مردم سالاری اصیل در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
نويسنده: حسین میزان
چکیده: از منظر امام خمینی(ره)، دموكراسی مطلوب، حالتی است كه تضمین كننده كرامت انسان و قدرت انتخاب اوست؛ كرامت و اختیاری كه هدیه خداوند و شریعت مقدس به انسان (خصوصا انسان مسلمان و مؤمن) است. لازمه تحقق چنین نگرشی به دموكراسی، خواست عامه و اكثریت جامعه است و اگر بخش عمدهای از یك تجمع مدنی اراده كند كه زندگی جمعی خود را بر پایه چنین نگرشی از دموكراسی استوار سازد، راه برای تحقق دموكراسی مطلوب حضرت امام فراهم میآید و طبیعی است كه حد و مرز دموكراسی، در جامعه اسلامی همانا خطوط قرمز معین شده از خداوند است و دموكراسی ابزاری برای نیل انسان به كمال و سعادت معرفی شده از سوی دین است.
امروزه از مهمترین مسائل مبتلا به نظامهای سیاسی مسأله دموكراسی است. دموكراسی به عنوان جزو لاینفك غالب نظامهای موجود در آمده است. از این نظر غالب متفكرانی كه در مباحث سیاسی وارد میشوند. نقطه نظرات خود را در رابطه به مفهوم و حتی فرآیند دموكراسی بیان میدارند. در این راستا امام خمینی (ره) نیز به عنوان فیلسوف سیاسی اسلامی در رابطه با این گونه مسائل نظیر وحدت، آزادی و دموكراسی نظارت قابل توجهی دارد كه نقد آنها در مجامع آكادمیك لازم است. از آنجا كه دموكراسی به عنوان یكی از ملزومات نظامهای سیاسی معاصر نقش قابل ملاحظهای در شكلدهی به عقاید و حتی فرآیندهای سیاسی دارد، بررسی آن اهمیت هر چه بیشتری مییابد. در حال حاضر دموكراسی در معنای غربی، از جمله مفاهیم مقدس و تعرض ناپذیر به شمار میآید. اما حضرت امام (ره) از جمله اشخاصی است كه در حیات فكری و عملی خود، این نوع نظام سیاسی را به بوته نقد كشیده و بدیل اسلامی آن را معرفی نمودهاند. بدین ترتیب میتوان اذعان داشت كه یكی از موضوعاتی كه در اندیشه امام قابل بررسی است مبحث قابل مناقشه دموكراسی است.
مفهوم دموكراسی در بیانات امام (ره) به دو شكل به كار گرفته شده است: نخست، دموكراسی مطلوب و مثبت و دیگر دموكراسی نامطلوب و به تعبیر امام (ره) غیر حقیقی و جعلی كه در مغرب زمین بنا نهاده شده و طبق نظر ایشان اساسا دموكراسی نیست.
در این میان، نكته مهم آن است كه حضرت امام (ره) ، طرح خود از دموكراسی مطلوب را بر تعریف و قرائت ویژهای از مفهوم دموكراسی بنا گذاشتهاند. امام خمینی (ره) برای دموكراسی مطلوب خود ویژگیها و مشخصاتی بیان كردهاند كه طرح آن میتواند به شكل گرفتن تصویر نسبتا واضحی از دموكراسی مطلوب ایشان بیانجامد. ویژگیهای دموكراسی مطلوب حضرت امام (ره) عبارتند از:
1ـ نافی استبداد و دیكتاتوری: دموكراسی مطرح شده در آرای حضرت امام (ره)، نقطه مقابل استبداد و دیكتاتوری است. ایشان در این باره میفرمایند: «اصول دموكراسی در تضاد با رژیم شاه قرار دارد» و «دست از مبارزه بر نمیداریم تا حكومت دموكراسی به معنای واقعی آن جایگزین دیكتاتورها شود» و «با قیام ملت شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسی برقرار خواهد شد».
در جمعبندی سخنان فوق، یك نكته آشكار میشود و آن تضاد دموكراسی با نظام سیاسی مستبد است. استبداد و دیكتاتوری از جمله صفات محوری حكومت پهلوی است و بر همین اساس حضرت امام خمینی (ره) تحقق دموكراسی در ایران را منطو به زوال نظام شاهنشاهی دانستهاند.
این ادعا هنگامی به واقعیت نزدیكتر میشود كه بدانیم حضرت امام (ره) ، تحقق دموكراسی را در زمان حكومت پهلوی امری محال توصیف كردهاند.
2ـ تأمین و حفظ آزادی: دیگر شاخصه دموكراسی مطلوب امام خمینی (ره) تأمین آزادی انشانها و حفاظت از آن در مقابل موانع تحقق آزادی است . ایشان با اشاره به این مطلب كه «هیچ كس مثل اسلام، آزادی طلب نیست». مشخصا به دو نوع از آزادی موجود در دموكراسی مطلوب خود اشاره كردهاند. نخستین آزادی مد نظر ایشان را میتوان، آزادی در مشاركت سیاسی دانست.
حضرت امام (ره) آزادی مردم در انتخاب را از جمله مبانی دموكراسی دانستهاند و به عنوان نمونه از آزادی مردم در گزینش نمایندگان مجلس یاد كردهاند.
آزادی بیان و عقیده دومین نوع آزادی است كه حضرت امام (ره) دموكراسی مطلوب خویش را بانی و حافظ آن معرفی كردهاند: «در اسلام، دموكراسی مندرج است و مردم در بیان عقاید آزادند» نكته قابل توجه آن است كه حضرت امام (ره) ، محدوده آزادی مورد نظرشان را انحراف انسانها از مسیر صحیح و همكاری با دشمنان نظام میدانند؛ به این معنی كه در دموكراسی مطلوب ایشان ، آزادی بیان و عقیده تا آنجا به رسمیت شناخته شده و حفاظت میشود كه منجر به انحراف اذهان و سوءاستفاده دشمنان نظام شود.
3ـ پیوند با استقلال: از بیانات حضرت امام (ره) چنین استفاده میشود كه دموكراسی مطلوب اشان، ملازم با مفهوم استقلال بوده و در كنار آن معنی مییابد «نظام حكومتی ایران، جمهوری اسلامی است كه حافظ استقلال و دموكراسی خواهد بود». همچنین «برنامه سیاسی ما آزادی، دموكراسی حقیقی و استقلال است».
دقت در عبارات فوق نشان میدهد كه امام خمینی (ره) به شكلی از دموكراسی اعتقاد داشتند كه ضامن و حافظ استقلال جامعه باشد و از این رو اشكالی از دموكراسی كه منجر به زوال یا ضعف استقلال جامعه باشد را مردود میشمارند.
4ـ عدالت خواه: عدالت خواهی، نفس تبعیض و اهمیت قائل شدن برای ضعفا از دیگر مشخصات دموكراسی مطلوب حضرت امام (ره) است كه به روشنی در عبارات زیر نمایان است: «آن دموكراسی كه در اسلام است در جاهای دیگر نیست. هیچ دموكراسی مانند دموكراسی موجود در اسلام به ضعفا اهمیت نداده است». همچنین «حكومت اسلامی یعنی یك حكومت مبتنی بر عدل و دموكراسی» و یا «نظام صدر اسلام، دموكراسی بوده، این گونه كه میان حاكم جامعه و رعیت هیچ تبعیضی در برخورداری از امكانات وجود نداشته است». در دیدگاه حضرت امام (ره) آن قرائت از دموكراسی، مطلوب است كه طرفدار سرمایهدارهای بزرگ نباشد.
5ـ نشأت گرفته از اسلام: از جمله مشخصات محوری دموكراسی مطلوب امام خمینی (ره)، ارتباط و پیوستگی دموكراسی با اسلام است. در واقع تنها در لوای اسلام است كه دموكراسی صحیح پیاده میشود. حضرت امام (ره) ضمن منحصر ساختن دموكراسی صحیح به دموكراسی موجود در اسلام و بینظیر خواندن چنین نگرشی به دموكراسی میفرمایند: «ما به دنیا خواهیم فهماند كه معنی دموكراسی چیست».
ایشان نظام حكومتی صدر اسلام (حكومت نبوی و علوی ) را الگوی دموكراسی مطلوب معرفی كرده و فرمودهاند: «حكومت صدر اسلام، یك رژیم دموكراسی بوده، به گونهای كه دموكراسیهای امروزی نمیتوانند مانند آن شوند».
همچنین در بیانی دیگر در این خصوص میفرمایند: «ما میخواهیم اسلام و حكومت اسلام را به نحوی كه شبیه صدر اسلام باشد اجرا كنیم تا غرب معنی درست دموكراسی را به آن حدی كه هست بفهمد تا تفاوت میان دموكراسی موجود در اسلام و دموكراسی اصطلاحی مورد ادعای دولتها آشكار شود».
حضرت امام (ره) دموكراسی مطلوب را متكی بر قواعد و قوانین اسلامی معرفی كرده و به همین دلیل این نوع از دموكراسی را كاملتر از دموكراسی غربی میدانند. در نظر ایشان رژیم پیشنهادی ما كه نظیر آن در غرب یافت نشده و نخواهد شد ممكن است شباهتهایی با دموكراسی غربی داشته باشد، اما آن دموكراسی كه ما میخواهیم ایجاد كنیم در غرب وجود ندارد و بر اساس موازین و قوانین اسلامی اداره میشود.
حضرت امام (ره) ضمن اشاره به بنای دموكراسی مطلوب فرمودهاند: «ما بعدها اگر توفیق پیدا كنیم به شرق و غرب اثبات میكنیم كه دموكراسی مورد نظر ما، دموكراسی است نه آن چیزی كه در شرق و غرب به عنوان دموكراسی ارائه میشود».
امام خمینی (ره) ضمن توجه به برداشتهای گوناگون از اسلام، بیان میكنند كه : «قوانین اساسی اسلام انعطاف ندارد؛ اما بسیاری از قوانین اسلام با نظرهای خاصی انعطاف دارد و میتواند همه انحاء دموكراسی را تضمین كند».
امام (ره) در پاسخ به نامه چهار تن از نمایندگان از رشد سیاسی و دینی مطلوب مردم و خودآگاهی آنها به عنوان عامل صحت انتخاب ایشان یاد نموده و بر ضرورت آزاد گذاشتن ملت و عدم تحمیل كاندیداها به مردم یاد میكنند و میفرمایند:
«در چنین اوضاعی، هیچ فرد و گروهی و هیچ نهاد و سازمان و حزب و دفتر و تجمعی نمیتواند در حوزه انتخابات غیر حوزه خود دخالت نماید ... در شرایط كنونی اینجانب به هیچ كس و به هیچ وجه اجازه نمیدهم تا از سهم مبارك امام (ع) و از اموال دولت یا اموال دفاتر و سازمانها و مجامع و اموال عمومی خرج انتخابات كند».
امام خمینی (ره) در برخوردهای عملی خود نیز امكان انتخاب آزاد را برای مردم ملحوظ میشمردند و سعی در تحمیل عقیده خویش نسبت به فكر یا افرادی خاص نداشتند.
از سوی دیگر حضرت امام خمینی (ره) معتقد بودند كه در غرب خبری از دموكراسی نیست؛ هر چند كه زیاد از آن دم میزنند و «این حكومتها لفظا دموكراسی است، محتوا ندارد و دموكراسیهای فعلی، مستبد است» در نظر ایشان «دموكراسی ، نوع غربیاش، فاسد است، نوع شرقیاش هم فاسد است» هر چند كه «درباره دموكراسی هیاهو است، تبلیغات است ، همین معنی دموكراسی را كه اسم میبرند، در آمریكا و انگلستان هم هست، در این كشورها مسائل دیكتاتوری هم هست». از جمله اشكالاتی كه ایشان نسبت به دموكراسیهای رایج بیان میكنند، عبارت است از: تبعیض میان طبقه حاكم و مردم در برخورداری از امكانات ، طرفداری از سرمایه دارهای بزرگ و اهمیت ندادن به ضعفا.
امام خمینی (ره) در فاصله زمانی میان سالهای 1341 و 1368 در مناسبتهای مختلف و به تدریج، گوشهای از ویژگیهای نظام حكومتی را بیان ركدهاند كه با جمعبندی این ویژگیها میـوان به توصیر نسبتا كاملی از حكومت مطلوب ایشان دست یافت؛ حكومتی كه بر اساس دموكراسی بنا شده به نوبه خود ، ظرف بسط و ظهور چنین قرائتی از دموكراسی نیز به شمار میآید.
دموكراسی مطولب حضرت امام (ره) ، بنا كننده حكومتی است كه به خاطر خدا به كسب رضایت مردم بپردازد و رضایت خداوند را از طریق كسب رضایت مردم (مؤمن) جلب كند، مقبول مردم باشد و مردم از جان و دل موافق آن باشند، معترف به خطاهای خود بوده و از تصمیمهای نادرست خود عدول كند، در مقابل قانون تسلیم بوده و در محدوده آن عمل كند، به آراء و افكار عمومی احترام گذاشته و در برابر خواستههای شرعی و قانونی مردم تسلیم باشد، همچنین متكی به اراده ملت بوده و بیشترین توجه را به قشر ضعیف جامعه اختصاص دهد و در برابر مردم متواضع و فروتن باشد، به مشاركت مردم در مسائل كشور معتقد باشد و مردم به سهولت، امكان ارتباط با مسئولان آن حكومت را داشته باشند.
با جمعبندی مواردی كه فهرستوار به آنها اشاره شد؛ میتوان ساختار و شمای كلی حكومت مبتنی بر دموكراسی مطلوب حضرت امام (ره) را تصویر كرد.
در این راستا، اندیشه امام (ره) سرشار از حس خودباوری جوامع اسلامی و اعتقاد و اتكال به جامعیت و كمال حكومت اسلامی است و حتی انضمام واژه دموكراتیك را به نام نظام اسلامی، مایه وهن میدانند. دموكراسی غربی به نظر امام (ره) در بهترین شكل و كارآمدترین صورت، فقط تأمین كننده مصالح مادی مردم است. در حالیكه حكومت اسلامی علاوه بر این، وظیفه اصلی خود را انسان سازی، بازسازی و ارتقای امور معنوی مردم به شمار میاورد و خدامداری را جایگزین فردگرایی و انسان محوری میكند. همچنین اصل نسبیت اخلاقی و ارزشی و آزادیهای منفی گونه دموكراسی در اندیشه امام (ره) و حكومت اسلامی جایی نداشته و مردود است.
از سوی دیگر ، نقد شدید این نوع اندیشه سیاسی و نوع نظام اداره جامعه ( دموكراسی ) به این معنا نیست كه امام (ره) به حا كمیت ملت و مردم اعتقادی ندشاتند. بلكه عكس این قضیه صادق است و وی بیش از هر فقیه و عالم دینی در طول تاریخ به مردم و جایگاه عالی و نقش محوری آنها در حكومت عنایت داشتهاند. از این دیدگاه، اطلاق ولایت فقیه و تولی وی به هیچ وجه به منزله ناچیز شمردن نقش عمده مردم در نظام اسلامی نیست و اساسا اگر چه امام (ره) ، نظریه ولایت انتصابی را قبول داشته و ولایت را نصب الهی میدانستند؛ ولی طبق نظریه احتیاطی عمل نموده و با تفویض نقش بیشتر به مردم، تحقق و اعمال ولایت امر خویش را عملا موكول به پذیرش مردم میكردند. البته بعد الهی ( اسلامی ) تفكر امام (ره) بر بعد مردمی آن احاطه داشته و جنبه مردمی مقید و محصور در آن است. بدین ترتیب جمهوریت و اسلامیت تبدیل به دو بال تفكیك ناپذیر حكومت اسلامی میشود.
البته برداشت برخی اینگونه بوده كه امام (ره) چندان قائل به آزادی و حق قطعی مردم در تعیین سرنوشتشان نبوده و چون صد در صد از تعلق خاطر آنها به اسلام مطمئن بوده حق رأی بر ایشان قائل شده و در واقع مردم را شرعا مكلف به این امر میدانستهاند. این مدعا صورت دیگری از توهم تنافی دین و آزادی و یا مغایرت آزادی با انجام تكلیف شرعی است. در پاسخ باید گفت كه این تلقی علمای اسلامی در اندیشه امام (ره) هم مستور است كه انسان اگرچه تكوینا در نظام آفرینش آزاد و مجبور به انتخاب راه و عقیدهای نیست؛ اما تشریعا آزاد و رها نبوده و مكلف به انتخاب راه حق است. بنابراین آزادی تكوینی در كنار وظیفه شرعی قابل تفسیر است.
از سوی دیگر تكلیف شرعی غیر از الزام قانون است كه موجب پیگرد قانونی باشد. همچنان كه عقل انسان، وی را ملزم به رعایت اموری میسازد و با این حال انسان خود را اسیر عقل قلمداد نمیكند و خود را آزاد میداند. الزامات شرعی هم به معنای وجود پیگردهای قانونی یا منع تكوینی و خارجی نیستند. این موضوع كه متشرعان و افراد با ایمان، خود را مقید به شرع میدانند و لذا خیلی از كارهایی كه شرعا حرام است نیز مرتكب نشده و نمیشوند؛ هرگز به معنای عدم آزادی آنان نیست.
امام خمینی (ره) گرچه خود در بعضی مواقع، تكلیف شرعی را در امور حكومتی مورد تمسك قرار میدادند؛ اما در رفع شبه وجود تعارض بین آزادی مردم و تكلیف شرعی چنین میفرمودند:
«احدی در سرتاسر ایران الزام نكرده است كسی را كه رای به این بده یا به او بده. الزام به رأی دادن هم نكرده است لكن شرع گفته است. ما اگر میگوییم، تكلیف شرعی میگوییم و الا نه این است كه ما الزامشان كنیم. اینها مكلفند شرعا به این كه حفظ بكنند جمهوری اسلامی را و حفط به این است كه در صحنه باشند و حفظ به این است كه حفظ بكنند جمهوری اسلامی را و حفظ به این است كه اختلافات نداشته باشند. خدای تبارك و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است كه ما به ملتمان یك چیزی را تحمیل بكنیم. بلی ممكن است گاهی وقتها ما یك تقاضاهایی از آنها بكنیم؛ تقاضاهایی متواضعانه. تقاضاهایی كه خادم یك ملت از ملت میكند ....»
بدین ترتیب توهم وجود تنافی بین آزادی و تكلیف با دین و آزادی در اندیشه امام (ره) مطرود است و ایشان ارزش ذاتی برای آرای مردم قائل بوده است. امام خمینی (ره) به عنوان رهبری دینی و سیاسی نیز وظیفه هدایت مردم و گوشزد نمودن وظایف شرعی سیاسی آنهارا هم بر خود لازم میدانستهاند و این به معنای ناچیز شمردن نقش مردم و نفی آزادی و حق رأی آنها و تحمیل عقیده به ایشان نبودن و نیست. همچنانكه آزادی مورد قبول امام (ره) آزادی مقید به عدم اخلال به مبانی دینی و عدم اخلال به دولت و نهادهای مدنی و ثبات و امنیت كشور است. ایشان معتقد به اعطای آزادی به مخالفین و دگراندیشان، در چارچوب شرع و مشروط به فقدان سوءاستفاده و توطئهگری از جانب آنها بودند.
بر همین اساس، انسان مسلمان و مؤمن، قطعا عزیز است و محترم و انتخاب او نیز دارای عزت و حرمت است. از این روست كه حكومت به عنوان ابزاری لازم در جهت حركت انسان به سوی رشد و كمال باید برای انسان و انتخاب او ارزش قائل شود و همین نكته است كه زیربنای دموكراسی مطلوب حضرت امام خمینی (ره) را تشكیل میدهد.
برپایه چنین نگرشی به انسان است كه دیدگاه سیاسی حضرت امام (ره) شكل میگیرد و حكومت دموكراسی مطلوب تصویر میشود. از منظر امام خمینی (ره) ، دموكراسی مطلوب، حالتی است كه تضمین كننده كرامت انسان و قدرت انتخاب اوست؛ كرامت و اختیاری كه هدیه خداوند و شریعت مقدس به انسان (خصوصا انسان مسلمان و مؤمن) است.
لازمه تحقق چنین نگرشی به دموكراسی، خواست عامه و اكثریت جامعه است و اگر بخش عمدهای از یك تجمع مدنی اراده كند كه زندگی جمعی خود را بر پایه چنین نگرشی از دموكراسی استوار سازد، راه برای تحقق دموكراسی مطلوب حضرت امام فراهم میآید و طبیعی است كه حد و مرز دموكراسی ، در جامعه اسلامی همانا خطوط قرمز معین شده از خداوند است و دموكراسی، ابزاری است برای نیل انسان به كمال و سعادت معرفی شده از سوی دین.
بنا به فرموده حضرت امام (ره) ، دموكراسی بر گرفته از دین در برخی نقاط، شباهتهایی به دموكراسی رایج در جهان معاصر دارد، اما تفاوت اساسی میان این دو نگرش به دموكراسی، ناشی از این حقیقت است كه دموكراسی رایج در جهان كنونی، مردم محور است؛ اما دموكراسی مطلوب و بر گفته از دین، مردمدار و در خدمت انسان است و خدمت سعادت و تكامل اوست.
دموكراسی مطلوب حضرت امام (ره) با هر آنچه به ضعف و ذلت انسان بیانجامد و قدرت اختیار و انتخاب خدادادی او را سلب كند مقابله میكند؛ خواه به شكل سرمایه دارای و سرمایه محوری باشد و خواه به شكل تبعیض و بیعدالتی. بر این اساس است كه دموكراسی مطلوب امام (ره) علاوه بر نگرش عام به همه شهروندان، نگاهی خاص به مستضعفان دارد و تجلی مردمداری را در حمایت از طبقات ضعیف جامعه جستجو میكند. نقد دموكراسی رایج در مغرب زمین نیز بر اساس نگرش فوق صورت گرفته است. حضرت امام (ره) با تكیه بر چنین نگرشی،دموكراسی غربی را خالی از محتوا و دربردارنده صورتهایی از دیكتاتوری میدانند، صورتهایی كه به انقیاد و سلب آزادیهای خدادادی انسان و اسارت او در بند هیاهو و تبلیغات انجامیده است.
منبع: نشریه دانشگاه تمدن ساز
/خ
مقدمه
امروزه از مهمترین مسائل مبتلا به نظامهای سیاسی مسأله دموكراسی است. دموكراسی به عنوان جزو لاینفك غالب نظامهای موجود در آمده است. از این نظر غالب متفكرانی كه در مباحث سیاسی وارد میشوند. نقطه نظرات خود را در رابطه به مفهوم و حتی فرآیند دموكراسی بیان میدارند. در این راستا امام خمینی (ره) نیز به عنوان فیلسوف سیاسی اسلامی در رابطه با این گونه مسائل نظیر وحدت، آزادی و دموكراسی نظارت قابل توجهی دارد كه نقد آنها در مجامع آكادمیك لازم است. از آنجا كه دموكراسی به عنوان یكی از ملزومات نظامهای سیاسی معاصر نقش قابل ملاحظهای در شكلدهی به عقاید و حتی فرآیندهای سیاسی دارد، بررسی آن اهمیت هر چه بیشتری مییابد. در حال حاضر دموكراسی در معنای غربی، از جمله مفاهیم مقدس و تعرض ناپذیر به شمار میآید. اما حضرت امام (ره) از جمله اشخاصی است كه در حیات فكری و عملی خود، این نوع نظام سیاسی را به بوته نقد كشیده و بدیل اسلامی آن را معرفی نمودهاند. بدین ترتیب میتوان اذعان داشت كه یكی از موضوعاتی كه در اندیشه امام قابل بررسی است مبحث قابل مناقشه دموكراسی است.
دموكراسی مطلوب
مفهوم دموكراسی در بیانات امام (ره) به دو شكل به كار گرفته شده است: نخست، دموكراسی مطلوب و مثبت و دیگر دموكراسی نامطلوب و به تعبیر امام (ره) غیر حقیقی و جعلی كه در مغرب زمین بنا نهاده شده و طبق نظر ایشان اساسا دموكراسی نیست.
در این میان، نكته مهم آن است كه حضرت امام (ره) ، طرح خود از دموكراسی مطلوب را بر تعریف و قرائت ویژهای از مفهوم دموكراسی بنا گذاشتهاند. امام خمینی (ره) برای دموكراسی مطلوب خود ویژگیها و مشخصاتی بیان كردهاند كه طرح آن میتواند به شكل گرفتن تصویر نسبتا واضحی از دموكراسی مطلوب ایشان بیانجامد. ویژگیهای دموكراسی مطلوب حضرت امام (ره) عبارتند از:
1ـ نافی استبداد و دیكتاتوری: دموكراسی مطرح شده در آرای حضرت امام (ره)، نقطه مقابل استبداد و دیكتاتوری است. ایشان در این باره میفرمایند: «اصول دموكراسی در تضاد با رژیم شاه قرار دارد» و «دست از مبارزه بر نمیداریم تا حكومت دموكراسی به معنای واقعی آن جایگزین دیكتاتورها شود» و «با قیام ملت شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسی برقرار خواهد شد».
در جمعبندی سخنان فوق، یك نكته آشكار میشود و آن تضاد دموكراسی با نظام سیاسی مستبد است. استبداد و دیكتاتوری از جمله صفات محوری حكومت پهلوی است و بر همین اساس حضرت امام خمینی (ره) تحقق دموكراسی در ایران را منطو به زوال نظام شاهنشاهی دانستهاند.
این ادعا هنگامی به واقعیت نزدیكتر میشود كه بدانیم حضرت امام (ره) ، تحقق دموكراسی را در زمان حكومت پهلوی امری محال توصیف كردهاند.
2ـ تأمین و حفظ آزادی: دیگر شاخصه دموكراسی مطلوب امام خمینی (ره) تأمین آزادی انشانها و حفاظت از آن در مقابل موانع تحقق آزادی است . ایشان با اشاره به این مطلب كه «هیچ كس مثل اسلام، آزادی طلب نیست». مشخصا به دو نوع از آزادی موجود در دموكراسی مطلوب خود اشاره كردهاند. نخستین آزادی مد نظر ایشان را میتوان، آزادی در مشاركت سیاسی دانست.
حضرت امام (ره) آزادی مردم در انتخاب را از جمله مبانی دموكراسی دانستهاند و به عنوان نمونه از آزادی مردم در گزینش نمایندگان مجلس یاد كردهاند.
آزادی بیان و عقیده دومین نوع آزادی است كه حضرت امام (ره) دموكراسی مطلوب خویش را بانی و حافظ آن معرفی كردهاند: «در اسلام، دموكراسی مندرج است و مردم در بیان عقاید آزادند» نكته قابل توجه آن است كه حضرت امام (ره) ، محدوده آزادی مورد نظرشان را انحراف انسانها از مسیر صحیح و همكاری با دشمنان نظام میدانند؛ به این معنی كه در دموكراسی مطلوب ایشان ، آزادی بیان و عقیده تا آنجا به رسمیت شناخته شده و حفاظت میشود كه منجر به انحراف اذهان و سوءاستفاده دشمنان نظام شود.
3ـ پیوند با استقلال: از بیانات حضرت امام (ره) چنین استفاده میشود كه دموكراسی مطلوب اشان، ملازم با مفهوم استقلال بوده و در كنار آن معنی مییابد «نظام حكومتی ایران، جمهوری اسلامی است كه حافظ استقلال و دموكراسی خواهد بود». همچنین «برنامه سیاسی ما آزادی، دموكراسی حقیقی و استقلال است».
دقت در عبارات فوق نشان میدهد كه امام خمینی (ره) به شكلی از دموكراسی اعتقاد داشتند كه ضامن و حافظ استقلال جامعه باشد و از این رو اشكالی از دموكراسی كه منجر به زوال یا ضعف استقلال جامعه باشد را مردود میشمارند.
4ـ عدالت خواه: عدالت خواهی، نفس تبعیض و اهمیت قائل شدن برای ضعفا از دیگر مشخصات دموكراسی مطلوب حضرت امام (ره) است كه به روشنی در عبارات زیر نمایان است: «آن دموكراسی كه در اسلام است در جاهای دیگر نیست. هیچ دموكراسی مانند دموكراسی موجود در اسلام به ضعفا اهمیت نداده است». همچنین «حكومت اسلامی یعنی یك حكومت مبتنی بر عدل و دموكراسی» و یا «نظام صدر اسلام، دموكراسی بوده، این گونه كه میان حاكم جامعه و رعیت هیچ تبعیضی در برخورداری از امكانات وجود نداشته است». در دیدگاه حضرت امام (ره) آن قرائت از دموكراسی، مطلوب است كه طرفدار سرمایهدارهای بزرگ نباشد.
5ـ نشأت گرفته از اسلام: از جمله مشخصات محوری دموكراسی مطلوب امام خمینی (ره)، ارتباط و پیوستگی دموكراسی با اسلام است. در واقع تنها در لوای اسلام است كه دموكراسی صحیح پیاده میشود. حضرت امام (ره) ضمن منحصر ساختن دموكراسی صحیح به دموكراسی موجود در اسلام و بینظیر خواندن چنین نگرشی به دموكراسی میفرمایند: «ما به دنیا خواهیم فهماند كه معنی دموكراسی چیست».
ایشان نظام حكومتی صدر اسلام (حكومت نبوی و علوی ) را الگوی دموكراسی مطلوب معرفی كرده و فرمودهاند: «حكومت صدر اسلام، یك رژیم دموكراسی بوده، به گونهای كه دموكراسیهای امروزی نمیتوانند مانند آن شوند».
همچنین در بیانی دیگر در این خصوص میفرمایند: «ما میخواهیم اسلام و حكومت اسلام را به نحوی كه شبیه صدر اسلام باشد اجرا كنیم تا غرب معنی درست دموكراسی را به آن حدی كه هست بفهمد تا تفاوت میان دموكراسی موجود در اسلام و دموكراسی اصطلاحی مورد ادعای دولتها آشكار شود».
حضرت امام (ره) دموكراسی مطلوب را متكی بر قواعد و قوانین اسلامی معرفی كرده و به همین دلیل این نوع از دموكراسی را كاملتر از دموكراسی غربی میدانند. در نظر ایشان رژیم پیشنهادی ما كه نظیر آن در غرب یافت نشده و نخواهد شد ممكن است شباهتهایی با دموكراسی غربی داشته باشد، اما آن دموكراسی كه ما میخواهیم ایجاد كنیم در غرب وجود ندارد و بر اساس موازین و قوانین اسلامی اداره میشود.
حضرت امام (ره) ضمن اشاره به بنای دموكراسی مطلوب فرمودهاند: «ما بعدها اگر توفیق پیدا كنیم به شرق و غرب اثبات میكنیم كه دموكراسی مورد نظر ما، دموكراسی است نه آن چیزی كه در شرق و غرب به عنوان دموكراسی ارائه میشود».
امام خمینی (ره) ضمن توجه به برداشتهای گوناگون از اسلام، بیان میكنند كه : «قوانین اساسی اسلام انعطاف ندارد؛ اما بسیاری از قوانین اسلام با نظرهای خاصی انعطاف دارد و میتواند همه انحاء دموكراسی را تضمین كند».
در برابر آفتهای دموكراسی
امام (ره) در پاسخ به نامه چهار تن از نمایندگان از رشد سیاسی و دینی مطلوب مردم و خودآگاهی آنها به عنوان عامل صحت انتخاب ایشان یاد نموده و بر ضرورت آزاد گذاشتن ملت و عدم تحمیل كاندیداها به مردم یاد میكنند و میفرمایند:
«در چنین اوضاعی، هیچ فرد و گروهی و هیچ نهاد و سازمان و حزب و دفتر و تجمعی نمیتواند در حوزه انتخابات غیر حوزه خود دخالت نماید ... در شرایط كنونی اینجانب به هیچ كس و به هیچ وجه اجازه نمیدهم تا از سهم مبارك امام (ع) و از اموال دولت یا اموال دفاتر و سازمانها و مجامع و اموال عمومی خرج انتخابات كند».
امام خمینی (ره) در برخوردهای عملی خود نیز امكان انتخاب آزاد را برای مردم ملحوظ میشمردند و سعی در تحمیل عقیده خویش نسبت به فكر یا افرادی خاص نداشتند.
از سوی دیگر حضرت امام خمینی (ره) معتقد بودند كه در غرب خبری از دموكراسی نیست؛ هر چند كه زیاد از آن دم میزنند و «این حكومتها لفظا دموكراسی است، محتوا ندارد و دموكراسیهای فعلی، مستبد است» در نظر ایشان «دموكراسی ، نوع غربیاش، فاسد است، نوع شرقیاش هم فاسد است» هر چند كه «درباره دموكراسی هیاهو است، تبلیغات است ، همین معنی دموكراسی را كه اسم میبرند، در آمریكا و انگلستان هم هست، در این كشورها مسائل دیكتاتوری هم هست». از جمله اشكالاتی كه ایشان نسبت به دموكراسیهای رایج بیان میكنند، عبارت است از: تبعیض میان طبقه حاكم و مردم در برخورداری از امكانات ، طرفداری از سرمایه دارهای بزرگ و اهمیت ندادن به ضعفا.
نظام اسلامی مبتنی بر دموكراسی
امام خمینی (ره) در فاصله زمانی میان سالهای 1341 و 1368 در مناسبتهای مختلف و به تدریج، گوشهای از ویژگیهای نظام حكومتی را بیان ركدهاند كه با جمعبندی این ویژگیها میـوان به توصیر نسبتا كاملی از حكومت مطلوب ایشان دست یافت؛ حكومتی كه بر اساس دموكراسی بنا شده به نوبه خود ، ظرف بسط و ظهور چنین قرائتی از دموكراسی نیز به شمار میآید.
دموكراسی مطولب حضرت امام (ره) ، بنا كننده حكومتی است كه به خاطر خدا به كسب رضایت مردم بپردازد و رضایت خداوند را از طریق كسب رضایت مردم (مؤمن) جلب كند، مقبول مردم باشد و مردم از جان و دل موافق آن باشند، معترف به خطاهای خود بوده و از تصمیمهای نادرست خود عدول كند، در مقابل قانون تسلیم بوده و در محدوده آن عمل كند، به آراء و افكار عمومی احترام گذاشته و در برابر خواستههای شرعی و قانونی مردم تسلیم باشد، همچنین متكی به اراده ملت بوده و بیشترین توجه را به قشر ضعیف جامعه اختصاص دهد و در برابر مردم متواضع و فروتن باشد، به مشاركت مردم در مسائل كشور معتقد باشد و مردم به سهولت، امكان ارتباط با مسئولان آن حكومت را داشته باشند.
با جمعبندی مواردی كه فهرستوار به آنها اشاره شد؛ میتوان ساختار و شمای كلی حكومت مبتنی بر دموكراسی مطلوب حضرت امام (ره) را تصویر كرد.
دموكراسی اصیل
در این راستا، اندیشه امام (ره) سرشار از حس خودباوری جوامع اسلامی و اعتقاد و اتكال به جامعیت و كمال حكومت اسلامی است و حتی انضمام واژه دموكراتیك را به نام نظام اسلامی، مایه وهن میدانند. دموكراسی غربی به نظر امام (ره) در بهترین شكل و كارآمدترین صورت، فقط تأمین كننده مصالح مادی مردم است. در حالیكه حكومت اسلامی علاوه بر این، وظیفه اصلی خود را انسان سازی، بازسازی و ارتقای امور معنوی مردم به شمار میاورد و خدامداری را جایگزین فردگرایی و انسان محوری میكند. همچنین اصل نسبیت اخلاقی و ارزشی و آزادیهای منفی گونه دموكراسی در اندیشه امام (ره) و حكومت اسلامی جایی نداشته و مردود است.
از سوی دیگر ، نقد شدید این نوع اندیشه سیاسی و نوع نظام اداره جامعه ( دموكراسی ) به این معنا نیست كه امام (ره) به حا كمیت ملت و مردم اعتقادی ندشاتند. بلكه عكس این قضیه صادق است و وی بیش از هر فقیه و عالم دینی در طول تاریخ به مردم و جایگاه عالی و نقش محوری آنها در حكومت عنایت داشتهاند. از این دیدگاه، اطلاق ولایت فقیه و تولی وی به هیچ وجه به منزله ناچیز شمردن نقش عمده مردم در نظام اسلامی نیست و اساسا اگر چه امام (ره) ، نظریه ولایت انتصابی را قبول داشته و ولایت را نصب الهی میدانستند؛ ولی طبق نظریه احتیاطی عمل نموده و با تفویض نقش بیشتر به مردم، تحقق و اعمال ولایت امر خویش را عملا موكول به پذیرش مردم میكردند. البته بعد الهی ( اسلامی ) تفكر امام (ره) بر بعد مردمی آن احاطه داشته و جنبه مردمی مقید و محصور در آن است. بدین ترتیب جمهوریت و اسلامیت تبدیل به دو بال تفكیك ناپذیر حكومت اسلامی میشود.
البته برداشت برخی اینگونه بوده كه امام (ره) چندان قائل به آزادی و حق قطعی مردم در تعیین سرنوشتشان نبوده و چون صد در صد از تعلق خاطر آنها به اسلام مطمئن بوده حق رأی بر ایشان قائل شده و در واقع مردم را شرعا مكلف به این امر میدانستهاند. این مدعا صورت دیگری از توهم تنافی دین و آزادی و یا مغایرت آزادی با انجام تكلیف شرعی است. در پاسخ باید گفت كه این تلقی علمای اسلامی در اندیشه امام (ره) هم مستور است كه انسان اگرچه تكوینا در نظام آفرینش آزاد و مجبور به انتخاب راه و عقیدهای نیست؛ اما تشریعا آزاد و رها نبوده و مكلف به انتخاب راه حق است. بنابراین آزادی تكوینی در كنار وظیفه شرعی قابل تفسیر است.
از سوی دیگر تكلیف شرعی غیر از الزام قانون است كه موجب پیگرد قانونی باشد. همچنان كه عقل انسان، وی را ملزم به رعایت اموری میسازد و با این حال انسان خود را اسیر عقل قلمداد نمیكند و خود را آزاد میداند. الزامات شرعی هم به معنای وجود پیگردهای قانونی یا منع تكوینی و خارجی نیستند. این موضوع كه متشرعان و افراد با ایمان، خود را مقید به شرع میدانند و لذا خیلی از كارهایی كه شرعا حرام است نیز مرتكب نشده و نمیشوند؛ هرگز به معنای عدم آزادی آنان نیست.
امام خمینی (ره) گرچه خود در بعضی مواقع، تكلیف شرعی را در امور حكومتی مورد تمسك قرار میدادند؛ اما در رفع شبه وجود تعارض بین آزادی مردم و تكلیف شرعی چنین میفرمودند:
«احدی در سرتاسر ایران الزام نكرده است كسی را كه رای به این بده یا به او بده. الزام به رأی دادن هم نكرده است لكن شرع گفته است. ما اگر میگوییم، تكلیف شرعی میگوییم و الا نه این است كه ما الزامشان كنیم. اینها مكلفند شرعا به این كه حفظ بكنند جمهوری اسلامی را و حفط به این است كه در صحنه باشند و حفظ به این است كه حفظ بكنند جمهوری اسلامی را و حفظ به این است كه اختلافات نداشته باشند. خدای تبارك و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است كه ما به ملتمان یك چیزی را تحمیل بكنیم. بلی ممكن است گاهی وقتها ما یك تقاضاهایی از آنها بكنیم؛ تقاضاهایی متواضعانه. تقاضاهایی كه خادم یك ملت از ملت میكند ....»
بدین ترتیب توهم وجود تنافی بین آزادی و تكلیف با دین و آزادی در اندیشه امام (ره) مطرود است و ایشان ارزش ذاتی برای آرای مردم قائل بوده است. امام خمینی (ره) به عنوان رهبری دینی و سیاسی نیز وظیفه هدایت مردم و گوشزد نمودن وظایف شرعی سیاسی آنهارا هم بر خود لازم میدانستهاند و این به معنای ناچیز شمردن نقش مردم و نفی آزادی و حق رأی آنها و تحمیل عقیده به ایشان نبودن و نیست. همچنانكه آزادی مورد قبول امام (ره) آزادی مقید به عدم اخلال به مبانی دینی و عدم اخلال به دولت و نهادهای مدنی و ثبات و امنیت كشور است. ایشان معتقد به اعطای آزادی به مخالفین و دگراندیشان، در چارچوب شرع و مشروط به فقدان سوءاستفاده و توطئهگری از جانب آنها بودند.
دموكراسی در ترازوی دین
بر همین اساس، انسان مسلمان و مؤمن، قطعا عزیز است و محترم و انتخاب او نیز دارای عزت و حرمت است. از این روست كه حكومت به عنوان ابزاری لازم در جهت حركت انسان به سوی رشد و كمال باید برای انسان و انتخاب او ارزش قائل شود و همین نكته است كه زیربنای دموكراسی مطلوب حضرت امام خمینی (ره) را تشكیل میدهد.
برپایه چنین نگرشی به انسان است كه دیدگاه سیاسی حضرت امام (ره) شكل میگیرد و حكومت دموكراسی مطلوب تصویر میشود. از منظر امام خمینی (ره) ، دموكراسی مطلوب، حالتی است كه تضمین كننده كرامت انسان و قدرت انتخاب اوست؛ كرامت و اختیاری كه هدیه خداوند و شریعت مقدس به انسان (خصوصا انسان مسلمان و مؤمن) است.
لازمه تحقق چنین نگرشی به دموكراسی، خواست عامه و اكثریت جامعه است و اگر بخش عمدهای از یك تجمع مدنی اراده كند كه زندگی جمعی خود را بر پایه چنین نگرشی از دموكراسی استوار سازد، راه برای تحقق دموكراسی مطلوب حضرت امام فراهم میآید و طبیعی است كه حد و مرز دموكراسی ، در جامعه اسلامی همانا خطوط قرمز معین شده از خداوند است و دموكراسی، ابزاری است برای نیل انسان به كمال و سعادت معرفی شده از سوی دین.
بنا به فرموده حضرت امام (ره) ، دموكراسی بر گرفته از دین در برخی نقاط، شباهتهایی به دموكراسی رایج در جهان معاصر دارد، اما تفاوت اساسی میان این دو نگرش به دموكراسی، ناشی از این حقیقت است كه دموكراسی رایج در جهان كنونی، مردم محور است؛ اما دموكراسی مطلوب و بر گفته از دین، مردمدار و در خدمت انسان است و خدمت سعادت و تكامل اوست.
دموكراسی مطلوب حضرت امام (ره) با هر آنچه به ضعف و ذلت انسان بیانجامد و قدرت اختیار و انتخاب خدادادی او را سلب كند مقابله میكند؛ خواه به شكل سرمایه دارای و سرمایه محوری باشد و خواه به شكل تبعیض و بیعدالتی. بر این اساس است كه دموكراسی مطلوب امام (ره) علاوه بر نگرش عام به همه شهروندان، نگاهی خاص به مستضعفان دارد و تجلی مردمداری را در حمایت از طبقات ضعیف جامعه جستجو میكند. نقد دموكراسی رایج در مغرب زمین نیز بر اساس نگرش فوق صورت گرفته است. حضرت امام (ره) با تكیه بر چنین نگرشی،دموكراسی غربی را خالی از محتوا و دربردارنده صورتهایی از دیكتاتوری میدانند، صورتهایی كه به انقیاد و سلب آزادیهای خدادادی انسان و اسارت او در بند هیاهو و تبلیغات انجامیده است.
منبع: نشریه دانشگاه تمدن ساز
/خ