورد نظر برای توسعهی بهداشت عمومی امر پسندیده و قابل قبول است.
هدف واقف از ایجاد دستگاه لوله کشی آب
به منظور دوام و بقای عمل خیر، مؤسس به این اندیشه افتاد که طبق سنت دیرین نیاکان، دستگاه لولهکشی را به صورت موقوفه در آورد تا از سوانح ایام مصون و مأمون باشد؛ اگرچه در قرارداد با شهرداری اشعار شده بود.چنانکه در ظرف سی سال و یا بیشتر سرمایهی به کار افتاده اصلا و فرعا از طریق استهلاک تأدیه گردد، دستگاه آب به شهرداری واگذار شود و هر چند که مؤسس هم در نظر گرفته بود که وجوه استهلاک در عملیات عمرانی دیگری که بهرهی کافی دربر داشته باشد به کار انداخته شود .
و از درآمد آن قسمتی از هزینهی مرکز طبی و بهداشتی را تأمین نماید تا خللی در دوام و بقای وقف رخ ندهد، و لیکن با مطالعهی بیشتری که در این امر نمود،
به این نتیجه رسید که طبق توصیهی متخصصی که در بالا به آن اشاره شد، استهلاک سرمایه مشکل و لغو مادهی مربوطه به این جهات به صلاح و صرفه مرد شهر خواهد بود:
اولا رفع تحمیل صدی چهار استهلاک سرمایه بر مشترکین نسل حاضر که چون به پرداخت آببها هنوز عادت ندارند، حتی آببهای نازلی را که شهرداری در سال اول و دوم برای آزمایش مقرر کرد، زیاد دانستند تا چه رسد به آببهای خیلی بیشتری که برای تأمین استهلاک سرمایه میبایستی به نفع نسل آینده مقرر گردد.
ثانیا آببهای موقتی که با موافقت شهرداری برای آزمایش تعیین شده به میزان مخارج ضروری هنوز وافی نیست و سالها وقف لازم است تا عواید به میزان مخارج ضروری و سود صدی دوازده بالغ گردد تا چه رسد به استهلاک صدی چهار از اصل سرمایه.
ثالثا چون بیمارستان بایستی از محل درآمد سرمایهای که به کار لولهکشی افتاده بچرخد، بنابر این استهلاک سرمایه که در قرارداد قید شده، مستلزم مدتی بسیار طولانی است و در پایان مدت هم معلوم نیست چگونه و به چه ترتیب وجوه استهلاک، متمرکز شده باشد.
تا بتوان آن را به کار عمرانی دیگری انداخت و از این طریق عایداتی برای بیمارستان به دست آورد. علاوه بر آن تحولات اقتصادی هم برای مدت چهل یا پنجاه سال به هیچ وجه قابل پیشبینی نیست.
و ممکن است در نتیجهی تزلزلی که در عایدات روی دهد، ادارهی امور مرکز طبی و بهداشتی مختل شود که این خود به زیان مردم شیراز خواهد بود.
این دلایل و جهات دیگری که به نظر رسید مؤسس را بر آن داشت که استهلاک سرمایه را غیر عملی دانسته و توجه شهرداری را به لغو این ماده و مزایای وقف کردن دستگاه معطوف سازد. هرچند قصد مؤسس محترم از ایجاد و احداث دستگاه آب لولهک شی انجام یک کار عامالمنفعه و خیر بوده است.
ولی چون با دید اقتصادی به قضیه مینگریسته به نظر میرسد مشارالیه مصصم بوده تا سرمایهای را که در امر خیر به کار گرفته، مجددا بازگرداند تا در موارد مشابه یا در امر بیمارستان مورد استفاده قرار گیرد.
لذا وقتی به کیفیتی که توضیح داده شد و در وقفنامه درج شده است، امیدی به استرداد سرمایه وجود نداشت، مؤسس محترم برای بقا و دوام این کار خیر تصمیم به وقف دستگاه آب میگیرد و در نهایت انجمن شهر شیراز موافقت خود را با انحلال شرکت سهامی بنگاه آب و وقف دستگاه آب اعلام می نماید.
مرکز طبی و بهداشتی موقوفهی محمد نمازی در شیراز
در مقدمه ی بخشی دیگر از وقفنامه چنین نوشته شده است: «پس از اینکه مقدمات لولهکشی فراهم و امیدواری به انجام آن حاصل گردید، معظم له با خریداری یکی از بهترین و مصفاترین باغهای شیراز به نام باغ کفشگر، محل مناسبی برای مرکز طبی و بهداشتی تهیه نمود.و در آنجا بنایی بنیاد نهاد و برای اینکه این مرکز طبی و بهداشتی از روی اسلوب صحیح و طبق اصول جدید از روی کمال دقت، به طور دائم بدون هیچگونه وقفه اداره شود .
و همیشه از نتایج اکتشافات و تحقیقات پزشکی بهره مند و از آخرین طریقهی کشف و رفع امراض و پیشرفتهای جدید پزشکی استفاده نماید،
مقتضی آن دید که یک دستگاه علمی و تخصصی ثابت و دائمی در امور این مرکز طبی و بهداشتی مراقبت و نظارت کند و با نهایت علاقه و دلسوزی، راهنماییهای لازم و سودمند بنماید .
که چه در حال حاضر و آینده متصدیان مرکز طبی و بهداشتی از این راهنماییها و صلاحاندیشیهای تخصصی که لازمهی پیشرفت و تکامل یک چنین مرکز طبی و بهداشتی است.
استفادهی کامل نمایند و برای اجرای نیت اخیر که ضامن بقا و دوام، و وسیلهی تأمین ارتباط فنی و علمی آن با جهان متمدن است، تأسیس مؤسسهی خیریهی ایران را فرضیه همت خود قرار داد».
همچنین در بخش دیگری از وقفنامه تصریح میشود که «این مؤسسهی خیریه به منظور پیشرفت بهداشت و فرهنگ ایران و داری شخصیت حقوقی و مشتمل بر هیأت مدیره و هیأت مشاورین پزشکی و هیأت مشاورین فرهنگی میباشد...
طبق اساسنامه مردم اندیشمند و با صلاحیت به عضویت هیأت مدیرهی آن دعوت میشوند بهتر و مرتبتر از یک نفر توانایی دارند که راهنماییهای سودمند به موقوفات و مؤسسات خیریه بنمایند و از اینرو در ایالت نیویورک به ثبت رسید .
که کشور امریکا در امر بهداشت همگانی بر سایر کشورها مقدم است و بدین لحاظ مردان خیرخواه و دانشمند مشهوری از ملت امریکا در مؤسسه مزبوره به عضویت انتخاب شدهاند که در امریکا افراد خیر و نیکوکاری هستند .
که معتقد به فرهنگ و تمدن کهنسال ایران بوده و علاقهمندند دینی را که تمدن غرب به علوم و تمدن هنرهای زیبای ایران دارد، ادا کنند... و نتیجهی این نظارت آن است که این مرکز طبی و بهداشتی که به طور یقین تا کنون نظیرش در ایران ایجاد نشده.
همواره از نتایج آخرین تتبعات و اکتشافات بهداشتی و پزشکی جهان غرب و امریکا برخوردار باشد و با جریان زمانه، پیشرفت دانش و هنر جلو رفته هموطنان عزیر را که بدان مراجعه مینمایند از تازهترین و مجربترین اکتشافات پزشکی بهرهمند سازد». نکاتی که در این بخش از این مقدمه حائز اهمیت است، شامل این موارد است:
1. همانطور که از متن وقفنامه ملاحظه میشود هنگامی فکر احداث و ایجاد بنای عظیم بیمارستان بهوجود میآید که کشور دچار فقر و گرفتاریهای شدیدی بوده است و در چنین شرایط نابسامانی ایجاد و احداث چنین مرکز طبی بهداشتی کار اساسی تلقی میشده و نیاز به همت و توان بالایی داشته است.
2. تقدم بهداشت و درمان که امروز مورد توجه و تأکید صاحبنظران و متخصصین است، در این وقفنامه مورد توجه واقع شده و عملا به مورد اجرا گذارده شده است.
3. مجهز بودن بیمارستان از دیگر مسائل بخش مقدماتی وقفنامه است.
4. ضرورت اعمال مدیریت صحیح و لزوم نگهداری و مراقبت از این بنای خیر از دیگر موارد مهم و حائز اهمیت است که واقف خیراندیش بدان پرداخته و یکی از ابزارهای مهم بقا و دوام موقوفات نیز اعمال قوانین صحیح برای حفظ و بقای آنهاست.
5. جایگاه تأسیس بنیاد ایران به عنوان یک اندیشه و فکر جمعی که مأموریت پیدا میکند تا برای این مرکز طبی سیاستگذاری نموده و در ادارهی بهتر آن انجام وظیفه نماید، نیز از نکات برجستهی وقفنامه و از افکار و اندیشههای بلند واقف معظم است.
6. لزوم ارتباط با دنیای پیشرفته و انتقال تکنولوژی و جلب و جذب آخرین پیشرفتها و موفقیتها نیز از دیگر نکات مهم وقفنامه است.
هدف واقف از ایجاد مرکز طبی و بهداشتی
در وقفنامه راجع به انگیزهی واقف چنین نوشته شده است:«هدف و منظور اصلی واقف از ایجاد مرکز مزبور این نبوده و نیست که مانند بیمارستانهای معمولی فقط محلی برای آسایش بیماران باشد که چند روز یا چند ماه در آنجا بخوابند و استراحت کنند و چنانکه معمول است مورد معاینه و مداوا قرار گیرند.
بلکه از بدو امر نیت واقف ایجاد مرکز طبی و بهداشتی بوده و نقشهی بنایی که ساخته شده به همینمنظور ترسیم گردیده است و اگر عدهی زیادی اطاق خواب دارد به این علت است که یک مرکز طبی و بهداشتی باید همه گونه وسایل برای معالجه داشته باشد که البته خوابانیدن بیمار هم یکی از آن وسایل است».
وسایل اساسی و ضروری این مرکز طبی و بهداشتی، طبق نظر واقف به این قرار است: الف. وسایل تشخیص از قبیل آزمایشگاه و دستگاههای پرتونگاری و پرتوشناسی و...؛
ب. وسایل معالجه از قبیل اطاق عمل و اسباب جراحی و دستگاههای بیهوشی و انبار خون (بانک خون) و تنفس با اکسیژن و اشعهی ایکس و سایر لوازم معالجهای که امروز متداول است و داروخانه و وسایل تهیهی دارو.
ج. پزشکان متخصص در رشتههای مختلف از قبیل متخصصین جراحی بیماریهای داخلی، بیماریهای زنانه و گوش و حلق و بینی و چشم، بیماریهای روحی، بیماریهای تناسلی و جلدی و غیره، بیماریهای اطفال، آسیبشناسی رادیوم و غیره. همچنین تعدادی پزشک عمومی مکه با پزشکان متخصص همکاری و مساعدت نمایند.
د. وسایل تعلیم و تربیت اشخاصی که دورهی پزشکی را در دانشکده تمام کرده و برای گواهینامه باید یک سال در بیمارستان خدمت نمایند تا تجربهی عملی فراگیرند، همچنین وسایل تعلیم و تربیت پزشکهای مقیم که گواهینامهی فارغالتحصیلی دانشکده پزشکی را دریافت کرده و مصمماند در رشتهی مخصوصی تخصص پیدا کنند.
ه. متخصصین فنی برای آزمایشگاهها، داروخانه و پرتوشناسی و غیره و وسایل تربیت دانشجویان در فنون مزبور؛
و. درمانگاهها برای معاینه و تشخیص و معالجهی بیماران سرپایی و برای جلوگیری از امراض و تأمین بهداشت عمومی؛
ز. اطاق و وسایل استراحت برای بیمارانی که معالجه آنها محتاج به خوابانیدن در بیمارستان است.
ح. ارتباط با سایر مراکز طبی و بهداشتی اروپا و آمریکا و سایر کشورها و حوزههای علمی به منظور کسب اطلاع از پیشرفتهای جدید طبی و طرق تازهی تشخیص و معالجه داروهای جدید و غیره.
در بخش دیگری واقف به ترسیم ویژگیهای مرکز طبی مورد نظر میپردازد که برخی از آنها حائز اهمیت است و امروز نیز پس از چهل و پنج سال این نکات در جامعهی بهداشتی و درمانی دنیا مورد توجه است:
1. مرکزی که احداث میشود امکان تشخصیص در آن وجود داشته باشد، چون مهمترین عامل و اساسیترین راه حل هر معضلی تشخیص علت و چگونگی آن است.
2. پس از تعیین علل بیماری همت گماردن برای اصلاح و حل ریشهای مشکل مدنظر بوده که این نیز از برخورد جامع و نگرش همه جانبه به مسائل است.
3. توجه به سرنوشت کودکان و زنان باردار دقت نظرهای مندرج در وقفنامه است.
4. مراقبت دائم برای کنترل سلامتی فرد که در جوامع پیشرفته رویهای معمول است، ولی در کشورهای جهان سوم هنوز این ابتکار و روش پسندیده شناخته نشده و میتوان تأکید بر آن از روشنگری و آگاهی واقف تلقی کرد.
5. ایجاد ارتباط کاری با سایر مراکز تخصصی دنیا و مبادلهی تجربیات و روشهای جدید نیز از سایر نکات برجسته است.
6. ایجاد دورهی فارغالتحصیلی پزشکی برای دانشجویان شیراز که خود یک مقطعی است برای ادامهی تحصیل و کسب تجربهی علاقهمندان جهت ارتقای سطح علمی و تخصصی آنها که این اقدام نیز در نوع خود بینظیر است.
7. بستری کردن بیمار در حد ضرورت باید انجام گیرد و بیمارستان صرفا جهت خوابیدن بیمار احداث نمیشود.
در قسمتی از وقفنامه، وکیل شادروان حاج محمد نمازی مأموریت پیدا میکند تا به وکالت از جانب ایشان صیغهی وقفیت تعداد 9 پلاک را جاری کند که ایشان نیز به همین ترتیب عمل میکند.
همچنین در وقفنامه تصریح میشود که کلیهی ساختمانی که برای بیمارستان و آموزشگاه پرستاری و منازل مسکونی پزشکان بیمارستان مزبور از طرف واقف محترم ایشان احداث وبنا شده، با کلیهی تجهیزات و وسایل فنی و طبی و جراحی از منصوبه و غیر منصوبه در مرکز مزبور که باغ و ساختمانهای مزبور من حیث المجموع مرکز طبی و بهداشتی مورد وقف را تشکیل میدهد و همیشه باید به نام بیمارستان نمازی نامیده شود.
شک نیست که ساختن این بیمارستان برای مرکز طبی و بهداشتی صرفا به منظور خیریه است؛ زیرا که اولا بیمارستان به منظور وتحصیل سود اداره نخواهد شد و ثانیا آنچه از راه حق المعالجه عاید شود به مصرف معالجهی اشخاص بیبضاعت و یا به مصرف توسعهی خود بیمارستان خواهد رسید.
بنابراین بر طبق نیت واقف محترم مشروط و مقرر است که موقوف علیهم به فراخور استطاعت خود حقالمعالجهای بپردازند تا علاوه بر درآمد دستگاه لوله کشی و تصفیه ی آب شیراز از طریق حقال معالجه نیز تا حدی موجبات نگهداری و توسعه ی این مرکز طبی و بهداشتی تأمین و ضمنا معالجه ی مجانی اشخاص بیبضاعت کاملا میسر گردد .
و در عین حال اشخاص با استطاعت بدون اینکه بخواهند مخارج گزافی برای مسافرت و ایاب و ذهاب به اروپا و امریکا از جهت استعلاج خود متحمل شوند از همان وسایل طبی و بهداشتی در کشور خود و بدون تحمل رنج سفر با پرداخت حقالمعالجه برخوردار و بهرهمند گردند.
شادروان نمازی در این قسمت از وقفنامه اولا بیماران نیازمند را از پرداخت حقالمعالجه معاف میدارد، ثانیا مقرر میکند که بیماران توانمند برای اداره و نگهداری بیمارستان هزینهی معالجه را بپردازند،
ثالثا بیمارستان به نحوی که تجهیز شود تا بیماران که قصد عزیمت به خارج از کشور را دارند، قادربه درمان در بیمارستان باشند.
با نگرشی عمبق به جوانب امر مشاهده میشود که رفع نیاز مستمندان از یک طرف و تأمین امکانات درمانی افراد توانمند از طرف دیگر نیت واقف را تشکیل داده و روح عدالت خواهی و عدالت جویی در تبیین هدف واقف کاملا هویداست .
و این نوع جهتگیری و برنامهریزی در جوامع در حال توسعه از محوریترین اصولی است که باید رعایت شود تا باعث وقوع مشکلات بعدی نشود. در فراز دیگر وقفنامه ترتیب تعیین متولی بدین شرح مشخص میشود:
«تولیت موقوفهی مزبور مفوض است به نفس نفیس واقف محترم مادام که در قید حیات است و چون واقف محترم تصمیم دارد اسانامهای تنظیم و مؤسسهای با شخصیت حقوقی در ایران تشکیل دهد که در هر عصر و زمان پیوسته مرکب باشد.
از ارشد اولاد واقف و چند تن از افراد خاندان نمازی و عدهای از مقامات فرهنگی و بهداشتی و غیره که مؤسسهی مزبوره درحیات واقف به وکالت و نیابت از ایشان و بعد از ایشان مستقیما و برای همیشه موقوفهی بیمارستان (مرکز طبی و بهداشتی) را تولیتا اداره و سرپرستی کند،
بنابراین تعیین تولیت بعد از واقف (به نحوی که فوقا اشاره شد و یا به هر کیفیت دیگری که واقف صلاح و مقتضی داند) موکول به تعیین خود ایشان است .
و واقف محترم مقرر داشت که چنانچه خود موفق به تعیین متولی آتیه نگردید، جناب آقای علی نمازی برادر ارجمند واقف و جناب آقای مهدی نمازی پسر عم ایشان و آقایان حسین نمازی و شفیع نمازی فرزندان آقای مهدی نمازی مجتمعا مؤسسه فوقالذکر را که منظور نظر واقف است.
تشکیل و اساسنامهی آن را تنظیم و تولیت این موقوفه را به آن مؤسسه واگذار نمایند و چنانچه خدای نخواسته کسی از آقایان نام برده شدهی بالا قبل از تشکیل و تأسیس مؤسسهی مورد نظر درگذشت.
سایرین که در قید حیات هستند اقدام به تنظیم اساسنامه و تأسیس و برگزاری تولیت موقوفه بنمایند و نظارت موقوفه با هیأت مدریرهی مؤسسهی خیریهی بنیاد ایران است که واقف آن را تأسیس کرده است».
در رابطه با نحوهی تعیین تولیت موقوفه نکاتی قابل تأمل است:
1. واقف بر خلاف رویهی متداول سایر وقفنامهها اوصاف و شرایطی را معین نمیکند و تولیت را نسلی پس از نسل دیگر به اولاد و اولاد زادگان مفوض نمیکند، بلکه تا خود در حیات میباشد تولیت را شخصا به عهده میگیرد و برای بعد از خود نیز تشکیلات حقوقی را برای ادارهی موقوفه پیشبینی مینماید.
2. یقینا وقتی یک شخصیت حقوقی متشکل از صاحبنظران مربوطه چنین مسؤولیتی را عهدهدار شود، از یک طرف موفقتر عمل میکنند و افکار جمعی تدابیر مطلوبتری را اعمال مینمایند.
این شخصیت حقوقی همواره ادامهی کار را با توجه به واقعیتهای موجود مورد رسیدگی قرار میدهد و به مقتضای شرایط روز تصمیمگیری میکند.
3. با تشکیل شخصیت حقوی به نحوی که واقف معین نموده،همواره از خانواده ایشان نیز فرد یا افرادی حضور خواهند داشت تا در جهت حفظ این اثر خیر نقش بیشتری ایفا کنند.
4. یکی از تدابیر دیگری که واقف اعمال و تصریح میکند، کار نظارت را به شخصیت حقوقی به نام بنیاد ایران محول مینماید که این اقدام نیز در نوع خود، کار مطلوب و مناسبی است.
5. من حیثالمجموع پیشنهاد تکشیل بنیاد و شخصیت حقوقی جهت تولیت و نظارت، یک ابتکار جدید است که در وقفنامههای مشابه کمتر به چشم میخورد و به نظر میرسد تجربهی موفقی است.
از تلفیق دستاوردهای حقوق غرب که در کنار یک نهاد فقهی به نام وقف به کار برده میشود. البته ناگفته نماند که ایجاد و تشکیل بنیاد و مؤسسات خیریه برای کارهای عامالمنفعه در قوانین موضوعهی کشور ما پذیرفته شده است. ولی به گونهای که وقف با ویژگیهای فقهی خود با سازمان حقوقی به نام بنیاد یا مؤسسه در یک وقفنامه تلفیق یابد، از ابداعات واقف است.
این بیمارستان با 15 هکتار مساحت عرصه و 75000 مترمربع مساحت اعیان در سال 1332 ه ش به منظور ارائهی خدماتی چون اتفاقات اورژانسی، داخلی، و قلب، و اطفال و نوزادان، جراحی، جراحی مغز و اعصاب، جراحی استخوان و...وقف گردید و در روز هفتم خرداد سال 1334 شروع به کار کرد.
این مجموعه شامل 414 اتاق بیمارستان، 250 تختخواب و 24 واحد مسکونی بود.
خصوصیات مرکز طبی بهداشتی (ساختمان قدیم)
1. وسعت کلی فضا و محوطهی مؤسسه بالغ بر 158000 مترمربع؛
2. جمع کل فضای محوطهی بیمارستان 190000 مترمربع؛
3. مساحت زیربنا در هر طبقه 11500 مترمربع؛
4. مساحت زیربنا با در نظر گرفتن طبقهی فوقانی 28000 مترمربع؛
5. ساختمان بیمارستان قدیم 5174 مترمربع؛
6. آموزشگاه عالی پرستاری 1178 مترمربع؛
7. سرویس 1073 مترمربع؛
8. ساختمان 6 خانهی بزرگ 1920 مترمربع؛
9. استخر شنا و اطراف آن 1026 مترمربع؛
10. زمین تنیس 800 مترمربع؛
11. تصفیهخانهی استخر شنا 45 مترمربع؛
12. جادهی اطراف عمارت 845 مترمربع؛
کادر پزشکی و پیراپزشکی در سالهای اولیهی افتتاحیه
1. پزشک خارجی 1 نفر؛2. پزشک ایرانی 20 نفر؛
3. رزیدنت 13 نفر؛
4. انترن 19 نفر؛
5. اکسترن 20 نفر؛
6. پرستار ایرانی 45 نفر؛
7. پرستار خارجی 5 نفر؛
8. کمک پرستار 67 نفر؛
9. کل کارکنان بیمارستان (پیراپزشکی) 540 نفر.
توسعه ی بیمارستان نمازی
در سال 1350 نیاز به توسعهی بیمارستان نمازی احساس شد. مرحوم حاج محمد نمازی قصد داشت که با اضافه کردن سه بلوک به شکل حرف تی انگلیسی ساختمان قدیم را توسعه دهد.پس از انجام کارهای مقدماتی و پس از شروع به کار، حاج محمد نمازی در سال 1351 فوت کرد. ادامهی کار ساختمانی پروژه توسط دانشگاه شیراز پیگیری شد. از بین طرحهای ارائه شده توسط شرکت ساپی طرح کنونی انتخاب شد و هزینهی لازم از طریق سازمان برنامه و بودجه تأمین گردید.
و دانشگاه ادامهی ساخت پروژه را به دست گرفت. در بهمنماه 1367 به میمنت دههی پر فروغ فجر توسط آقای میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت، بیمارستان جدید نمازی افتتاح گردید.
9 بلوک به 5 بلوک قدیمی افزوده شد و حدود 550000 مترمربع ساختمان جدید را تشکیل داد. 550 تخت بستری به مجموعه بخشهای بستری افزوده گردید.
بخشهای تخصصی و فوق تخصصی در بیمارستان جدید عبارت است از:
بخشهای داخلی کودکان
1. بخش داخلی قبلی؛
2. بخش داخلی گوارش؛
3. بخش داخلی غدد؛
4. بخش داخلی عفونی؛
5. بخش داخلی ریه؛
6. بخش داخلی قلب.
سایر بخشها و امکانات درمانی
14.1 اتاق عمل؛20.2 تخت ریکاوری؛
3. تدارکات جراحی؛
4. اتفاقات کودکان؛
5. دیالیز بزرگسالان؛
6. دیالیز کودکان؛
7. اکوکار دیوگرافی؛
8. اندوسکوپی (بزرگسالان، اطفال)؛
9. آزمایشگاه تحقیقات.
بخشهای جراحی بزرگسالان
1. بخش جراحی قلب؛2. بخش پیوند کلیه و کبد.
بخش مراقبتهای ویژه
1. مراقبتهای ویژه قلب؛
2. مراقبتهای ویژهی کودکان؛
3. مراقبتهای I.C.U ویژهی جراحی قلب؛
4. مراقبتهای I.C.U ویژه جراحی مغز و اعصاب و جراحی عمومی؛
بخشهای داخلی بزرگسالان
1. بخش داخلی خون شناسی؛
2. بخش داخلی کلیه؛
3. بخش داخلی گوارش؛
4. بخش داخلی اعصاب؛
5. بخش داخلی قلب؛
6. بخش داخلی پیوند مغز و استخوان؛
امکانات جانبی
1. تالار علامه اقبال لاهوری؛2. سالن کنفرانس استاد قریب؛
3. سالن کنفرانس محلاتی؛
4. دفاتر بخش داخلی؛
5. سالن کنفرانس بخش داخلی؛
6. دفاتر بخش کودکان.
توسعهی بخشهای موجود
1. اتفاقات بزرگسالان؛2. اتفاقات نوزادان؛
3. بخش رادیوتراپی با 20 تخت بستری؛
4. بخش جراحی مغز و اعصاب؛
5. بخش جراحی استخوان؛
6. بخش جراحی کلیه؛
7. بخش جراحی تخصصی کودکان؛
8. بخش جراحی عمومی کودکان؛
9. بخش جراحی نوزادان؛
10. بخش مراقبتهای ویژه نوزادان؛
11. آزمایشگاه؛
12. داروخانه؛
13. کتابخانه؛
14. امور اداری - مالی؛
15. مدیریت و ریاست؛
16. رادیولوژی با افزودن دستگاههای کتلب انژیوگرافی قلب، انژیوگرافی عمومی، سونوگرافی، و سنگ شکن، سیتیاسکن دو دستگاه فلورسکوپی؛
17. بخش رادیوتراپی با افزودن یک دستگاه کوبالت جدید.
آمارهای در ارتباط با بخش آموزش بیمارستان نمازی
1. در سال تحصیلی 78 -77 جما 1715 دانشجوی
پزشکی دورههایی را در بیمارستان نمازی میگذرانند که شامل 1200 نفر دانشجوی دکترای عمومی، 490 نفر دانشجوی دکترای تخصصی و 25 نفر دانشجوی دکترای فوق تخصصی است.
2. در سال تحصیلی 78- 77 جمعا 600 نفر دانشجوی پرستاری در مقاطع مختلف کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد در حال آموزش در بیمارستان نمازی هستند.
3. از سال 1367 تا سال 1377 جمعا 12700 نفر دانشجو که دورههایی را در بیمارستان نمازی گذراندهاند فارغالتحصیل شدهاند که از این تعداد 3350 نفر دانشجوی پزشکی، 3220 نفر دانشجوی پرستار و مابقی دانشجوی رشتههای دیگر پزشکی بوده اند.
4. از سال 1328 تا سال 1362 جمعا 1281 نفر دانشجوی رشتهی پزشکی فارغالتحصیل شدهاند که همگی دورههایی را در بیمارستان نمازی گذرانده اند.
5. در سال تحصیلی 64 -63 جمعا 155 نفر فارغالتحصیل شدهاند که همگی دورههایی را در بیمارستان نمازی گذراندهاند.
منابع:
https://fa.wikipedia.org/wiki
نویسنده: نادر ریاحی
این مقاله در تاریخ 1402/1/20 بروز رسانی شده است.