تأثیر وقف بر فضاهای کالبدی شهرهای اسلامی

تأثیر وقف بر فضاهای کالبدی شهرهای اسلامی عنوان این مقاله از راسخون است که در این مطلب به آن اشاره می کنیم.
سه‌شنبه، 12 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأثیر وقف بر فضاهای کالبدی شهرهای اسلامی
چکیده
استادیار- زنجان-مسکن و شهرسازی استان تهران.
استادیار-کردستان-دانشگاه کردستان
دانشجوی کارشناسی ارشد-دانشگاه زنجان-زنجان، کوی شهدا، شاهد6 پلاک 19

در شکل گیری فضاهای شهرهای اسلامی و ساخت مورفولوژیکی آنها ، عوامل چندی موثر بوده اند.یکی از این عوامل مهم ، عامل وقف می باشد.

وقف به عنوان یکی از ارزشهای برجسته انسانی به جای مانده از تعالیم اسلامی و سنت نبوی ، علاوه بر داشتن کارکردهای اجتماعی و اقتصادی در شهرهای اسلامی و به ویژه شهرهای ایرانی ، ایفاگر نقش بسیار مهمی در شکل گیری ساخت فضایی آنها بوده است.

به گونه ای که بسیاری از فضاهای عمومی و عام المنفعه که به عنوان عامل اصلی و پیوند دهنده مجموعه عناصر تشکیل دهنده شهر به شمار می روند ، دارای مالکیتی وقفی می باشند و این فرهنگ متعالی ، علت ماندگاری و مقاومت آنها در طول تاریخ بوده است.

از جمله عناصر کالبدی مهم در ساخت فضایی شهرهای ایرانی ، بازارها می باشند که سنت وقف در شکل گیری مجموعه آنها نقش اساسی داشته است. بازار به عنوان کانون بخش مرکزی و قلب تپنده واقتصادی شهر ، جایی است که نقش مهمی در حیات شهرهای ایرانی- اسلامی داشته و در طی تاریخ کهن شهرهای ایرانی ، با تکیه بر سنت وقف ، استوار در مرکز تبادلات اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی شهرها باقی مانده است. این مقاله سعی دارد تا با تکیه بر روشهای اسنادی و میدانی، ریشه های بنیادین تاثیرگذار پدیده وقف را در بازار زنجان مورد بررسی قرار داده و شیوه تاثیر گذاری نظام وقف را در سیر تاریخی بازار زنجان ، مطالعه نماید. کلمات کلیدی :وقف، فضاهای شهری، بازار، بازار زنجان.
The study of geographic basis of the endowment phenomena in Iranian Bazzars:A case study of Zanjan Bazzar.
Dr Abolfazl Meshkini
Dr Kiyomars Habibi
Fateme Lotfi
Abstract:
In formation of spaces and their morphological constructions Islamic cities,a numbers of factors have been effective. Bequeath is on these factors. Bequeath as one of outstanding human values remained from Islamic instructions and vatical custom in addition to having social and economical utilization in Islamic cities, particularly in Iranian cities, have been performer of very important role. In a such manner that most of public and of public utility places which are reckoned as principal factor and link of organizer elements, totality of city, possessing dedicated ownership. This high culture is chief reason of its lasting and resistance. Bazzars are example of significant framed elements in spatial construction of Iranian cities, which in their formation the custom of dedication have had fundamental role.
Bazzar as the focal point, economical and beater heart of city and is an important part in existence of Islamic_Iranian cities. During ancient history of Iranianed cities, with reliance to endowment custom, bazzar had remain firm in political, social, economical and cultural interchanges center of cities.
This paper within by relying on documentary and scope methods investigate effective fundamental roots of endowment phenomenon in Zanjan bazzar. It also attempts to study dedications system in historical revolution of Zanjan bazzar.
Keywords:
endowment, civic spaces, bazzar, Zanjan bazzar.

تأثیر وقف بر فضاهای کالبدی شهرهای اسلامی

مقدمه:

در جهان هستی انسان همواره با محیط پیرامون خود و با موجودات دیگر، در ارتباطی متقابل قرار دارد. نحوه ی ارتباط انسان با جهان و هستی خود، متاثر از نحوه ی نگرش و جهان بینی اوست. "نوع برداشت و طرز تفکری که یک مکتب درباره ی جهان و هستی عرضه می دارد.

زیرساز و تکیه گاه فکری آن مکتب به شمار می رود. این زیرساز و تکیه گاه اصطلاحا جهان بینی نامیده می شود. هدف هایی که یک مکتب عرضه می دارد و به تعقیب آنها دعوت می کند و راه و روش هایی که تعیین می کند و باید و نباید هایی که انشا می کند و مسئولیت هایی که به وجود می آورد، همه به منزله ی نتایج لازم و ضروری جهان بینی است که عرضه داشته است"(1)"

جهان بینی خود زائیده ی روان شناسی انسان است و روان شناسی انسان زائیده ی محیط اجتماعی است. این محیط اجتماعی از مجموعه شرایط محیط جغرافیایی، شکل نظام اقتصادی، تاریخ، سنت، فرهنگ و مذهب و ادبیات و حساسیت های نظام اجتماعی و طبقاتی و غیره شکل گرفته است"(2).

انسان به عنوان مهم ترین خالق چهره های کالبدی و فضایی، بر اساس جهان بینی خود، تاثیر و تاثرات انکار ناپذیر و در عین حال متفاوتی در محیط جغرافیایی خواهد داشت.

تاثیر انسان هنگامی در محیط جغرافیایی مطرح است که دارای اهمیت فضا ساز یا چشم انداز آفرین باشد. یعنی بتواند با پشتوانه و مضمون فرهنگ خود، طبیعت را دگرگون کرده و با آن درگیر روابط تاثیر وتاثر متقابل متناسب با مرتبه ی فرهنگی، گردد.

این محیط جغرافیایی است که بستری برای فعالیت های گوناگون جامعه ی بشری فراهم آورده و به طور دائم توسط افراد و هیات های دارای جهان بینی خاص و به طور کم وزیاد به وسیله ی انسان در جریان تغییر، تحول و تکامل قرار می گیرد.

در نگرشی کلی محدوده ی این چشم انداز طبیعی – زیستی را در جامعه ی انسانی و فعالیت های جامعه ی بشری، چنین می توان تعیین کرد: "

محیط جغرافیایی جایگاه زندگی جامعه ی انسانی و بخشی از طبیعت است که تحت تاثیر و تاثر جریان دیالکتیکی روابط و مناسبات انسان و محیط طبیعی، متناسب با سرشت تحولات فرهنگی جامعه ی انسانی در گذر او از مراحل تاریخی شکل گرفته، در تغییر و تحول مداوم است"(3).

انسان بر اساس جهان بینی خاص خود همواره با محیط پیرامونش در یک هم کنش بوده و تاثیر و تاثراتی که بر همدیگر دارند، اساس بسیاری از مطالعات را شکل می دهد. فصل مشترک جهان بینی و محیط و پیامد های فضایی- ساختاری آن، در قالب جغرافیای جهان بینی مورد بررسی قرار می گیرد .

و "جغرافیای جهان بینی سهم موثر جهان بینی را در سیر زمان در چارچوب جریان دیالکتیکی روابط دوجانبه ی بین جهان بینی و محیط و پیامد ها و آثار حاصله ی آن را بر سکونتگاه ها، افتصاد، حمل و نقل، جمعیت و سیاست نشان می دهد" (4).

از جمله عوامل موثر بر خلق و تکوین فضاها و چشم اندازهای جغرافیایی به ویژه در شهرهای ایرانی- اسلامی جهان بینی دینی است. از دین و ایدوئولوژی به عنوان زیر ساز و زیربنای هر جهان بینی یاد می شود.

دین به عنوان اولین عامل موثر بر جهان بینی دینی نیز مطرح است و "اصطلاحا به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان و دستور های عملی متناسب با این عقاید می باشد" (5).

دین به عنوان کهن ترین، نافذترین و اثرگذارترین نهاد اجتماعی از دیرباز در تعیین سرنوشت انسان ها نقش اساسی و ماندگار داشته و در خلق چشم اندازها متناسب با مقتضیات زمان تاثیر گذار بوده است .

ایدوئولوژی نظام ها و باورهایی برای توضیح هستی انسان، جهان و عامل جهت دهنده به زندگی انسان ها است و همانند دین در خلق چشم اندازهای جغرافیایی و فضاسازی در آن، موثر است. "ایدوئولوژی خمیر مایه ی مناظر دلکش و فریبای بسیاری از نقاط جهان که جاذب سیاحان و جهانگردان است و نیز پاره ای از نظام های اداری و سیاسی و حکومتی می باشد" (6).

احسان و نیکوکاری عمری به درازای تاریخ بشریت دارد و از همان آغاز خلقت، انسان با احسان مال و اندیشه ی وقف آشنا بوده است. باید اذعان داشت که پایه و اساس نظام وقف در جامعه ی اسلامی، به سنت شریف نبوی باز می گردد و نخستین موقوفات انجام شده در اسلام به دست پیامبر گرامی اسلام و معصومین و صحابه ی آن حضرت صورت گرفته است.

در تاثیر جهان بینی دینی بر خلق فضاهای شهری به ویژه پدیده ی وقف آثار و اسناد محدودی در اختیار می باشد. نگرش جغرافیا به جهان بینی دینی در قالب جغرافیای جهان بینی پدیده ای جدید و مربوط به نیمه ی دوم قرن بیستم می باشد.

از جمله ی کارهای انجام شده در این مقوله، بررسی پروفسور اکارت اهلرز تحت عنوان موقوفات دینی و شهر شرق اسلامی است که در آن اهلرز اهمیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهرهای اسلامی را از سه جنبه ی تکوینی- مکانی، اجتماعی- اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار می دهد.

عبای سعیدی رضوانی در کتاب بینش اسلامی و پدیده های جغرافیایی ضمن بیان ویژگیهای جهان قبل و بعد از اسلام، به تشریح پدیده های جغرافیایی مولود بینش اسلامی و بیان وقف می پردازد.


محمود محمدی در مقاله ی تحلیل نقش متقابل وقف و شهرسازی برنامه ریزی فضایی- کالبدی، راهبردی جدید در توسعه و بهره وری بهینه ی موقوفات، ضمن ارائه ی مطالبی در خصوص نقش وقف در تشکل فضاهای شهری در ادامه به توزیع و پراکنش عناصر موقوفه، تحلیل ارتباطات فضایی- کالبدی موقوفات، مسائل و مشکلات محیط های موقوفه، به ارائه ی پیشنهادی راهبردی جهت بهینه سازی عملکردهای وقفی می پردازد.

مومنی و مشکینی در مقاله ای تحت عنوان بحثی در جغرافیای جهان بینی جایگاه سازمان فضایی موقوفات عبدا... میرزا در زنجان، به نقش تاثیرات جهان بینی در ساخت فضاهای شهری اشاره نموده، در ادامه نقش وقف را در بازار زنجان و ارتباط ارگانیک آن با فضاهای مذهبی که باعث ماندگاری هر دو شده است را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهند.

بدون ایجاد یک بنیاد فکری قادر به شناخت محیط جغرافیایی به عنوان میدانگاه تاخت و تاز انسان و چشم اندازهای خلق شده توسط او که نشات گرفته از تفکر هستی شناسی و دال بر جهان بینی انسانی است، نخواهیم بود .

از این رو در این مقاله تاثیرات باورهای دینی را در خلق فضاهای شهری مورد بررسی و کنکاش قرار داده و با محور قرار دادن نقش وقف در شکل گیری، تداوم و بقای عناصر کالبدی (بازار زنجان) ، به ارتباط ارگانیک بین عناصر شهری متاثر از عامل وقف و ماندگاری و بقاء آنها پرداخته می شود .
 

تاثیر باورهای دینی در بنیادهای جغرافیایی

در شکل گیری فضاهای شهرهای ایرانی- اسلامی، عوامل چندی موثر بوده اند. از جمله عوامل مهمی که نقش تاثیر گذاری در شکل دهی به فضاهای شهری داشته و از سوی محققان مورد تاکید قرار گرفته، می توان به عوامل سه گانه ی زیر اشاره نمود :

اول مسایل جهان بینی یا چگونگی نحوه ی نگرش به جهان: در جهان هستی انسان همواره با محیط پیرامون خود در ارتباطی متقابل قرار دارد. نحوه ی ارتباط انسان با جهان و هستی خود علاوه بر غرایز طبیعی او، متاثر از نحوه ی نگرش و جهان بینی او نیز می باشد. "

مراد از این عامل هر آن چیزی است که معنای فرهنگی و یا اجتماعی و روابط ناشی از آن را ناشی می شود. تاثیر گذاری این عامل در شکل دهی به شهرها تنها به روزگاران کهن محدود نمی شود.

شکل گیری نو شهرهای متفاوت، بنابر جهان بینی های متفاوت در قرن اخیر نیز حاکی از این امر است. نقش قطعی این عامل زمانی روشن تر می شود که شهر چون تبلور کالبد های جامعه ای که در آن می زید، جلوه می کند"(7).

دوم عامل اقتصادی یا چگونگی تعریف مادی جهان: این عامل عمدتا بر چگونگی تولید و توزیع ثروت، حرکت (گردش کالا)، نحوه و مناسبات تولید، توزیع و مصرف محصولات و رابطه ی آن با ساخت کالبدی نظر دارد. محققین معتقد به این گروه، عامل جهان بینی را نه تاثیر گذار که تاثیر پذیر از این عامل می دانند.

سوم عامل محیط یا اقلیم یا چگونگی تعریف زیست- محیطی جهان: محققین این گروه شکل گیری شهر را متاثر از عوامل آب و هوا، همواری و ناهمواری و به طور کلی عناصر محیط زیست طبیعی می دانند.

و در اهمیت تاثیر گذاری آن در شگل گیری کالبدی و تظاهرات فضایی کانون های زیستی و شهر همین بس که علیرعم پیشرفت های وسیع علم و تکنولوژی در ایجاد شرایط زیست مصنوعی، هنوز آخرین کلام در ساماندهی فضایی را این عامل می گوید .

نکته ی اساسی در خصوص نحوه ی تاثیر گذاری عوامل سه گانه ی مذکور در شکل گیری فضاهای کالبدی شهرهای ایرانی- اسلامی، اینکه این سه عامل با یکدیگر در ارتباط متقابل بوده و در فرایند عمل تاثیر گذاری بر فضاهای کالبدی شهرها، از یکدیگر تاثیر پذیرفته اند.

اما نکته ی انکار ناپذیر اینکه در بین این عوامل، تاثیر عامل جهان بینی و ارزش های دینی و مذهبی بر ساخت و تولید فضاهای کالبدی شهرهای ایرانی- اسلامی بسیار تعیین کننده و مهم می باشد.

انسان به عنوان مهم ترین عامل تحول و تکامل بسیاری از مظاهر جغرافیایی از جمله شهرها، روستاها، مساکن، بازارها، کارخانه ها و ...نقش بسزایی در شکل گیری آنها داشته است .

و این مظاهر جغرافیایی بر اساس عوامل گوناگونی چون ویژگیهای اقتصادی، سطح فرهنگی، اعتقادات مذهبی و اندیشه های سیاسی پدیدار گشته و به حیات خود ادامه داده اند.

"از میان عوامل مذکور اصول اعتقادی یا بینش عقیدتی، از توان و نفوذ بیشتر برخوردار است و به عنوان زیرساز و مادر نیروها - فرهنگ، اقتصاد، قدرت حاکم در جامعه و ...- در بسیاری از جاها اثر و مهر خود را برمناظر جغرافیایی می نهد"(8).

از بین عوامل موثر در ساخت مورفولوژیکی شهرهای ایرانی- اسلامی "عوامل مذهبی، عوامل اقلیمی، عوامل اقتصادی، عوامل ارتباطی، عوامل دولتی، عوامل بهداشتی، عامل وقف"(9)دو عامل مذهب و دین دقیقا منتج از جهان بینی دینی بوده و در ساخت شهر اسلامی تاثیر اساسی داشته اند.

یکی از اصول شریعت اسلام اعتقاد به اصل معاد یعنی بازگشت همه چیز به سوی او و تحقق یافتن آیه ی شریفه ی "انا لله و انا الیه راجعون" می باشد. انسان خدا ترس و مومن از دیرباز به این اصل رسیده که که همه چیز جهان ماهیت به سوی اویی دارد.

پس مهم ترین بخش اندیشه و کوشش او آماده شدن در این دنیا، برای سفر به عالم باقی و داشتن آرامش روح در عالم معنوی، از طریق انجام دادن کارهای نیک در این دنیا و ره توشه ای برای روز آخرت، می باشد.

در شریعت مقدس اسلام دستیابی به چنین موقعیتی در گرو "وقف کردن" مال و ملک و مصرف درآمد آن در یک کار عمرانی و یا یک اندیشه ی نیکوکاری، نهفته است .

آدمی همواره احسان و نیکوکاری را ستوده و از دیر باز حس نوع دوستی و دیگر خواهی در تار و پود او ریشه دوانیده است.

به پشتوانه ی همین حس نوع دوستی است که انسان همواره از تماشای رنج تهیدستان آزرده خاطر شده و سعی در آرامش وتسکین جان خویش، با یاری محرومان دارد. این حقیقت نشانه ی فطری بودن وقف و ریشه داشتن فرهنگ دیگر خواهی در نهاد آدمی است.

انسان موجودی جاودانه است و از فنا و نابودی نفرت دارد و میل به جاودانگی در نهاد آدمی موج می زند. هر چند انسان معتقد با یاد مرگ نفس می کشد و حضور مرگ را در لحظه لحظه زندگی خویش حس می کند، اما خود را برتر از آ ن می بیند که با مرگ پایان یابد.

او مرگ را فقط وسیله ای برای انتقال از نشئه ای به نشئه ی دیگر و از عالمی به زندگی جاودانه می داند. "برای رسیدن به جاودانگی که از اصول جهان بینی او به شمار می رود و در نهاد و طینت انسانی او لانه کرده، به سوی راهکارهایی کشیده می شود که او را در این مسیر یاری نماید

. از راه های رسیدن به جاودانگی به جای گذاشتن آثاری است که باعث ماندگاری او می شود. او به عملی دست می زند که عقل را اقناع و اندیشه را تغذیه نماید و از آن جایی که مقررات و اعتقادات در اسلام عمدتا رنگ و بوی اجتماعی خود را حتی در فردی ترین اعمال نشان می دهند،

بنابراین نوع دوستی او، هم فرد و هم اجتماع را بهره مند می سازد. انسان مسلمان باورداشت خود را بر پایه ی کالبد مادی و به حکم ضرورت در محیط پیاده می کند"(10).

اشیاء قیمتی، مجسمه ها و تندیس های به دست آمده از حفاری های باستان شناسان خود گواه بر میل و اعتقاد انسان به جاودانگی و اعتقاد به زندگی ابدی در عالمی دیگر است.

"انسان در نهاد خویش باور دارد که آفتاب وجودش پس از مرگ در افقی فراتر از محسوس تجلی می کند و آثار خیر و ماندگارش پرتویی از آفتاب جاودانگی اوست"(11)او برای پاسخگویی به میل فطری جاودانه بودن، خود را به سوی میراث جاویدان "وقف" می کشاند.

سنت جاودانه ی وقف به منزله ی یکی از وجوه فقهی، سرچشمه و زمینه ساز و علت وجودی بسیاری از مظاهر جغرافیایی چون مساجد، تکایا، رباط ها، زوایا، بازارها، حمام ها و ...

"عبارت است از اینکه ملک و مالی از طرف مالک آن حبس گردد و به طریقی که هرگز فروخته و یا گرو گذاشته نشود و سود و بهره ی آن در راه خدا موافق با نظر واقف به مصارف خیریه برسد"(12)با توجه به تعریف وقف، می توان وقف را نیتی مذهبی و عقیدتی – و گاه سیاسی- دانست که با حفظ اصل مال منافع آن صرف کارهای خیر و عمومی می شود.

وقف به عنوان یکی از ارزش های والای انسانی، در شهرهای اسلامی و به ویژه در شهرهای ایرانی، ایفاگر نقش بسیار مهم در شکل گیری، تداوم و بقا بافت کالبدی و بسیاری از عناصر و اجزای شهری بوده است.

آثار وقفی در ساختار فضایی- کالبدی شهرهای کهن ایرانی- اسلامی به گونه ای حائز اهمیت است که می توان توسعه و گسترش این شهرها را در دوره های مختلف تاریخی، با موقوفات آنها مرتبط دانست.

میزان تاثیرگذاری وقف در شهرهای ایرانی- اسلامی به اندازه ای است که علاوه بر تاثیرات اجتماعی و اقتصادی آن در فضاهای شهری، از نظر کالبدی در شکل گیری و تولید فضاهای عمومی شهری اهمیت فوق العاده ای داشته است.

به طوری که علاوه بر انسجام بخشی از نظر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به شهر ها، عامل پیوستگی و وحدت کالبدی – فضایی بین مناطق و محلات مختلف شهر بوده است.

با نگاهی گذرا به بافت کالبدی – فضایی شهرهای ایرانی به بسیاری از عناصر و اجزای شهری که نقش عمده ای در عملکرد حیات شهری داشته و عامل اصلی پیوند دهنده ی مجموعه عناصر تشکل دهنده ی شهری به یکدیگر بوده اند، بر می خوریم که همگی دارای مالکیت وقفی می باشند.

در واقع با صرف نظر کردن از فضاهای عمومی و عام المنفعه در ساختار سنتی شهرهای ایرانی، آن چیزی که در این شهر ها بر جای می ماند، مجموعه ای پراکنده و گسسته از مساکن و مراکز تجاری و در کل فضاهای خصوصی است که از نظر مدنی مجموعه ای پراکنده و بی ربط خواهند بود.

از نظر کالبدی و ساختاری نقش نهاد وقف را می توان در ایجاد و احداث خردترین عناصر کالبدی شهر نظیر مساجد، مدارس، حمام ها، آب انبارها، سقاخانه ها، روشنایی معابر و بازارچه ها تا شکل گیری و تولید کلان ترین فضاهای شهری نظیر بازارها و مجموعه های وقفی مشاهده و پیگیری نمود.

سنت وقف علاوه بر تاثیر گذاری در شکل گیری فضاهای کالبدی پیوسته در مقیاس های مختلف شهری، از مقیاس یک مرکز محله یا محله تا مقیاس مرکز شهر و یا شهر، به علت ارتباط و پیوند معنوی و نزدیک موقوفات با امور دینی و مذهبی، سبب ماندگاری و پایداری فضاهای شهری موقوفه در طی زمان شده است.

" در واقع وقف به مثابه یک هیات تالیفی توانمند است که میان اجزاء ان همسازی و الفت خاصی برقرار است.

در مجموع اجزاء هدفمند این هیات، نه تنها ضامن بقای مالکیت موقوفه به نفع عموم می شدند، بلکه در ضمن ارائه ی خدمات رایگان به افراد جامعه به طور مرتب و به مرور زمان، خود را مرمت و حفاظت کرده و در نهایت آباد، پا برجا و استوار باقی مانده اند"(13).

از جمله عناصر کالبدی مهم در بافت کالبدی شهر های ایرانی، بازارها می باشند که سنت وقف در شکل گیری مجموعه ی آنها نقش اساسی داشته است. بازار به عنوان کانون بخش مرکزی و قلب تپنده و اقتصادی شهر، جایی است

که نقش مهمی در حیات شهرهای ایرانی- اسلامی داشته و درطی تاریخ کهن این شهر ها، با تکیه بر سنت وقف، استوار در مرکز تبادلات اقتصادی– مالی و ترکیب کالبدی شهر ایرانی نقش تعیین کننده داشته و به عنوان کانون بخش مرکزی جایی است که آثار و علایم تاریخی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی را در خود به یادگار دارد.

بازار زنجان نیز به عنوان نمونه ای از بازارهای ایرانی از این امر مستثنی نبوده و در طی تاریخ پر فراز و نشیب خود، در مجاورت مسجد جامع با همراهی پدیده ی وقف، به حیات خود ادامه داده است.
 

بازار در شهر ایرانی

دهخدا بازار را چنین تعریف می کند: بازار عبارت است از مجموعه دکان هایی در خیابانی مسقف که از سقف آجر و چوب ساخته شده و در دو طرف دارای در می باشد که به وسیله ی آنها مسدود می شود.

تقاطع این خیابان ها در آخر نقطه ای را که به صورت مربع می باشد به وجود می آورد. در زبان پهلوی به این محل ها چهار سوکه و در فارسی چهار سو و در ترکی چارشی می گویند. اغلب در خانه ها و منازل، در وسط بازار باز می شد (14).

در نظریه های اقتصادی شهر را کانون مبادلات و مرکز اصلی تجارت در نظر گرفته اند. تمامی مبادلات تجاری داخل ناحیه و تجارت راه دور، در شهر، به عنوان مرکز یک ناحیه ی جغرافیایی متمرکز می شود.

شهر به عنوان کانون برخورد مسیرهای تجاری، امر تجارت و مبادله را در طول تاریخ خود در خود جای داده است. این مبادلات تجاری در فضایی به نام بازار هویت می یابد.

بازار به همراه مسجد جامع و مقر حکومتی (ارگ) در یک ارتباط فضایی، عناصر اصلی تشکیل دهنده ی شهر های ایرانی- اسلامی محسوب می گردیده اند.

در این شهر ها قبل از ساخته شدن محله ای در شهر، ابتدا بازار و میدان شکل می گرفت و ساکنان گرداگرد آنها ساکن می شدند. "به همین اعتبار است که می توان از بازار به عنوان ستون فقرات شهر دوره ی اسلامی نام برد"(15).


در تمامی شهر های اسلامی، با توجه به موقعیت جغرافیایی، پتانسیل تولیدی و خدماتی هر شهر، کیفیت و وسعت بازارهای شهری به بازارهای مختلفی برمی خوریم.


در طول تاریخ بر اساس عوامل مختلفی، بازارها به انواع متفاوتی تقسیم شده اند. در این جا به بررسی مهم ترین گونه های بازار از لحاظ شکلی و ریخت شناسی پرداخته می شود. با در نظر گرفتن این عامل در تقسیم بندی بازارها، می توان بازار را مشتمل بر انواع زیر دانست:

1- بازارهای خطی یا یک بعدی: این نوع، بازار به صورت راسته ای است که در جهت طولی رشد و گسترش پیدا کرده و مغازه ها در دو سوی آن قرار دارند. هرچند انشعاباتی از این بازارها مانند مساجد، مدارس، آب انبار و ... خارج شده، اما در مقایسه با طول بسیار زیاد راسته آنها این انشعابات ناچیز می نماید.

بازار به عنوان یکی از مهم ترین اجزاء شهرهای تولیدی- بازرگانی، اغلب در مجاورت یکی از پر رفت و آمدترین دروازه های شهر شکل گرفته و به سوی مرکز شهر امتداد می یافت و در صورت توسعه ی بازرگانی و مبادلات تجاری شهر، دو دروازه ی مهم شهر را به یکدیگر متصل می نمود.

از آنجایی که نقش ارتباطی بازار به ویژه راسته بازار در شهر ایرانی- اسلامی مهم بوده است از این رو به تبعیت از این نقش بازار های ایران عمدتا شکل خطی به خود گرفته اند.

در کنار بازار وکیل شیراز و بازار کرمان، می توان ار بازار زنجان نیز به عنوان نمونه ای از بزرگترین بازارهای خطی ایران نام برد.

2- بازارهای گسترده یا چند محوری: شبکه ای است گسترده از راسته های متوازی یا متقاطع که مجموعه های خان ها و سراها را در میان می گیرد. مانند بازار تبریز و بخشهای جدید تر شمال بازار تهران (16).

3- بازارهای صلیبی (با دو محور اصلی متقاطع): مرکب از دو بازار خطی متقاطع عمود بر هم است که در محل تقاطع به صورت چند محوری تراکم یافته است (17).

4- بازارهای خودرو: این بازارها بدون طرح و نقشه ی قبلی و بنا به ضروریات روزانه ی مردم گسترش یافته و بیشتر در مناطق گرمسیر واقع شده اند و بازارهای اینگونه شهرها نیز اگر در دوره های بعدی تغییر فرم نداده باشند زائیده ی این نوع معماری هستند. از جمله ی این بازارها، بازار کاشان است(18).
 

بازار زنجان نمونه ای از بنیادهای جغرافیایی پایدار

بازارها به عنوان ستون فقرات شهرهای ایرانی- اسلامی، از کهن ترین عناصر و اجزای کالبدی شهرهای اسلامی بوده و سابقه ای به درازای سابقه ی پیدایش شهر ها دارند بنابراین منشا شکل گیری بازار شهر را باید در شکل گیری هسته ی اولیه ی شهر زنجان و پس از بنا نهاده شدن شهر توسط اردشیر بابکان ریشه یابی کرد.

بازار زنجان با الگوی خطی خود به صورت مجموعه ی به هم پیوسته ای است که در بخش مرکزی شهر قرار گرفته و وجود محلات قدیمی و تاریخی در مجاورت آن حکایت از گذشته ی دور این قسمت از شهر دارد.

مجاورت بازار با مسجد جامع شهر ضمن بخشیدن حالت روحانی و معنوی خاص به آن، آن را به عنوان نمونه ی مناسبی از بازارهای شهرهای کهن ایرانی – اسلامی در آورده است.

شهر زنجان به دلیل قرار گیری در منطقه ی سوق الجیشی در طول تاریخ بارها مورد هجوم و غارت و تخریب قرار گرفته است و گاه در مراحلی از تاریخ به کلی ویران و دوباره بنا شده است.

در دوران صفوی با برقراری آرامش نسبی، شهر تجدید بنا شد و در اوایل دوران قاجاریه در جهت گسترش و توسعه پیش رفت. طبق اطلاعات موجود قسمت عمده ی بازار کنونی شهر زنجان در سال 1205 ه . ق در زمان سلطنت آقا محمد خان قاجار ساخته شد و در زمان فتحعلی شاه قاجار در سال 1213 ه . ق تکمیل گردید.

بررسی نقشه ی بازار زنجان نشان می دهد که نقطه ی اولیه ی بازار در محل تلاقی کوچه ی حمام میر بها الدین با راسته بازار پایین بوده است. وجود قدیمی ترین مسجد شهر یعنی مسجد میرزایی و حمام میر بها و خانه های قدیمی و باارزش پیرامون، بیانگر درستی این نظریه می باشد(19)

در این دوران در پی گسترش و توسعه ی شهر، بازار از هسته ی اولیه به طرف دروازه ها گسترش یافته و سراها، کاروانسراها، تیمچه ها و میادین بسیاری از آن منشعب شده اند.

بازر زنجان امتداد غربی - شرقی داشته و در طول محوری خطی به سوی شرق گسترش یافته است. احداث بازار قیصریه توسط عبداله میرزا پسر یازدهم فتحعلی شاه قاجار در سال 1213 ه . ق، بر درستی این مطلب
مهر تایید می زند.

از اولین سیاحانی که از بازار زنجان دیدن کرده و آن را توصیف نموده اند، پرنس الکیس سولتیکف روسی است که در زمان محمد شاه قاجار از زنجان دیدن کرده و با ارائه ی شرحی مبسوط و نقاشی دقیق از بازار آن روز زنجان، در شناسایی آن کمک شایانی نموده است.

از نکات قابل توجه بازار در آن دوران مسقف نبودن بازار می باشد. از مستشرقین دیگری چون ادوارد برون و ژوبر می توان نام برد که از بازار زنجان دیدن نموده و هر کدام در سفر نامه های خود به آن اشاره نموده اند.

بازار زنجان به لحاظ تاریخی به دو بخش اشاقه باش (پایین دست) و یوخاری باش (بالا دست) تقسیم شده است و به همین دلیل محلات مسکونی واقع در قسمت پایین را اشاقه باش و محلات واقع در قسمت بالا را یوخاری باش می گویند ولی تا کنون مدارک مستندی مبنی بر چگونگی و علت شکل گیری این تقسیم بندی به دست نیامده است.

با تحمیل الگوی مشبک و شطرنجی به شهرها و جدایی فضایی - کالبدی دو قسمت بازار از هم توسط خیابان فردوسی و با تکیه بر تقسیم بندی تاریخی، فضای کالبدی مستقر در قسمت یوخاری باش را یوخاری بازار (بازار بالا) و بالطبع فضای مستقر در اشاقه باش را اشاقه بازار (بازار پایین) می گویند.

بازار دارای هشت ورودی اصلی است که در هر دو طرف شمال و جنوب خود توسط بافت مسکونی احاطه شده است.

در محدوده ی 5/54 هکتاری مجموعه ی بافت قدیمی بازار، بافت بازار 11 هکتار را به خود اختصاص داده که 7 هکتار آن به مراکز تجاری و اقتصادی 4/1 هکتار آن به مراکز خدمات عمومی و 6/2 هکتار به گذر ها و معابر اختصاص دارد .

امروزه از نقش خرده فروشی بازار کاسته شده و این نقش به بخش عمده فروشی تغییر ماهیت داده است. خیابان کشی های جدید که عمدتا در بخش مرکزی شهرها فضای کالبدی بازار را تحت تاثیر قرار داد.

و در مواردی این فضاها را چند پاره کرده و در برخی موارد عبور خیابان انزوای عملکردی بازار را سبب گردیده، با تغییر شیوه ی مصرف شهروندان و ورود تکنولوژی های جدید تولیدی- خدماتی و ناتوانی بازارها در رقابت با فضاهای تجاری پیرامون خیابان ها و در نتیجه عدم پاسخگویی به نیاز کالاهای جدید خریداران، در تغییر عملکرد و نقش بازار زنجان موثر بوده است.


از لحاظ مالکیت واحد های تجاری در بازار، دو نوع مالکیت خصوصی و موقوفه وجود دارد که در بخشهای بعدی به تفصیل مورد بررسی قرار می گیرد.
 

بازار بالا

این بخش از بازار با فعالیت های متنوع و مجزا از یکدیگر سازماندهی مناسبتری نسبت به بازار پایین دارد.

از مهم ترین عناصر مختلف موجود در این بخش بازار می توان به موارد زیر اشاره نمود (به علت وسیع بودن بازار و استقرار سراها، راسته ها و تیمچه ها در بازار فقط به توضیح قسمت هایی پرداخته می شود که در ارتباط ارگانیک با عامل وقف می باشند).
 

بازار قیصریه

عمود بر راسته بازار بالا و در مجاورت مسجد جامع شهر توسط عبداله میرزا در سال 1213 ه. ق احداث و وقف مسجد جامع مجاور شده است. موقوفات مسجد جامع 110 مغازه در راسته و 95 مغازه در پاساژ جدبد الاحداث بر روی حمام شاهزاده می باشد.

بازار قیصریه با 75 باب مغازه بیشتر عرضه کننده ی اجناس لوکس بوده و خریداران آن عمدتا قشر های شهری می باشند.

در مجاورت بازار قیصریه و به موازات خیابان فردوسی سه پاساژ جدید الاحداث به نام های پاساژ رضایی، پاساژ مکی و پاساژ سید هر کدام به ترتیب شامل 52 مغازه، 40 مغازه و 90 مغازه قرار ذارند. پاساژ سید در سال 1364 توسط اوقاف احداث شده است.
 

راسته بازار بالا

این راسته به عنوان مهم ترین رکن تجاری بازار بالا، به موازات خیابان امام کشیده شده و ورودی آن از خیابان فردوسی - بازار قیصریه و راسته ی رستمخانی، در سال 1205 ه . ق احداث شده است. این راسته مشتمل بر سراهای حاج شعبان، سرای مشهدی علی، سرای ناصری، سرای حاج ابراهیم، سرای بهجت و پاساژ امین می باشد.

سرای مشهدی علی: دارای 23 مغازه و حجره می باشد که از لحاظ مالکیت یک دانگ از هر مغازه متعلق به اوقاف و پنج دانگ دیگر در مالکیت خصوصی است.

سرای حاج ابراهیم: این سرا در سال 1320 ه. ق احداث شده و از 33 باب مغازه ی موجود، نیم دانگ موقوفه و پنج و نیم دانگ در تملک شخصی قرار دارد.

پاساژ امین: مالکیت 90 مغازه ی موجود در این پاساژ به صورت مشاعی است یعنی مالکیت سه دانگ آن شخصی و سه دانگ آن موقوفه می باشد. شراکت به این ترتیب می باشد که در سال 1353 شخصی به نام قربانی، قراردادی با اوقاف منعقد کرده و با تبدیل سرا به پاساژ، قرار بر این می شود که:

سه دانگ مغازه ها متعلق به مستاجر و سه دانگ دیگر تا تامین هزینه ها در اختیار مستاجر بوده و پس از تامین هزینه ها، به اوقاف عودت داده شود. مهلت انقضای قرارداد تا سال 1369 بوده و امروزه سه دانگ مغازه ها متعلق به اوقاف می باشد.

سرای بهجت: این سرا در روبروی بازار زرگرها قرار گرفته و سال تاسیس آن به سال 1331 ه . ق بر می گردد. از لحاظ مالکیت یکدانگ از هر مغازه و دو دانگ عمارت واقع در سرا و یک و نیم دانگ مغازه ی زرگری موجود جزء موقوفات می باشد.
 

بازار حجه الاسلام ( راسته آقا)

این بازار به موازات راسته بازار در سال 1253 ه . ق احداث شده است. در سال های نه چندان دور این قسمت از بازار قرانقولوق راستا یا راسته تاریک می نامیدند زیرا مغازه ها از نور و دکور چندانی برخور دار نبوده و این بخش بازار همواره تاریک می نمود.

مسجد چهل ستون یکی از مراکز مذهبی و قدیمی زنجان و نیز تکیه ی آقالیق در این قسمت قرار دارند. از 78 مغازه ی موجود در راسته 50 مغازه در مالکیت شخصی و 28 مغازه موقوفه ی مسجد و مدرسه ی چهل ستون می باشد.
 

راسته صندوق سازها

از قسمت های جدید الاحداث و بدون سقف بازار می باشد. مغازه های این راسته عموما جزء موقوفات مسجد چهل ستون و ابوالمعالی و آقالیق می باشد.
 

تیمچه سید اسماعیل ( ابوالمعالی)

کلیه مغازه های موجود در این تیمچه، ششدانگ موقوفه ی مسجد ابوالمعالی (حجه ابن الحسن) می باشد.
 

راسته حلبی سازها

از قسمت های کم ارزش تجاری بازار می باشد و 80% مغازه های آن وقفی است.
 

سرای حاج کلبعلی

ورودی آن از سعدی جنوبی و راسته ی امامزاده می باشد. یک و نیم دانگ کلیه ی مغازه های آن موقوفه و چهارو نیم دانگ در تملک شخصی است.
 

راسته عبدالعلی بیک

این راسته در سال 1307 ه . ق احداث شده است. اکثریت مغازه های موجود در سرا جزء موقوفات به شمار می روند.
 

میدان میوه فروشان

به موازات راسته ی انگورانی قرار گرفته و به لحاظ شکلی تقریبا شبیه آن می باشد. دو دانگ مغازه های موچود موقوفه بوده و چهار دانگ در مالکیت شخصی قرار دارد.
 

بازار پایین

سال احداث بازار پایین به سال 950 ه . ق باز می گردد که قدیمی ترین قسمت بازار زنجان را تشکیل می دهد. این راسته در یک خط نسبتا مستقیم کشیده شده است و از سه قسمت میدان مسگرها، میدان کوچک و راسته بازار تشکیل و از خیابان فردوسی تا امیر کبیر امتداد دارد. سراهای نهالی، حاج فتح اله، گلشن، ملک، پاساژ وثوق و عباسیان در این بازار قرار دارند.

از سراهای معروف این بازار سرای گلشن و سرای ملک می باشند که هر دو سرا مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته اند. اکثریت مغازه های سرای گلشن فرش فروشی است و تعدادی مغازه نیز اختصاص به انبار فرش دارد.

ولی اکثریت مغازه های موجود در سرای ملک کارکرد انباری دارند. قیمت سرقفلی بازار پایین نسبت به بازار بالا و بالطبع قیمت محصولات عرضه شده نسبتا پایین است. برای رفع حوایج ساکنان به امور مذهبی و فرهنگی سه مسجد میرزا مهدی قائمی، مسجد میرزایی بالا و پایین و مسجد حاج لطف اله قرار دارد.

مجموعه ی حمام حاج داداش و حمام میرلی، در این بازار قرار دارند.نقشه موجود گویای این مطلب است که با توجه به وسعت بسیار زیاد موقوفات در بافت کالبدی بازار و پراکندگی مساجد و اماکن مذهبی در آن، حیات و بقاء بازار بدون رقبات وقفی و عناصر کالبدی مساجد، پایدار نمانده و در مقابل در صورت عدم تکافوی اقتصادی بازار، موقوفات از بین خواهند رفت.

بنابراین هر دو عنصر ضامن پایداری و دیرپایی خود را در پدیده ی وقف جستجو می کنند.

برای دستیابی به چنین پایداری و گسترش پدیده ی حسنه ی وقف، نیاز به اصلاح قوانینی ضروری به نظر می رسد: اولا اینکه بایستی در قوانین مالکیت رقبات موقوفه بازنگری شده و اصلاح قوانین مربوطه در طول زمان، متناسب با مقتضیات زمان در نظر گرفته شود.

دوما: اداره اوقاف و سازمان میراث فرهنگی، با انجام برنامه ریزی صحیح در حفظ و مرمت این بنای ارزشمند تاریخی، اهتمام کامل داشته باشند.
 

خلاصه وقفنامه عبدا.. میرزا

وقفنامه با مساعدت آیت الله سید محمد حسینی از روی اصل وقفنامه تصحیح و تنظیم گردیده و بعضی کلمات که قابل خواندن نبود و در اصل وقفنامه تاثیری ایجاد نمی کرد، حذف و با نقطه چین نمایش داده شده است. متن فوق بر اساس رو نوشت موجود در اداره اوقاف زنجان و رو نوشت وقفنامه ی موجود در نزد متولی، مقایسه و تصحیح گردیده است.
بسم الله خیر الاسماء

سپاس فزون از مقیاس و هم قیاس و هم شکر برون از مکائیل السنه ملائک و ناس، وقف درگاه حضرت واقف السرایست که مملکت افلاک از ممالک قدرتش مزرعیست و اعیان بحر از نیابیع حکمتش منبعی. عقل کل در مجالس جلالش طفلی است ابجدخوان و روح اعظم از وسایل جمالش هیچ مدان.

بی زبانیست، زبان آور و بی جانیست جان پرور. دانای غیب و ظهور است و لغات آموز وحوش و طیور.

وقف موبدبتی و حبس مخلد قطعی ملی فرمودند مرحوم مغفور شاهزاده عبدا... میرزا طاب ثراه املاک و دکانین و حمام مفصله ذیل را مع جمیع متعلقات و منضمات ها که جمیع آنچه به معرض تحریر و توشیح و مقام تسطیر و توضیح آمده، ملک مختصی ومکتسبی سرکار واقف موفق و مؤید ابتیاع و خریداری فرموده اند.

بر مسجد جمعه و مدرسه مبارکه جدیده واقعه در دارالسعاده زنجان در جنب قیصریه سرکاری مشهور مسجد شاهزاده با قیود و شرایطی که بعد سمت تحریر و سمط ترقیم خواهد پذیرفت و صیغه مقرره در شریعت شریفه بلغات شتی وقوع و جریان یافت و رونق اعمال و استعمال گرفت .

فالقیود از اینکه محافظت و آبادانی اینگونه شعایر مسلمانی موقوف است به حسن اهتمام و کمال سعی و مجاهدت اشخاص چند سعادتمند کاردانی که یکی بنظر نظارت دیگری به امر تولیت و بعضی بخدمت و حراست امور مسجد و مدرسه و دخل موقوفات را مضبوط و مشمول و حبل حصانت و رعایت ملزومات و لازمات آنها را پیوسته مربوط و مبذول داشته باشند که به مرور روزگار وهنی به ارکان اعتماد و ابنیه و اساس آن نرسیده باشد.

لهذا امر نظارت مسجد و مدرسه و اعیان موقوفات بنظر فیض پرور حضرت واقف ادام الله بقاء آمده که مادام الحیوه از نظرات انور قرین انضباط بوده باشد و بعد مفوض فرمود به اکبر وارشد اولاد ذکور خود و بعد بر اولاد اولاد ذکور ماتعاقبوا و تناسلو و تعاقبوا و چنانچه العیاذ بالله در زمانی رشته سلسله تناسل واقف و متوالی انقطاع پذیرد به افقه و اعلم داراسعاده و بعده به اعلم واقفه دیگر مسترسلاً الی ظهور نیز دولت حضرت امام العصر والعهد والزمان المهدی الهادی صلواه اله علیه ودر صورت انقطاع جمیع ماذکر هم نظارت و هم تولیت با سرکار هدایت مدار آن حضرت علیه السلام است.

وضمن العقد و عهد شرط فرمودند که می باید در هر عصر همین اشخاص صاحب امانت و دیانت بوده در امور مسجد و مدرسه و آبادانی املاک و اعیان موقوفه جمع کردن منافع و صرف بمصارف که انشاالله بزودی به مقام بیان خواهد آمد .

علی نهج المقرر سعی و مجاهدت نموده باشند بعضهم بعد بعض مادامت الافلاک دایرا و تدریس طلاب مدرسه در این عهد میمنت مهد به تعیین و تفویض حضرت واقف خلداله ملکه و تشخیص و تمیز حجرات جناب متولی مفوض شده به عالیجناب مقدس فضایل و معارف اکتساب علامی و فهامی آقای میر علی نقی خوئینی الاصل والزنجانی المسکن .

و بعد محول است به اولاد اعلم و ارشدش و بعده اولادش بشرط قابلیتهم علی التعلیم والتدریس والامفوض است به تفویضات متوالی علی اولی الناس بالتدریس من علماء الزنجان کان ام من اهل البلدان القریب که:

بجهت تعلیم و تدریس در شهر مرقوم توطن و در مدرسه مبارکه مرقومه توقف جویند و چون مدرسه مبارکه محجراست بموازی بیست باب حجره قرارداد فرمودند .

که در هر حجره دو نفرطلبه صاحب سواد که نازلترین مرتبه تحصیل ایشان صمدیه نحو و حاشیه منطق و متعلقات آنها باشد و مرتبه علیا هر قدر بالاتر باشد احق واولی خواهد بود. و باز می باید که هر طبقه در فن خود مجاهد بوده تا عذر شرعی عارض نشود در تعلیم و تعلم مقارصت نورزد و ایضاً.

قرار دادند که یک نفر مؤذن خوش صوت، وقت شناس و یک نفر خادم و دو نفر فراش جهت حفظ و صیانت مسجد و حجرات و پشت بام ها و تصفیه صحن و حیات و علایل محله دیوار و ارکان از برف و باران از خارج و داخل و یک نفر روضه خوان که در هر شب جمعه یک مجلس روضه خوانی نماید.

و تعیین آنها را تمامهم بعهده جناب عالی متولی تفویض فرمودند و هر یک را حضی و نصیبی و وظیفه و بعضی را ابتقاء بوجه الله و طلباً لمرصاه و بعضی را از راه اجرت نقداً و جنساً موافق تفصیل ذیل از منافع و املاک و وجوه اجارات دکانین و حمام که انفاً تفصیل آنها گذشت قرار دادند .

و همچنین قرارداد فرمودند که وجه دو عشر کل منافع املاک واجارات و الدکاکین و الحمام را که یک عشر سرکار حضرت ناظر یک عشر نصیب جناب متولی است همچنانکه در ضمن نیز بدان پرداخته اند از منافع موقوفه نقداً.

- سرکار ناظر متولی دو نفر از کل منافع نقداً و جنساً دو عشر.
- سرکار ناظر از بابت کل منافع و وجه اجارات املاک و حمام و دکاکین یک عشر .

- سرکار متولی از بابت کل منافع املاک و حمام و دکاکین یک عشر.
- مدرس 3 نفر نقداً و جنساً فراش دو نفر و خادم یک نفر نقد و جنس.

- طلبه حجره بیست نفر نقداً و جنساً.
- صرف تعمیر و اندود مسجد و مدرسه نقد.

- قسمت روغن چراغ و غیره چراغ که هر شب پنج عدد روشن نمایند قیمت شب داری یکماهه و یکساله (20).

جنساً جدا و باقی را بهمان طوریکه در تفصیل آن از منافع ذوی الحقوق انفاً گذشت معین و مشخص فرمودند سال به سال هنگام رفع حاصل و جمع شدن، جناب متولی نصیب هرکس را کمافصل وقدر بخودش برسانیده و قبض از ایشان گرفته همه ساله بعد از صروف مصارف و ایصال حقوق ذوی الحقوق قبض الواصل دارند .

و اسناد وخرج آنها را آورده با سرکار حضرت ناظر محاسبه نمایند و در جمیع موارد اطلاع و اذن ناظر را شرط دانند و چنانچه سالی مداخل از مخارج موقوفه فاضل آید یا مسجد و مدرسه از تعمیر مستغنی نماید.

وجه زاید را به استکتاب کتب فقه اصول و احادیث و رجال و آنچه بمصرف معلمین و متعلمین مذهب امامیه آید صرف نموده و داخل موقوفات مسجد و مدرسه کنند و در هر عصر بهمین ضابطه از جناب ناظر و متولی همان عصر بهمین قرار مرتب افتاد.

و کان فی ذالک فی شهر الاولی
- این سواد صحیح است شهر جمادی الاخر
- 1291 محل مهر محسن میرزاطاب ثراه.

وقفنامه عبدالله میرزا گذشته از سازمان دهی فضای شهری، حاوی نکات اخلاقی و اعتقادی وسیعی می باشد که در همه زمان و در همه حال می تواند الگو و معرف انسان هایی باشد که در اوج قدرت بر اساس نیات دینی خود و جدا از حال و هوای زمانه اقدام می نمایند. که اهم آنها را به شرح ذیل طبقه بندی نمود:

1- متن وقفنامه بر اساس اصول جهان بینی اسلامی تنظیم و پس از ذکر توحید وتشریح اصل اول دین به حمد و ثنای ذات الوهیت و ذکر نعمات و شکر بی پایان او می پردازد و اصل توحید را در قالب جملاتی دلنشین و گوش نواز اموزش می دهد.

و سپس اصل دوم دین نبوت را در ساحت پاک محمد رسول خدا بیان می نماید.و پس از ذکر نبوت، امامت را با معرفی علی مرتضی آغاز و با سلام و ارادت به فرزندان او به پایان می رساند که خود محتاج هر گونه نگرش دینی می باشد.

2-واقف اصل معاد را در وقفنامه خود هدف غایی می پندارد و اصل فوق را با تشریح روز جزا آغاز و تهیه توشه برای آخرت را وظیفه این دنیا می داند و دنیای دانی را در برابر عظمت دنیای باقی به هیچ می گیرد.

3-واقف انگاه به ذکر اهمیت وقف در راه خدا پرداخته و حسنات آن را بر می شمارد و آن را باقیات صالحات تا روز حساب می داند.

4-در تعیین متولی اعلم بودن را ملاک عمل خود قرار داده متولی را واجد شرایط یک فرد عالم معرفی نموده است و صاحب امانت و دیانت بودن را اساس قرار داده و با نظارت استصوابی حق عزل متولی را در صورت دارا بودن شرایط بر قرار کرده است.

5-تلاش در راه تعلیم و تعلم را فزض واجب قرار داده و از معلم و متعلم میخواهد برای استفاده از امکانات در تعلیم و تعلیم تا حد امکان ساعی باشند.

 

نتیجه گیری

هر فضای جغرافیایی ، مولود جهان بینی خاص خود می باشد . جهان بینی منتج از دین یا جهان بینی دینی نیز در شکل دهی به فضاهای دینی تاثیری انکار ناپذیر داشته است . قرارگیری عناصر اصلی تشکیل دهنده ی شهر یعنی مسجد جامع ، بازار و مقر حکومتی در یک ارتباط فضایی، از ویژگیهای اساسی شهرهای اسلامی است که در شهر زنجان علیرغم وجود مقر حکومتی ، این همجواری انسجام دهنده ی بخش مرکزی آن بوده است .

قرار گیری مساجد جامع، چهل ستون، حجه ابن الحسن، سید فتح اله، میرزایی و... در بافت کالبدی بازار زنجان، و ادامه ی حیات آنها در طول تاریخ خود، بدون تکیه بر سنت جاودانه ی وقف امکان پذیر نبوده و این سنت نبوی، حیات بخش و ضامن بقاء هر دو عنصر (بازار و مسجد) در کنار هم بوده است.

مساجد واقع در بافت کالبدی بازار، علاوه بر حفظ عملکرد خود به عنوان فضاهای مذهبی، عهده دار فضاهای آموزشی نیز بوده و برای حفظ این فضاها، رقبات موقوفه با کارکرد تجاری در پیرامون انها شکل گرفته است.

بنابراین دین و جهان بینی در قالب کالبد، تجلی ادامه حیات خود را از کارکرد اقتصادی، طلب و عناصر دینی و ارزش های آن در عدم تغییر فضاهای اقتصادی موثر بوده اند. در واقع برای تداوم حیات فضاهای منتج از جهان بینی دینی، نیاز به یک عامل تغذیه کننده ی اقتصادی بوده است.

وقف قسمت عمده ای از واحدهای تجاری بازار، به مساجد و مدارس موجود در محدوده ی فضایی بازار ، پایداری کالبدی بافت را ایجاد نموده است. بنابراین هر دو کالبد اقتصادی و مذهبی در طول زمان، پایدار و استوار باقی مانده اند.

پی نوشت:

1- مطهری، 1376، ص5.
2- شریعتی، بی تا، صص4-5.
3- مومنی، جزوه درسی، ص10.
4- پیشین، ص4.
5- مصباح یزدی، 1376، ص28.
6- سعیدی رضوانی، 1368، ص15.
7- حبیبی، 1375، ص چهار.
8- سعیدی رضوانی، 1368،ص15.
9- شکویی، 1373، ص187.
10- مومنی و مشکینی، 1379، ص117.
11- خسروی، 1376، صص4-5.
12- شهابی،بی تا،ص13.
13- قدیری،1369، ص36.
14- دهخدا، 1326، صص348-349.
15- حبیبی، 1375، ص48.
16- کهنمویی اقدم، 1386، ص15.
17- پیشین.
18- پور احمد،1376، ص92.
19- مشکینی و احمدی ، 1386، ص106.
20- خطوط مربوط به سهم افراد در وقفنامه با سیاق نوشته شده است و توسط نگارنده خوانده نشد و در اختیار افراد مطلع قرار گرفت که در گزارشات بعدی انشاا... خواهد آمد.

 

منبع:
میراث جاویدان
نویسنده: ابوالفضل مشکینی - کیومرث حبیبی - فاطمه لطفی
(نمونه موردی: بازار زنجان)
* این مقال در تاریخ 1402/2/13 بروز رسانی شده است


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.