نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
مردي کشتي شکستهاي ديد، دستهايش را به آسمان بلند کرد و به بيدادگري خدايان اعتراض کرد. او به خدايان گفت: «چرا بهخاطر يک خدانشناس در کشتي، همهي سرنشينان آن را به کام مرگ فرستادهايد؟»
همچنان که مرد اعتراض ميکرد، يکي از مورچگاني که از آنجا ميگذشت، او را گاز گرفت. امّا مرد، با آنکه فقط يکي از مورچهها او را گاز گرفته بود، تمام آنها را زير پاهايش له کرد. در اين هنگام هِرمِس ظاهر شد و در حالي که او را با چوبدستي خود ميزد، گفت: «چرا به خدايان حق نميدهي همانگونه دربارهي انسانها قضاوت کنند که تو دربارهي مورچهها کردي؟»
به هنگام فاجعه نگذاريد آدميان بيحرمتي کنند، در اين مواقع کاري کنيد تا آنها اشتباههاي خود را ببينند.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
همچنان که مرد اعتراض ميکرد، يکي از مورچگاني که از آنجا ميگذشت، او را گاز گرفت. امّا مرد، با آنکه فقط يکي از مورچهها او را گاز گرفته بود، تمام آنها را زير پاهايش له کرد. در اين هنگام هِرمِس ظاهر شد و در حالي که او را با چوبدستي خود ميزد، گفت: «چرا به خدايان حق نميدهي همانگونه دربارهي انسانها قضاوت کنند که تو دربارهي مورچهها کردي؟»
به هنگام فاجعه نگذاريد آدميان بيحرمتي کنند، در اين مواقع کاري کنيد تا آنها اشتباههاي خود را ببينند.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.