چرا «خاک بازی» برای کودکان مفید است؟

به گزارش نشریه نیوساینتیست، الگوی زندگی جدید و پیشرفتهایی که در حوزه پزشکی و تکنولوژی پدید آمده، هنجارهای رفتاری جدیدی را در جوامع به وجود آورده است. از جمله این هنجارها نوعی گرایش افراطی به سوی میکرب‏زدایی و ضدعفونی کردن محیط زیست است. هاوارد هیوز میلیاردر آمریکایی که در سال 1355 درگذشت از اواسط عمر دچار چنین وسواسی شده بود تا حدی که از سال 1337 به بعد هر نوع دیدار و ملاقات با
چهارشنبه، 20 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا «خاک بازی» برای کودکان مفید است؟
چرا «خاک بازی» برای کودکان مفید است؟
چرا «خاک بازی» برای کودکان مفید است؟

ایجاد محیطی به کلی ضدعفونی شده و عاری از میکرب برای کودکان می‏تواند سبب تضعیف سیستم ایمنی بدن آنان و مستعد شدنشان برای ابتلا به بیماریهای مختلف شود.
به گزارش نشریه نیوساینتیست، الگوی زندگی جدید و پیشرفتهایی که در حوزه پزشکی و تکنولوژی پدید آمده، هنجارهای رفتاری جدیدی را در جوامع به وجود آورده است. از جمله این هنجارها نوعی گرایش افراطی به سوی میکرب‏زدایی و ضدعفونی کردن محیط زیست است.
هاوارد هیوز میلیاردر آمریکایی که در سال 1355 درگذشت از اواسط عمر دچار چنین وسواسی شده بود تا حدی که از سال 1337 به بعد هر نوع دیدار و ملاقات با اقوام و خویشان را از ترس ابتلا به بیماریهای واگیر و یا آلوده شدن به یکی از انواع باکتریها و میکربها، کنار گذاشت و در سالهای آخر عمر، خود را در اتاق هتلی در بورلی‏هیلز محصور ساخت.
در این اتاق که به شیوه‏ای سختگیرانه‏تر از بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان ضدعفونی شده بود، هیوز با احتیاط کامل هر چه را که می‏خواست مورد استفاده قرار دهد یک بار دیگر ضد عفونی می‏کرد.
در سالهای اخیر انواع محصولات شیمیایی برای ضد عفونی محیط خانه و محیط کار به بازار آمده است. شامپوها و صابونهای ضدعفونی کننده و باکتری کش رواج کامل یافته‏اند.
علاوه بر آن پتوهای باکتری کش نیز در دسترس خریداران قرار گرفته که در هنگام استراحت در زیر آن، باکتریهای موجود در محیط را از بین می‏برد.
در ژاپن مسأله آنقدر جدی گرفته شده که یکی از بانکها دفترچه‏های حساب پس‏انداز تازه‏ای در اختیار مشتریان خود قرار داده که ضد باکتری و عاری از آلودگی هستند.
پرسشی که برای بسیاری از شهروندان در شهرهای مختلف مطرح است آن است که با وجود این همه بیماریهای گوناگون که به وسیله باکتریها و میکربها منتقل می‏شود، آیا انجام این گونه اقدامات پیشگیرانه شرط عقل نیست. و آیا راه دیگری برای مقابله با خطر ابتلا به بیماریها وجود دارد.
مطالعات دانشمندان در سالهای اخیر بیش از پیش این نکته را آشکار ساخته است که وسواس و اصرار افراد بر عاری نگه داشتن محیط زیست‏شان از هر نوع باکتری و میکرب، نتیجه‏ای معکوس به بار می‏آورد و بر میزان آسیب‏پذیری آنان در قبال انواع بیماریها می‏افزاید.
یکی از بارزترین نمونه‏های این امر را می‏توان در کشورهای اروپایی و ژاپن و استرالیا مشاهده کرد که از حیث رعایت استانداردهای بهداشتی و ضدعفونی کردن محیط در تراز بالایی قرار دارند.
در این کشورها بیماری آسم و انواع آلرژیهای تازه رواج چشمگیری پیدا کرده است. اصرار بر ضد عفونی کردن بیش از حد محیط می‏تواند توانایی دفاعی بدن در برابر بیماریهایی مانند دیابت و آرتروز را از بین ببرد. در طول دوره تطور ارگانیزمهای زنده که به ظهور انسان و شکل‏گیری اجزاء مختلف بدن او منجر شد، سیستم ایمنی این ارگانیزمها و در نهایت انسان با انواع میکربها و باکتریها در تماس و در حال دست و پنجه نرم کردن بوده است.
این مبارزه به عنوان مثال، از همان لحظه‏ای که یک کودک پا به دنیا می‏گذارد، آغاز می‏شود. در این نبرد مداوم سیستم ایمنی بدن به تدریج روشهای مقابله با دشمنان مختلف را می‏آموزد و بر آمادگی دفاعی خود از طریق ابداع انواع پادزهرها و کانالهای انتقال مواد شیمیایی باکتری‏کش می‏افزاید.
اما اگر نوزاد آدمی از همان ابتدا در محیطی عاری از هر نوع آلودگی قرار گیرد، درست در زمانی که سیستم ایمنی می‏باید از راه تجربه و سعی و خطا شکل بگیرد و تکامل پیدا کند، از کار باز می‏ایستد.
مشابه این امر را می‏توان در رشد توانایی تکملی و عاطفی نوزادان مشاهده کرد. در آن دسته از نوزادانی که از محبت و توجه پدر و مادر و اطرافیان محروم می‏مانند، سلولهایی که در مغز مسؤول رشد قوه تکلم و نیز بسط تواناییهای عاطفی و احساسی فرد هستند، به فعالیت نمی‏افتند و به این ترتیب کودکی که این گونه بزرگ می‏شود قادر به بیان احساسات و عواطف خود نیست و در زندگی آینده خود از این رهگذر با مشکل روبه‏رو می‏شود.
سیستم ایمنی بدن نیز به همین ترتیب در غیاب مخاطرات سازنده، از رشد باز می‏ماند و از توانایی لازم برای مقابله با خطراتی که در محیط است، عاری می‏گردد.
گروهی از محققان بر اساس همین رهیافت جدید در تلاشند تا در نحوه ساخت واکسنهایی که برای حفظ سلامت نوزادان ضروری است، یعنی واکسنهایی نظیر واکسن ضد فلج و یا واکسن ضد کزاز، تجدید نظر به عمل آورند و واکسنهایی را در اختیار نوزادان قرار دهند که مناسب‏ترین عکس‏العمل را در سیستم ایمنی بدن آنان تولید کند.
در کشورهای صنعتی پیشرفته بیماریهایی که با بروز نقص در سیستم ایمنی ارتباط دارند در ظرف چند دهه گذشته به نحو گسترده‏ای رو به افزایش گذارده است.
اکنون در انگلستان و استرالیا 20 تا 30 درصد جمعیت به آسم مبتلا هستند و در آمریکا این بیماری سالانه موجب مرگ 5 هزار بیمار می‏شود. این در حالی است که انواع داروهایی که برای تسکین مجاری هوایی متورم شده در ششها مناسب است، در اختیار مبتلایان قرار دارد.
بیماریهایی نظیر تب یونجه و اگزما و از همه بدتر مرض‏قند و دیابت نیز رشد سرسام‏آوری پیدا کرده است.
در مطالعاتی که در نقاط مختلف اروپا به انجام رسیده این نکته روشن شده است که ازدیاد شمار مبتلایان به آسم صرفا به دلیل وجود آلودگی هوا و یا گرد و غبار و حشرات ریزی که در گرد و غبار زیست می‏کنند، نیست. چرا که در بخشهایی از جنوب سوئد که میزان آلودگی هوا بسیار کم است و از گرد و غبار و آلودگی در محیط خانه نیز کمتر اثری یافت می‏شود، درصد مبتلایان به آسم بسیار بالاست.
بررسیهایی که در کشورهای آفریقایی صورت گرفته نیز آشکار ساخته است که آن دسته از کودکانی که در سنین پایین به سرخک مبتلا شده‏اند و سپس بهبود یافته‏اند به مراتب کمتر از کودکانی که به این بیماری مبتلا نشده‏اند در معرض گرفتار شدن به انواع آلرژیها هستند.
در ژاپن به همه کودکان مدرسه‏ای واکسن «ب.ث.ژ» زده می‏شود که حاوی باکتری ضعیف شده سل است. اما تنها 60 درصد از این کودکان در برابر بیماری مقاوم می‏شوند. این قبیل کودکان تا سه برابر بیش از دیگر کودکان در برابر ابتلا به انواع آلرژیها و آسم مقاوم هستند.
مطالعه دیگری نشان داده انواع آلرژیها و نیز آسم در میان آن دسته از دانش‏آموزان مدرسه نظام در ایتالیا که پادتن هیپاتایتیس آ، را دریافت کرده‏اند، به مراتب کمتر از دیگر افرادی است که این واکسن را دریافت نکرده‏اند. البته چنین نیست که همه متخصصان به رابطه میان ابتلا به انواع ضعیف برخی از بیماریها و ایمن شدن در برابر آلرژیها و آسم معتقد باشند.
منتقدان این نظریه به این نکته اشاره می‏کنند که در محله‏های پرجمعیت و برزنهای درون شهرهای بزرگ در آمریکا که عمدتا مسکن افراد کم‏درآمد و یا فقیر است، میزان ابتلا کودکان به انواع بیماریهای عفونی زیاد است، در عین حال همین کودکان در سنین بالاتر به انواع آلرژیها و آسم نیز مبتلا می‏شوند.
با این حال محققانی که مدافع نظریه پرهیز از افراط در ضدعفونی کردن محیط هستند، در سالهای اخیر موفق شده‏اند شواهدی بهتری در دفاع از نظریه خود به دست آورند.
این گروه همچنین به تبیینهای نظری قانع‏کننده‏تری در این زمینه دست یافته‏اند که چرا برخی از میکروبها می‏توانند سبب بروز واکنش نادرست در سیستم ایمنی بدن شوند. وقتی سیستم ایمنی بدن به صورت صحیح کار می‏کند سلولهای موسوم به Th1 پیام برنده‏هایی به نام سیتوکین cytokine را به سیستم ایمنی ارسال می‏کند تا به سلولهای آلوده شده سیستم ایمنی دستور دهد که چگونه عامل ناقل آلودگی را از پای در آورند.
سلولهای دیگری به نام Th2 سیتوکینهای دیگری را ارسال می‏کنند که دستورات دیگری را به همراه می‏برند از جمله این دستور که چگونه از تأثیر پارازیتها بر دیواره معده جلوگیری به عمل آید. در این حال دستوری که از Th2 صادر شده سبب تولید پادتن lgE و فرا خواندن برخی سلولهای دیگر می‏شود. این مجموعه سلول آلوده شده همراه با پارازیت را در لایه‏ای می‏پیچند و آن را با سمی از پای در می‏آورند و سپس محصول نهایی را در لایه دیگری از مخاط قرار می‏دهند که پارازیت را از جداره روده شستشو می‏دهد و بیرون می‏کند.
عوامل آلرژی‏زا می‏توانند سبب تولید عکس‏العمل در Th1 یا Th2شوند. اما تنها عکس‏العمل Th2است که می‏تواند نشانه‏های ابتلا به آلرژی از قبیل آب آمدن از بینی و چشمها را به وجود آورد.
اما چه عاملی سبب می‏شود که سیستم ایمنی بدن عکس‏العمل Th2را ایجاد کند؟ بر اساس نظریه جدید در درون سیستم ایمنی بدن رقابتی میان دو نوع سلول Th1وTh2 برقرار است. اینکه کدام یک از این دو نوع سلول کنترل امور را به دست گیرند بستگی به نحوه عمل سیستم ایمنی در دوران کودکی و بلوغ و بزرگسالی دارد.
در بزرگسالان، اغلب باکتریها موجب تحریک Th1 می‏شود. تحریک این سلول راه برای بروز عوارض آلرژیک را سد می‏کند ولی در مورد نوزادان وضع فرق می‏کند. در این دوران بسیاری از سلولهای سیستم ایمنی هنوز شکل نهایی خود را پیدا نکرده‏اند و اینکه این سلولها به صورت سلولهایTh1 در آیند یا سلولهایTh2 بستگی زیادی به محیطی دارد که نوزاد در آن رشد می‏کند.
در محیطی که کاملاً ضدعفونی شده نباشد و برخی میکروبها و باکتریها در آن یافت شوند، سیستم ایمنی بدن کودک به صورتی شکل می‏گیرد که اغلب سلولهای آن از نوعTh1 خواهد بود. اما اگر کودک در محیطی کاملاً عاری از میکروب و باکتری رشد کند، سلولهای ایمنی بدنش عمدتا به صورتTh2 در خواهند آمد.
و به این ترتیب این کودک مستعد ابتلا به انواع آلرژیها خواهد شد. زیرا با برخورد کودک با هر باکتری تازه، سلولهایTh2 وارد عمل خواهند شد و نحوه فعالیت این سلولها به گونه‏ای است که عوارض و علایم آلرژی را پدید می‏آورند.
در گزارش هفته‏نامه علمی نیوساینتیست آمده است: محققانی که مدافع نظریه تازه هستند اکنون در تلاش روشن ساختن این نکته هستند که چه نوع محیط حاوی باکتری برای بدن مفید است و از کدام نوع محیطها و باکتریها باید پرهیز کرد.
به اعتقاد برخی از این محققان بعضی از باکتریهایی که در خاک و آب موجود است اما در بدن ما یافت نمی‏شود و برای بدن مفیدند، می‏توانند سیستم ایمنی را تقویت کنند. اما در محیطهایی جدید که ارتباط عامه با طبیعت قطع شده، کودکان با این گونه باکتریها تماس برقرار نمی‏کنند و در نتیجه سیستم ایمنی بدنشان از توانایی لازم برای دفاع از خود برخوردار نمی‏شود.
منبع: پیام زن




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط