تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی افریقیه در دوران حکومت اغلبیان (1)

حکومت اغلبیان اولین حکومت نیمه مستقلی است که در دوران خلافت عباسیان در منطقه غرب سرزمین های اسلامی تشکیل گردید. ابراهیم بن اغلب بن سالم بن عقال، موسس این سلسله، پس از آن که تأییدیه خلیفه عباسی برای تشکیل این
يکشنبه، 7 شهريور 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی افریقیه در دوران حکومت اغلبیان (1)
بررسی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی افریقیه در دوران حکومت اغلبیان (184 – 296 هجری)(1)

 

نویسنده: سید مصطفی طباطبایی (1)
منبع:راسخون



 

چکیده :

حکومت اغلبیان (184 – 296 هجری) اولین حکومت نیمه مستقلی است که در دوران خلافت عباسیان در منطقه غرب سرزمین های اسلامی تشکیل گردید. ابراهیم بن اغلب بن سالم بن عقال، موسس این سلسله، پس از آن که تأییدیه خلیفه عباسی برای تشکیل این حکومت را دریافت داشت با تمام قوا شالوده حکومتی را طرح ریزی کرد که توانست نزدیک به یک قرن نه فقط بر منطقه افریقیه حکومتکند بلکه ت جلوی تهاجمات رومیان را بگیرد و در مواقعی نیز فتوحاتی همچون فتح صقلیه را به دست آورد.
حکمرانان این سلسله علاوه بر اقدامات سیاسی دست به یک سری اقدامات فرهنگی اجتماعی زدند به گونه ای که دولت اغلبیان را به عنوان یکی از دولت های اسلامی متدن غرب سرزمین های اسلامی بیان می کند.شهر های جدید، مساجد، رباط ها و.. همه حاصل زحمات حکمرانان این دولت بود که توانسته حکومت اغلبیان را به عنوان یک حکومت متمدن معرفی نماید.
در این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه های به بررسی مولفه های فرهنگی تمدنی دولت اغلبیان در طول نزدیک به یک قرن حکومت آنان خواهیم پرداخت.
کلید واژه : اغلبیان، اسلام، خلافت عباسی، فرهنگ، تمدن

مقدمه :

حکومت اغلبیان که شاید بتوان گفت به جبر روزگار توسط خلیفه عباسی مورد تأیید قرار گرفت ا.لین حکومت نیمه مستقلی بود که در منطقه افریقیه و غرب سرزمین های اسلامی تشکیل می شد. ابراهیم بن اغلب بن سالم بن عقال توانست برای اولین بار در این منطقه حکومتی تأسیس کند که خیال خلیفه خلیفه عباسی را نسبت به این سرزیمن ها راحت کند و آنان بتوانند مشکلات شرق سرزیمن های اسلامی را برطرف سازند.
از طرفی ابراهیم بن اغلب بر خلاف دیگر زمامداران افریقیه اهتمام ویژه ای برای آبادانی این مناطق داشت و شاید دلیل اصلی آن نیز این بود که ابراهیم بر خلاف حکمرانان قبلی قصد اقامت و تأسیس حکومت در این منطقه را داشت و سعی بر آن داشت که وی نیز مناطق تحت فرمانش همچون مناطق مرکزی خلافت اسلامی باشد و شهر قیروان را همچون بغداد آباد نماید .از این رو نه تنها ابراهیم بلکه دیگر حاکمان اغلبیان نیز اهتمام ویژه ای در این زمینه داشتند به گونه ای که امروزه می توان از شکوه فرهنگ و تمدن اغلبیان سخن به میان آورد.

شهر سازی :

یکی از اقدامات مهم اغلبیان در دوران حکومت خود بر سرزمین افریقیه، ساختن شهر بود که امروزه نیز یادمان شکوه و عظمت آن دوران می باشد. در زیر به چگونگی این شهر ها اشاره می شود.
القصر القدیم : قصر القدیم ظاهرا اولین مرکزی بوده که اغلبیان از آن برای پایگاه سیاسی خود استفاده کرده اند. ابن رقیق بنای این شهر را به ابراهیم بن اغلب نسبت داده و می نویسد : «التى بناها إبراهیم بن الأغلب، و تبعد ثلاثة كیلومترات جنوبى مدینة القیروان لتكون معسكرا لجنده، و مقاما له و معتقلا لأسرته و كانت تتكون من قصور و حدائق و معسكرات و أماكن للعبادة، و لم یبق من آثار هذه المدینة (الآن) شى‏ء، كما كانت تسمى العباسیة ثم سمیت بالقصر القدیم تمیزا لها عن مدینة القصر الجدید (رقادة) التى بناها إبراهیم بن أحمد سنة 264 ه/ 78 م. » (ابن رقیق : 1414: 36)
در معجم جغرافیایی نیز درباره این شهر آمده که آن را ابراهیم بن اغلب تأسیس کرده در سه مایلی شهر قیروان و مکانی بوده برای خاندان بنی الأغلب. همچنین در این مطلب اشاره ای به مسجد جامع و حمام ها و بازراهای بسیار این شهر شده است. : باب الرحبة ، باب الحدید ، باب غلبون شرقی، باب الریح شرقی و باب السعادة غربی‏ دروازه ای این شهر می باشند. ( حمیری: 1984: 476 )
القصر الجدید (رقاده) : درباره چگونگی احداث این شهر داستان جالبی را قزوینی در آثار البلاد خود بیان می دارد. وی می نویسد : « نقل است كه ابراهیم بن احمد بن اغلب مریض شده و خواب از او قطع گردید و اسحاق طبیب كه اطریفل اسحاقى بدو منسوب است، امر نمود كه ابراهیم سفر كند تا تغییر آب و هوا حاصل شود و مرض رفع گردد. چون ابراهیم به محل آن شهر رسید، او را خواب درربود و از مرض، صحت یافت. آن مكان را شهرى ساخت و نام آن شهر را «رقاده» گذاشت؛ یعنى خواب آورنده. و ابراهیم، منع شراب فروشى را در شهر قیروان كردى و در رقاده، مانع از فروش و خوردن آن نشدى. بعضى از ظرفاى قیروان، در این باب گفته‏اند:
یا سید الناس و ابن سیدهم‏ ***و من الیه الرقاب منقاده‏
ما حرم الشرب فى مدینتنا ***و هو حلال بارض رقاده‏

» (قزوینی : 1373: 257) در معجم البدان نیز درباره این شهر آمده که سرزمینی است در افریقیه و از قیروان تا آن جا چهار روز فاصله است. و دارای باغ های بسیاری است و در افریقیه بهتر و معتدل تر از هوای این شهر وجود ندارد. ابراهیم بن احمد این شهر راتأسیس نمود و در آن مسجد جامع با شکوهی ساخت و بازار ها و حمام هایی نیز در آن شهر احداث نمود و در مقابل شهر القصر القدیم آن را القصر الجدید نامید و خاندان خود را در آن قرار داد. ( حموی : 1995: ج3 :56)
قیروان : در مورد معنای کلمه قیروان آمده است که آن تحریف شده كلمه كاروان فارسى است (پیر نیا : 1380:: 78). بنای این شهر را به دوران بنی امیه و در زمان معاویه می دانند چنانچه اکثر جغرافیدانان اسلامی همچون قزوینی در مورد شکل گیری این شهر بیان کرده اند که « شهر بزرگى است در ولایت افریقیه و او را عقبة بن نافع قرشى در عهد معاویه ساخته در سنه پنجاه و پنج هجرى. گویند كه آن، زمینى بود نیستان و جنگلستان، عقبه با هجده نفر از صحابه حضرت رسول- صلى اللّه علیه و آله- دعا كردند كه سباع از آنجا بیرون روند و همه اهل بربر كه در افریقیه منزل دارند، دیدند كه شیر و گرگ و مار، گروه گروه از آن جنگل و نیستان بیرون رفتند. پس مسلمانان، آن گروه را شهرى بزرگ ساختند و به قیروان موسوم نمودند. (قزوینی : 1373: 299) هر چند برخی از جغرافی دانان نیز خلاف این نظر را دارند. یاقوت حموی در معجم البلدان اساس این شهر را به دوران ابراهیم بن اغلب بن سالم بن عقال در سال صد و هشتاد و چهر هجری می داند که مشخصا این زمان دوران اهمیت این شهر است و الا در دوره های قبل نیز این شهر وجود داشته و مورد توجه بوده است .( حموی : 1995: ج‏4 :363)
حافظ ابرو از جغرافیدانان معروف اسلامی نیز در مورد این شهر می نویسد: « بزرگتر شهرى است‏در زمین مغرب، گذشته از قرطبه‏ در اندلس كه آن از این بزرگتر است. ولات مغرب‏ به قیروان‏ مقام داشته‏اند و جایگاه آل اغلب بوده است تا آنگاه كه وقت زوال ملك ایشان رسید، و ابو عبد الله المحتسب بیرون آمد و دعوت كرد. ... و اهل قیروان‏ آب چاه خورند و آب روان ندارند؛ و در زمستان آب باران‏ در بركها جمع مى‏شود و مردم از آن آب خورند. و رودخانه‏اى دارد نزدیك كوه، آب شور از آنجا مى‏آید. از آن آب‏ به جامه شستن و دیگر مصالح به كار دارند. » ( حافط ابرو: 1375: ج‏1 : 252)
اما شاید بتوان بهترین تصویر از قیروان در دوران اغلبیان را در کتاب البلدان یعقوبی یافت. زیرا یعقوبی هم عصر اغلبیان به شمار می آید و جزء کاتبان دربار خلفای عباسی بوده و اطلاعاتی که در کتاب وی موجود است از لحاظ زمانی مربوط به زمان اغلبیان می باشد. وی در مورد بافت جمعیتی شهر قیروان می نویسد : «...سپس شهر بزرگ قیروان كه عقبة بن نافع فهرى در سال شصت در خلافت معاویه آن را بنیاد نهاد و هر چند نخستین كس كه به سرزمین افریقا درآمد عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح بود كه در خلافت عثمان بن عفان در سال سى و شش آن را فتح كرد، اما عقبه بود كه بیشتر مغرب را فتح نمود. قیروان شهرى است كه آن را باره‏اى از خشت و گل بوده است... و شرب اهالى از آب باران است، چه هرگاه زمستان رسید و باران ها و سیلها راه افتاد آب باران از دره‏ها به آبگیرهاى بزرگ كه آن‏ها را «مواجل» { گودالی که در آن آب می ایستد } گویند در آید و آبكشان از آن ها برگیرند و آنان را رودخانه‏اى است بنام وادى سراویل در قبله شهر كه چون در شوره‏زارها واقع است آب شورى در آن مى‏آید و مردم آن را در جایى كه بدان نیاز دارند به كار مى‏برند و منازل بنى اغلب در دو میلى شهر قیروان در قصرهایى است كه بر آن ها چندین دیوار بنا شده است و پیوسته اقامتگاهشان بود تا آنكه ابراهیم بن احمد از آن جا منتقل شد و در محلى كه آن را رقاده گویند در هشت میلى شهر قیروان منزل گرفت و آن جا قصرى بنا كرد. و در شهر قیروان مردمى به هم آمیخته از قریش و دیگر طوایف عرب از مضر و ربیعه و قحطان و اصنافى از عجم از مردم خراسان و كسانى كه از كارمندان و سپاهیان بنى هاشم بدانجا وارد شده‏اند، و نیز عجم هایى از عجم هاى بلاد بربر و روم و مانند آن سكونت دارند. » (یعقوبی : 1375: 128)
یعقوبی علاوه بر اطلاعاتی که در مورد شهر قیروان بیان می دارد به حدود و ثغور این شهر نیز پرداخته که علاوه بر اطلاعات جغرافیایی شهر قیروان، اطلاعات شهری مفیدی نیز در مورد شهر های اطراف دارد که تقریبا در منابع دیگر به آن ها اشاره نشده است. وی می نویسد : « و از قیروان تا سوسه كه بر ساحل دریاى شور است یك منزل است، و آن جا كارخانه‏اى است كه در آن كشتى ساخته مى‏شود و اهالى سوسه مردمى به هم آمیخته‏اند، و از قیروان تا محلى كه به آن جزیره گفته مى‏شود یك منزل است و آن جزیره ابو شریك‏ است كه در دریا پیش‏رفته است و آب دریا بدان محیط است و تجارتى بسیار دارد و قومى از طایفه عمر بن خطاب و دیگر طوایف عرب و عجم در آن سكونت دارند .... از قیروان به شهر تونس روند و آن بر ساحل دریا است و در آن كارخانه‏اى است و شهرى است با عظمت و حماد بربرى مولاى هارون رشید امیر یمن از همین شهر بود، تونس را باره‏اى از خشت و گل بوده و باره‏اش از طرف دریا با سنگ بنا شده بود اما مردم آن علیه زیادة اللّه بن اغلب قیام كردند و از آنان بود منصور طنبذى و حصین تجیبى و قریع بلوى، پس با آنان جنگید و چون بر ایشان پیروز آمد باره شهر را ویران ساخت پس از آنكه بسیارى از ایشان را كشت... و از قیروان تا شهر باجه سه منزل است و شهر باجه شهرى است بزرگ كه باره‏اى كهن از سنگ بر آن كشیده است و قومى از سپاهیان قدیم بنى هاشم و قومى از عجم در آن ساكنند و نزدیك باجه قومى از بربرند كه آنان را وزداجه گویند، اینان نافرمان‏اند و از ابن الاغلب فرمان نمى‏برند، و از قیروان تا شهر اربس‏ دو منزل است و آن شهرى است بزرگ و آباد كه مردمى به هم آمیخته در آن سكونت دارند، و از قیروان تا شهرى كه به آن مجّانه گفته مى‏شود چهار منزل است و در این شهر میان كوه هایى و دره‏ هایى معادن نقره و سرمه و آهن و مردار سنگ و ارزیز یافت مى‏شود و مردم آن قومى هستند كه به آنان «سناجره» مى‏گویند و گفته مى‏شود كه اول‏شان از سنجار ازدیار ربیعه است و آنان سپاهیان سلطان‏اند و نیز اصنافى از عجم از بربر و جز ایشان آنجایند. و از قیروان از طرف قبله به بلاد قموده روند و آن سرزمینى است وسیع كه در آن شهرهایى و دژهایى است.... و از طرف قبله قیروان ناحیه‏ایست كه آن را ساحل گویند- و ساحل دریا نیست- و از بسیارى زیتون و درختان و تاكستان سبز و خرم است و آنها قریه‏هاى پیوسته بسیارى است كه برخى در برخى داخل شده است و براى این ناحیه دو شهر است كه یكى از آن دو «سه» و دیگرى قبیشه گفته مى‏شود، ... و از قیروان تا بلاد زاب ده منزل است، و شهر بزرگ زاب، طبنه است و همین شهر است كه والیان در آن منزل مى‏كنند و مردمى به هم آمیخته از قریش و عرب و سپاهى و عجم و آفریقائیان و روم و بربر در آن سكونت دارند » (همان : 130)
از زمان احداث شهر قیروان تا زمانی که اغلبیان نسبت به این شهر اهتمام ویژه ای از خود نشان دادند؛ تحولات نسبتا خوبی شکل گرفته بود. افرادی مانند حسان بن نعمان فعالیت های عمرانی زیادی را در این شهر انجام داد و همچنین دواوین مختلفی را نیز در این شهر ایجاد کرد. از دیگر کسانی که در دو قرن اول اسلامی برای عمران این شهر اقدام کردند می توان به موسی بن نصیر اشاره کرد که مهم ترین اقدام او ایجاد دار الضرب بود که توانست با این کار نخستین سکه عربی را در افریقیه ضرب نماید.
دکتر حسین مونس با اشاره به موقعیت شهر قیروان نزد والیان عباسی و اموی با اشاره به ترکیب جمعیتی قیروان از محلاتی مانند محله قریشیان، محله انصار، کوی یحصب و کوی بنی ناقد نام می برد (مونس: 1390: ج1: 270)
از جمله اقدامات مهمی که حکمرانان قیروان انجام می دادند، ساخت و ایجاد آب انبار برای تأمین آب مورد نیاز اهالی قیروان بود به طوری که تقریبا هر یک از امرای اغلبی یک یا چند آب انبار در این شهر ایجاد کرده اند.
از دیگر اقدامات مهم اغلبیان در این شهر ایجاد بازار و رونق اقتصادی این شهر می باشد و این شهر در این دوره به مرکز تجارت افریقا تبدیل گردید. تجار قیروان کاروان های بزرپی را به سوی غدامس و از آن جا به توات و سپس فزان و کوار حرکت می داند. از قیروان به تونس نیز که اینک بندر بزرگ افریقیه شده بود ، کالا حمل می شد و از این بنادر کشتی ها به بنادر مصر و صقلیه و ایتالیا می رفتند و متقابلا از این بندرها کالاهایی را به قیروان می آوردند. در دوران اغلبیان قیروان و تونس به سرعت رشد کرد و به یکی از بزرگ ترین شهر های جهان اسلام تبدیل شدند به گونه ای که در قیروان انواع محصولات منطقه افریقا مانند گندم و روغن و زیتون و فرش های پشمی به فروش می رسید و کالاهایی همچون پر شتر مرغ و عاج فیل و شمش طلا و غیره وارد می گردید و از این بابت شهرت یافته بود. (مونس : 1390: ج1: 273).
آن چه از این گفته محقق معاصر دکتر مونس به دست می آید آن است که قیروان در دوران اغلبیان چنان از لحاظ امکانات رفاهی و اجتماعی در صدر بوده که به سمت تجمل گرایی روی آروده است و شهری گردیده که عمده ترین واردات آن، کالاهای تجملی همچون عاج فیل می باشد.
با اقداماتی که خاندان اغلبی در قیروان انجام دادند کم کم این شهر به یکی از پایتخت های مهم جهان اسلام تبدیل شد و کانون تحولات فرهنگی، اجتماعی مغرب قرار گرفت به گونه ای که از همین شهر علمای بسیاری همچون « سحنون » و دیگران پرورش یافتند و توانستند در رشد و شکوفایی علوم نیز مؤثر واقع شوند تا جایی که شهر قیروان که از لحاظ ترکیب جمعیتی دگرگون بود در دوران اغلبیان به صورت یکپارچه مالکی مذهب بودند.
اغلبیان همچنین برای گسترش مراسمات عبادی اقدام به به سازی مسجد جامع قیروان که توسط عقبه بن نافع بنیان گذاری شده بود کردند و آن را به یکی از مهم ترین آثار تاریخی قیروان تبدیل کردند. زیاده الله بن اغلب گنبد مسجد را مرتفع ساخت و بیشتر آن مسجد را باز سازی کرد به گونه ای که امروزه این مسجد به عنوان یکی از آثار تمدنی اغلبیان موجود می باشد. (ابن رقیق : 1414: 33)
از دیگر اقداماتی که در این زمینه اتفاق افتاد ساخت مسجد جامع شهر سوس توسط زیاده الله بن اغلب می باشد که در معروفیت با مسجد جامع قیروان برابری می کند و به این مسجد جامع زیتونیه نیز شهرت دارد. (ابن رقیق : 1414: 32) تأسیس این مسجد توسط زیاده الله بن اغلب اتفاق افتاد ولی از آن جا که عمر وی به اتمام رسید ابو العباس محمد بن اغلب پنجمین امیر اغلبی آن را تکمیل کرد. (زرکلی :1989 : ج1: 204)

پی‌نوشت‌ها:

1- دانشجوی دکتری تاریخ اسلام

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط