استاد سخن

ابومحمد، شرف الدین ملقب به افصح المتکلمین، با تخلص سعدی از بزرگ‏ترین شاعران ایران است، که آسمان ادب فارسی را با نور خیره کننده خود روشن ساخت. وی در سال 606 ق در شیراز و در میان خاندانی که همه از عالمان دین بودند، چشم به جهان گشود. در اوان کودکی پدرخویش را از دست داد. در سایه حمایت‏های بزرگان خاندان به مکتب رفت و مقدمات علوم ادبی و دینی را در شیراز آموخت و پس برای تکمیل تحصیلات به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه آن شهر به تحصیل پرداخت.
جمعه، 28 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استاد سخن
استاد سخن
استاد سخن

نويسنده: لیلا تفقّدی



تولد

ابومحمد، شرف الدین ملقب به افصح المتکلمین، با تخلص سعدی از بزرگ‏ترین شاعران ایران است، که آسمان ادب فارسی را با نور خیره کننده خود روشن ساخت. وی در سال 606 ق در شیراز و در میان خاندانی که همه از عالمان دین بودند، چشم به جهان گشود. در اوان کودکی پدرخویش را از دست داد. در سایه حمایت‏های بزرگان خاندان به مکتب رفت و مقدمات علوم ادبی و دینی را در شیراز آموخت و پس برای تکمیل تحصیلات به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه آن شهر به تحصیل پرداخت.
سعدی بعد از اتمام تحصیلات، سی سال از بهترین سال‏های عمرش را به سیر و سفر گذراند و حاصل آن، جهانی از آگاهی‏های تازه و آزمودنی‏های پُربَها بود که سرمایه سخن او گشت.

سعدی، آموزگار تمامی قرون

فرهنگ پربرکت اسلامی، در سایه عنایات الهی و تعلیمات ارزنده نبوی، طی قرن‏های متمادی، بزرگانی را در دامن خود پرورده که چون خورشیدهای درخشان، در زمینه‏های گوناگون علم و ادب و هنر واخلاق، فضای انسانیت را نورافشان نموده‏اند. شیخ بزرگوار، سعدی شیرازی یکی از این بزرگان است که گذشته از جنبه‏های ظاهری نوشته‏های ارزنده وی، عطر جنبه‏های معنوی کلام او که حاوی بهترین راهنمایی‏های واقع گرایانه برای برخورداری از زندگی سعادتمندانه است، مشام جان عالمیان را خوشبو ساخته و به قیاس همین آثار است که سعدی را به حقیقت باید یک حکیم بزرگ اجتماعی دانست. ویژگی‏های ظاهری و معنوی کلام سعدی، طی چند قرن موجب دوام تسلط اندیشه او بر عقل و روان فارسی زبانان جهان گردیده است، به نحوی که باید او را معلّم و مربّی تمامی قرون و اعصار بنامیم.

سعدی و معرفت کردگار

ندای توحید و دعوت به شناخت حق تعالی و فراخواندن مخاطبان به بندگی و اطاعت کامل از پروردگار، از ویژگی کلام سعدی است. او همواره می‏کوشید که آثارش صحیفه معرفت و شناخت الهی و نمودار نشانه‏های حقّ تعالی باشد. سعدی در این راه، از روش قرآن کریم استفاده نموده و با توجه دادن مخاطبان به مظاهر شگفت‏انگیز هستی، نظم جهان آفرینش و هدفداری پدیده‏های خلقت، این رسالت ارزنده را انجام داده است. تسبیح کائنات و آمد و شد خورشید و پویایی و کارگری باد و ابر و باران، شکوه کوهساران و دریاها و درختان، مرغان نغمه خوان و... ، آرمان شعر سعدی را در شناخت خداوند تشکیل می‏دهد. وی همچنین به وظیفه اصلی انسان که بندگی و خلوص نیت و انجام اعمال نیک است، اشاره می‏کند.

معرفت در شعر سعدی

آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
این همه نقش ازل بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
کوه و دریا و درختان همه در تسبیح اند
نه همه مُسْتمعی فهم کند این اسرار
تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش
حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار
که تواند که دهد میوه الوان از چوب
یا که داند که برآرد گل صد برگ از خار
پاک و بی‏عیب خدایی که به تقدیر عزیز
ماه و خورشید مسخّر کند و لیل و نهار

گلستان سعدی

در نظر بسیاری از استادان ادبیات فارسی، درگذشته و حال زیباترین نثر فارسی در بیان مسایل اجتماعی و اخلاقی کتاب گلستان سعدی است که در عین شیوایی و رسایی، هیچ گونه کلام زایدی ندارد. به گفته جامی، شاعر نامدار ایرانی، آن را «نه گلستان، که روضه‏ای زبهشت» باید دانست. در این کتاب که تصویری از دنیای واقعیت‏هاست، چهره عاطفی و اخلاقی انسان‏ها، آن چنانکه هستند، در قالب داستان‏هایی دل نشین و مزیّن به آیات قرآنی و احادیث نبوی، همراه با اشعار فارسی، عربی و در نهایت بلاغت و شیوایی به نگارش در آمده است. خود سعدیِ شیرین سخن چه زیبا سروده است:
به چه کار آیدت ز گل طبقی
ز گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد

بوستان سعدی

منظومه بوستان که زاده خیال و جهان آرمانی و مطلوب سعدی است، آکنده از نیکی، ایمان، پاکی و صفاست. در این گلزار، شاعر با گشودن ده باب به روی کسانی که قصد سیر و سیاحت در این فضای معنوی دارند، آنان را به شهر آرمانی‏ای رهبری می‏کند که در چشم انداز زیبای آن، انسان بر اوج قلّه آدمیت بر می‏آید و از هر چه پستی و نامردمی است، پاک می‏شود. برای مثال، یک جوانمرد که خود تنگ دست است، برای آنکه زندانی بینوایی را از بند طلبکار نجات دهد، ضامن او می‏شود. بعد او را فراری می‏دهد و خودش به جای او سال‏ها در زندان می‏ماند. سعدی در بوستان خویش می‏کوشد که هر چه زشتی و بدی را از عرصه این جهان بزداید و در همه جهان، جز نیکی و زیبایی چیزی باقی نگذارد. از دیدگاه وی، حتی ستمکاران از گرایش به نیکی خالی نیستند.

غزل‏های سعدی

سعدی بسیاری از اندیشه‏ها، باورها، عقاید و احساسات خود را در قالب غزل بیان کرده است و عواطف درونی خود را، صاف و صمیمی با خوانندگان در میان می‏گذارد. غزل‏های سعدی، حاکی از سوز و گُداز او در عشق است. عشق سعدی، هم به تمامی مخلوقات و هم به آفریدگان او اظهار می‏شود؛ چنانکه خود او می‏گوید:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
درباره محتوای غزلیات سعدی می‏گویند: غزل‏های سعدی، وصف عشق و مستی و محبت است. از غزل‏های او برمی‏آید که او مرد عشق است... و تار و پُودِ وجودش با عشق بافته شده است. سخن بیرون از عشق را قیل و قال می‏خواند و عشق ورزی را هنر خود.
کسان عیب کنندم که عاشقی همه عمر
کدام عیب که سعدی خود این هنر دارد
دکتر عبدالحسین زریّن‏کوب درباره عشق سعدی می‏گوید: عشق او در حقیقت اخلاق و تقواست، درد و سوز و گذشت و تسلیم است. چنان از خودپرستی به دور است که در آن، از عاشق و خواستِ او نشانی نیست. از اینجاست که هیچ چیز معنوی‏تر، اخلاقی‏تر و روحانی‏تر از عشق وی نمی‏توان جُست.

قطره‏ای از دریای پندهای سعدی

ثمرِ صبر

اگر بمانند کوه پایدار باشی و در برابر سیلِ حوادث سهمگین روزگاران، بسان کوه استوار بمانی، به شکوه و هیبت و عظمتی عظیم دست خواهی یافت.
اگر پای در دامن آری چو کوه
سرت ز آسمان بگذرد در شکوه

صورت یا سیرت

ای عزیز، برآن باش تا به سیرتی نیکو دست‏یابی؛ که راستی قامت را قدر و منزلتی نباشد، کافران و مُنکران خداوند نیز به ظاهر مانند ما باشند.
ره راست باید نه بالای راست
که کافر هم از روی صورت چو ماست

حفظ سِرّ

ای خردمند، راز دلِ خویش را همیشه نگاه دار و هیچگاه آن را فاش مساز؛ زیرا چون راز بر زبان آید و سِرّ فاش گردد، با هیچ بند و سلسله‏ای نمی‏توان آن را به زندان دل بازگردانید.
دلت ای خردمند، زندان راز
چو گفتی نیاید به زنجیر، باز

رسم ناجوانمردی

بدی را به بدی پاسخ دادن آسان است و راه و رسم ناجوانمردان. اگر از فتوّت و مردانگی بهره‏مندی، به آن که درباره تو بد کرد، احسان و محبّت نمای.
بدی را بدی سهل باشد جزا
اگر مردی اَحْسِن اِلی مَن أَساء

سعدی از نگاه دیگران

سعدی در کلام مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری درباره سعدی و آثارش چنین می‏فرماید: «بی‏شک، سعدی یکی از پایه‏های بنای استوار ادب فارسی و محصول شعر و نثر او، تشکیل دهنده یکی از برازنده‏ترین اندام‏های پیکره شکوهمند فرهنگ کنونی ماست. امروز می‏توان زیباترین گل‏های اندیشه بشری را در گلستان مصفای نظم و نشر او جُست و یافت... . شعر و نثر این جهاندیده انسان شناس صادق، همواره پیامی را با خود حمل کرده است، یا از منبع وحی و گنجینه قرآن و حدیث و یا از پرتو دل و احساس صاف و پاک خود او. شیوه سخن بی‏تکلُّف و شفاف او نیز امتیاز دیگر این آموزگار بزرگ مردمی و محبت است... . بسیارند آنهایی که در هر دو قلمرو نظم و نثر سمند فصاحت تاخته‏اند، امّا فقط سعدی است که شعری روان چون نثر، و نثری آهنگین چون شعر پدیده آورده و آمیزه شگفت‏انگیز از مضمون و ترکیب و معنا و لفظ، در هر دو عرصه فراهم ساخته است».

سعدی در کلام دکتر حسین رزمجو

دکتر حسین رزمجو، یکی از ادیبان کشور درباره سعدی چنین می‏گوید:«شیخ اَجل سعدی، در هنر نویسندگی و شاعری روشن‏تر از آن است که احتیاج به شرح و تفصیل بسیار باشد. او از جمله معدود شخصیت‏های ادبی است که نه تنها در قلمرو زبان فارسی از شهرتی کم نظیر برخوردار است؛ چنانکه خاص و عام او را می‏شناسند، بلکه در خارج از ایران در عرصه ادبیات جهان چهره‏ای شناخته و آشناست. این شهرتِ عالمگیر، در واقع مصداقی است بر این سخن او که فرموده است:
زمین به تیغ بلاغت گرفتی ای سعدی
سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست
بدین صفت که در آفاق شعر تو رفت
نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست
آثار باقی مانده از سعدی، بهترین گواه بر این واقعیت است که او نه تنها شاعر و نویسنده‏ای است توانا و کم نظیر، بلکه فرزانه‏ای است خردمند که در علوم دینی و اخلاقی و حکمت عملی و عرفان و سیاست و شناخت اجتماع، صاحب نظر است».

سعدی در کلام محمدعلی فروغی

دکتر محمدعلی فروغی درباره سعدی می‏گوید:«سرافرازانه می‏گویم که قوم ایرانی، در هر رشته از علم و حکمت و ادب و هنرهای دیگر، فرزندان نامی بسیار پرورانده است؛ ولیکن اگر هم به جز سعدی کسی دیگر نپرورده بود، تنها یکی برای جاوید کردن نام ایرانیان بس بود. مدّاحی از شیخ سعدی را زبان و بیان خود او باید، امّا هیهات که چشم روزگار دیگر مانند او ببیند. هفتصد سال از زمان او می‏گذرد و نه تنها مانند او ظهور ننموده، بلکه نزدیک به او هم کم کسی دیده شده است».

سعدی در کلام ارنست رنان

اِرنِست رِنان، زبان شناس و نویسنده فرانسوی درباره سعدی می‏گوید:«سعدی، واقعا یکی از نویسندگان ماست. ذوق سلیم و تزلزل‏ناپذیر او، لطف و جذبه‏ای که به روایاتش روح و جان می‏بخشد، لحن سُخریه‏آمیز و پرعطوفتی که با آن معایب و مفاسد بشریت را گوشزد می‏کند، این همه اوصاف که در نویسندگان شرقی به ندرت جمع می‏آید، او را در نظر ما عزیز می‏دارد».

سعدی از نگاه باریه دومنار

باریه دومنار، مترجم بوستان سعدی به زبان فرانسوی، درباره نفوذ سعدی در اروپا می‏گوید: «از تمام گویندگان شرقی، سعدی تنها شاعری است که مورد درک و دریافت اروپاییان قرار گرفته است... و علت این افتخار و اعتبار او این است که سعدی در گلستان جامع تمامی صفاتی است که جمال‏شناسی نوین خواستار آن است».

منابع اندیشه‏های سعدی شیرین‏سخن

قرآن کریم در کلام سعدی

قرآن کریم، کتاب اخلاق، تربیت، حکمت و خلاصه، چشمه جوشان علم و معرفت است. سعدی در دو کتاب گلستان و بوستان از این منبع عظیم و پربها، گاه به صورت اشاره به مضامین قرآنی و گاه به صورت نقل عین آیه‏ها، به خوبی استفاده نموده است. از دیدگاه سعدی، علمی که با عمل توأم نباشد، ادّعایی بیش نیست و «عالم بی‏عمل، همانند چهارپایی است که بر او کتاب بار کرده باشند و او از این محموله، درکی جز سنگینی آنها ندارد»:
نه محقق بود نه دانشمند
چهارپایی بر او کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر
همچنین از دیدگاه سعدی، نادانی که از روی جهل سرگردان است، بر دانشمند بی‏تقوا برتری دارد.
عامی نادان پریشان روزگار
بِهْ ز دانشمند ناپرهیزگار
کان به نابینایی از راه اوفتاد
وین دو چشمش بود و در چاه اوفتاد
تشبیه علم به نور، جهل به تاریکی، نادان به نابینا و عالم به بینا، به صورت‏های گوناگون در قرآن آمده است.

تأثیر نهج البلاغه بر کلام سعدی

بعد از قرآن مجید، نهج البلاغه، به صورت کلامی نافذ و پرمعنا و گنجینه‏ای از علم و معرفت، بر بزرگان و رهروان مکتب، تأثیر به سزایی داشته، و سعدی هم از این رهگذر بی‏بهره نمانده است. وی از کلام دل نشین حضرت علی علیه‏السلام در نهج البلاغه به صورت‏های مختلف بهره گرفته است.
سعدی معتقد است انسان را می‏توان ازنحوه سخن گفتنش شناخت و به عالِم یا جاهل بودن وی پی بُرد.
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
امام علی علیه‏السلام در این باره فرموده‏اند:«سخن بگویید تاشناخته شوید، که مرد زیر زبانش نهفته است».

علم در نگاه سعدی

علم مورد تأیید سعدی، علم همراه عمل است. این مطلب با عبارات گوناگون مورد توجه او بوده است. «هر که علم خواند و عمل نکرد، بدان ماند که گاو راند و تخم نیفشاند». یا «یکی را گفتند: عالم بی‏عمل به چه ماند؟ گفت: به زنبور بی‏عسل». این برداشتی است از کلام امام علی علیه‏السلام که رابطه علم و عمل را این گونه بیان نموده است: «دانش، با عمل و کوشش همراه است. دانشمند به عمل دست می‏زند و علمش را با عمل همراه می‏سازد. علم دارنده‏اش را به عمل صدا می‏کند، اگر پاسخش گفت و عمل کرد، خوب است؛ و گرنه آن علم از عالم می‏گریزد».

تأثیر حدیث در کلام سعدی شیرازی

بعد از قرآن کریم، احادیث و روایات نقل شده از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ائمه معصوم علیهم‏السلام ، از ارزشمندترین راه‏حل‏های مسایل اجتماعی، اخلاقی و تربیتی مسلمانان است. سعدی از این منبع غنی اسلامی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم بهره‏ها گرفته است؛ از جمله:
صاحب دلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق است؟
تا اختیار کردی از آن این فریق را
گفت آن گلیم خویش می‏برد ز موج
وین جهد می‏کند بگیرد غریق را
در نگرش سعدی، عالم بر عابدی که تنها به فکر نجات خویش است، برتری دارد. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در این باره فرموده است: «برتری عالم بر عابد، مانند برتری ماه شب چهارده است بر ستارگان دیگر». همچنین امام جعفر صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «عالمی که از علمش بهره برد، از هفتاد هزار عابد بهتر است».

وفات

اُستاد سخن، سعدی، پس از سفری طولانی که حدود 34 سال به طول انجامید، به زادگاه خویش، شیراز بازگشت و با جهانی از دانش و تجربه، به راهنمایی مردم همّت گماشت. او در سال 691 ق، پس از عمری پربرکت، در زادگاه خویش به دیدار معشوق شتافت و زندگی جاودانه آغاز کرد. تا جهان بر پاست، دو گوهر نظم و نثر او چون خورشید روشنی بخش در آسمان ادب فروزنده می‏ماند.
چراغ عشق تا پایان عمر سعدی در دلش روشن بود و این خود بی‏شک احساس واقعی بود که می‏گفت:
ز خاکِ سعدی بیچاره بوی عشق آید
هزار سال پس ازمرگ او اگر بویی
منبع:سایت حوزه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط