نویسنده: عبدالله نصری
کلمه رشد و مشتقات آن چون یرشدون، راشدون، مرشد، رشاد حدود 19 بار در قرآن به کار رفته است، از جمله در آیات زیر:
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیسْتَجِیبُوا لِی وَلْیؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ؛ و چون بندگان من از تو درباره من سؤال کنند (بگو) که به درستی من به آنها نزدیک هستم و دعای کسی را که مرا بخواند اجابت میکنم. پس باید از من بپذیرند و به من ایمان آورند تا شاید رشد پیدا کنند. (بقره 186). مَنْ یهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ یضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِیا مُرْشِدًا؛ هر که را خداوند هدایت کند پس او راه یافته است و هر که (به کیفر کردارش) گمراه شود هرگز او را باور و رهبری نباشد. (کهف 17)
کلمه رشد به معنی رسیدن به واقع است و در قرآن به معنای هدایت یافتن و رسیدن انسان به کمال وجودیش به کار رفته است، چنانکه قرآن در مورد حضرت ابراهیم میگوید:
وَلَقَدْ آتَینَا إِبْرَاهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِینَ؛ به تحقیق که ما قبلاً به ابراهیم آن رشدی (را که میتوانست داشته باشد) دادیم و ما (به شایستگیهای) او دانا بودیم. (انبیاء 51)
اصحاب کهف نیز از خداوند چنین تقاضا میکنند:
رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَیئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا؛ پروردگارا از جانب خودت بر ما رحمت فرست و راه نجاتی برای ما فراهم ساز. (کهف 10)
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز هدف دعوت خود را چیزی جز رشد و کمال انسانها نمیداند.
مَا أَهْدِیكُمْ إِلَّا سَبِیلَ الرَّشَادِ؛ شما را جز به راه رشد هدایت نمیکنم. (غافر 29)
در مقابل کلمه رشد، در قرآن کلمه غی به کار رفته است که به معنای گمراهی و دور شدن از واقع است. این کلمه نیز 4 بار در قرآن به کار رفته است، از جمله در آیه زیر:
لَا إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی؛ در پذیرش دین اجبار نیست، (زیرا) راه رشد از راه گمراهی آشکار گردیده است. (بقره 256)
منبع مقاله :
نصری، عبدالله؛ (1394)، انسانشناسی در قرآن، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ نهم