11 آذر 1387 / 2 ذی الحجه 1429 / 1 دسامبر 2008 |
1) روز جهانی مبارزه با ایدز : اپیدمی جهانی ایدز و ویروس آن، با توجه به مقیاس و تأثیر ویرانگری که دارد یک مورد اضطراری جهانی و یکی از وحشتناک ترین چالشها را در برابر زندگی و حیثیت انسان و همچنین در برابر برخورداری مؤثر ازحقوق بشر تشکیل می دهد، که رشد اجتماعی و اقتصادی را در سراسر جهان تضعیف می کند و بر تمامی سطوح جامعه ملی، اجتماعی، خانوادگی و فردی تاثیر می گذارد. همانگونه که اطلاع داريم از زمان شناسایی بیماری ایدز، بیش از 22 میلیون نفر بعلت این بيماري جان خود را از دست داده اند و انتظار میرود تا سال 2010این تعداد به دو برابر افزایش یابد. |
2) 11آذرماه سال1300هجري شمسي: «ميرزا كوچك خان جنگلي» رهبرنهضت جنگل عليه سلطه بيگانگان به شهادت رسيد. او درزمانيكه تحصيل مي كرد ازحوادث ناگواركشور كه ناشي ازنفوذ بيگانه بود بشدت ناراحت بود و همان زمان تشخيص داد درآن شرايط صحيح ترين كاراين است كه سلاح بدست گيرد و با دشمن بجنگد. بدين ترتيب ميرزا درسال1334هجري قمري پس ازپايه گذاري نهضت جنگل، كميته اتحاد اسلام را تشكيل داد تا نهضت را هدايت نمايد. اقدامات ميرزا كوچك خان پس ازچند درگيري با قواي دولتي و توطئه روس و انگليس و بروز تفرقه ميان اعضاي اصلي نهضت با پراكندگي روبروشد و بعضي ازآزاديخواهان دستگيريا شهيد شدند. ميرزا هم كه براي گردآوري نيرو به طرف خلخال درحركت بود دراثر سرما و بوران شديد ازپاي درآمد و عوامل رضاخان كه ميرزا را نيمه جان يافته بودند؛ سراز بدنش جدا كرده وبراي رضاخان فرستاند. |
3) همهپرسي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران (1358 ش) پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به منظور اجراي احكام و قوانين الهي، طي انتخاباتي، مجلس خبرگان قانون اساسي تشكيل و به تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران پرداخت. اين قانون در 24 آبان 58 به تصويب اكثريت نمايندگان مجلس خبرگان رسيد و سرانجام در همهپرسي كه طي روزهاي دهم و يازدهم آذر ماه 1358 انجام گرفت، مردم مسلمان ايران با 99/5 درصد، راي قاطع و موافق خود را درباره قانون اساسي دادند. حضرت امام خميني(ره) پس از تنفيذ قانون اساسي فرمودند: قانون اساسي، يكي از ثمرات عظيم، بلكه بزرگترين ثمره جمهوري اسلامي است. |
4) انتخاب هفت تن از فقهاي عظام به عنوان مرجع تقليد توسط جامعه مدرسين (1373ش) پس از ارتحال حضرت آيتاللَّه العظمي اراكي، به علت عدم وجود مرجع جامع الشرايط عليالاطلاق، جامعه مدرسين حوزه علميه قم در جلسه خود، تعداد هفت نفر از علماي جايزالتقليد و مرجع عليالتعيين را معرفي نمودند كه عبارتند از حضرات آيات عظام: سيدعلي حسيني خامنهاي (مقام معظم رهبري)، محمد فاضل لنكراني، محمدتقي بهجت فومني ، حسين وحيد خراساني ، ناصر مكارم شيرازي ، ميرزا جواد تبريزي و سيد موسي شبيري زنجاني. (حَفَظَهُمُ اللَّه تعالي اَجمَعين). |
5) دوم ذيحجه سال1244هجري قمري: محمّد بن عَبدُ السُّكوربن حكيم شيرعلي معرو ف به رحمان علي از فضلا و اَطِباي نامدارهند متولد شد. او پزشكي حاذق بود و كتابي با عنوان نُخبَةُ البَحرين نوشت كه مشتمل برقواعد حفظ صحت و برگرفته شده ازاصول طب پزشكان يوناني است. ازاين حكيم پرآوازه آثارمتعددي باقي است كه هريك منبع باارزشي براي طالبان علم است. ازميان تأليفات رحمان علي به «اَبنيّةُ الاِسلام، فوايد جلاليه و تُحفه مقبول» ميتوان اشاره كرد. همچنين «رياضُ الأمراء درشرح احوال علماي هند» ازآثاررحمان علي بشمارميرود. |
6) دوم ذيحجه سال1358هجري قمري: طنطاوي جوهري ازعلما و حكماي قرن14 بدرود حيات گفت. او درعلوم متداول عصرخود دانش و مهارت بسيارداشت و ازپيشوايان علم لغت بشمارميرفت. طنطاوي جوهري كلام خدا قرآن مجيد را ازحفظ داشت و هرزمان كه فرصتي مناسب مييافت به تفسيرو تجزيه و تحليل آن ميپرداخت. شايان توجه است كه اين حكيم فرزانه به زبان انگليسي نيزآشنايي كامل داشت و همواره به تعليم و تدريس مشغول بود. كتب الاَرواح، ميزان الجَواهر، تفسيرقرآن و اَصلُ العالم ازجمله آثاراين دانشمند گرانقدربشمارميروند. |
7) دوم ذيحجه سال1405هجري قمري: آيت الله حاج شيخ علي نمازي شاهرودي ازمحدثان فاضل و حافظان قرآن مجيد درمشهد مقدس رضوي بيش از40بارازشاهرود پياده به زيارت آن حضرت شتافت. اين عالم جليل القدر درحوزه علميه مشهد همواره مورد تكريم اهل فضل و كمال بود. آيت الله شاهرودي عمرخود را درباره تدريس و تربيت شاگردان و نشرحقايق اسلامي به پايان رساند و آثارباارزشي ازخود به يادگارگذاشت كه ازآن جملهاند: «مُستَدركُ سفينةُ البَحار در10جلد، تاريخ، فلسفه و تصوف، رساله نورُ الاَنوار، اَركان دين، اثبات ولايت و مناسك حج». |
8) ولادت عالم مجاهد و فقيه مبارز آيتاللَّه شهيد "شيخ فضلاللَّه نوري" (1259 ق) حاج شيخ فضل اللَّه نوري از شاگردان برجستهي ميرزاي بزرگ شيرازي در عراق بود. وي در سال 1300 ق به تهران رفت و به شدت با جدايى دين از سياست مخالفت ورزيد. شيخ فضل اللَّه در اوايل مشروطيت، از پيشگامان و مجاهدان اين نهضت به شمار ميرفت و دوشادوش سيدعبداللَّه بهبهاني و سيدمحمدطباطبايى به مبارزه عليه استبداد مشغول بود. ولي پس از چندي پي برد كه دستهاي پليد و پنهاني به قصد پايمان كردن خونهاي ريخته شده در راه اين نهضت ميباشند و مشروطه را نه به معني حكومتي كه مشروط به رعايت حدود و اجراي قوانين الهي باشد، بلكه رژيمي كه مردم در مقابل آن، مشروط به سكوت باشند، ميخواهند. لذا شيخ فضل اللَّه مخالفت خويش را با مشروطهي غيرمشروعه اعلام كرده، به تمام ولايات تلگراف ميزند و مشروطه را تحريم مينمايد. از آن سو، جناحهاي مقابلِ شيخ، او را در يك دادگاه فرمايشي به مرگ محكوم كرده و آن مجتهد والامقام را در سيزدهم رجب سال 1327 ق به دار آويختند. |
9) رحلت آيتاللَّه "سيدمحمد محقق داماد" استاد بزرگ حوزهي علميهي قم(1388ق) سيدمحمد محقق داماد، فرزند سيدجعفر موسوي در سال 1325 قمري در احمدآباد اردكان يزد متولد گرديد. وي پدرش را پيش از تولد و مادرش را در 6 سالگي از دست داد. علي رغم چنين حادثهي غمانگيزي، آغاز به تحصيل نمود. آنگاه به يزد مهاجرت كرد و نزد اساتيد آن شهر به تكميل ادبيات و سطح پرداخت. سپس با توصيهي استاد گراميش شيخ غلامرضا يزدي، به قم مهاجرت كرد و در درس اساتيد بزرگ حوزه، بهرهها گرفت. آيتاللَّه شيخ عبدالكريم حائري يزدي ارادت خاصي به ايشان داشت و با وجود چنين شاگرداني، به آيندهي حوزه دلگرم بود. همين ارادت موجب شد كه او را به دامادي خود بپذيرد و به لقب "داماد" ملقب گردد. ايشان بسيار به تدريس اهميت ميداد. هنگامي كه در روزهاي آخر عمر در بستر بيماري قرار داشت ازاين كه نميتوانست در جلسهي درس شركت كند، ميگريست. اين بزرگوار پس از 75 روز بيماري، سرانجام بر اثر سكتهي قلبي در 63 سالگي دار فاني را وداع كرد و در صحن حرم حضرت معصومه(ع) به خاك سپرده شد. |
10) اول دسامبرسال1959ميلادي: نخستين عكس رنگي ازكره زمين گرفته شد. اين عكس رنگي با استفاده از دوربيني كه بردماغه موشك تُر نصب شده بود برداشته شد. پس ازتهيه عكس مخروطه دماغه موشك كه حامل دوربين بود ازآن جدا شد و به زمين سقوط كرد و درسال1960درسواحل باهلسا ازآب گرفته شد. |
11) اول دسامبرسال1955ميلادي: نخستين خودروي با كنترل از راه دور به خدمت گرفته شد. اين خودروي مسافري ريلي كه فاصله 7/5مايلي را درنيويورك پيمود بوسيله يك صفحه كنترل هدايت مي شد. هدايتگر اين خودرو مي توانست از راه دور آن را روشن و خاموش كند و سرعت آن را تا70مايل درساعت افزايش دهد. |
12) مرگ "دسيدريوس آراسموس" فيلسوف و اديب هلندي (1536م) ديديه اراسْمْ معروف به دسيدريوس آراسْموس، اديب و فيلسوف مشهور هلندي، در پنجم اكتبر 1466م در روتردام هلند به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات خود، به سلك راهبان درآمد و در بعضي از مدارس به تدريس روي آورد. آراسموس همچنين زماني به تعليم پسر پادشاه اسكاتلند مشغول شد و به ارائه نظرات و تفكرات خود پرداخت. در آن وقت، چون اصلاح و تعديل دين مسيحي لازم به نظر ميآمد، آراسموس در اين مورد با مارتين لوتر، بنيانگذار مذهب پروتستان به مكاتبه پرداخت و آنگاه كه لوتر دست به كار دعوت زد، وي ازمكاتبه با لوتر خودداري نمود و بر ضدّ وي چيزهايى نوشت. با آنكه آراسموس، خود مردي مذهبي بود، ولي با تعصّبات احمقانه مخالفت ميكرد و از اين رو، خشم اولياي متعصّب كليساي آن روزگار را برانگيخت. آراسموس ميگفت: بهترين راهنماي اخلاقي انسان، عقلِ انسان است و مبنا و ماخذ عمده مسيحيت، مواعظ عيسي(ع) است. وي خواستار فلسفهاي بود كه چون نسيمي از روشنايى، بر عالمي كه در ظلمت غرق شده است، بوزَد. معروفترين اثر آراسموس، ستايش ديوانگي نام داشت. در اين كتاب، ديوانگي به صورت شخصيتي واقعي جلوهگر ميشود؛ درباره پيروزيهاي خود داد سخن ميدهد و ميگويد اگر او نبود نسل بشر اكنون از ميان رفته بود زيرا اگر ديوانه نبود، ازدواج نميكرد؛ مدحِ ديوانگي نيز انسان را به خوشبختي رسانيده است. آسانتر و لذتبخشتر براي ما، آن است كه بزرگمان بپندارند، نه آنكه واقعاً بزرگ باشيم. آراسموس تكبّرهاي شخصي و تفاخرات ملي را به باد مسخره ميگيرد. در بعضي موارد، هجوهاي او سختْ زننده ميشود. وي كشيشان را احمقهاي ديوانهاي ميخواند كه دين را، به عوض آنكه دعوت به سوي راستي و درستي بدانند، تحميل يك سلسله آداب و اعمال ظاهري ميپندارند. از اين رو، بيشتر تاليفات آراسموس از طرف واتيكان ممنوع و سوزانده شد و طايفه رهبانان با او خصومتي سخت پيدا كردند. كتاب ستايش ديوانگي به عبارتي ختم ميشود كه نه هجو است و نه سرزنش؛ دين حقيقي، تأسّي به صفا و سادگي عيسي(ع) است. از آراسموس آثار ديگري نيز بر جاي مانده است كه تربيت يك شاهزاده مسيحي و آباء كليسا از آن جملهاند. دسيدريوس آراسموس سرانجام در اول دسامبر 1536م در هفتاد سالگي درگذشت. |
13) مرگ "ديويد بن گوريون" موسس رژيم صهيونيستي و اولين نخست وزير آن (1973م) ديويد بن گوريون، باني و موسس رژيم صهيونيستي، در 29 آوريل سال 1886م در فلسطين به دنيا آمد. وي در بيست سالگي جنبش يهود را براي استقلال يهوديان پايهريزي كرد و در جريان جنگ جهاني اول نقش مهمي در انتقال تدريجي يهوديان به فلسطين ايفا نمود. بن گوريون در خلال سالهاي جنگ جهاني دوم، با حمايت قدرتهاي بزرگ به ويژه استعمار پير انگليس، با شتاب بيشتري كار انتقال يهوديان سراسر جهان را به فلسطين دنبال نمود تا اينكه در 14 مه 1948م، 5 ماه پس از تصويب طرح تجزيه فلسطين به دو بخش يهودي و فلسطيني توسط سازمان ملل متحد، موجوديت رژيم صهيونيستي را به طور رسمي اعلام كرد و به فاصله چند ساعت، امريكا و شوروي سابق، اين رژيم را به رسميت شناختند. هر چند در غروب همان روز كشورهاي مصر، سوريه، لبنان و اردن به اسرائيل اعلان جنگ دادند ولي اين جنگ با شدت و ضعف تا بهار 1949 و با فشارهاي سياسي امريكا و دولتهاي اروپايى ادامه يافت و به آوارگي و پراكندگي بيشتر فلسطينيان در كشورهاي عربي انجاميد. بن گوريون تا سال 1953م نخست وزير رژيم صهيونيستي بود و از سالهاي 1955 تا 1962م نيز مجدداً اين سمت را بر عهده گرفت. بن گوريون در جنگ 1956 اعراب و اسرائيل موسوم به جنگ كانال سوئز نيز مورد حمايت گسترده نظامي فرانسه و انگليس قرار داشت. او يكي از پايهگذاران حزب كارگر اسرائيل ميباشد و تا سال 1965م، رهبري اين حزب را بر عهده داشت. ديويد بن گوريون پس از عمري اشغالگري، سرانجام در اول دسامبر 1973م در هشتاد و هفت سالگي درگذشت. |
14) فروپاشي اتحاديه كشورهاي اروپايي موسوم به اتحاد مقدس (1825م) اتحاديه تاريخي كشورهاي اروپايى يا اتحاد مقدس در 26 سپتامبر سال 1825م به دنبال سقوط ناپلئون و تشكيل كنگره ويِن، بين امپراتوريهاي روسيه، اتريش و پادشاهي پروس به امضا رسيد و به موجب آن، اين دولتها موافقت كردند كه در كشورهاي تحت حكومت خود و در روابط بينالملل بر اساس آيين مسيحيت رفتار كنند. در واقع، اصل سند در دفاع از صلح و عدالت بود. پس از چندي، بسياري از دولتهاي اروپايى نيز اين موافقت نامه را امضا كردند. اصول كلي مورد توافق در اتحاد مقدس بعدها جهت فرونشاندن انقلابهاي ملي و جنبشهاي آزادي خواهي مردم اروپا و ساير كشورهاي تحت سلطه استعمارگران، به كار گرفته شد. اين اتحاد در اوّل دسامبر 1825م با خروج روسيه تزاري از هم فرو پاشيد. اگرچه اصول موردِ توافق نيز خالي از ابهام نبود. با اين حال انقلابهاي سال 1848م اروپا به صورت عملي اين اتحاد را خاتمه بخشيد. |
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله