نویسنده: دکترمحمدرضا اصلانی (همدان)
Mirenoruzi
معادل دیگر: میرمیرین
نوعی نمایش کمدی گونهی ایرانی است که ریشه در آیینها و مراسم سنتی داشت و شکل تکامل یافتهای از نمایش عمرکشان بود. نمایش میرنوروزی در اولین چهارشنبهی هر سال برای تفریح و خندهی عموم به اجرا در میآمد. برای محل اجرای نمایش میدان بزرگی انتخاب میشد و برای فراهم کردن تدارکات بزرگان شهر یا روستا، جامههای نو، کمربند، بازوبند، اسب، چکمه، مهمیز، شمشیر و خنجر خود را به طور امانت در اختیار گروه میرنوروزی قرار میدادند. فردی عامی و زشتروی پادشاه میشد و بر تخت سلطنت مینشست. این پادشاه قلابی میرنوروزی نامیده میشد. میرنوروزی تاجی از پرگل و پرطاووس بر سر میگذاشت، پرچم یا چتری را بالای سر میافراشت و از طلوع آفتاب بر تخت سلطنت مینشست. مردی گرز به دست خود را به بارگاه میرنوروزی میرساند، تعظیم میکرد و با کسب اجازه، وزیر و مأموران را اینگونه معرفی میکرد:
«کهن وزیر (مشاور میر نوروزی)
وزیر دست راست (مجری احکام منطقی)
وزیر دست چپ (مجری احکام عجیب و غریب و غیراخلاقی)
میرزا (فردی با سواد به عنوان منشی)
فراشان و جلادان (لباسهای سرخ بر تن داشتند.)
مرد گرز به دست (کوپالی سیمین و بزرگ در دست داشت و مأمور اجرای فرمانهای میرنوروزی بود.)
دستهی موزیک و گروه آوازخوان (تعداد اعضای گروه آوازخوان گاه به صد نفر میرسید و آوازشان گروهی یا به صورت سؤال و جواب بود.)»
میرنوروزی در آن یک روز حکومتش فرمانهایی مسخره و عجیب صادر میکرد. دستور به مصادرهی ثروت، عزل و نصب، توقیف، جریمه یا تازیانهی زورمندان میداد و گروهی هم با رقص و آواز او را همراهی میکردند.
نمایش میرنوروزی ضمن ابراز شادی آمدن فصل بهار، وسیلهای برای بیان آرزوها و انتقادات مردم به طبقهی حاکم بود.
منبع مقاله:
اصلانی، محمدرضا؛ (1394)، فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز همراه با نمونههای متعدد برای مدخلها، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول.