پيرامون جعفر عموي امام عصر عليه السلام

جعفر عموي امام زمان عليه السلام اگرچه منکرولادت حضرت مهدي عليه السلام شده است ولي از جهاتي نمي توان به انکار او توجه نمود: 1- با ادله ي متقن ولادت حضرت مهدي عليه السلام به اثبات رسيده است. 2- اتفاق امت بر آن است که جعفر معصوم نبوده است، بلکه از جمله مردم عادي بوده که در او احتمال گمراهي و يا سهو و اشتباه رواست. همان گونه که برخي از
يکشنبه، 10 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پيرامون جعفر عموي امام عصر عليه السلام
پيرامون جعفر عموي امام عصر عليه السلام
پيرامون جعفر عموي امام عصر عليه السلام





عدم اعتنا به انکار جعفر

جعفر عموي امام زمان عليه السلام اگرچه منکرولادت حضرت مهدي عليه السلام شده است ولي از جهاتي نمي توان به انکار او توجه نمود:
1- با ادله ي متقن ولادت حضرت مهدي عليه السلام به اثبات رسيده است.
2- اتفاق امت بر آن است که جعفر معصوم نبوده است، بلکه از جمله مردم عادي بوده که در او احتمال گمراهي و يا سهو و اشتباه رواست. همان گونه که برخي از فرزندان يعقوب به گمراهي کشيده شدند.
3- از برخي اخبار استفاده مي شود که جعفر به سبب انحرافي و گمراهي که داشت، ادعاي دروغين عدم ولادت فرزند براي امام عسکري عليه السلام نمود.
4- نهايت چيزي را که از روي احتياط مي توان گفت اينکه: از آنجا که او کشش و قابليت و تحمل خبر ولادت حضرت مهدي عليه السلام را نداشته، امام عسکري عليه السلام فرزندش را به او نشان نداده است. و لذا از آن بي اطلاع بوده است.

ادعاي دروغين

در توقيعي که از ناحيه ي مقدسه صادر شد حضرت اشاره به جعفر کرده، مي فرمايند: «... و قد ادعي هذا المبطل المفتري علي الله الکذب بما ادعاه، فلا أدري بأيه حاله هيي له رجاء أن يتم دعواه، أبفقه في دين الله؟ فوالله ما يعرف حلالا من حرام و لا يفرق بين خطاء و صواب....»؛(1) «... به طور حتم اين شخص مبطل و تهمت زننده ي به خدا است و در آنچه مي گويد ادعاي دروغ و کذب نموده است، نمي دانم که به کدامين حالت اميد دارد که ادعاي خود را تمام نمايد؟ آيا به فهم در دين خدا؟ به خدا سوگند که او حلال را از حرام نمي شناسد و اشتباه و صحيح را تشخيص نمي دهد... ».
از اين توقيع استفاده مي شود اول کسي که به جعفر لقب دروغگو داد خود حضرت بوده است و بعد از آن اين عنوان بر او شهرت يافت. برخي نيز وجه توصيف او را به دروغگو به جهت تمييز بين او و امام جعفر صادق عليه السلام مي دانند.

کارهاي ناشايست جعفر

جعفر فرزند امام هادي عليه السلام پس از رحلت برادرش امام عسکري عليه السلام به يک سري اقدامات روي آورد که در شأن او نبوده است. اينک به برخي از آن ها اشاره مي کنيم:
1- قصد نماز خواندن بر پيکر مطهر برادرش امام عسکري عليه السلام.(2)
2- ادعاي امامت و رهبري، زيرا او به وزير عباسي عبيدالله بن يحيي بن خاقان گفت: « مقام برادرم را به من بدهيد، من سالانه مبلغ بيست هزار دينار بابت آن به شما مي پردازم ».(3)
3- ادعاي ارث، زيرا در اقدامي ديگرکوشيد تا اموال امام عليه السلام را تصاحب نمايد و ادعا کرد که برادرش ابو محمد عليه السلام فرزندي ندارد، و تنها وارث، برادر اوست. حکومت نيز اجازه داد تا بر اموال برادر تسلط يابد.(4)
4- تحريک حکومت براي دستگيري امام مهدي عليه السلام.

تشبيه جعفر به براداران يوسف

امام زمان عليه السلام در ذيل توقيعي که به محمد عثمان عمري رحمه الله صادر شد فرمود: «... و أما سبيل عمي جعفر و ولده فسبيل اخوه يوسف عليه السلام....»؛(5) « اما راه عمويم جعفر و اولادش همانند راه برادران يوسف است....».
براي نکته تشبيه به وجوهي مي توان اشاره نمود:
1- حکم جعفر عموي امام زمان عليه السلام را همانند اولاد انبيا، بايد به آباء و اجدادشان واگذار نمود و درباره ي آن ها سخني نگفت.
2- همان گونه که برادران يوسف از عمل ناشايست خود توبه کردند، او نيز چنين نموده است. و لذا برخي او را به جعفر تواب لقب داده اند.
3- فرزندان يعقوب گرچه گناه مرتکب شدند، ولي خداوند متعال به جهت کرامت يعقوب از آنان عفو نمود. همچنين در مورد جعفر، زيرا او فرزند امام، برادر امام، و عموي امام بود.
4- ممکن است که تشبيه، ناظر به اثبات خطا و گناه براي جعفر باشد، همان گونه که اولاد يعقوب مرتکب گناه شدند، بدين معنا که هرگز نمي توان ادعا کرد اولاد انبيا و اوصيا همانند خود آن ها از گناه معصومند، بلکه همان گونه که فرزندان يعقوب مرتکب گناه شدند، فرزند امام نيز ممکن است مرتکب گناه شود. در حقيقت، هدف امام از تمثيل رفع استبعاد از اين جهت است.

انتقال امامت به دو برادر

احمد کاتب مي گويد: « قول به عدم جواز انتقال امامت به دو برادر بعد از حسن و حسين و وجوب استمرار آن در اعقاب، ضعيف است، و اجماعي بر آن در آن وقت نبوده است....».
در پاسخ او مي گوييم:
جمهور شيعه اماميه و مشهور بلکه متواتر نزد آنان قبل از ولادت امام مهدي عليه السلام، قول به عدم جواز انتقال امامت به دو برادر بعد از امام حسن و امام حسين عليهما السلام است.
اسماعيل بن علي نوبختي مي گويد: « از اخبار متواتر از امامان صادق علم پيدا نموديم که امامت بعد از حسن و حسين عليهما السلام تنها در اولاد امام خواهد بود نه در برادر يا اقوام ».(6)
اشعري قمي(7) و علي بن حسن نوبختي(8) نيز همين اعتقاد را داشته اند.
از برخي از روايات نيز اين مطالب به خوبي استفاده مي شود:
کليني به سند صحيح از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: « لا تعود الامامه في الأخوين بعد الحسن و الحسين أبدا »؛(9) «بعد از حسن و حسين هرگز امامت در دو برادر نخواهد بود. »
و نيز به سند ديگر از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: « لا تجتمع الامامه في أخوين بعد الحسن و الحسين انما هي في الأعقاب و أعقاب و الأعقاب »؛(10)
« امامت در دو برادر بعد از حسن و حسين جمع نخواهد شد. همانا امامت در نسل ها و نسل هاي نسل هاست. »
و نيز از اسماعيل بن بزيع نقل شده که از امام رضا عليه السلام سؤال شد: « أنه سئل: أتکون الامامه في عم أو خال؟ فقال: لا. فقلت: ففي أخ، قال: لا...»؛(11)
« آيا امامت در عمو يا دايي قرار خواهد گرفت ؟ فرمود: خير. عرض کردم: دو برادر چطور؟ فرمود: خير...».

تعزيت به جعفر

احمد کاتب مي گويد: « مطابق حديث ابوالأديان عموم شيعه که در ضمن آن ها نايب اول وجود داشت به جعفر درسوگ امام عسکري عليه السلام تعزيت گفته و نيز به جهت امامت او، تهنيت گفتند.
در پاسخ او مي گوييم:
1- با مراجعه به حديث ابوالأديان(12) پي مي بريم که برداشت احمد کاتب به طور عموم صحيح نيست. بلکه آنچه در آن حديث آمده اين است که ابوالأديان مي گويد: «... و اذا أنا بجعفر بن علي أخيه بباب الدار و الشيعه حوله يعزونه و يهنئونه....»؛ «... ناگهان جعفر بن علي برادرم امام عسکري عليه السلام را کنار درب خانه ديدم در حالي که شيعياني که دور او بودند به او تعزيت و تبريک مي گفتند. » از اين تعبير استفاده مي شود که برخي از شيعيان که هنوز امر امامت حضرت مهدي عليه السلام به جهت اختفاي ولادت روشن نشده بود به گمان اينکه او امام است درصدد تهنيت او برآمدند.
2- در اين روايت اثري از نايب او عثمان بن سعيد که به جعفر تعزيت و تبريک گويد وجود ندارد. و اين نسبتي دروغ است که کاتب به نايب اول داده است.
3- با مراجعه به مجموعه ي روايت ابوالأديان استفاده مي شود که جعفر در اذعاي خود دروغ گو بوده است.
ابوالاديان مي گويند: « فلما صرنا في الدار اذا نحن بالحسن بن علي صلوات الله عليه علي نعشه مکفنا فتقدم جعفر بن علي ليصلي علي أخيه، فلما هم بالتکبير خرج صبي بوجهه سمره، بشعره قطط، بأسنانه تفليج، فجبذ برداء جعفر بن علي و قال: تأخر يا عم فأنا أحق بالصلاه علي أبي، فتأخر جعفر، و قد اربد وجهه و اصفر فتقدم الصبي وصلي عليه و دفن الي جانب قبر أبيه عليهما السلام ثم قال: يا بصري هات جوابات الکتب التي معک، فدفعتها اليه »؛(13) «... هنگامي که به خانه ي حضرت رسيدم مشاهده کرد که نعش حسن بن علي عليه السلام کفن پيچ است. جعفر جلو آمد تا بر جنازه ي برادرش نماز بگذارد، همين که خواست تکبير نماز ميت بگويد، کودکي گندم گون، با موهايي فري، دندان هايي باز، از پشت پرده آمد و رداي جعفر بن علي را کشيد و فرمود: «کنار برو اي عمو، زيرا من سزاوارترم که بر پدرم نماز گزارم ». جعفر در حالي که رنگ صورتش تغيير کرده بود کنار رفت. اين کودک جلو آمد و بر جنازه امام عسکري عليه السلام نماز گزارد و جنازه کنار قبر پدرش عليه السلام به خاک سپرده شد. آن گاه فرمود: اي بصري! جواب نامه هايي که با توست به من بده. من هم آن ها را به حضرت دادم... ».
و نيز ابوالاديان مي گويد: « هنگامي که جعفر را چنين ديدم با خود گفتم: اگراين مرد امام است پس در حقيقت امامت باطل شده است، زيرا من او را آن گونه که مي شناسم شخصي است که شرب نبيذ(مسکر) مي کند و نيز با جوسق قمار کرده و با طنبور بازي مي کند.... ».( 14)

پي نوشتها:

1. الغيبه، طوسي، ص 288-290؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 195، ح 21.
2. کمال الدين، ج 2، ص 475.
3. همان، ج 2، ص 379.
4. کافي، ج 1، ص 505.
5.بحارالأنوار، ج 53، ص 180، ح 10.
6.کمال الدين، ص 92.
7.المقالات و الفرق، ص 102.
8.فرق الشيعه، ص 110.
9. کافي،ج 1، ص 285، ح 1.
10. همان، ص 286، ح 4.
11. همان، ح 3.
12.کمال الدين، ص 475 و 476؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 67، ح 53.
13. کمال الدين، ص 475 و 476؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 67، ح 53.
14. همان.

منبع:کتاب تولد حضرت مهدي عجل الله فرجه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط