اسناد و تاريخ شفاهي معاصر ايران
چکيده:
درآمد
اسناد و خاطرات شفاهي در پژوهشهاي تاريخي
توجه به خاطرات شخصيتهاي دخيل در حوادث تاريخي در تاريخ ايران سابقهاي بس کهن دارد. بسياري از منابع مکتوب هم از به کتابت درآمدن ديدهها و شنيدهها به وجود آمده است. درج اخباري متفاوت از راويان متعدد در واقعهاي واحد را در منابعي چون طبري ميتوان يافت. آنچه اين سنت قديمي را از تاريخ شفاهي يا Oral History کنوني متمايز ميسازد در استفاده و نظامند از خاطرات افراد مختلف در واقعهاي يا موضوع خاص در مراحل مختلف گردآوري اطلاعات از طريق مصاحبه، پيادهسازي و تدوين و نگارش است. در حالي که در شيوه سنتي تاريخنگاري ما آنچه از حوادث و وقايع از قول شفاهي به کتابت درآمده اقوال موجود بوده است که مورخ ثبت کرده است نه آن که در پي آن باشد شاهدان حادثه را يافته و از زبان ايشان موضوعي را روايت کند. ضبط صوتي يا تصويري خاطرات به صورت نوارکاست يا فيلم ويديوئي، و کيفيت و کميت ضبط آن، آرشيو و نحوه استفاده و ارجاع به آنها در تاريخ شفاهي از وجوه امتياز اين شيوه از گردآوري اطلاعات است.
انقلاب اسلامي همانگونه که در عرصه پژوهشهاي اسناد انقلابي به وجود آورد در عرصه خاطرهنگاري و پيدايش يا تکامل و نضجگيري تاريخ شفاهي در داخل و خارج از ايران نقش عمده و اساسي داشت.
تاريخهاي شفاهي داخل و خارج از ايران داراي ويژگيهاي خاصي است که مهمترين ويژگي يا وجه تمايز اين دو در هويت و ماهيت راويان تاريخ شفاهي است، راويان تاريخ شفاهي دانشگاه هاروارد يا تاريخ شفاهي جنبش چپ ايران، هر يک به گونهاي در رويارويي با انقلاب اسلامي موضع خصمانه دارند يا از هيأت حاکمه پهلوي بودهاند يا به لحاظ اعتقادي با نظام جمهوري اسلامي پس از استقرار آن مشکل پيدا کردهاند. در حالي که در داخل ايران راويان را مردمِ انقلابي تشکيل ميدهند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي يادنامههايي حاوي خاطرات که در مناسبتهاي ويژه انقلاب اسلامي منتشر ميگرديد از جمله اولين فعاليتها ميباشد. اولين تلاش که هم به لحاظ علمي و هم عملي در عرصه تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي قابل توجه است در مجله «ياد» از نشريات بنياد تاريخ انقلاب اسلامي صورت گرفته است. قدمهاي بعدي مستحکمتر برداشته شد. مجموعة «خاطرات 15 خرداد» شامل نُه دفتر، و آثاري چون تاريخهاي شفاهي انقلاب اسلامي که در مرکز اسناد انقلاب اسلامي به انجام رسيده است. از جمله تلاشهاي بعدي است که مسير تکاملي را طي کرده است.
اسناد و تاريخ شفاهي
اولـ کاربرد اسناد در تاريخ شفاهي براي تعيين دقيق زمان حادثه و مکان وقوع آن ميباشد. زيرا در تاريخ شفاهي در اغلب موارد نميتوان تاريخ دقيق وقوع را از اقوال مختلف استخراج نمود و روايات ضد و نقيض ديده ميشود.
دومـ پس از مشخص شدن زمان و مکان وقوع حادثه در شناسايي منابع شفاهي اسناد اهميت مضاعفي پيدا ميکند براساس اسناد مشخص ميشود چه افرادي يا گروههايي در هنگام حادثه حضور داشتهاند. در شناسايي افراد براي انجام مصاحبه (اعم از شفاهي يا مکتوب) هم اسناد به کار ميآيند.
سومـ در جريان مصاحبه و طرح سئوال از شاهدان حادثه سئوالهايي که محقق از منابع ديگر در مورد موضوع مورد تحقيق خود استخراج کرده باز هم اسناد جايگاهي ويژه مييابد زيرا با دادههايي که از خلال اسناد از کميت و کيفيت واقعه وجود دارد محقق به زواياي مُبهم و سئوالبرانگيز واقعه ميپردازد.
چهارمـ پس از انجام مصاحبه و مراحل آمادهسازي خاطرات شفاهي جهت استفاده و تدوين تاريخ شفاهي، باز هم اسناد براي سازماندهي فصول و مطالب به ياري محقق ميآيد. زيرا براساس خاطرات نميتوان ترتيب وقوع حوادث را به دقت مشخص ساخت چه بسا در نقل روايات اين تسلسل پس و پيش شدهاند در حالي که در اسناد تاريخ دقيق حادثه در اغلب موارد يافت ميشود. و براساس اين قوميت تاريخي ميتوان مطالب و خاطرات شفاهي را مرتب کرد.
و سرانجام مهمترين کاربرد اسناد در تدوين تاريخ شفاهي است بيشک عدم استفادة از اسناد که محقق به صحت آنها يقين يافته تدوين تاريخ شفاهي در تاريخ معاصر و به ويژه انقلاب اسلامي ناقص خواهد بود. خاطرات شفاهي که از راويان مختلف حول محور يک موضوع خاص گرد آمده است همچون اسناد که براساس دوري و نزديکي به حادثه و مسايل ديگر که در مورد اسناد گفته شد طبقهبندي و اعتبارگذاري ميشود صحت و سقم اين دادهها با راههاي گوناگوني قابل بررسي است که محقق تاريخ شفاهي ناگزير از انجام آن است.
در تاريخ شفاهي به حوادث قبل از وقوع، (پشت صحنه حادثه) چگونگي شکلگيري، زمينهها، ماهيت موضوع، عوامل تاثيرگذار در موضوع، وقوع حادثه (با تسامح در زمان، مکان و تسلسل تاريخي آن) پيآمدهاي آني و بلندمدت موضوع پرداخته ميشود. اسناد در کنار اين مسايل به لحظه وقوع، کميت و کيفيت حادثه، افراد حاضر در صحنه، پيگيريهاي صورت گرفته، اقدامات انجام شده، عکسالعمل نهادهاي ذيربط را با ترتيب تاريخي روشن نمايد. در برخي موارد هم که برخي حوادث از ياد شاهدان رفته يا کمرنگ شده است اسناد به تکميل اين «از ياد رفتهها» ميپردازد.
فرجام سخن آن که:
پيروزي انقلاب اسلامي تاثير شگرفي در شيوههاي تاريخ شفاهي نهاد (چه در داخل و چه در خارج) در داخل باز شدن آرشيوهاي نهادهايي چون سازمان اطلاعات و امنيت کشور (ساواک)، شهرباني کل کشور، سازمان قضايي نيروهاي مسلح بر روي محققان فعاليت چشمگير مراکزي چون مرکز اسناد انقلاب اسلامي سازمان اسناد و کتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، مرکز اسناد نهاد رياست جمهوري و... پژوهشهاي سند محوري را در وسعتي غيرقابل قياس با گذشته رايج گردانيد. از سوي ديگر ماهيت انقلاب و مردمي و همچنين قريبالعهد بودن آن با حضور اغلب عناصر اصلي اين حرکت اصيل اسلامي اين امکان را داد خاطرات شفاهي به شکل بيسابقه اي مورد توجه قرار گيرد. همزمان ضرورت تدوين مجموعههايي تاريخي براساس خاطرات شفاهي هم احساس گرديد. در نتيجة نزديکي اين دو يعني اسناد و تاريخ شفاهي گونهاي تکامل يافتهتري از پژوهشهاي به عرصه آمده است که مرکز اسناد انقلاب اسلامي مبدع آن است.
منبع: www.historylib.com
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله