منظور از منافع وقف چیست؟

در این مقاله به بعضی از اظلاحات وقف مانند منظور از منافع وقف چیست؟ آشنا می شویم. بار اسخون همراه شوید.
پنجشنبه، 22 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
منظور از منافع وقف چیست؟
منافع وقف
منظور از منافع وقف، هر گونه ارزش مالی و قابل تقویم به پول است که مستقیم یا غیرمستقیم از عین موقوفه و توابع آن حاصل می‏شود؛ مانند منفعت ساختمانها، علوفه و غلاّت مزارع، آب نهرها و چاهها، نذور بقاع متبرّکه.
 

منتفع

کسی است که حق انتفاع به نفع او برقرار شده است. (رک: حق انتفاع)
 

موجب

شخص گوینده یا ابرازکننده ایجاب را موجب می‏نامند. (رک: ایجاب) در وقف، موجب شخص واقف یا نماینده قراردادی (وکیل) او است.
 

موقوف‏ علیه

(ج: موقوفٌ‏علیهم)شخص یا اشخاصی هستند که منافع مال موقوفه، عاید آنان می‏گردد؛ اشخاصی که حق انتفاع از منافع مال وقف‏شده را دارند. ممکن است موقوفٌ‏علیهم اشخاص حقیقی باشند.

مثل وقف باغ به نفع اهالی فلان روستا و ممکن است اشخاص حقوقی باشند؛ مثل وقف زمین برای فلان دانشگاه. از نظر قانونی، اشخاص موقوفٌ‏علیهم باید هنگام جریان‏یافتن منافع موقوفه، موجود و در قید حیات باشند. (مستفاد از مدلول مواد 69 و 70 قانون مدنی)

و در مورد افرادی که به‏طور متسلسل و متعاقب، مصداق موقوفٌ‏علیهم قرار می‏گیرند، حدّاقل طبقه اول از آنان، باید در هنگام تشکیل وقف موجود باشند. موقوفٌ‏علیهم از نظر حقوقی باید اهلیت قانونی برای انتفاع و بهره‏برداری از منافع موقوفه را داشته باشند.
 

موقوفه

(ج: موقوفات)مالی که وقف آن از حیث داشتن شرایط صحّت، تمامیّت یافته و دارای شخصیّت حقوقی شده است موقوفه نامیده می‏ شود.
 

موقوفه دائم‏ المنفعه

موقوفـه‏ای که به طور مستمر دارای درآمد و یا منفعت دیگری است.
 

موقوفه عامر

به معنی موقوفه آباد و دارای منفعت است.
 

موقوفه غامر

برعکس موقوفه عامر است.
 

موقوفه متعذر المصرف

در موقوفات عام، چنانچه واقف منافع مال موقوفه را به جهت معیّنی اختصاص داده باشد، ولی پس از مدّتی صرف منـافع مال مـوقوفه در آن مورد بنابه هر دلیلی عملاً امکان نداشته باشد

، موقوفه مذکور «متعذّر المصرف» نامیده می‏شود؛ مانند اینکه شخصی چاه آبی را برای آبیاری‏کردن زمینهای کشاورزی اطراف آن وقف کرده باشد، ولی پس از مدّتی، به دلیل حوادث طبیعی زمینهای مذکور از قابلیّت کشت و زرع خارج شوند و به هیچ کیفیّتی نتوان در آن زمینها کشاورزی نمود. در این صورت برآورده‏کردن منظور واقف در محدوده تعیین شـده، عمـلاً متعذّر می‏ گردد

 از نظر حقوق مدنی، در چنین مواردی، منافع مال موقوفه، صَرف امور خیریه عمومی مـی‏شود. (بنـد 2 مـاده 91 قانـون مدنی) در عین حال تبصره مـاده 8 قانـون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریّه مقرر داشته است:

«درآمد موقوفات متعـذّر الـمصرف... بـا تشـخیص تحـقیـقِ اوقـاف در مـوارد اقـرب به غرض واقـف در محـل به مصرف می‏رسد... و در صورت نبودنِ مـورد اقـرب، در مطلـقِ امـور خیریّه به مصرف خواهد رسید...».
 

موقوفه مجهول التولیه

موقوفه‏ای است که به علّت نداشتن وقفنامه و یا به علّت ذکرنکردن نام یا صفت برای اداره‏کننده، نتوان شخص معیّنی را به عنوان متولّی آن تعیین کرد. (دستورالعمل شماره 919/230 سازمان اوقاف و امور خیریّه).

ماده 81 قانون مدنی مقرر داشته است: «در اوقاف عامّه که متولّی معیّن نداشته باشد، اداره موقوفه طبق نظر ولیّ فقیه خواهد بود.» و به موجب مدلول بند 1 ماده 1 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریّه، اداره امور موقوفات عام که مجهول‏ال تّولیه است .

و موقوفات خاصّه در صورتی که مصلحت وقف و بطون لاحقه و یا رفع اختلاف بین موقوفٌ‏ علیهم متوقّف بر دخالت ولیّ فقیه باشد، بر عهده سازمان اوقاف است.موقوفه مجهول المصرف
(رک: وقف مجهول المصرف)
 

موقوفه مسلوب المنفعه
موقوفه‏ای است که در حال حاضر منفعت ندارد، یا منفعت آن متعلق به دیگری است. مثلاً هر گاه مالک یک منزل مسکونی، آن را به مدت معیّنی اجاره بدهد، و سپس در اثنای اجاره مبادرت به وقف همان منزل مسکونی نماید، چنین وقفی صحیح است. (مدلول ماده 64 قانون مدنی)

ولی تا انقضای مدت اجاره مسلوب المنفعه خواهد بود؛ زیرا منافع مسکونی منزل تا آن موعد، ملک مستأجر است.
 

موقوفه منقطع المنفعه

موقوفه‏ای است که در حال حاضر منافع قابل استحصال یا درآمد به نفع موقوفٌ‏علیهم ندارد.
 

مهایات

عبارت است از سازش و توافق شرکا در تقسیم مال مُشاع برحسب دوره زمانی، یا اجزاء و قسمتهای مالِ مورد شراکت.
 

ناظر

شخصی است که بر اعمال حقوقی متولّی در خصوص مال موقوفه، نظارت می‏کند. ناظر باید در ضمن تشکیل وقف و از جانب واقف به این سمت منصوب شود.
 

ناظر استصوابی

ناظری است که اعمال حقوقی متولّی در مورد مال موقوفه باید با صلاحدید و تصویب او انجام شود، در غیر این صورت قراردادهای متولّی اعتبار حقوقی کامل ندارد. سازمان اوقاف و امور خیریه در مورد موقوفات عام قانونا ناظر استصوابی محسوب می‏ شود.
 

ناظر اطلاعی

ناظری است که متولّی، اَعمال حقوقی خود را در خصوص مال موقوفه صرفا به اطلاع او می‏رساند و کسب موافقت او ضرورتی ندارد. ناظر اطّلاعی می‏تواند در صورت مشاهده هر گونه تقصیر از جانب متولّی، مراتب را به مقامات ذی‏صلاح گزارش کند.
 

نفقه عین موقوفه

عبارت از هزینه‏ هایی است که برای بقای عین موقوفه یا کمال انتفاع از آن، باید به مصرف برسد؛ مثل هزینه‏های تعمیر عین موقوفه. هزینه‏های مربوط به بقای عین موقوفه، بر نفع موقوفٌ‏ علیهم مقدّم است.
 

واقف

وقف‏کننده؛ شخصی است که عمل وقف را انجام می‏دهد و موقوفه را تأسیس می‏نماید، از نظر حقوقی واقف باید مالکِ مالی باشد که وقف می‏کند، به علاوه صلاحیّت قانونیِ تصرّف در اموال خود را داشته باشد. (مدلول ماده 57 قانون مدنی)

بدین معنی که چنانچه واقف، شخص حقیقی ـ انسان ـ باشد، باید بالغ، عاقل و رشید (دارای قدرت تشخیص مصالح مادّی و نفع و ضرر اقتصادی) باشد، و در هر حال موانع قانونی دیگر نیز در تصرف مالِ خود ـ نظیر ورشکستگی ـ نداشته باشد.
 

ورشکسته

تاجر یا شرکت تجارتی است که به علّت توقّف و نداشتن توانایی مالی بر پرداخت دیون، حکم ورشکستگی‏اش از طرف دادگاه صلاحیتدار صادر گردیده است.

تاجر پس از ورشکستگی از مداخله در حقوق مالی خود به حکم قانون ممنوع است و اموال او متعلّق حق طلبکارانش قرار می‏گیرد. (مواد 412 به بعد قانون تجارت) بنابراین وقف مال از طرف ورشکسته قانونا بلااثر است.
 

وصیت

وصیّت در عرف عامّ، به هر نوع سفارش مربوط به پس از مرگ اطلاق می‏شود؛ اگرچه نصایح اخلاقی باشد. ولی از نظر حقوقی می‏توان گفت: وصیت، عمل حقوقی معلّق به موت است که به موجب آن انسان در حقوق مالی خود شخصا تصرّف نموده یا در مورد مال یا فرزندان محجور خود، برای دیگری ایجاد ولایت می‏نماید. تصرّفات مالیِ شخص در وصیّت فقط تا 31 ترکه نافذ است.(رک: وقف معلق بر فوت، اخراج ثلث)
 

وقف

وقف را از نظر حقوقی می‏توان چنین تعریف کرد: عملی حقوقی است که به موجب آن، شخص ـ اعم از شخص حقیقی یا حقوقی ـ عین مالی را از ملکیّت خود خارج نموده،.

از هر گونه نقل و انتقال ـ اعمّ از نقل و انتقالهای ارادی مانند اقسام معاملات، و نقل و انتقالهای قهری مانند توارث ـ و سایر تصرفات به‏طور کامل مصون نگاه می‏دارد و منافع آن را در راههای خداپسندانه و امور خیریّه به‏طور دائم به جریان می‏ اندازد.

تا افراد محدود و معیّن یا نامحدود و غیرمعیّن به صورت بلاعوض، از آن منافع بهره‏مند شوند. در متون شرعی از این عمل خیر، بسیار تمجید شده است و در حدیثی از حضرت پیغمبر(ص) این عمل به عنوان یکی از سه اقدام «باقیات الصّالحات» معرفی شده است که ثواب اُخروی آن استمرارا عاید بانی و واقف می‏گردد. ماده 55 قانون مدنی، وقف را به این عبارت تعریف نموده است: «وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.»
 

وقف اکراهی

اکراه، فشار بناحق مادی یا معنوی خارجی است که در تصمیمات شخص مؤثّر بوده او را ناگزیر از انجام عملی می‏نماید؛ مثل تهدید عملیِ شخصی برای قبول یک معامله. چنانچه فردی در همین شرایط و مثلاً بر اساس تهدید، مالِ خود را وقف نماید، وقف اکراهی پدید آمده است.

از نظر تحلیلی در این وقف، رضای باطنی واقف مخدوش است، که در نتیجه آن، وقف غیرنافذ می‏شود، حال اگر واقف پس از رفع اکراه، رضای کامل خود را در مورد آنچه اکراها صورت گرفته، اعلام نماید، وقف صحیح و کامل می‏شود، ولی در صورت عدم صدور رضای کامل مؤخّر بر اکراه، وقف خودبه‏خود باطل است.
 
* این مقال در تاریخ 1401/2/16 بروز رسانی شده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط