مترجم: رزیتا ملکیزاده
منبع:راسخون
منبع:راسخون
تا به امروز بیست و چهار کشور از صد و نود و سه کشور جهان دارای تشکیلات سیاسی فدرال هستند. با نگاهی به تاریخ سیاسی این کشورها، میتوان گفت که فدرالیسم دارای هم جنبه مثبت و هم منفی است. این مقاله نگاهی دقیق به این موضوع دارد.
فدرالیسم چیست؟
فدرالیسم یک نظام سیاسی است که در آن قدرت میان دولت مرکزی و دولتهای منطقهای متعددی تقسیم میشود.اکثر دمکراسیهای سرتاسر جهان دارای یک نظام واحد حکومتی هستند که در آن قدرت حول دولت مرکزی متمرکز است. در فدرالیسم، یک قانون اساسی نوشته شده وجود دارد که این قدرت را میان دولت و واحدهای آن به اشتراک میگذارد. در حال حاضر فدرالیسم نه تنها در کشورهای جهان اول مانند ایالات متحده آمریکا، استرالیا و کانادا دنبال میشود، بلکه در کشورهای در حال توسعه همچون مکزیک، هند و برزیل نیز رواج یافته است. این واحدها که به عنوان حکومتهای استانی یا منطقهای شناخته میشوند، دارای قدرت عمل مستقل در برخی حوزههای حکومتی هستند. در ایالات متحده نیز قدرت میان حکومتهای مرکزی، منطقهای یا ایالتی تقسیم شده است. حکومتهای محلی دارای قدرتهای انحصاری برای صدور مجوز، فراهم ساختن بهداشت عمومی، برگزاری انتخابات و تشکیل دولتهای محلی، مراقبت از تجارت بینالملل و غیره هستند. این نظام سیاسی به منظور اطمینان از امنیت و استقلال در برابر تهدیدات داخلی و خارجی اتخاذ شد.
در حال حاضر فدرالیسم نه تنها در کشورهای جهان اول مانند ایالات متحده آمریکا، استرالیا و کانادا دنبال میشود، بلکه در کشورهای در حال توسعه همچون مکزیک، هند و برزیل نیز رواج یافته است. با در نظر گرفتن تغییرات در حاکمیت دولت، برخی کشورها مانند سریلانکا و فیلیپین مشتاقانه در حال بررسی مزایا و معایب آن هستند. با وجود تغییراتی که امروزه در محیط ایجاد شده است، زیر سئوال بردن جوانب مثبت و منفی پیروی از نظام حاکمیت فدرالی قابل درک است.
مزایا
دارای حکومت محلی
هر استان دارای مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مخصوص به آن منطقه است. نمایندگان دولتی استانی در نزدیکی مردم زندگی کرده و اغلب از همان جامعه هستند، به طوری که درک بهتری از این مشکلات داشته و راه حلهای منحصر به فردی را ارائه میکنند. به عنوان مثال، مشکل ترافیک در اواهو واقع در هاوایی را به جای آنکه فردی که در نیویورک زندگی میکند رفع نماید، میتوان توسط حکومت محلی با در نظر گرفتن فاکتورهای محلی، به بهترین شکل حل نمود.دارای نمایندگی محلی
فدرالیسم نمایندگانی را برای جمعیتهای مختلف پیشنهاد میدهد. شهروندان استانهای مختلف امکان دارد که از آرمانها، قومیت و فرهنگهای مختلفی برخوردار باشند. دولت مرکزی گاهی اوقات ممکن است این اختلافات را نادیده گرفته و سیاستهایی را اتخاذ نماید که اکثریت را پوشش میدهند. اینجاست که حکومت منطقهای وارد عمل میشود. نیازهای محلی، سلایق و عقاید توسط حکومتهای ایالتی در نظر گرفته میشوند. حقوق اقلیتها نیز حفظ میشود. به عنوان مثال در ایالاتی مانند آریزونا جمعیت زیادی اسپانیایی زندگی میکنند و در نتیجه در آن جا تعداد زیادی از مدارس آموزشهای دو زبانه ارائه میشود.دارای حق سیاست گذاری
دولتهای ایالتی دارای اختیار اتخاذ سیاستهایی بوده که ممکن است در سطح ملی یا دولتهای دیگر دنبال نشوند.بهینه سازی استفاده از منابع
تقسیم کار بین دولت مرکزی و حکومتهای منطقهای منجر به بهینه سازی استفاده از منابع میشود. دولت مرکزی میتواند بر امور بینالملل و دفاعی کشور تمرکز نماید، در حالی که حکومت استانی میتواند نیازهای محلی را تأمین سازد.ایجاد فرصت برای نوآوری و آزمایش
فدرالیسم مجال نوآوری و آزمایش را فراهم میسازد. دو حکومت محلی میتوانند دو رویکرد متفاوت برای انجام اصلاحات در هر ناحیه از حوزه همگانی، خواه مالیات یا آموزش، داشته باشند. با مقایسه نتایج این سیاستها میتوان دریافت که کدام سیاست بهتر بوده و در نتیجه میتواند در آینده به تصویب برسد.بی شک فدرالیسم دارای جنبههای مثبت بسیاری در مقابل کمونیسم یا امپریالیسم است، اما با این وجود بعضی دانشمندان علوم سیاسی سئوالاتی را در خصوص مزایای آن مطرح میسازند.
معایب
کشمکش بر سر قدرت
تقسیم قدرت میان مرکز و ایالات هم دارای جنبههای مثبت و هم منفی در یک سازمان فدرالی است. گاهی اوقات تداخل و همپوشانی در کار پیش آمده و این سردرگمی را ایجاد میسازد که چه کسی مسئول چه کاری است. به عنوان مثال هنگامی که طوفان کاترینا در سال 2005 در نیواورلئان ایالات متحده درگرفت، در کار امداد رسانی تأخیر صورت گرفت به این دلیل که این سردرگمی میان دولتهای ایالتی و دولت فدرال بوجود آمده بود که کدامیک بایستی مسئولیت مدیریت بحران را برعهده بگیرند. این امر منجر به از دست رفتن جان افراد زیادی شد.میتواند به فساد منتهی شود
نظام فدرالی دولت بسیار گران است به این دلیل که تعداد بیشتر از حد لازم هم در مرکز و هم در ایالت برای کار انتخاب میشوند. در نتیجه اغلب گفته میشود که تنها کشورهای ثروتمند میتوانند از عهده مخارج آن برآیند. بیش از حد بودن نمایندگان انتخابی با وظائف کاری همزمان و تداخل کاری میتواند منجر به ایجاد فساد شود.دولت در مقابل دولت
فدرالیسم منجر به رقابت غیر ضروری میان مناطق مختلف میشود. ممکن است حکومت منطقهای در برابر دولت مرکزی سرکشی نماید. هر دو این سناریوها تهدیدی بر یکپارچگی کشور میباشند.توزیع نابرابر ثروت
فدرالیسم موجب ترویج نابرابری منطقهای میشود. منابع طبیعی، صنایع و فرصتهای شغلی از منطقهای به منطقه دیگر تفاوت میکند. از اینرو، درآمد و ثروت به طور نابرابر توزیع میشوند. ایالتهای ثروتمند برای شهروندان خود فرصتهای بیشتری نسبت به ایالات فقیر فراهم میسازند. در نتیجه، فاصله و شکاف ایجاد شده میان ایالات غنی و فقیر بیشتر میشود.ترویج منطقه گرایی
فدرالیسم میتواند دولتهای ایالتی را خودخواه ساخته به طوریکه تنها پیشرفت ناحیه تحت کنترل خود را مورد توجه قرار دهند. آنها میتوانند سیاستهایی را اتخاذ نمایند که ممکن است برای مناطق دیگر زیان آور باشد. به عنوان مثال، آلودگی ناشی از استانی که صنعتی شدن را به شیوهای افراطی در پیش گرفته است میتواند بر سایر مناطقی که صرفاً به کشاورزی وابسته هستند تأثیر گذاشته و موجب آسیب رسیدن به محصول آنها شود.تدوین سیاستهای نادرست
فدرالیسم فقر را از بین نمیبرد. حتی در نیویورک محلههای فقیر نشینی مانند اینوود وجود دارد. دلیل آن، شاید آن باشد که تنها اندیشمندان و نه توده مردم در طول تدوین سیاست و خط مشی دعوت به همفکری میشوند. این روشنفکران ممکن است از نیازهای محلی به درستی خبر نداشته و در نتیجه سیاستهای اتخاذ شده ممکن است نتایج خوبی به همراه نداشته باشند.بدین ترتیب قابل درک است که فدرالیسم در ایالات متحده آمریکا دارای هم جنبههای مثبت و هم منفی باشد. بعضی بر این باورند که حقوق اقلیتهایی مانند سیاهپوستان در ایالات متحده آمریکا به خطر افتاده است. اما در عین حال، ایالات متحده رئیس جمهور آفریقایی - آمریکایی منتخب را به خود دید. به طور مشابه، فدرالیسم از مزایا و معایب مختلفی در کشورهای دیگر نیز برخوردار است. برخی بر این باورند که فدرالیسم برای موفقیت کامل خود، بایستی با چیزهای دیگری از جمله سکولاریسم، دموکراسی و لیبرالیسم همراه باشد.
منبع :
برگرفته از سایت بازل