نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
رقص ميمون در جمع جانوران، تأثير بسياري بر آنان گذاشت و از اينرو او را به پادشاهي خود برگزيدند. با انتخاب ميمون، حسادت روباه به جوش آمد. روباه ميمون را به نزديکي دامي که ميشناخت و قطعه گوشتي در ميان آن بود، برد و به او گفت: «من اينجا لقمهي لذيذي پيدا کردم امّا پيش از آنکه آن را بخورم به ياد شما افتادم و آن را براي مقام پادشاهي شما نگه داشتم. بفرماييد و آن را نوش جان کنيد.»
ميمون بيآنکه متوجّه دام شود، به درون آن رفت و گرفتار شد. امّا هنگامي که به روباه اعتراض کرد، روباه به او گفت: «عجيب است که ابلهي چون تو پادشاه حيوانات هم ميشود!»
آنان که نسنجيده دست به کاري ميزنند، نهتنها خود را گرفتار ميکنند، بلکه مايهي خندهي ديگران هم ميشوند.
منبع مقاله:
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
ميمون بيآنکه متوجّه دام شود، به درون آن رفت و گرفتار شد. امّا هنگامي که به روباه اعتراض کرد، روباه به او گفت: «عجيب است که ابلهي چون تو پادشاه حيوانات هم ميشود!»
آنان که نسنجيده دست به کاري ميزنند، نهتنها خود را گرفتار ميکنند، بلکه مايهي خندهي ديگران هم ميشوند.
منبع مقاله:
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.