اعجاز معارفی و معنایی، مهمترین اعجاز قرآن

مهم‌ترین بُعد اعجاز قرآن، مربوط به حقیقت قرآن و ابعاد معنایی کتاب خداست که برای هر کسی دریافتنی نیست. این بُعد برای انسان هایی همانند رسول خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) که مهبط وحی الهی بوده و افراد ژرف‌اندیش، فهمیدنی است.
چهارشنبه، 4 اسفند 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
اعجاز معارفی و معنایی، مهمترین اعجاز قرآن
 اعجاز معارفی و معنایی، مهمترین اعجاز قرآن

 

نویسنده: فرج‌الله میرعرب

 

مهم‌ترین بُعد اعجاز قرآن، مربوط به حقیقت قرآن و ابعاد معنایی کتاب خداست که برای هر کسی دریافتنی نیست. این بُعد برای انسان هایی همانند رسول خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) که مهبط وحی الهی بوده و افراد ژرف‌اندیش، فهمیدنی است. از سخنان حضرتش پیداست که آیات این کتاب از آغاز تا پایان، همواره برای ایشان شگفت‌انگیز و معجزه بوده است.
در روایات ما نکاتی درباره‌ی قرآن مطرح شده که ظاهراً به اوصاف اعجازی قرآن مربوط است. فهم این جهت به توضیح نیاز دارد. برای رسیدن به این هدف و درک ابعاد بیان شده در روایات درباره‌ی اعجاز معنایی قرآن، سخن مفسر بزرگ عصر ما، علامه طباطبایی مفید است:
اگر تحدی تنها در بلاغت بیان قرآن و قوت و استحکام اسلوب آن بود، دیگر نباید از عرب تجاوز می‌کرد و تنها باید عرب را تحدی کند که اهل زبان قرآن‌اند؛ آن هم ... عرب‌های خالص جاهلیت و آنها که هم جاهلیت و هم اسلام را درک کرده‌اند. آن هم پیش از آنکه زبانشان با زبان دیگر اختلاط پیدا کرده، و فاسد شده باشد؛ در حالی که جن و انس مورد خطاب‌اند. پس معلوم می‌شود معجزه بودنش تنها از نظر اسلوب کلام نیست.
در غیر بلاغت و جزالت اسلوب، هیچ جهت دیگر قرآن نیز به تنهایی مورد نظر نیست و نمی‌خواهد بفهماند تنها در فلان صفت معجزه است؛ مثلاً در اینکه دربردارنده‌ی معارفی حقیقی، اخلاق فاضله، قوانین صالحه، اخبار غیبی و معارف دیگری است که هنوز بشر نقاب از چهره‌ی آن برنداشته، معجزه است؛ چون هر یک از جهات را یک طایفه از جن و انس می‌فهمند؛ نه همه‌ی آنها. پس اینکه به طور مطلق تحدی کرد و نفرمود کتابی فصیح مانند آن بیاورید یا کتابی مشتمل بر چنین معارف بیاورید، می‌فهماند که قرآن از هر جهتی که ممکن است برتری داشته باشد، برتر است.
بنابراین قرآن کریم، آیت و معجزه‌ای است برای بلیغ، در بلاغت و فصاحتش و برای حکیم، در حکمتش و برای عالم، در علمش و برای جامعه شناس، در جامعه‌شناسی‌اش و برای قانون‌گذاران، در قانون‌گذاری و برای اهل سیاست، در سیاست‌گذاری آنها و برای حاکمان در حکومتشان و خلاصه معجزه‌ای است برای همه‌ی جهانیان، در حقایقی که راهی برای کشف آن ندارند؛ مانند امور غیبی و اختلاف در حکم و علم و بیان.
از اینجا روشن می‌شود که قرآن کریم از هر جهت برای خود دعوی اعجاز می‌کند؛ آن هم اعجاز برای تمامی افراد جن و انس؛ چه عوام و چه خواص، چه عالم و چه جاهل، چه مرد و چه زن، چه فاضل متبحر و چه مفضول، چه و چه و چه؛ البته به شرطی که اندک خردی داشته باشد که سخن را درک کند.
برای انسان عاقل و کسی که بتواند این معانی را تعقل کند، شکی باقی نمی‌ماند که این مزایای کلی و غیر آن که قرآن مشتمل بر آن است، فوق طاقت بشری و بیرون از حیطه‌ی وسایل طبیعی و مادی است و به فرض هم که نتواند این معانی را درک کند، انسان بودن خود را که از یاد نبرده و وجدان خود را که گم نکرده. وجدان فطری هر انسانی به او می‌گوید: در هر مسئله‌ای که نیروی فکریت از درک آن ناتوان ماند، و آن طور که باید، نتوانست صحت و سقم و درستی و نادرستی آن را بفهمد و مأخذ و دلیل هیچ یک را نیافت، باید به اهل خبره و متخصص در آن مسئله مراجعه کنی. (1)
با درک در سخنان امثال علامه طباطبایی می‌توانیم معنای بیان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را بفهمیم که درباره‌ی قرآن فرموده‌اند: «فضل القرآن علی سائر الکلام، کفضل الله علی خلقه»: (2) برتری قرآن بر دیگر سخنان، همانند برتری خداوند بر آفریدگانش است.
پس همان‌گونه که خدای بی مثال «لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ» و بی بدیل است، قرآن نیز چنین است. با وجود چنین برتری، هیچ بشری هرگز نخواهد توانست همانند قرآن بیاورد و با وجود خاتمیت نزول وحی، کتابی مانند این کتاب نخواهد آمد و همواره تا روز قیامت معجزه‌ای است شاهد صدق نبوت رسول خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) و هماوردطلبی آن ادامه دارد. امام حسن عسکری (علیه‌السلام) بر همین معنا تأکید فرموده و قرآن را کلام خدا و برترین کلام دانسته که هیچ کلامی در ردیف آن نیست؛ «ان لکلام الله فضلاً علی الکلام، کفضل الله علی خلقه و لکلامنا فضل علی کلام الناس کفضلنا علیهم»: (3) همانا کلام خدا بر هر کلام دیگری برتری دارد؛ همان گونه که خداوند متعال بر آفریدگانش برتری دارد و برای کلام ما (امامان) برتری بر کلام مردم هست؛ همان‌گونه که خود ما بر آنها برتری داریم.
چرا قرآن چنین فضیلتی دارد؟ پاسخ در فرمایش امام صادق (علیه‌السلام) است؛ «لقد تجلی الله لخلقه فی کلامه و لکنهم لا یبصرون»: (4) خدا در کلام خود برای خلق تجلی کرده؛ ولی آنها نمی‌بینند.
قرآن تجلی ذات حق است؛ از این رو سزاوار این نیست که گفته شود ممکن است بشر مانند آن را بیاورد.

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک: محمد حسین طباطبایی؛ المیزان؛ ج 1، ص 59-64.
2. میرزای نوری؛ مستدرک الوسائل؛ ج 4، ص 237، ح 4589.
3. علی بن عیسی اربلی؛ کشف الغمه؛ ج 2، ص 421.
4. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 89، ص 107.

منبع مقاله :
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما