مراد از اعجاز علمی قرآن، بیان مطلبی علمی است كه قرآن بیش از چهارده قرن پیش آن را بیان كرده است و قبل از نزول آیه، كسی از آن اطلاع نداشت و قرنها بعد دانشمندان علوم تجربی آن را كشف كردند یا هنوز نیز كشف نشده است.
تفسیر علمی قرآن، با نگاهی فلسفی، از قرن چهارم و پنجم هجری قمری در آثار مكتوب بوعلی سینا دیده میشود (1) و با فراز و نشیبهایی تا قرن حاضر ادامه یافته است، اما بحث اعجاز علمی قرآن، تنها در قرن حاضر مورد توجه مسلمانان و غیرمسلمانان قرارگرفته است.
قبل از نشان دادن نمونههایی از اعجاز علمی قرآن كریم، مناسب است به چند نكته اشاره كنیم:
1.هدف اصلی قرآن، هدایت انسان به سوی خداست و اشارات علمی آن از اهداف فرعی است كه در راه خداشناسی و معادشناسی از آنها استفاده میشود و موجب تحریك حسّ كنجكاوی بشر و توجه او به دانش و رشد علوم در بین مسلمانان شده است.
2.از آنجا كه قرآن كریم در پی ارائهی همهی علوم بشری نبوده است، نباید انتظار داشت جزئیات همهی دانشها از ظاهر قرآن استفاده شود.
3.تحمیل نظریههای علمی بر قرآن جایز نیست و نوعی تفسیر به رأی و حرام است.
4.مفسر نباید و نمیتواند قرآن را بر هر نظریهی علمی تطبیق دهد و قرآن را تابع علوم متغیر سازد؛ بلكه در تفسیر قرآن و تبیین اعجاز علمی آن، میتواند از علوم قطعی تجربی بهره گیرد. (2)
برخی از موارد اعجاز علمی در قرآن به شرح زیر است:
1 .نیروی جاذبه:
در آیاتی از قرآن بیان شده است كه خدا آسمانها را بدون ستونهای دیدنی برافراشته است؛ همچون «رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا » (3) و «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا» (4).آیات فوق به خوبی به نیروی جاذبه اشاره میكند كه نشانهای از اعجاز علمی قرآن است؛ (5) زیرا كشف نیروی جاذبه را بعضی به ابوریحان بیرونی (متوفای 440ق) (6)و مشهور به نیوتن در قرن هفدهم میلادی نسبت میدهند (7)؛ پس اشارهی قرآن به ستونهای نامرئی بین كرات آسمانی، نوعی رازگویی علمی و از نمونههای اعجاز علمی قرآن است. در روایات اهل بیت (علیهم السلام) نیز به این مطلب اشاره شده است؛ برای نمونه در روایتی امام رضا (علیه السلام) در پاسخ كسی كه از راههای آسمان پرسید، فرمود: «سبحان الله، ألیس الله یقول بغیرِ عمدٍ ترَوْنها»: (8) عجیب است، آیا خداوند نمیفرماید بدون ستونی كه قابل مشاهده باشد؟ پرسشگر گفت: آری. امام فرمود: «ثم عمد ولكن لا ترونها»: پس [بین زمین و آسمان] ستونهایی هست ولیكن شما آن را نمیبینید.
در روایت دیگری كه از امیرمؤمنان (علیه السلام) نقل شده نیز به ستونهای نورانی بین كرات آسمانی، اشاره شده است كه آن نیز میتواند شاهدی بر مدعای فوق باشد (9)؛ زیرا با توجه به دانشها و ادبیات آن روز اعراب، برای اشاره به «نیروی جاذبه» هیچ تعبیری رساتر از «ستون نامرئی» یا «ستونی از نور» نبود. (10)
2 .حركتهای خورشید:
قرآن در آیات متعددی به حركتهای خورشید اشاره كرده است كه برخلاف تصورات رایج در عصر نزول بوده و امروزه آن حركات ثابت شده است.الف) از آیهی «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا» (11) حركت انتقالی مستقیم خورشید در درون كهكشان راه شیری، یعنی حركت طولی خورشید به سمت معین یا ستارهای دوردست استفاده میشود. در این تفسیر «لام» به معنای «الی» و «مستقر» اسم مكان است (12) و مفسران و صاحب نظران متعددی آن را از قرآن برداشت كردهاند (13) كه نشان دهندهی اعجاز علمی قرآن است.
ب) از همین آیه، حركت وضعی خورشید نیز استفاده شده است؛ یعنی خورشید در قرارگاهی معین به دور خود میچرخد. این برداشت، مبتنی بر آن است كه «لام» به معنای «فی» باشد. (14)
ج) درون خورشید دائماً انفجارهایی هستهای صورت میگیرد تا انرژی، نور و گرما تولید كند. این انفجارها سبب زیر و رو شدن مواد مذاب داخل خورشید میگردد كه گاهی تا كیلومترها پرتاب میشود. (15) شاید بتوان از تعبیر «تجری» در آیهی 38 سوره یس كه به معنای جریان داشتن و متفاوت با «تحرك» است، استفاده كرد كه خورشید نه تنها حركت میكند، بلكه جریان هم دارد؛ یعنی همچون آب در حال حركت زیرورو میشود. این برداشت از آیه را كه مورد تأیید كشفیات علمی نیز هست، میتوان یكی از موارد اعجاز علمی قرآن به شمار آورد. (16)
خلاصه اینكه در آیهی فوق به حركت انتقالی مستقیم، حركت وضعی، حركت تا زمان معین و حركت درونی خورشید اشاره شده است كه میتواند از وجوه اعجاز باشد.
د) نیز از آیهی«... کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ» (17) كه در دو جای قرآن آمده است، میتوان حركت انتقالی دوَرانی خورشید به همراه منظومهی شمسی را استفاده كرد؛ یعنی حركت دَوَرانی خورشید در مدار خود كه به دور ستارهای خاص یا به دور مركز كهكشان یا به همراه كهكشان راه شیری به دور خود میچرخد (18)؛ چون «فَلَك» بر مجرای كرات آسمانی (19) یا مسیر دَورانی آنها اطلاق میشود. (20)
این مطلب قرآن (حركت خورشید بر مدار) برخلاف دیدگاه هیئت بطَلیموسی است كه در عصر نزول در محافل علمی رایج بوده است؛ زیرا در آن زمان دانشمندان میپنداشتند افلاك حركت میكنند و ستارگان در فلك ثابتاند؛ ولی از آیه استفاده میشود كه خورشید، حركت دَورانی دارد و در مداری شناور است (21) كه خود، نشانهی خوبی بر اعجاز این كتاب مقدس است.
هـ) از آیهی شریفه «کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى» (22) نیز استفاده شده است كه حیات خورشید تا زمان معینی ادامه دارد. این آیه بر این نظریهی علمی كه خورشید بر اثر انفجارهای هستهای و سوخت مواد درونی آن، بالاخره عمرش به پایان میرسد (23)، منطبق است.
3.زوجیت:
در آیات متعددی از قرآن به زوجیت میوهها، گیاهان و انسانها اشاره شده است (24) و در برخی آیات، سخن از زوجیت همهی موجودات است: «وَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (25).همانگونه كه بسیاری از مفسران و صاحب نظران نیز یادآور شدهاند، آیات فوق كه به مسئلهی زوجیت گیاهان و زوجیت عام موجودات (26) اشاره كرده است، از وجوه اعجاز علمی قرآن محسوب میشود (27)؛ زیرا انسانها از قدیم میدانستند كه برخی گیاهان همچون نخل، زوجاند؛ اما نظریهی زوجیت عمومی را كارل لینه، گیاه شناس معروف سوئدی، در سال 1731 میلادی ابراز كرد.
بنابراین مردم عصر نزول، از زوجیت همهی گیاهان اطلاع نداشتند؛ ولی قرآن نه تنها به این مطلب، بلكه به زوجیت همهی موجودات اشاره كرده است كه تا قرن اخیر كسی از آن اطلاع نداشت. (28)
4.لقاح:
در آیهی 22 سورهی حجر به بادهای زایا و بارداركننده اشاره شده است: «و اَرسلنا الرِّیحَ لَوقِحَ...». دربارهی این آیه چند تفسیر وجود دارد كه همگی بر اعجاز یا شگفتیهای علمی قرآن دلالت دارد:الف) ممكن است آیه به لقاح ابرها و بارور شدن آنها اشاره داشته باشد (29)؛ زیرا ادامهی آیه میفرماید: «فأنْزَلنا منَ السَّماءِ ماءً فَأسْقَیناكُموهُ...» و از آنجا كه این بخش از آیه، مسئلهی نزول باران را مطرح كرده است، روشن میشود مقصود از «اَرسَلنا الرِّیحَ لَوقحَ» لقاح ابرهاست. برابر این تفسیر، آیهی مذكور از وجوه اعجاز علمی قرآن شمرده میشود؛ زیرا در زمان نزول قرآن و در سرزمین عربستان، كسی از نقش بادها در لقاح ابرها آگاهی نداشت. (30)
ب) ممكن است مقصود از لقاح، لقاح گیاهان به وسیلهی بادهایی باشد كه گردههای گیاهان نر را به گیاهان ماده میرسانند و آنها را زایا میكنند. (31) در این صورت از آنجا كه بشر از گردهافشانی گیاهان- هرچند محدود- اطلاع داشته است، این آیه از شگفتیهای علمی قرآن خبر میدهد.
ج) سومین تفسیر این است كه آیه میتواند اشاره به لقاح ابرها و گیاهان، هر دو باشد، (32) چون بخش اول آیه مطلبی كلی را میگوید (زایا بودن بادها) كه اعم از لقاح ابرها و گیاهان است، ولی در ادامه، آیه یكی از نتایج این لقاح را كه همان نزول باران از ابر است، یادآور میشود. (33) در این صورت نیز آیه از وجوه اعجاز علمی قرآن محسوب میشود.
5 .مراحل آفرینش انسان:
قرآن كریم در آیات متعددی از مراحل آفرینش انسان یاد كرده است. (34) در ادامه، با هدف رعایت اختصار، به توضیح یك مورد بسنده میكنیم. (35)آفرینش انسان از علق:
واژهی «علق» شش بار و در پنج آیه (36) به صورتهای مختلف به كار رفته است. همچنین سورهای با نام «علق» نامگذاری شده است. واژهی«علق» جمع «علقَه» در اصل به معنای «چیزی كه به چیز بالاتر آویزان شود» آمده است و در معانی خون بسته، زالو، خون منعقد كه به سبب رطوبت به هر چیز می چسبد، كرم سیاه كه به اعضای آدمی میچسبد و خون را میمكد و... استعمال میشود. (37) با بررسی سخنان اهل لغت و موارد استعمال كلمهی «علق» میتوان گفت: علق، دو مصداق بیرونی دارد: یكی خون بسته و دیگری زالو. در مواردی كه این كلمه استعمال شده است، یكی چسبندگی و دیگری آویزان بودن لحاظ شده است و جنین انسان هر دو ویژگی مذكور را دارد.در زمان نزول قرآن هیچكس نمیدانست جنین انسان در بدو شكلگیری به شكل زالوست؛ همانگونه كه این حیوان، به بدن دیگر موجودات میچسبد، جنین نیز چسبندگی خاصی دارد و این مطلب در قرن اخیر با كمك میكروسكوپهای پیشرفته كشف شده است.
پزشكان معتقدند پس از پیوستن نطفهی مرد به تخمك زن، تكثیر سلولی آغاز میشود و به صورت یك تودهی سلولی درمیآید كه به شكل توت است- به آن مارولا (Marula) میگویند- و در رحم لانهگزینی میكند؛ یعنی سلولهای تغذیه كننده به درون لایهی مخاطی رحم نفوذ كرده، به آن معلق (آویزان نه كاملاً چسبیده به رحم) میشوند. قرآن این مطلب را با تعبیر زیبای «علق» بیان كرده است. (38)
واژهی «علق» با «جنین» از چند جهت تناسب دارد:
1.چسبنده بودن؛ زیرا نطفهی جنین، به شكل قطعه خون بستهی چسبندهای درمیآید. (39)
2.آویزان شدن آن به جدارهی رحم، همانگونه كه زالو به انسان یا دیگر حیوانات میچسبد، علق نیز به رحم زن میچسبد.
3.تغذیه از خون، زالو از راه مكیدن خون، تغذیه میكند، نطفه نیز در رحم، زالووار به رحم میچسبد و از خون تغذیه میكند. (40)
4.ترشح مادهی ضد انعقادی برای خون؛ همانگونه كه از زالو مادهی ضد انعقادی ترشح میشود، (41) از جنین نیز چنین مادهای ترشح میشود تا خون در موضع منعقد نشود و قابل تغذیه باشد (42) و ... .
با توجه به آنچه گذشت، روشن میشود استفاده از واژهی «علق» برای یكی از مراحل جنینی، نه تنها یكی از شگفتیهای علمی قرآن، (43) بلكه از وجوه اعجاز قرآن است كه بعد از چهارده قرن كشف شده است.
چنان كه گذشت، برخی از دانشمندان غیرمسلمان، همچون دكتر كیت مور، با بررسی دقیق جنین و تصویری كه قرآن از آن ارائه كرده است، با اذعان به اینكه آنچه در قرآن دربارهی جنین آمده تا چند سال قبل ناشناخته بوده تصریح كرده است كه: «این، فقط میتواند وحی الهی باشد.» (44)
برخی دیگر از وجوه اعجاز علمی قرآن عبارتاند از:
الف) آغاز جهان و چگونگی پیدایش آن:
كه در آیات 30 سورهی انبیا و 11 سورهی فصلت به آن اشاره شده و با آخرین نظریات علمی كاملاً هماهنگ است. (45)ب) حركت زمین:
كه در آیهی 88 سورهی نمل (46) بدان اشاره شده است (47)؛ چنان كه از آیات 10 سورهی زخرف، 53 سورهی طه، 7سورهی نبأ، 4 سورهی شمس و 30 سورهی نازعات، حركت وضعی و انتقالی زمین (48) و از آیات 25-27 سورهی مرسلات، حركتهای متعدد آن استفاده شده است (49) كه بدون شك این موارد را میتوان از شگفتیهای اعجازآمیز قرآن دانست.ج) پیدایش حیات از آب:
آیات 45 سورهی نور و 30 سورهی انبیا، منشأ پیدایش موجودات را آب معرفی میكند. این آیات نیز از دیگر معجزههای علمی قرآن معرفی شده است (50) و برخی از مفسران به انطباق یافتههای علوم تجربی با این آیات اعتراف كردهاند. (51)د) ممنوعیت آمیزش در عادت ماهیانه: در آیهی 222 سورهی بقره به مردان دستور داده شده است كه در ایام عادت ماهیانه، از نزدیكی با زنان دوری كنند و آن حالت را زیانبار معرفی میكند. (52) امروزه در سایهی پیشرفتهای پزشكی، زیانهای این عمل روشن شده و پزشكان نیز با كشف زیان های عمل یاد شده، به قرآن به دیدهی اعجاب نگریستهاند (53) و حتی آیهی فوق را اعجاز علمی قرآن شمردهاند. (54)
پینوشتها:
1.ابن سینا، رسائل ابن سینا، ص223. محمدعلی رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، ص293-294.
2.محمدعلی رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، ص378-384.
3.رعد: 2.
4.لقمان: 10.
5.مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج10، ص110-111 و ج17، ص29. همو و دیگران، پیام قرآن، ج8، ص146. حسین نوری، دانش عصر فضا، ص55-61.
6.گودرز نجفی، مطالب شگفتانگیز قرآن، ص41.
7.پی یر روسو، تاریخ علوم، ج1، ص304.
8.علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج2، ص328.
9.محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج55، ص91. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج2، ص218.
10.مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج10، ص112.
11.یس: 38.
12.علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج17، ص89. مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج18، ص382.
13.حسین نوری، دانش عصر فضا، ص25-36. نجفی: جواهر الكلام، ج17، صص 144، 167-172. جعفر رضائیفر؛ قرآن و آخرین پدیدههای علمی، ص131.
14.احمد محمد سلیمان، القرآن و العلم، ص35-36. مصطفی زمانی، پیشگوییهای علمی قرآن، ص34.
15.اریك اوبلاكر، فیزیك نوین، ص20. مجلهی اطلاعات علمی، ش193.
16.محمدعلی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی، ج1، ص168.
17.یس:40. انبیاء: 33.
18.مكارم شیرازی و دیگران: تفسیر نمونه، ج18، ص386-389. حسین نوری، دانش عصر فضا، ص26-36.
19.راغب اصفهانی، مفردات، ص 645، ذیل ماده «فلك».
20.مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج18، ص387.
21.موریس بوكای، كتابهای مقدس، قرآن و علوم، ص258. حسین نوری، دانش عصر فضا، ص26. محمدتقی مصباح، معارف قرآن، ص252.
22.رعد: 2.
23.اریك اوبلاكر، فیزیك نوین، ص20-21.
24.رعد: 3. شعراء: 7. یس: 36 و..
25.ذاریات: 49.
26.مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج22، ص376. نیازمند شیرازی، اعجاز قرآن، ص15. لطیف راشدی، نگرشی به علوم طبیعی در قرآن، ص24.
27.محمدتقی شریعتی، تفسیر نوین، ص11.
28.احمد ابوحجر، التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، ص308.
29.فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج6، ص513. مهدی بازرگان، باد و باران در قرآن، صص120 و 124. احمد ابوحجر، التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، ص445-446.
30.مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج11، ص61. مكارم شیرازی، قرآن آخرین پیامبر، ص197. احمد ابوحجر، التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، ص461-463. بازرگان، باد و باران در قرآن، ص130. احمد امین، راه تكامل، ج1، ص75.
31.فتح الله كاشانی، منهج الصادقین، ج5، ص157. سید عبدالكریم هاشمی نژاد، رهبران راستین، ص288-294. موسوی خوئی، مرزهای اعجاز، ص118.
32.گودرز نجفی، مطالب شگفتانگیز قرآن، ص62-63. مصطفی زمانی، پیشگوییهای علمی قرآن، ص91-93. سید عبدالكریم هاشمی نژاد، رهبران راستین، ص288-294.
33.محمدعلی سادات، زنده جاوید و اعجاز جاویدان، صص35 و 39.
34.طارق:6. سجده: 8. قیامت: 37. دهر:2. مؤمنون:14. حج: 5. غافر: 67 و... .
35.در تدوین این بخش از سایت اندیشه قم نیز استفاده شده است:
http://www.andisheqom.com/Files./shobheinternet.php?idView=30448 & level=4 & subid=30448
36.علق:1-2. حج:5. مؤمنون: 14. غافر:67. قیامت: 38.
37.حسن مصطفوی، التحقیق فی كلمات قرآن كریم، راغب اصفهانی، مفردات، ذیل ماده «علق». سید علی اكبر قرشی، قاموس قرآن، ذیل ماده «علق». ازدی، جمهرةاللغه، ذیل ماده «عقل». زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث؛ ذیل ماده «علق».
38.عبدالحمید دیاب؛ طب در قرآن، ترجمهی چراغی، ص86.
39.مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج27، ص156.
40.گودرز نجفی، مطالب شگفت انگیز قرآن، ص99.
41.در بزاق زالو تركیبی وجود دارد به نام هیرودین كه از انعقاد خون جلوگیری میكند. در سال 1884 پروفسور فیزیولوژی دانشگاه ولز به نام جابن هی كرافت به خاصیت ضد انعقادی ترشحات گوارشی زالو پی برد و در سال 1950 فریتس ماركواست از آلمان توانست پروتئین هیدرودین را از زالوی پزشكی جدا كند.
42.رضا پاك نژاد، اولین پیامبر آخرین دانشگاه، ج11، ص110.
43.محمدعلی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج2، ص481-487.
44.گری میلر (استاد دانشگاه تورنتو)، «مقاله شگفتیهای قرآن كریم»، ترجمه حامد دردشتیان، ص35-36.
45.فیض كاشانی، تفسیر الصافی، ج3، ص337-338. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج14، ص278-279. مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج13، ص395-396؛ محمدعلی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج1، ص96-97.
46. «وَ تَری الجِبالَ تحسبُها جامِدَةً و هیَ تمُّرُ مرَّ السَّحاب».
47.مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج15، ص568-569.
48.محمود طالقانی، پرتوی از قرآن، ج30، ص105. اعجاز علمی قرآن، ج1، ص176-177.
49.یدالله نیازمند شیرازی، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، ص80-84.
50.محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج6، ص34.
51.سید بن قطب، فی ظلال القرآن، ج4، ص23-25. رضا پاكنژاد، اولین دانشگاه آخرین پیامبر، ج1، ص135-144.
52.«و یسئلونك عنِ المحَیضِ قل هوَ اَذی فاعتَزلوُا النِّساءَ فی المَحیضِ وَ لا تقرَبوهُنَّ حتی یطهُرن... .»
53.مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج2، ص138-139. عبدالحمید دیاب، طب در قرآن، ص50-51.
54.یدالله نیازمند شیرازی، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، ص54-63.
محمدی، محمدعلی، (1394)، اعجاز قرآن با گرایش شبههپژوهی، (جلد 1)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول.