واژه‌ی صراط در قرآن

«صراط» در اصل «سراط» - با سين - بوده است. فرّاء معتقد است: هرگاه بعد از کلمة سين، طاء يا قاف و غين و خاء باشد آن سين قلب به صاد مي‌شود و قرائت صراط با صاد لغت قريش است که قرآن نيز بر آن لغت آمده
چهارشنبه، 27 ارديبهشت 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
واژه‌ی صراط در قرآن
 صراط

نويسنده: عباس کوثري

 
«صراط» در اصل «سراط» - با سين - بوده است. فرّاء معتقد است: هرگاه بعد از کلمة سين، طاء يا قاف و غين و خاء باشد آن سين قلب به صاد مي‌شود و قرائت صراط با صاد لغت قريش است که قرآن نيز بر آن لغت آمده است. اين کلمه و به معناي راه روشن است (1) و برگرفته از «سرطت الطعام» به معناي بلعيدن طعام است؛ زيرا همان‌سان که غذا با بلعيدن از ديدگان ناپديد مي‌شود سالک و راه‌پيما نيز از ديدگان پنهان مي‌شود. (2) کلمه‌ي صراط در قرآن کريم در دو معنا به کار رفته است.

کاربردهاي صراط در قرآن

1. راه و جاده

قرآن کريم در داستان شعيب (عليه‌السلام) نصايح او به قومش را نقل مي‌کند. حضرت شعيب (عليه‌السلام) ضمن فرمان به پرستش خدا و اداي حقِ پيمانه و وزن و نهي از افساد مي‌فرمايد: «وَلاَ تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ»: (3) و بر سر هر راه ننشينيد که تهديد کنيد و مؤمنان را از راه خدا بازداريد.
در معناي «َلاَ تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ»، اين احتمالات ذکر شده است: راه گرفتن بر مؤمنان و تهديد آنان به قتل، راهزني و بستن راه بر مردم، (4) ايجاد مانع مقابل دين و راه حق؛ (5) ولي احتمال سوم به قرينه لفظ «کل» در «بِكُلِّ صِرَاطٍ» بعيد است؛ زيرا راه حق و دين يکي بيشتر نيست و از آن معمولاً با تعبير مفرد ياد مي‌شود؛ در نتيجه براساس احتمال اول و دوم، صراط به معناي راه خواهد بود.

2. دين و معارف الهي

قرآن کريم مي‌فرمايد: «قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى‏ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ». (6) «دِيناً» چون بدل از محل «صِرَاطٍ» است، منصوب شده است و «مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ» عطف بيان است و «حَنِيفاً» حال براي ابراهيم؛ (7) در نتيجه «دِيناً» تفسير و توضيح صراط خواهد بود و معناي آيه چنين است: بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدايت کرده است. همان راه که آييني پابرجا است؛ آيين ابراهيم که يکتاپرست بود و از مشرکان نبود.
برخي از آيات قرآن کريم پرستش خدا را صراط مستقيم معرفي کرده‌اند: «إِنَّ اللّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذَا صِرَاطٌ مُستَقِيمٌ»، (8) چنان‌که در برخي ديگر اطاعت و فرمانبرداري از خداي متعالي صراط مستقيم اعلام شده است: «وَاتَّبِعُونِ هذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ». (9) خداوند متعال در سوره انعام پس از آنکه از شرک نهي کرده، برخي از احکام را چنين بيان کرده است: «وَأَنَّ هذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيماً». (10) از اين بيان استفاده مي‌شود که صراط شامل معارف اعتقادي و احکام الهي است.

پي‌نوشت‌ها:

1. محمد ازهري؛ تهذيب اللغة؛ ج 12، ص 329-330.
2. ابن فارس؛ معجم مقاييس اللغة؛ ج 3، ص 152.
3. اعراف: 86.
4. فضل بن حسن طبرسي؛ مجمع البيان؛ ج 3 و 4، ص 688.
5. محمود زمخشري؛ الکشاف؛ ج 2، ص 128.
6. انعام: 161.
7. محمود زمخشري؛ الکشاف؛ ج 2، ص 83-84.
8. آل عمران: 51. مريم: 36. زخرف: 64.
9. زخرف: 61.
10. انعام: 153.

منبع مقاله :
منبع‌مقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.