مروری بر وضعیت وقف در جهان اسلام

در این مقاله راسخون به صورت اختصار مروری بر وضعیت وقف در جهان اسلام خو.اهیم داشت.
پنجشنبه، 14 تير 1403
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مروری بر وضعیت وقف در جهان اسلام
مقدمه:
ترجمه مدخل "Waqf" از دایرة المعارف..The Oxford Encyclopedia of The Modern Islamic Worldج 4، ص 316 - 312، نیویورک، 1995، زیر نظر جان اسپوزیتو دکتر کهف منذر در سال 1940 میلادی در دمشق به دنیا آمد و در سال 1962 در رشته‏ی بازرگانی از دانشگاه دمشق لیسانس گرفت.

در سال 1967، فوق لیسانس برنامه‏ریزی اقتصادی و اجتماعی را به پایان رساند؛ سپس به امریکا رفت و در سال 1975 درجه‏ی دکترای اقتصاد با گرایش توسعه از دانشگاه ایالتی «یوتا» را اخذ کرد. وی همچنین مدت دو سال، ریاست مؤسسه آموزش و تحقیقات اسلامی بانک توسعه‏ی اسلامی را بر عهده داشته است و هم‏اکنون با عنوان محقق اقتصاد در این مؤسسه فعالیت می‏کند.

وی در فقه و مطالعات اسلامی به ویژه در مسائل اقتصادی و مالی مرتبط با جهان اسلام مطالعات گسترده‏ای انجام داده است. بیش از 15 جلد کتاب و 60 مقاله با زبان عربی و انگلیسی نگاشته است. موضوعات عمده‏ی آثار او عبارتند از:

سیستم مالی و حکومتهای اسلامی، قراردادهای مالی مانند مضاربه، اقتصاد اسلامی و توسعه‏ی آن، زکات، وقف و نهادهای خیریه. مطالعات وی علاوه بر پژوهش‏های متنی، برخی از مطالعات موردی و میدانی درباره‏ی اوضاع جاری مسلمانان به ویژه کشورهای عربی و مسلمانان شمال آمریکا را نیز شامل می‏شود.

مقاله‏ی حاضر که از دایرةالمعارف نوین جهان اسلام (World Modern Islamic) زیر نظر جان اسپوزیتو انتخاب شده از همین قبیل است. وی علاوه بر بیان برخی مسائل بنیادین وقف به اجمال، به صورت موردی وضعیت وقف در برخی کشورهای عربی و شمال امریکا را گوشزد می‏کند.

این مقاله هر چند موجز و خلاصه نگاشته شده است اما سر فصل‏هایی را مطرح می‏کند که برای پژوهشگران عرصه‏ی وقف قابل تأمل و شایسته‏ی پی‏گیری است، به ویژه آنکه تحقیقات و مطالعات وی عمدتا با استناد به منابع فقهی و تحقیقاتی اهل سنت تدوین شده و به عقاید و آرای شیعه توجهی نشده است.

نکته‏ی مهم دیگری که در انتخاب این مقاله نقش داشت سخن گفتن مؤلف از لزوم احیا و بازسازی وقف است. نهاد وقف در سده‏های میانی اسلام نقش اساسی و محوری ایفا می‏کرده و شایسته است پژوهشگران اسلامی با توجه به فلسفه‏ی وقف و اهداف آن و تجربه‏های کما بیش موفق گذشتگان در این زمینه، راه‏های احیا و بازسازی وقف در جهت تقویت بنیه‏های فرهنگی و اجتماعی اسلام و مسلمانان را بیابند.
 

وقف

وقف (جمع آن اوقاف)، کلمه‏ای عربی است که در لغت به معنای محدودیت (1) و ممنوعیت (2) به کار می‏رود و در دین اسلام اصطلاحی است دال بر حفظ و نگهداری اموالی خاص جهت به کارگیری منافع آن در کارهای انسان دوستانه و امور خیریه، به شرط آن که منافع، فقط در هدف یا اهداف تعیین شده برای آن مصرف شود.

این تعریف ما را به یک ویژگی مهم در وقف که همانا استمرار و دوام باشد رهنمون می‏کند و به دیگر سخن، وقف در مورد املاک و اموال ماندگاری به کار می‏رود که بتوان درآمدها و عایداتی از آن به دست آورد و در موارد مشخص مصرف نمود. (3)

بنابراین زمین و ساختمان [که اموالی ماندگار هستند] بیشتر مورد وقف قرار می‏گیرند تا اشیای دیگر؛ هر چند در مورد کتاب، ابزار کشاورزی، احشام، سهام و اوراق بهادار و پول نقد نیز وقف وجود دارد. در شمال و غرب آفریقا به جای «وقف» از کلمه‏ی «هبز» که به معنای محصور کردن و توقیف کردن است استفاده می‏کنند.
 

وقف در طول تاریخ

اندیشه‏ی وقف، عمری به درازای عمر بشریت دارد و از همان آغاز خلقت انسان، وقف نیز وجود داشته است. فقهای مسلمان معتقدند، ساختمان کعبه، اولین بنای وقفی است که در قرآن کریم به عنوان اولین خانه‏ی مخصوص عبادت معرفی شده است.

تقریبا همه‏ی جوامع، مکان‏ها و بناهای بسیاری را به امور عبادی اختصاص داده‏اند. در طول تاریخ معابد و کلیساها و بناهایی از این قبیل، اختصاصا برای انجام مناسک دینی ساخته و پرداخته شده‏اند. افزون بر این، فراعنه‏ی مصر املاکی جهت تأمین نیازهای مالی راهبان اختصاص دادند.

و یونانیان باستان و رومیان اموالی اختصاصی برای کتابخانه‏ها و امور آموزشی در نظر گرفتند. امروزه ایده‏ی وقف امری شناخته شده و پذیرفته شده در همه جای جهان است. در شمال امریکا نیز وقف وجود دارد اما با نام مؤسسات دینی و بنیادهای خیریه. (5) تنها در ایالات متحده، ده‏ها هزار از این قبیل بنیادها وجود دارد.
 

وقف در تاریخ اسلام

در تاریخ اسلام اولین بنای وقفی، مسجد قبا (6) در مدینه است که در بدو پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به سال 622 میلادی ساخته شد .

و هنوز در همان مکان باقی است اما با ساختاری جدید و توسعه یافته، شش ماه پس از ساختن مسجد قبا، مسجد النبی در مرکز مدینه بنا نهاده شد. وقف مساجد و مستغلاتی که منافع و درآمدهای آنها اختصاصا جهت حفظ و نگهداری و تعمیر مساجد به کار می‏رود، در ردیف اوقاف دینی قرار می‏گیرند.

وقف بشر دوستانه و خیرخواهانه (7) نوع دیگری از وقف است که با هدف دستگیری از فقیران جامعه به وجود آمده است و مردم بیشتر متمایلند در این گونه از نهادها و فعالیت‏ها در قالب‏هایی مانند کتابخانه‏ها، تحقیقات علمی، آموزش، خدمات درمانی، و مواظبت از حیوانات و محیط زیست سرمایه‏گذاری کنند.

از ای قبیل موقوفات می‏توان به عنوان وام برای تقویت و ایجاد مشاغل کوچک و ساختن و حفظ پارک، جاده، پل و سد بهره‏برداری کرد.

وقف‏های خیریه‏ای از زمان خود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شروع شد. مردی به نام مخیریق (8)(9) وصیت کرد که هفت باغستان او در مدینه پس از مرگش به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برسد. مخیریق در سال 626 میلادی از دنیا رفت و پیامبر باغستان‏های هفتگانه را وقف فقرا و نیازمندان نمود.

این شیوه توسط عمر، دومین خلیفه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز پیگیری شد. هنگامی که او از پیامبر درباره‏ی نخلستانی که در منطقه‏ی خیبر به دست آورده بود سؤال کرد، پیامبر می‏فرماید: «اگر مایلی می‏توانی آن را وقف نمایی و خرماهایش را صدقه بدهی».

و بدین ترتیب هنگام رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال 632 میلادی تعداد بسیاری از این قبیل اوقاف خیریه‏ای به وجود آمده بود.

نوع سومی از وقف، کمی پس از رحلت پیامبر و در زمان خلافت عمر (635 - 645) رواج یافت. هنگامی که عمر خواست سندی مکتوب برای وقف خود در خیبر (نخلستان) تنظیم کند، از بعضی اصحاب پیامبر دعوت کرد شاهد آن سند باشند.

جابر، یکی دیگر از اصحاب پیامبر، بیان می‏دارد که وقتی این سند منتشر شد، بسیاری از مالکان، مقداری از املاک خود را وقف کردند، عده‏ای از این واقفان در وقف‏نامه‏ی خود این شرط را افزودند که ثمرات و عواید این وقف ابتدا به فرزندان و نسل‏های بعدی آنان تعلق بگیرد و سپس مازاد آن،

اگر مازادی داشته باشد، به فقرا داده شود. چنین وقفی به «وقف خانوادگی» یا «وقف فامیلی» مشهور شد.

بر خلاف بنیادهای خیریه‏ی امریکایی که صرفا در جهت اهداف دینی یا خیرخواهانه فعالیت می‏کنند (نوع اول و دوم از وقف)، در اسلام گونه دیگری از وقف برای حمایت از خانواده‏ی خود و نسل‏های بعدی که همین نوع سوم است به وجود آمد. (10)
 

ویژگیهای اساسی وقف

از لحاظ شرعی، واقف (پس از وقف) هیچ‏گونه مالکیتی نسبت به موقوفات ندارد. عده‏ای از فقها بر این باورند که مالکیت موقوفات از آن خداوند است.

اما بعضی دیگر معتقدند مالکیت موقوفات در دست افراد ذی نفع (موقوف‏علیهم) است هر چند این مالکیت کامل نیست؛ به این معنا که این مالکان نمی‏توانند موقوفات را خارج از شرایط و اهداف واقف مصرف و یا هزینه کنند.

در این مورد وقف با بنیاد خیریه متفاوت است، زیرا مدیریت یک بنیاد معمولا می‏تواند دارایی‏های آن بنیاد را بفروشد. این تفاوت متضمن این نکته است که دوام و استمرار، یک ویژگی بسیار قوی در وقف است که در بنیادهای خیریه کمتر به چشم می‏خورد.

دوام و استمرار وقف به این معناست که هر گاه مهر و نشان وقف بر مالی، به ویژه در مورد املاک، بخورد آن مال برای همیشه وقف خواهد ماند و خارج کردن یک موقوفه از حالت وقفی مستلزم طی کردن فرآیندی طولانی و مشکل خواهد بود.

البته در صورت موافقت مراجع و محاکم قضایی (11) تعویض اموال و املاک وقفی به موارد بهتر و یا به مواردی که ارزش مساوی داشته باشند اشکال ندارد. اموال و املاک جدید نیز همچنان وقف هستند و در راستای همان اهداف و مقاصد اموال و دارایی‏های پیشین استفاده می‏ شود.

بنابراین، در مقام نظر، حالت دوام و استمرار وقف مستلزم این معناست که اموال یا املاک وقفی نباید کاهش یا تقلیل یابد و به دلیل لزوم همین ویژگی (دوام) در وقف بوده که برخی از فقها وقف را فقط در مورد املاک و مستغلات (که حالت بقا و استمرار دارند) صحیح دانسته‏ اند.
عده‏ ای از فقها نیز برخی کالاهای بادوام را که منافع و عواید بلند مدت دارند، به منزله‏ی املاک و مستغلات گرفته‏اند. (12) بنابراین، کتاب، وسایل و ابزار، احشام و پول را نیز می‏توان وقف کرد.

برای حفظ موقوفات، هم واقفان و هم محاکم قضایی، احتیاطهای مضاعفی در سندسازی و نگهداری اسناد وقف به خرج داده‏اند. آنان معمولا بر ثبت این اسناد در محاکم قضایی و به رؤیت شهود معتبر رساندن تأکید کرده‏اند. محاکم قضایی در بسیاری از شهرها و مناطق، اسناد مفصلی از دارایی‏های وقفی را از اوایل قرن 15 و 16 میلادی ثبت کرده‏اند که بسیاری از این اسناد هنوز موجود است و مورد مطالعه‏ی مورخان در استانبول، قاهره، فاس، دمشق، بیت المقدس، اصفهان و دیگر شهرهای کهن قرار می‏گیرد.

از آنجا که وقف یک عمل اختیاری و خیرخواهانه است، شرایطی که واقف تعیین می‏کند باید مو به مو مورد عمل قرار گیرد؛ البته تا وقتی که متناقض یا مخالف قوانین شریعت نباشد.

تفصیل مطلب چنین است که درآمدهای وقف باید انحصارا در راستای اهدافی که وقف برای آن به وجود آمده است مصرف شود. اهداف وقف نیز تا وقتی که اولا با قوانین شریعت سازگار باشد و ثانیا قابل حصول باشد نمی‏بایست توسط متولی یا دادگاهی که بر آن نظارت می‏کند تغییر یابد.

اگر چنانچه (در اثر تغییر شرایط جامعه) عملی کردن و محقق ساختن اهداف وقف غیر ممکن شود باید درآمدها و عواید وقف در نزدیک‏ترین و شبیه‏ترین مورد به اهداف وقف مصرف شود و اگر باز هم امکان نداشت، منافع وقف به فقرا و نیازمندان می‏رسد.

ویژگی دوام و استمرار شامل همه‏ی قیود و شرایط واقف نیز می‏شود، خواه این شرایط مربوط به اهداف و مقاصد وقف باشد، خواه مربوط به توزیع درآمدها باشد و یا در ارتباط با اداره‏ی موقوفات و نظارت بر وقف و یا دیگر قسمت‏های وقف.

شرایط وقف کردن ایجاد و انشای وقف مستلزم شرایطی است که به برخی از مهمترین آنها اشاره می‏شود:


1. موضوع وقف باید از املاک و مستغلات و یا اموال بادوام باشد. در جوامع اسلامی وقف زمین، ساختمان، گله‏های شتر، گاو و گوسفند، کتاب، جواهرات، شمشیر و دیگر ابزار جنگ، و ابزار کشاورزی رواج داشته است.

2. وقف باید دائمی و غیر موقت باشد. (13) فقها وقف موقت را فقط در مورد اوقاف خانوادگی و فامیلی جایز دانسته‏اند.
3. واقف باید شرعا صلاحیت و توانایی وقف را داشته باشد. بنابراین بچه، مجنون یا کسی که مالک مالی نیست نمی‏تواند وقف کند.

4. اهداف و مقاصد وقف باید در نهایت به امری ختم شود که هم از نظر شریعت و هم از نظر واقف جنبه‏ی خیرخواهی و صدقه داشته باشد. بنابراین اگر ثروتمندی فقط به این دلیل که توانگر است چیزی وقف کند، وقف او از نظر شرعی صحیح نیست و لازم است قصد خیرخواهی و صدقه دادن نیز داشته باشد.

5. و سرانجام، موقوف‏علیهم (ذی نفعان وقف) باید زنده و شایسته‏ی وقف باشند (14) و وقف برای مردگان جایز نیست.
 

اداره‏ ی وقف (تولیت وقف)

عموما خود واقف نوع مدیریت و تولیت وقف را در وقف نامه مشخص می‏کند. به کسی که اداره‏ی امور وقف را بر عهده دارد اصطلاحا «متولی» یا «ناظر وقف» گفته می‏شود.

مسؤولیت متولی آن است که درآمدهای وقف را، به بهترین شکل، در راستای منافع موقوف علیهم به کار گیرد. اولین وظیفه‏ی متولی حفظ و نگهداری خود موقوفه است و سپس به حداکثر رساندن درآمدزایی آن، دستمزد و حق و حقوق خود متولی نیز معمولا در وقف نامه‏ها بیان می‏شود.

اما اگر در وقف نامه مطلبی در این باره ذکر نشده باشد، متولی، در صورتی که نخواهد مجانی کار کند، باید به محاکم قضایی مراجعه کند تا مبلغی به عنوان دستمزد برایش تعیین کنند.

سیستم قضایی، یعنی محاکم و دادگاه‏ها، مرجع نهایی رسیدگی و رفع و رجوع همه‏ی مسائل و مشکلات مربوط به وقف هستند. در اوایل قرن هشتم، یکی از قضات مصری، دفتری جهت نظارت و ثبت و ضبط اسناد مربوط به اوقاف آن منطقه تأسیس کرد. این اقدام شکل رسمی یافت و منجر به ایجاد «دفتر ثبت اسناد و کنترل اوقاف» زیر نظر قاضی القضاة وقت شد.

همزمان با دوران افول تمدن اسلامی، فساد و سوء استفاده به موقوفات نیز سرایت کرد و این مسأله باعث شد دخالت‏های دولتی در امور اوقاف زیادتر شود، و پس از این دوره بود که امپراطوری عثمانی در اوایل قرن نوزدهم، وزارتی مخصوص امور اوقاف تأسیس کرد و قوانینی حقوقی برای اوقاف وضع شد که مهمترین آن 16 قانون اوقاف مصوب 29 نوامبر سال 1863 میلادی بود.

این قانون به اجرا درآمد و اداره و نظارت بر اوقاف را سامان بخشید و حتی پس از تجزیه‏ی امپراتوری عثمانی در سال 1918 تا سال‏ها در کشورهای ترکیه، سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و عربستان سعودی به این قانون عمل می‏شد.

در حال حاضر نیز بیشتر کشورهای اسلامی نهادها و سازمان‏های وقف و امور خیریه دارند. این نهادها (وزارت یا سازمان) موقوفات را کنترل و درآمدهای آنها را در ساختن و نگهداری مساجد هزینه می‏کردند. مسلمانان مقیم کشورهای غیر اسلامی نیز اوقاف خود را بر اساس قوانین شریعت اسلام، در بین محدودیت‏های قانونی و قواعد دست و پاگیر آن کشورها تأسیس کرده‏اند.

مثلا در هند، جایی که اقلیت عظیمی از مسلمانان زندگی می‏کنند، ایجاد و انشای وقف در سال 1954 در سطح دولتی به رسمیت شناخته شد و وزارت حقوق هند یک مقام نظارتی بر امور اوقاف مسلمانان را در نظر گرفت و اکنون هر ایالت هند یک هیأت وقف، متشکل از 11 عضو مسلمان دارد.

انجمن‏های اسلامی امریکا و کانادا، موقوفات خود را بر اساس قوانین و مقررات بنیادهای خیریه اداره می‏کنند. به این معنا که هر یک از گروه‏های اسلامی یک مؤسسه‏ی غیر انتفاعی، که عمدتا یک مسجد محلی یا یک مرکز اسلامی را به عنوان وقف در اختیار دارند، تأسیس می‏کنند. در سال 1975 میلادی، بنیاد اسلامی شمالی امریکا (NAIT) (15) در ایالت ایندیانا به ثبت رسید. یکی از اهداف عمده‏ی این مؤسسه‏ی اسلامی غیر انتفاعی این بود که اوقاف مسلمانان شمال امریکا را اداره کند و دارایی آنها را توسعه و ارتقا دهد. چند سال بعد، مؤسسه‏ی مشابهی با همان نام در ایالت انتاریو (16) کانادا به ثبت رسید. این دو بنیاد مسؤولیت حفظ و نگهداری بسیاری از مساجد،مراکز و مدارس اسلامی شمال امریکا را در اختیار دارند.
 

نقش اجتماعی - سیاسی وقف

ویژگی استمرار و دوامی که در وقف وجود دارد، موجب انباشت ثروت موقوفات در همه‏ی سرزمین‏های اسلامی می‏شود و تنوع اهداف وقف، حوزه‏ی وسیعی از فعالیت‏های مذهبی و اعمال خیریه را پشتیبانی می‏کند.

گستردگی وقف و اهداف آن نقش مهمی در حیات اجتماعی سیاسی جوامع و گروه‏های اسلامی ایفا می‏کند. گزارش‏ها و اطلاعاتی که از دفاتر ثبت اوقاف استانبول، بیت المقدس، قاهره و دیگر شهرهای اسلامی استخارج شده،

حاکی از این است که زمین‏های وقفی، مقدار قابل توجهی از زمین‏های مزروعی را دربر می‏گیرد، به عنوان مثال یکی از نقشه‏های مربوط به سال‏های 1812 و 1813 از زمین‏های مصر نشان می‏دهد که از مجموع 375 / 2 میلیون جریب، 000 / 570 جریب را زمین‏های وقفی تشکیل می‏دادند. (رمضان، 1983، ص 128)

یا مثلا در سال 1841 در الجزیره (مرکز الجزایر) تعداد 543 زمین وقفی که منافع و درآمدهای آن صرف مخارج مسجد جامع می‏گردید شمارش شده است. (ابوالأجفان، 1985، ص 326).

در ترکیه در اواخر قرن بیستم، حدود یک سوم زمین‏ها وقفی بوده‏اند (آرماگان، 1989، ص 339). و بالأخره در فلسطین تعداد اسناد ثبت شده‏ی وقفی تا میانه‏ی قرن 16 میلادی به 233 عدد می‏رسد که شامل 890 موقوفه می‏شود، در حالی که در همین زمان فقط 92 سند شخصی، شامل 108 قطعه املاک، به ثبت رسیده است. (IRCICA، 1982، ص L)

درآمدهای وقف عمدتا در مساجد هزینه می‏شوند. این هزینه‏ها شامل حقوق و دستمزد امام جمعه و جماعت، معلمان و مربیان امور مذهبی و واعظان می‏شود. با این پشتوانه‏ی مستقل مالی، رهبران مذهبی (روحانیون) و مربیان مسائل مذهبی، غالبا می‏توانستند در قبال طبقه‏ی حاکم مواضعی مستقل اتخاذ کنند. برای نمونه، وقتی سربازان فرانسوی الجزیره را در سال 1831 اشغال کردند، کنترل امور موقوفات را در دست گرفتند تا بتوانند رهبران مذهبی که بر علیه آنها مبارزه می‏کردند را در تنگنا و تحت فشار قرار دهند(ابوالأجفان، 1985، ص 325)

جدای از تعلیمات مذهبی که در مساجد و با هزینه‏ی اوقاف انجام می‏شد، آموزش عمومی نیز دومین دریافت کننده‏ی عمده‏ی درآمدهای وقفی (بعد از مساجد) بودند. از همان صدر اسلام، آموزش با درآمدهای وقفی و کمک‏ها و اعانه‏های مردمی پشتیبانی مالی می‏گردید. حتی اختصاص بودجه‏ی آموزشی دولتی نیز معمولا به شکل ساختن مدارس و اختصاص ملکی وقفی برای هزینه‏های جاری مدارس بوده است. اوقاف زمان ایوبیان (1249 - 1171) و مملوکیان (1517 - 1250) فلسطین و مصر نمونه‏های خوبی برای مطلب ذکر شده هستند. بر اساس منابع تاریخی، اورشلیم (بیت المقدس) در ابتدای قرن بیستم، 64 مدرسه داشته که همگی وقفی بوده است. این مدارس همچنین از پشتوانه‏ی مالی اوقاف فلسطین، ترکیه و سوریه برخوردار بودند. تعداد 40 عدد از این مدارس توسط حاکمان و مقامات ایوبیان و ممالیک وقف شده بودند. (العسلی، 1983، صص 111 - 95). دانشگاه الازهر نمونه‏ی دیگری برای استفاده‏ی نظام آموزشی از اوقاف است. این دانشگاه در سال 972 پایه‏گذاری شد و بودجه‏ی آن تا زمان روی کار آمدن محمد علی در مصر و به کنترل درآوردن اوقاف در 1812، توسط درآمدهای وقفی مخصوص به خود دانشگاه تأمین می‏شد. (رمضان، 1983، ص 135)

هزینه‏های اوقاف در نظام آموزشی معمولا شامل: کتابخانه‏ها، کتاب‏ها، حقوق معلمان و کارمندان مدارس و شهریه‏ی دانشجویان می‏شود. تأمین هزینه‏های آموزشی، به ویژه در دوران شکوفایی اسلام محدود به تحصیلات مذهبی نبود و در همه‏ی عرصه‏های آموزشی هزینه می‏شد. افزون بر آن، این نحوه‏ی هزینه کردن درآمدهای وقفی در امور آموزشی، به شکستن انحصار آموزشی کمک می‏نمود و باعث می‏شد غیر از طبقات حاکم و اشراف، از بین عموم مردم نیز گروه‏های فرهیخته سر بر آورند. در برخی دوران‏های تاریخی مشاهده می‏شود که اغلب دانشمندان مسلمان از طبقات فقیر و پایین جامعه برآمده‏اند و خیلی وقت‏ها همین دانشمندان با قوت در مقابل سیاست‏های حاکمان ایستادگی کرده‏اند. (السید، 1989، صص 258، 237)

سومین دسته‏ی عمده‏ای که در اموال وقف سهیم هستند عبارتند از: فقیران جامعه، نیازمندان، یتیمان (ایتام)، زندانیان و موارد دیگر از این قبیل، از دیگر موارد مصرف درآمدهای وقف می‏توان به امور درمانی و بهداشتی، شامل ساختن بیمارستان‏ها و تأمین مالی پزشکان و کارآموزان و هزینه‏ی درمان بیماران اشاره کرد. بیمارستان کودکان شیشلی (17) استانبول که در سال 1898 بنا گردیده است از جمله این موارد می‏باشد. (السید، 1989، ص 287)

وقف برای حفظ و نگهداری حیوانات نیز وجود دارد. به عنوان مثال در دمشق موقوفاتی برای حفظ و نگهداری گربه‏ها و یا اسب و قاطرهای از کار افتاده وجود دارد (السباعی، 1969). همچنین اوقافی وجود دارد که در یاری رساندن به مردم در سفر به حج و یا ازدواج دختران دم بخت و بسیاری از مقاصد خیرخواهانه و انسان دوستانه‏ی دیگر هزینه می‏گردد.
 

وضعیت وقف در قرن بیستم

در خلال دوران استعماری قرن نوزدهم و بخش قابل توجهی از قرن بیستم، اداره‏ی اوقاف در بسیاری از کشورهای استعمار زده، به استثنای چند کشور مانند الجزایر و اندونزی، به پیروی از الگوهای سنتی و موروثی ادامه دادند.

البته جو عمومی عقب ماندگی و توسعه نیافتگی کشورهای اسلامی مسائل مربوط به وقف را نیز دربر گرفته بود. به علاوه، سیستم آموزش غربی که از طریق حکومت‏های استعمارگر وارد کشورهای اسلامی شد و توسط امکانات اقتصادی جدید تقویت گردید بزرگترین ضربه را بر پیکره‏ی آموزش سنتی که با درآمدهای اوقاف (که از پیش تضعیف شده بود) پشتیبانی می‏شد وارد کرد.

با استقلال یافتن بسیاری از کشورهای اسلامی در اواسط قرن نوزدهم، دولت‏های ملی تأسیس شد و این دولت‏ها مواضعی عمدتا منفی نسبت به وقف و اوقاف اتخاذ کردند.

برای نمونه دولت‏های سوریه، مصر، ترکیه، تونس، و الجزایر بسیاری از موقوفات را به اموال عمومی دولت‏ها ملحق کردند و از طریق اصطلاحات ارضی و سایر شیوه‏ها، زمین‏های وقفی را تقسیم کردند. البته دولت‏های این کشورها خود را ملزم به تأمین بودجه‏ی مساجد و برخی مدارس دینی از جمله دانشگاه الازهر در قاهره می‏دانستند، اما درآمدها و اموال وقف را ضمیمه دارایی‏های دولتی کردند.

بسیاری از کشورهای اسلامی، اداره‏ها و سازمانهایی در خصوص اداره‏ی وقف و امور مذهبی تأسیس کردند. پس از آنکه وقف از حالت پویایی و توسعه بازماند، کلمه‏ی وقف اکنون بیشتر یادآور مساجد است. با این حال برخی از کشورها از جمله لبنان، ترکیه، اردن و اخیرا الجزابر اقداماتی در زمینه‏ی احیا و بازساری و توسعه‏ی موقوفات انجام داده‏اند و قوانین جدیدی برای بهبود، حفظ و توسعه‏ی اوقاف و همچنین تشویق مردم جهت ایجاد وقفهای جدید وضع کرده‏ اند.
 

پی نوشت :

1- . Confinement.
2- prohibition.
3- در کتب معتبر فقهی معمولا وقف را با این عبارت مفید و مختصر تعریف می‏کنند:
«الوقف تحبیس المال و تسبیل المنفعة»؛ یعنی وقف آن است که مالی حفظ شود و درآمدهای آن در اهدافی معین مصرف شود. تعریف وقف در قانون مدنی ایران نیز ترجمه‏ی همین عبارت است. در ماده‏ی 55 قانون مدنی آمده است: «وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.» قابل ذکر است که در برخی کتب فقهی بین حبس مال و وقف آن تفاوت قائل شده‏اند و این دو را مترادف ندانسته‏اند اما در مقاله‏ی حاضر اشاره‏ای به این موضوع نشده است. (مترجم).
4- Habs.
5- Foundations.
6- Quba.
7- Philanthropic.
8- مخیریق نضری اسرائیلی، دانشمندی یهودی بود که مسلمان شد و در جنگ احد به شهادت رسید. هنگامی که در جنگ ضربت خورد و در حال شهادت بود وصیت کرد اموالش به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برسد و پیامبر نیز آنها را وقف نمود. عده‏ای او را از طایفه بنی نضیر و برخی او را از بنی قینقاع دانسته‏اند. (الاصابة فی تمییز الصحابة، ابن حجرعسقلانی، جلد 6، ص 46، چاپ بیروت: دار الکتب العلمیة، 1995 م).
9- Mukhayriq.
10- در کتب فقهی و رساله‏های عملیه، وقف به دو دسته‏ی وقف عام و وقف خاص تقسیم می‏شود. وقف عام شامل نوع اول و دوم و واقف خاص به معنای وقف نوع سوم از نظر نویسنده است. (مترجم). .
11- شیعیان در زمان‏های گذشته مشکلات اجتماعی خود را از طریق فقهای طراز اول، که به آنان حاکم شرع گفته می‏شود، رفع و رجوع می‏کردند و به همین دلیل دخل و تصرف در اوقاف نیز از نظر فقه شیعه منوط به اذن حاکم شرع است اما در بین اهل سنت به دلیل وجود سیستم خلافت و حکومت، این گونه مسائل از طریق دادگاه‏ها و محاکم عمومی پی‏گیری می‏شد. (مترجم).
12- معنای عبارت فوق از نظر فقهی آن است که این فقهای دسته‏ی دوم، شرط غیر قابل انتقال و غیر مصرفی بودن اموالی که وقف می‏شوند را قبول کرده‏اند، اما در مصادیق این شرط توسعه داده و کالاهای بادوام، همچون ابزار کشاوری با سهام و اوراق قرضه را به منزله‏ی املاک و مستغلات که غیرقابل انتقال هستند فرض کرده‏اند (مترجم).
13- یعنی نمی‏توان وقف را به یک یا چند سال منحصر کرد و اصلا قید زمان در وقف جایز نیست مگر در مورد وقف برای اولاد و خانواده که در متن ذکر شده است. (مترجم).
14- از نظر فقهی وقف برای بعضی افراد و گروه‏ها جایز نیست. مثلا وقف بر کافر حربی یا وقف بر اشخاصی که مالشان را در راه معصیت انجام می‏دهند جایز نیست. (مترجم).
15- The North American Islamic Trust.
16- Ontario.
17- Shishli.
 

منبع:
میراث جاویدان

نویسنده: کهف منذر، محمد رصافی
این مقاله در تاریخ  1403/4/14 بروز رسانی شده است:


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.