تأسیسات و تجهیزات شهری به عنوان شریانهای حیاتی شهر(1) امکاناتی چون آب، برق، گاز، فاضلاب، تلفن و جمع آوری زباله را در شبکههای پیچیدهای در اختیار شهر قرار میدهد. این تأسیسات که عموماً در زیرزمین تعبیه میشوند در حقیقت پایه و اساس هر مجتمع زیستی را تشکیل داده، جهت، میزان و نوع توسعه را مشخص میسازند. فقدان هر یک از این تأسیسات، مشکلات عدیدهای را برای منطقه پدید آورد. گرچه وجود تأسیساتی نظیر آب و برق امروزه به عنوان نیازهای ضروری در کلیه توسعههای شهری مورد توجه قرار میگیرد، لکن سایر تأسیسات خصوصاً فاضلاب (شامل دفع آبهای سطحی) و جمع آوری زباله اغلب به فراموشی سپرده میشود.
تأسیسات فوق بهمراه شبکههای مهم و حیاتی ارتباطات (راه) عوامل تعیین کننده ساختار اصلی (2) شهر را تشکیل میدهند.
در شرایط شهرهای امروزی نه تنها تأمین تجهیزات فوق امری ضروری است بلکه در موردی که تأسیساتی نظیر بیمارستان، صنعت و نظایر آن در منطقه مورد مطالعه یا نزدیک آن وجود داشته باشد، به خاطر تولید مواد زائد خطرناک، اعم از جامد یا مایع توسط این فعالیتها لازم است تمهیدات خاصی جهت تفکیک و دفن بهداشتی این مواد بکار گرفته شود تا خطراتی از این مواد متوجه ساکنین منطقه نشود.
دید و منظرِ شهری
در این نوشته توجه معطوف جنبههای ظاهری و زیبائی محیط میگردد ولی آیا ظاهر محیط از نظر ساکنین اهمیت دارد و چگونه میتوان معیارهایی جهت خوبی یا بدی آن ارائه داد. برخی از خصوصیات محیط از نظر حواس بیولوژیکی انسان موجب ناراحتی شده و ممکن است آثار زیانباری را نیز در بلند مدت به دنبال داشته باشد که از آن بیخبر باشیم؛ نظیر گرما، سرما و یا سروصدای زیاد. لیکن عوامل ظاهری محیط، نقش مهم دیگری را نیز ایفاء میکند و آن انتقال اطلاعات گوناگون است که اساس و مبنای اعمال ما میگردد. چنانچه این اطلاعات غلط یا مبهم باشد در اینصورت دستیابی به مقاصد مورد نظر، به خوبی صورت نمیگیرد. محیط وسیلهی ارتباط اجتماعی است و از این طریق است که انسان اطلاعات، ارزشها، احساسات و رفتارهای مطلوب را به دیگران منتقل میکند. و با این ترتیب ظاهر، بو و صدای آن بافت جامعه را مورد حمایت قرار میدهد. شواهدی در دست است که نشان میدهد شکل محیط میتواند بر رشد افراد بصورت مثبت یا منفی اثر بگذارد. ولی مشکل، تهیه و بکارگیری معیارهایی مشخص برای این منظور است. درک محیط نه تنها به شکل ظاهری و ماهیت عینی آن ارتباط دارد بلکه با خصوصیات فردی، سابقه، نیازها و اهداف و محیط اجتماعی او نیز در ارتباط است. یک عنصر خاص را ممکن است دو نفر از دو طبقه اجتماعی، و یا با دو حس بصری مختلف کاملاً متفاوت ببینند. بنابراین طبیعی است بهترین منبع برای ارزیابی وضع موجود کیفیت محیط را خود استفاده کننده از محیط بدانیم. حال این کار را میتوان از طریق انتخابهایی که میکند، یا از طریق پرسش و یا مشاهده رفتار وی، مورد بررسی قرار داد. البته باید توجه داشت که روشهای فوق تنها عکس العمل فرد را در مقابل محیط موجود نشان میدهد و معلوم نیست فضایی را که هنوز تجربه نکردهاند، چگونه ارزیابی کنند.کیفیت محیط و عوامل مؤثر در آن
شهرساز و طراح شهر در ضمن کار خود پیوسته با عواملی سروکار دارد که بطور مستقیم یا غیرمستقیم در کیفیت محیط تأثیر میگذارد. عوامل مذکور اغلب بصورت مبهم و نامشخص مطرح شده و شناسائی یا طراحی آنها همیشه با مشکلاتی مواجه میشود. البته مواردی نیز وجود دارد که در آنها موضوع مورد بررسی با سهولت بیشتری قابل تعریف، شناسائی و اندازهگیری و کنترل است؛ مثل حفاظت در مقابل هوای سرد و گرم، آلودگی هوا، راحتی، کاهش فشار روحی در اثر سروصدا، نور زیاد و یا کثرت و شدت اطلاعات در محیط. با وجود این وقتی صحبت از کیفیت محیط میشود، توجه و تأکید اصلی همچنان روی ساخت و شکل کالبدی است. موضوعی که بیش از همه در مطالعات مربوط به کیفیت محیط مورد نظر بوده همان ساخت شهر و خوانایی شکل آن بوده است. این مطالعات عناصر و عواملی نظیر هویت، خصوصیات و مشخصات محلهای، گویائی و وضوح الگوی خیابانها و .... را در بر میگیرد (Lozano 1974, pp.351-374).آنچه از نظر ما در این جا اهمیت دارد مسئله تعریف نمودن و سنجش این عوامل است. به این ترتیب که بجای استفاده از تصورات ذهنی و خیالی در مورد شناخت و اندازه گیری این عوامل بتوان ضوابط کمی و قابل سنجش ارائه داد. البته عواملی هستند که بهر حال قابل تعریف نبوده و در قالب کمّیات نمیگنجند ولی بر عکس برخی دیگر مثل دسترسی، دقیقاً قابل تعریف و اندازه گیری میباشند. به این ترتیب که میتوان شاخصی متشکل از عوامل مؤثر در آن تهیه کرد بنام «شاخص دسترسی». بدیهی است هر یک از این عوامل حدود و میزان قابل قبولی دارند که وقتی از آن حد تجاوز کند بصورت مزاحم و نامطلوب در میآیند. مثلاً صدا الزاماً یک عامل منفی و نامطلوب نیست، زیرا صدای ریزش آب و یا صدای پرندگان و حرکات درختان کلاً مطلوب و مطبوعند. در حالی که صدای غرش موتورسیکلت، هواپیما و ... و یا حتی صدای نواختن طبل از نزدیک بسیار ناراحت کننده و غیر قابل تحمل است.
مطالعات مربوط به کیفیت محیط ممکنست بصورت یکی از سه شکل زیر مورد استفاده قرار گرفته و جنبه عملی بخود بگیرد:
1. حفظ عوامل و عناصر مفید و با ارزش.
2. طراحی و برنامه ریزی بمنظور بوجود آوردن عناصر و عواملی که مطلوباند ولی در حال حاضر وجود ندارند.
3. از بین بردن عواملی که از نظر کیفیت محیط نامطلوب بوده و تأثیر منفی دارند.
نکتههائی که لازم است در بررسیهای مربوط به عوامل کیفی محیط در نظر گرفته شده و رعایت شوند بقرار زیرند:
1. عوامل کیفی باید هم بوسیله متخصص حرفهای، یعنی «طراحان» و هم خود مردم تعیین شده و سپس تلفیقی از آن دو دسته عوامل، بدست آید.
2. عوامل کیفی باید بطور صحیح و با وضوح، قبل از شروع کار تعریف شود.
3. عوامل کیفی باید در سطح شهر اهمیت داشته باشند و فقط خاص یک ناحیه از شهر نباشد، زیرا عناصری که در سطح یک ناحیه خاص فقط مطرح باشند نمیتوانند برای تمام شهر معیار صحصح و با ارزشی باشند.
5. تأثیر عوامل کیفی باید در سطح فضاهای عمومی شهر باشند. بنابراین فضاهای خصوصی فقط در صورتی میتوانند اهمیت و ارزش داشته باشند که فوق العاده قابل رؤیت بوده و یا بطور قابل ملاحظهای مورد استفاده قرار گیرد.
6. در بررسی و کنترل عوامل کیفی باید عواملی را در نظر گرفت که بتوان مکانیزم خاصی را جهت کنترل آن بکار برد. البته وجود چنین مشکلی یعنی عدم وجود ابزار و وسایل کنترل و دست یابی به هدفهای تعیین شده در این مورد ممکنست بهانه خوبی برای مطرح نکردن عوامل مربوطه باشد.
روشهای تحلیلی عوامل کیفی:
این گونه روشها یا به اندازه کافی وجود ندارد و یا حتی اگر وجود داشته باشد به علت مشکلات عدیده اغلب مورد استفاده قرار نمیگیرد. در حقیقت مطالعات مربوط به عوامل کیفی و بصری ضعیفترین قسمت در مطالعات مربوط به فرایند طراحی شهری است. این امر البته دلایل متعددی دارد.روشهای تحلیلی بطور کلی سیستماتیک، منطقی، علمی و متکی به دلائل و ضوابط خاصی است. برخلاف روشهای توصیفی که تنها به بیان آنچه هست میپردازد، روشهای تحلیلی بصورت سیستماتیک به تجزیه عوامل و عناصر پرداخته و روابط اجزاء و علل وجودی آنها را نیز مشخص میسازد. با این ترتیب یک تحلیل خوب میتواند هم توصیف کننده باشد و هم ارزیابی کننده. به عبارت دیگر چنین تحلیلی علاوه بر توصیف و بیان وضعیت، مسائل و امکانات مربوطه را نیز مشخص میسازد. در زیر فهرستی از عوامل مؤثر در کیفیت محیط آمده است. این فهرست بر اساس مطالعات کیفیت محیط شهرهای مختلف تهیه شده است. علاوه بر آن فهرستی نیز از بعضی از روشهای تحلیلی که میتواند در بررسی کیفی محیط مورد استفاده قرار گیرد، ضمیمه شده است.
(Southworth M. and S. 1973, pp. 231-253)
کیفیت محیط و عوامل مؤثر در آن
* خوانائی ساخت: |
ارتباط بصری با اطراف |
1. هر فضا از تعدادی از نقاطی تشکیل میشود که به صورت یک، دو یا سه بُعدی در کنار هم قرار گرفتهاند.
2. این نقاط از نظر نحوه استقرار و قرارگیری ممکن است برحسب خصوصیاتی نظر اندازه، اهمیت و غیره ترتیبهای سلسله مراتبی مختلف بخود بگیرند. برای مثال در یک نقاشی که بچهای بر اساس بازدید خود از باغ وحش میکشد، بزرگترین حیوان را حیوانی میداند که از همه برایش مهمتر بوده است (یک میمون؟!)، و یا وقتی خانه را میکشد، اندازه مادر را خیلی بزرگتر از پدر میکشد.
3. فضا تا حدودی تحدید شده است. محدودیتها ممکن است روشن و یا مبهم باشند. گاهی به شکل خطوطی درآمده و گاهی مناطق ذهنی (مثلاً یک محله ممکن است با خیابان محدود شود و یا با محلهی دیگر). البته گاهی نیز محدودهها در داخل یکدیگر قرار میگیرند نظیر محلههائی که در داخل شهر هستند.
4. چنانچه بتوان در فضای ذهنی از نقطهای به نقطه دیگر حرکت کرد، میگوئیم این نقاط با یکدیگر پیوند دارند و در چنین حالتی بین این دو نقطه مسیری وجود دارد. چنانچه این ارتباط وجود نداشته باشد، قاعدتاً موانعی بر سر راه است.
5. موانع فوق از نظر ثبات، نفوذپذیری و کیفیت (مثلاً طبیعی یا مصنوعی) ممکن است متفاوت باشند.
6. موانع میتوانند متقارن یا غیرمتقارن باشند، به این مفهوم که از برای هر دو نقطه مانع باشند و یا فقط برای یکی از آنها .
(Rapoport and Hawkes 1970.pp. 106-111)
بر این اساس هر فرد در ذهن خود «نقشه شناختی»(3) از محیط ترسیم میکند که بوسیله آن با اطراف خود ارتباط برقرار کرده، فضاها را مورد استفاده قرار داده و راه خود را در شهر پیدا میکند (Lynch 1981. ch. 8)
محیط زیست انسانی فوق العاده متنوع، غنی و مملو از ناشناختهها است. اطلاعات بالقوه موجود در این محیط بیشتر از حد زیاد است. در عین حال انسان همواره با کمبود وقت جهت تصمیم گیری و ظرفیت محدود جهت ذخیره اطلاعات مواجه است. نشهشناختی، ساختاری است که اطلاعات شخص از محیط را در خود نگهداری میکند. ترسیم چنین نقشهای در ذهن شخص از اوان کودکی شروع شده و بتدریج تحمیل میگردد.
پینوشتها:
1. Lifelines
2. Main structure
3. Cognitive map
بحرینی، حسین (1393) فرآیند طراحی شهری، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نهم.