جهان اسلام و سازمانهاي منطقه اي و اقتصادي [1]
سازمان آموزشى، علمى و فرهنگى اسلامى (آيسسكو) در سال 1979 م و بر اساس مصوبه ى دهمين كنفرانس وزراي خارجه ي كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى در شهر فاس مراكش تأسيس گرديد. اولين مجمع عمومى اين سازمان در سال 1982 م در مراكش برگزار گشت. نهاد مزبور در جهت پاسخ گويى به آرمان هاي امت اسلامى و تحكيم هم بستگى و همكارى ميان جوامع اسلامى در قالب ايده هاي سعه صدر و ارزش هاي والاى اسلامى، پايه ريزى شد.
اهداف آن عبارتند از:
1- تقويت و تحكيم همكارى بين كشورهاى عضو در زمينه هاى آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات.
2- توسعه ي علوم كاربردي و استفاده از فن آورى هاى پيشرفته در چهارچوب ارزش هاى والا و جاويدان اسلامى.
3- تحكيم تفاهم ميان ملل مسلمان و كمك به تحقق صلح و امنيت جهانى از راههاي گوناگون.
4- مبنا قرار دادن فرهنگ اسلامى در برنامه هاى درسى تمامى سطوح و مقاطع آموزشى.
5- تحكيم فرهنگ اصيل اسلامى و صيانت از استقلال تفكر اسلامى در مقابله با اشكال گوناگون تهاجم فرهنگى و تمامى عوامل تحريف و حفظ ويژگى هاى بارز تمدن اسلامى.
6- پاسدارى از هويت اسلامى مسلمانان در كشورهاى غيرمسلمان.
وظايف اين سازمان عبارتند از:
1- تلاش براى گسترش فرهنگ اسلام و زبان قرآن در سطح جهان؛
2- حمايت از مراكز دانشگاهى، تخصصى و دولتى كه در خصوص مطالعات قرآنى و فرهنگ اسلامى فعاليت دارند؛
3- حمايت از نهادهاى فعال در امور آموزشى، علمى، فرهنگى و ارتباطات براي گسترش اهداف سازمان؛
4- حمايت از تلاش كشورهاى عضو در جهت تهيه برنامه هاى آموزشى، فنى و علمى و نيز تشويق مبتكرين و پژوهشگران مسلمان؛
5- كمك به دانشگاههاى كشورهاى اسلامى و غير آن و تشويق آنان به ايجاد كرسى هاى مطالعات و فرهنگ اسلامى؛
6- ترويج تلاش هاى تحقيقاتى و مطالعاتى براى توسعه و ارتقاى آموزش در سرزمين هاى اسلامى و تسرى ويژگى هاى اسلامى به تمامى ابعاد تمدن، فرهنگ و هنر؛
7- برگزارى كنفرانس ها، همايش ها و جلسات و تشويق به تاسيس نهادهاى آموزشى و علمى با همكارى دولت هاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى؛
اين سازمان سه ركن دارد:
الف: مجمع عمومى: متشكل از نمايندگان كشورهاى عضو كه از سوى دولت هاى عضو مشخص مى گردند و عالى ترين مجمع تصميم گيرى است. مجمع هر سه سال يكبار تشكيل مى گردد و هر بار مدير كل جديد را منصوب مى نمايد.
ب: شوراى اجرايى: شامل نمايندگان تمامى كشورهاى عضو كه مقررات داخلى سازمان را تعيين مى كند.
ج: اداره كل كه توسط مديركل اداره مى شود.
آيسسکو داراى يك معاون و سه بخش علوم، آموزش، فرهنگ و ارتباطات مى باشد كه زير نظر معاون مديركل فعاليت مى كند.
حق عضويت كشورهاى عضو و منابع حاصل از انجام همكارى هاى مشترك ميان اين سازمان و ساير نهادها و كمك هاى اهدايى كشورهاى اسلامى، نهادها و افراد، از منابع مالى سازمان آيسسكو است.
اين سازمان هر سال يكى از شهرهاى مهم جهان اسلام را به عنوان پايتخت فرهنگى جهان اسلام مشخص مى كند. در سال 2005 م آيسسكو مكه و درسال 2006 م اصفهان را به عنوان پايتخت فرهنگى در سطح دنياي اسلام معرفى كرد.(1)
بعد از فروپاشى اتحاد جماهير شوروى، تعدادى از جمهورى هاى تازه استقلال يافته ي آسياى ميانه و قفقاز نيز تقاضاي عضويت در اكو را پذيرفتند كه بدين ترتيب تعداد اعضاى آن با پذيرش آذربايجان، ازبكستان، تاجيكستان، قزاقستان، تركمنستان، قرقيزستان و همچنين افغانستان به ده كشور رسيده است. موسسات تخصصى اكو عبارتند از اتاق بازرگانى و صنايع، شركت مشترك كشتيرانى، شركت هواپيمايى اكو، موسسه آموزش عالى بيمه اكو و..... مركز اين سازمان در تهران قرار دارد. امروزه اعضاى اكو در زمينه هاى مشتركى چون مسايل زيست محيطى، اقتصادى، بازرگانى، ارتباطى و اجتماعى با يكديگر همكارى مى كنند. كشورهاي عضو در مسايل زير با هم مشتركند:
قلمرو جغرافيايى و همسايگى اغلب آنان با يكديگر، دسترسى به آب هاى درياى مديترانه، درياى سياه، خليج فارس و درياى عمان و مجاور بودن با درياى خزر، مسلمان بودن اكثريت جمعيت اين سرزمين ها، موقعيت گذرگاهى مناسب كه اين مجموعه را از يك طرف به اروپا و از سوى ديگر به هند و شرق آسيا متصل مى كند. بنابراين اعضاى اكو خطوط مرزى و مشتركات تاريخى، فرهنگى و مذهبى مهمى با يكديگر دارند.
كشورهاى آسياى ميانه و قفقاز كه در گذشته جزيى از خاك ايران بوده اند ودر زمان قاجاريه از اين قلمرو جدا شده اند بوسيله درياى خزر، راه دريايى مشترك با ايران برقرار نموده اند كه در اقتصاد منطقه نقش حياتى دارد، وجود ذخائر نفت و گاز و آبزيان در اين دريا، همكارى هاى منطقه اى را افزايش مى دهد. برخى كشورهاى عضو اكو كه به درياى آزاد راه ندارند همچون قزاقستان و افغانستان با عضويت در اين پيمان به راحتى مى توانند به صدور كالاهاى توليدى خود بپردازند.
اعضاى اكو علاوه بر آبراهه ها از طريق راه شوسه و راه آهن نيز مى توانند با آسيا و اروپا داد و ستد اقتصادى داشته باشند؛ بنابراين همين سازمان به ظاهر كوچك ناحيه اى اگر از خود تحرك سياسى نشان دهد مى تواند مشكلات بسيارى از كشورهاى اسلامى در خاورميانه، آسياى جنوبى و آسياى مركزى را برطرف كند و با توجه به موقعيت جغرافيايى، اهميت سياسى منطقه، ظرفيت هاى فوق العاده كه دارد قادراست اين مقصود را عملى سازد.
در سال 1979 م مصر به دليل شركت در پيمان كمپ ديويد و اتخاذ مواضع سازشكارانه با رژيم اشغالگر قدس از اين اتحاديه خارج گرديد. مركز آن بين سال هاي 1957 تا 1979 م در قاهره بود كه با تعليق عضويت مصر، به شهر تونس انتقال يافت. در سال 1989 م دولت مصر مجددا به عضويت اتحاديه پذيرفته شد و مقر آن نيز به قاهره منتقل گرديد. دبير كل كنونى اتحاديه مزبور عمرو موسى از كشور مصر است.
ملاحظه مى گردد كه حدود نيمى از كشورهاى مسلمان، عضو اين اتحاديه هستند و جامعه عرب به دليل آن كه اعضايش در مسايل فرهنگى، زبانى، اقليمى با هم اشتراك فراوان دارند و نيز اغلب در نواحى سوق الجيشى جهان واقع اند، بخوبى مى توانند از طريق اين نهاد منطقه اى كه بخش هاي مهمى از جهان اسلام و قسمت هايى از قاره ى آفريقا و آسيا را در بر مى گيرد، براى احياى فرهنگ جهان اسلام، تحرك بيشتر در رفع مشكلات خاورميانه، شاخ آفريقا و شمال آفريقا و رفع نزاعهاى منطقه اي، مرزى و داخلى كشورهاى عضو، از خود بروز دهد، راستى چرا بايد كشور سومالى كه عضو اين جامعه است در فقر و قحطى و جنگ داخلى بسوزد و كشور آمريكا در تشديد بحرانهايش دخالت كند ولى كشورهاى عرب عضو اتحاديه در اين مورد عكس العمل شديد از خود نشان ندهند. اتحاديه عرب براى حل بحران هاى ناحيه اى، توان ها و ظرفيت هاى بالايى دارد ولى مواضع آن غالبا انفعالى است. و در اين عرصه ها با مشكلاتى روبروست:
1- تعارض اقتصادي ميان كشورهاى عضو؛
2- رقابت هاى شديد براي به دست گرفتن رهبر سياسى اعراب؛
3- منافع خاص برخى شيوخ و حكام محافظه كار براى حفظ وضع موجود؛
4- احساسات قومى و قبيله اى در پاره اي از اين كشورها.
مهم ترين عامل تشكيل اين شورا، وقوع انقلاب اسلامى ايران در سال 1357 هـ ش و به چالش كشيده شدن حاكميت هاى مادام العمر در اين كشورها مى باشد. گرايش به ناسيوناليسم عربى، فرايند استقلال در اين سرزمين ها كه با استقلال كويت در سال 1961 شروع و با خروج نيروهاى انگليسى از خليج فارس در سال 1971 به اوج رسيد، نيز از دلايل ديگر تأسيس اين شوراست. به نظر مى رسد كشورهاى عضو به دليل داشتن حكومت پادشاهى بر مبناي خانواده يا قبيله، وابستگى شديد اقتصادي به نفت، جامعه ي نسبتا كم و همگون، با يكديگر همگرايى داشته باشند.
اما درعمل مانع از همكارى و هماهنگى بيشتر سياست هاى آن بويژه در زمينه راهبرد امنيتى مى شود، مهم ترين دليل شكست اين شورا در غالب زمينه ها، عدم توازن عربستان با پنج عضو ديگر است.
در حالى كه عربستان حدود بيست ميليون نفر سكنه دارد تعداد جمعيت پنج كشور ديگر به نصف اين ميزان هم نمى رسد، ميزان توليد ناخالص ملى عربستان درسال 2000 م به 185 ميليارد دلار مى رسيد ولى مجموع توليد ناخالص ملى ديگر اعضا 128 ميليارد دلار بوده است. تعداد نيروهاي نظامى شوراى همكارى خليج فارس به 385000 نفر مى رسد كه 40% آن به عربستان تعلق دارد.
هزينه هاى دفاعى عربستان طى سال 1999 م حدود نوزده ميليارد دلار بوده در حالى كه هزينه هاى دفاعى پنج كشور ديگر اندكى بيش از ده ميليارد دلار اعلام شده است. مركز اصلى شورا در عربستان قرار دارد و دبير كل امور دفاعى آن به عهده يك فرد از خاندان سعودى مى باشد، قدرت مالى ناشى از توليد و صدور نفت، سرپرستى اماكن مقدس و مساحت قابل توجه نيز از امتيازات ديگر عربستان است.
به علاوه كشورهاى عضو در طول تاريخ به جز بحرين، با عربستان خصومت داشته اند و 4 كشور حوزه ي خليج فارس مورد تهاجم عربستان قرار گرفته اند، بحرين و قطر تا چندى قبل بر سر جزاير مرزى اختلاف داشتند، روابط قطر و عربستان نيز تنش زاست و عمان و امارات متحده ى عربى رابطه اى غير دوستانه با هم دارند. رابطه با رژيم صهيونيستى نيز يكى ديگر از اختلافات اعضاست به نحوى كه عمان و قطر به دليل اجازه ى گشايش دفاتر تجارى رژيم غاصب صهيونيستى هنوز هم مورد انتقاد قرار دارند، افكار عمومى اين كشورها نيز ناتوانى اعضاى شورا براى حل مشكلات منطقه، را مورد سؤال قرار داده است.
اصولا اندك زمانى پس از شكل گيرى شوراى همكارى خليج فارس آگاهان سياسى اذعان داشتند كه چنين تشكلى فاقد كارآيى لازم مى باشد چرا كه اهداف شكل گيرى آن طى زمان از دست رفته و از سوى ديگر منش ها و تفاوت اولويت ها در ميان كشورهاي عضو مانع از آن مى گردد كه بتواند اتحادى بين اعضا بوجود آورد. در 24 شهريور سال 1383 (14 سپتامبر2004 م) در پى انعقاد قرارداد تجارى ميان بحرين و آمريكا، تنش هايى در شوراي همكارى خليج فارس به وجود آمد.
اين در حالى است كه كشورهاى مذكور به دليل مشتركات سياسى، فرهنگى و ساختار اجتماعى شبيه به هم مى توانستند از طريق اين شورا به تصميم گيرى هاي مفيد و سازنده اي دست يابند و تنش هاى منطقه اى را كاهش داده و به سوي همگرايى و هم بستگى پيش برند اما مسايل عميق ترى اجازه نمى دهد آنان به تصميم هاى مهمى دست يابند.
با وجود آن كه آفريقا محصولات مهم و حياتى را به آسيا و اروپا صادر مى کند اما سهم آن در تجارت جهانى از سال 1990 م رو به كاهش بوده است و هم اكنون در سطح نازلى قرار دارد.
اوضاع بهداشتى در آفريقا وخيم است و طول عمر انسان ها در كشورهاى زير صحراى كبير از 50 سال در سال 1990 م به 46 سال كاهش پيدا كرده است.
بيماريهاي عفونى و مشكلات شديد بهداشتى موجب مرگ و مير بسيار بالايى در ميان آفريقاييان و خصوص كودكان گرديده است. سوء تغذيه، عدم دسترسى به آب سالم آشاميدنى، محروم بودن از انرژى برق، نابرابرى هاى آموزشى و.... از ديگر نابسامانى هاى اجتماعى اقتصادى آفريقا مى باشد. سازمان وحدت آفريقا با توان بالاى سياسى و فرهنگى و تعداد قابل توجه اعضا و برخى مشتركات كه كشورهاى عضو آن دارند مى تواند قاره ى سياه را از اين وضع نگران كننده نجات دهد و براى مردمانش آرامش، امنيت، سلامتى و رفاه به ارمغان آورد اما اين آرزو کي به وقوع مي پيوندد، مشخص نمي باشد.
اهداف آن عبارتند از:
1- تقويت و تحكيم همكارى بين كشورهاى عضو در زمينه هاى آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات.
2- توسعه ي علوم كاربردي و استفاده از فن آورى هاى پيشرفته در چهارچوب ارزش هاى والا و جاويدان اسلامى.
3- تحكيم تفاهم ميان ملل مسلمان و كمك به تحقق صلح و امنيت جهانى از راههاي گوناگون.
4- مبنا قرار دادن فرهنگ اسلامى در برنامه هاى درسى تمامى سطوح و مقاطع آموزشى.
5- تحكيم فرهنگ اصيل اسلامى و صيانت از استقلال تفكر اسلامى در مقابله با اشكال گوناگون تهاجم فرهنگى و تمامى عوامل تحريف و حفظ ويژگى هاى بارز تمدن اسلامى.
6- پاسدارى از هويت اسلامى مسلمانان در كشورهاى غيرمسلمان.
وظايف اين سازمان عبارتند از:
1- تلاش براى گسترش فرهنگ اسلام و زبان قرآن در سطح جهان؛
2- حمايت از مراكز دانشگاهى، تخصصى و دولتى كه در خصوص مطالعات قرآنى و فرهنگ اسلامى فعاليت دارند؛
3- حمايت از نهادهاى فعال در امور آموزشى، علمى، فرهنگى و ارتباطات براي گسترش اهداف سازمان؛
4- حمايت از تلاش كشورهاى عضو در جهت تهيه برنامه هاى آموزشى، فنى و علمى و نيز تشويق مبتكرين و پژوهشگران مسلمان؛
5- كمك به دانشگاههاى كشورهاى اسلامى و غير آن و تشويق آنان به ايجاد كرسى هاى مطالعات و فرهنگ اسلامى؛
6- ترويج تلاش هاى تحقيقاتى و مطالعاتى براى توسعه و ارتقاى آموزش در سرزمين هاى اسلامى و تسرى ويژگى هاى اسلامى به تمامى ابعاد تمدن، فرهنگ و هنر؛
7- برگزارى كنفرانس ها، همايش ها و جلسات و تشويق به تاسيس نهادهاى آموزشى و علمى با همكارى دولت هاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى؛
اين سازمان سه ركن دارد:
الف: مجمع عمومى: متشكل از نمايندگان كشورهاى عضو كه از سوى دولت هاى عضو مشخص مى گردند و عالى ترين مجمع تصميم گيرى است. مجمع هر سه سال يكبار تشكيل مى گردد و هر بار مدير كل جديد را منصوب مى نمايد.
ب: شوراى اجرايى: شامل نمايندگان تمامى كشورهاى عضو كه مقررات داخلى سازمان را تعيين مى كند.
ج: اداره كل كه توسط مديركل اداره مى شود.
آيسسکو داراى يك معاون و سه بخش علوم، آموزش، فرهنگ و ارتباطات مى باشد كه زير نظر معاون مديركل فعاليت مى كند.
حق عضويت كشورهاى عضو و منابع حاصل از انجام همكارى هاى مشترك ميان اين سازمان و ساير نهادها و كمك هاى اهدايى كشورهاى اسلامى، نهادها و افراد، از منابع مالى سازمان آيسسكو است.
اين سازمان هر سال يكى از شهرهاى مهم جهان اسلام را به عنوان پايتخت فرهنگى جهان اسلام مشخص مى كند. در سال 2005 م آيسسكو مكه و درسال 2006 م اصفهان را به عنوان پايتخت فرهنگى در سطح دنياي اسلام معرفى كرد.(1)
سازمان عمران منطقه اي(2)
بعد از فروپاشى اتحاد جماهير شوروى، تعدادى از جمهورى هاى تازه استقلال يافته ي آسياى ميانه و قفقاز نيز تقاضاي عضويت در اكو را پذيرفتند كه بدين ترتيب تعداد اعضاى آن با پذيرش آذربايجان، ازبكستان، تاجيكستان، قزاقستان، تركمنستان، قرقيزستان و همچنين افغانستان به ده كشور رسيده است. موسسات تخصصى اكو عبارتند از اتاق بازرگانى و صنايع، شركت مشترك كشتيرانى، شركت هواپيمايى اكو، موسسه آموزش عالى بيمه اكو و..... مركز اين سازمان در تهران قرار دارد. امروزه اعضاى اكو در زمينه هاى مشتركى چون مسايل زيست محيطى، اقتصادى، بازرگانى، ارتباطى و اجتماعى با يكديگر همكارى مى كنند. كشورهاي عضو در مسايل زير با هم مشتركند:
قلمرو جغرافيايى و همسايگى اغلب آنان با يكديگر، دسترسى به آب هاى درياى مديترانه، درياى سياه، خليج فارس و درياى عمان و مجاور بودن با درياى خزر، مسلمان بودن اكثريت جمعيت اين سرزمين ها، موقعيت گذرگاهى مناسب كه اين مجموعه را از يك طرف به اروپا و از سوى ديگر به هند و شرق آسيا متصل مى كند. بنابراين اعضاى اكو خطوط مرزى و مشتركات تاريخى، فرهنگى و مذهبى مهمى با يكديگر دارند.
كشورهاى آسياى ميانه و قفقاز كه در گذشته جزيى از خاك ايران بوده اند ودر زمان قاجاريه از اين قلمرو جدا شده اند بوسيله درياى خزر، راه دريايى مشترك با ايران برقرار نموده اند كه در اقتصاد منطقه نقش حياتى دارد، وجود ذخائر نفت و گاز و آبزيان در اين دريا، همكارى هاى منطقه اى را افزايش مى دهد. برخى كشورهاى عضو اكو كه به درياى آزاد راه ندارند همچون قزاقستان و افغانستان با عضويت در اين پيمان به راحتى مى توانند به صدور كالاهاى توليدى خود بپردازند.
اعضاى اكو علاوه بر آبراهه ها از طريق راه شوسه و راه آهن نيز مى توانند با آسيا و اروپا داد و ستد اقتصادى داشته باشند؛ بنابراين همين سازمان به ظاهر كوچك ناحيه اى اگر از خود تحرك سياسى نشان دهد مى تواند مشكلات بسيارى از كشورهاى اسلامى در خاورميانه، آسياى جنوبى و آسياى مركزى را برطرف كند و با توجه به موقعيت جغرافيايى، اهميت سياسى منطقه، ظرفيت هاى فوق العاده كه دارد قادراست اين مقصود را عملى سازد.
انجمن ملل جنوب شرقي آسيا (آسه آن)(4)
اتحاديه ي عرب (الجامعة العربية)(5)
در سال 1979 م مصر به دليل شركت در پيمان كمپ ديويد و اتخاذ مواضع سازشكارانه با رژيم اشغالگر قدس از اين اتحاديه خارج گرديد. مركز آن بين سال هاي 1957 تا 1979 م در قاهره بود كه با تعليق عضويت مصر، به شهر تونس انتقال يافت. در سال 1989 م دولت مصر مجددا به عضويت اتحاديه پذيرفته شد و مقر آن نيز به قاهره منتقل گرديد. دبير كل كنونى اتحاديه مزبور عمرو موسى از كشور مصر است.
ملاحظه مى گردد كه حدود نيمى از كشورهاى مسلمان، عضو اين اتحاديه هستند و جامعه عرب به دليل آن كه اعضايش در مسايل فرهنگى، زبانى، اقليمى با هم اشتراك فراوان دارند و نيز اغلب در نواحى سوق الجيشى جهان واقع اند، بخوبى مى توانند از طريق اين نهاد منطقه اى كه بخش هاي مهمى از جهان اسلام و قسمت هايى از قاره ى آفريقا و آسيا را در بر مى گيرد، براى احياى فرهنگ جهان اسلام، تحرك بيشتر در رفع مشكلات خاورميانه، شاخ آفريقا و شمال آفريقا و رفع نزاعهاى منطقه اي، مرزى و داخلى كشورهاى عضو، از خود بروز دهد، راستى چرا بايد كشور سومالى كه عضو اين جامعه است در فقر و قحطى و جنگ داخلى بسوزد و كشور آمريكا در تشديد بحرانهايش دخالت كند ولى كشورهاى عرب عضو اتحاديه در اين مورد عكس العمل شديد از خود نشان ندهند. اتحاديه عرب براى حل بحران هاى ناحيه اى، توان ها و ظرفيت هاى بالايى دارد ولى مواضع آن غالبا انفعالى است. و در اين عرصه ها با مشكلاتى روبروست:
1- تعارض اقتصادي ميان كشورهاى عضو؛
2- رقابت هاى شديد براي به دست گرفتن رهبر سياسى اعراب؛
3- منافع خاص برخى شيوخ و حكام محافظه كار براى حفظ وضع موجود؛
4- احساسات قومى و قبيله اى در پاره اي از اين كشورها.
شوراي همکاري خليج فارس(6)
مهم ترين عامل تشكيل اين شورا، وقوع انقلاب اسلامى ايران در سال 1357 هـ ش و به چالش كشيده شدن حاكميت هاى مادام العمر در اين كشورها مى باشد. گرايش به ناسيوناليسم عربى، فرايند استقلال در اين سرزمين ها كه با استقلال كويت در سال 1961 شروع و با خروج نيروهاى انگليسى از خليج فارس در سال 1971 به اوج رسيد، نيز از دلايل ديگر تأسيس اين شوراست. به نظر مى رسد كشورهاى عضو به دليل داشتن حكومت پادشاهى بر مبناي خانواده يا قبيله، وابستگى شديد اقتصادي به نفت، جامعه ي نسبتا كم و همگون، با يكديگر همگرايى داشته باشند.
اما درعمل مانع از همكارى و هماهنگى بيشتر سياست هاى آن بويژه در زمينه راهبرد امنيتى مى شود، مهم ترين دليل شكست اين شورا در غالب زمينه ها، عدم توازن عربستان با پنج عضو ديگر است.
در حالى كه عربستان حدود بيست ميليون نفر سكنه دارد تعداد جمعيت پنج كشور ديگر به نصف اين ميزان هم نمى رسد، ميزان توليد ناخالص ملى عربستان درسال 2000 م به 185 ميليارد دلار مى رسيد ولى مجموع توليد ناخالص ملى ديگر اعضا 128 ميليارد دلار بوده است. تعداد نيروهاي نظامى شوراى همكارى خليج فارس به 385000 نفر مى رسد كه 40% آن به عربستان تعلق دارد.
هزينه هاى دفاعى عربستان طى سال 1999 م حدود نوزده ميليارد دلار بوده در حالى كه هزينه هاى دفاعى پنج كشور ديگر اندكى بيش از ده ميليارد دلار اعلام شده است. مركز اصلى شورا در عربستان قرار دارد و دبير كل امور دفاعى آن به عهده يك فرد از خاندان سعودى مى باشد، قدرت مالى ناشى از توليد و صدور نفت، سرپرستى اماكن مقدس و مساحت قابل توجه نيز از امتيازات ديگر عربستان است.
به علاوه كشورهاى عضو در طول تاريخ به جز بحرين، با عربستان خصومت داشته اند و 4 كشور حوزه ي خليج فارس مورد تهاجم عربستان قرار گرفته اند، بحرين و قطر تا چندى قبل بر سر جزاير مرزى اختلاف داشتند، روابط قطر و عربستان نيز تنش زاست و عمان و امارات متحده ى عربى رابطه اى غير دوستانه با هم دارند. رابطه با رژيم صهيونيستى نيز يكى ديگر از اختلافات اعضاست به نحوى كه عمان و قطر به دليل اجازه ى گشايش دفاتر تجارى رژيم غاصب صهيونيستى هنوز هم مورد انتقاد قرار دارند، افكار عمومى اين كشورها نيز ناتوانى اعضاى شورا براى حل مشكلات منطقه، را مورد سؤال قرار داده است.
اصولا اندك زمانى پس از شكل گيرى شوراى همكارى خليج فارس آگاهان سياسى اذعان داشتند كه چنين تشكلى فاقد كارآيى لازم مى باشد چرا كه اهداف شكل گيرى آن طى زمان از دست رفته و از سوى ديگر منش ها و تفاوت اولويت ها در ميان كشورهاي عضو مانع از آن مى گردد كه بتواند اتحادى بين اعضا بوجود آورد. در 24 شهريور سال 1383 (14 سپتامبر2004 م) در پى انعقاد قرارداد تجارى ميان بحرين و آمريكا، تنش هايى در شوراي همكارى خليج فارس به وجود آمد.
اين در حالى است كه كشورهاى مذكور به دليل مشتركات سياسى، فرهنگى و ساختار اجتماعى شبيه به هم مى توانستند از طريق اين شورا به تصميم گيرى هاي مفيد و سازنده اي دست يابند و تنش هاى منطقه اى را كاهش داده و به سوي همگرايى و هم بستگى پيش برند اما مسايل عميق ترى اجازه نمى دهد آنان به تصميم هاى مهمى دست يابند.
سازمان وحدت آفريقا(7)
با وجود آن كه آفريقا محصولات مهم و حياتى را به آسيا و اروپا صادر مى کند اما سهم آن در تجارت جهانى از سال 1990 م رو به كاهش بوده است و هم اكنون در سطح نازلى قرار دارد.
اوضاع بهداشتى در آفريقا وخيم است و طول عمر انسان ها در كشورهاى زير صحراى كبير از 50 سال در سال 1990 م به 46 سال كاهش پيدا كرده است.
بيماريهاي عفونى و مشكلات شديد بهداشتى موجب مرگ و مير بسيار بالايى در ميان آفريقاييان و خصوص كودكان گرديده است. سوء تغذيه، عدم دسترسى به آب سالم آشاميدنى، محروم بودن از انرژى برق، نابرابرى هاى آموزشى و.... از ديگر نابسامانى هاى اجتماعى اقتصادى آفريقا مى باشد. سازمان وحدت آفريقا با توان بالاى سياسى و فرهنگى و تعداد قابل توجه اعضا و برخى مشتركات كه كشورهاى عضو آن دارند مى تواند قاره ى سياه را از اين وضع نگران كننده نجات دهد و براى مردمانش آرامش، امنيت، سلامتى و رفاه به ارمغان آورد اما اين آرزو کي به وقوع مي پيوندد، مشخص نمي باشد.
پي نوشت :
(1). سايت کميسيون ملي آيسسکو در جمهوري اسلامي ايران: Look WWW moe IRAN.
(2). Relgonal cooperation For Development (ReD)
(3). Economic cooperation Organization.
(4). Association of sourth East Nations (ASEAN)
(5). The Arab Leajue.
(6). Copration of (persian) gulf.
(7). Organzation of African unity (OAU)