چکیده
امپراطوری عثمانی، آخرین کشور بزرگ اسلامی بود که شش قرن در صحنهی سیاسی جهان با اقتدار از حضوری فعال و موثری برخوردار بود. این امپراطوری قدرتمند در سال 1288 ه.ق/ 1871.م شهبندری خود را در بندر بوشهر که مهمترین بندر تجاری ایران در دوره ی قاجار بود، تأسیس نمود. دلایل اصلی رویکرد عثمانیها به خلیجفارس در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، جبران ناکامیهای ناشی از شکست آنها در اروپا و آگاهی از نقش تجاری و اقتصادی منطقهی خلیجفارس در آیندهی مناسبات بینالمللی بود. آنها در راستای تحقق اهداف توسعهطلبانه و سلطهجویانهی خویش در کرانههای و پس کرانههای خلیجفارس به بندر بوشهر توجه جدی نمودند. نوشتار حاضر رویکردی تحلیلی به بررسی دلایل حضور عثمانیها در خلیجفارس و بندر بوشهر در مدت حضور چهل و هفت سالهی آنها دارد.مقدمه
کمپانی هند شرقی انگلیس که از سال 1176 ه.ق/ 1763. م/ با انعقاد قرارداد پرایس- سعدون، سنگ بنای حضور اقتصادی خود را در این شهر بندری بنا نهاد. از سال 1277ه.ق/ 1822.م نیز دفتر نمایندگی سیاسی خود را افنتتاح نمود و از این زمان به بعد بود که دولتهای خارجی یکی پس از دیگری، دفاتر سیاسی- تبشیری را در بوشهر دایر نمودند.عثمانیها نیز از جمله دولتهایی بودند که به پیروی برخی از کشورهای اروپایی مانند آلمان در صدد گشایش دفتر نمایندگی سیاسی (شهبندری) در بوشهر برآمدند. اگر چه حضور عثمانیها در آبراه خلیجفارس و بویژه بندر بوشهر بیش از نیم قرن (1336-1288ه.ق/ 1918-1871. م) به درازا نکشید، اما اسناد و مدارک تاریخی موجود در آرشیو بنیاد ایرانشناسی- شعبهی بوشهر - و آرشیو عثمانی- شعبهی استانبول - بیانگر آن است که در بسیاری از وقایع و حوادث سالهای واپسین قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی (مانند وقایع انقلاب مشروطیت در بندر بوشهر و حوادث سالهای آغازین جنگ جهانی اول) نقش اساسی داشته و نوشتار حاضر نگاهی گذرا به فعالیتها و تکاپوهای سیاسی- اقتصادی نمایندگان سیاسی عثمانی در آبراه خلیجفارس و بندر بوشهر دارد.
موقعیت جغرافیایی و پیشینهی تاریخی بوشهر
بوشهر در جنوب ایران و در کنارهی شمالی خلیجفارس، یکی از مراکز مهم و قدیمی تمدن و فرهنگ ایران زمین به شمار میرود. این استان جنوبی هم اکنون قریب هفتصد کیلومتر با دریای نیلکون خلیجفارس مرز مشترک دارد. محدودهی بوشهر در دورههای مختلف تاریخی دستخوش تغییر و تحوّل بوده است، بطوری که زمانی مرزهای آن از سواحل شمالی خلیجفارس فراتر میرفت و تا شمال عربستان و سواحل جنوبی خلیجفارس گسترش میبافت و در دورههای دیگر بدلیل ضعف حکومت مرکزی از حدود مرزهای این استان بشدت کاسته میشد.بندر بوشهر در میان سایر بنادر خلیجفارس، همواره بندری مهم و استراتژیک بوده است. اگرچه سلسله جبال زاگرس و کوههای مرتفع و ناهموار در مسیر بوشهر به شیراز (چند کتل و گردنهی سخت) ارتباط بین این بندر و شهرهای داخلی ایران را با مشکل مواجه میساخت، لیکن موقعیت بندری آن سبب شده بود که همراه با نظام اقتصادی منطقهی گرمسیر، در تجارت بینالملل و تزانزیت کالا به پس کرانههای ایران، هند و شبهجزیرهی عربستان و بنادر مختلف ایران نقشآفرین باشد.
بدلیل موقعیت ویژهی ارتباطی، بندر بوشهر از دوران باستان تا اواخر قرن نوزدهم میلادی یکی از معتبرترین بنادر تجاری ایران بود و حجم قابل توجهی از صادرات و واردات کشور، از دروازهی این بندر عبور می کرد. تاریخ جدید بوشهر که سنگ بنای تمدن آن، دست کم به زمان ایلامیها میرسد (کامرون، 77: 1365) با پادشاهی نادرشاه افشار (1149-1160 ه.ق/1736-1747. م) شروع میشود. نادر و سیاست دریایی او در مبارزه با عثمانیها و گسترش قلمرو دریایی او در خلیجفارس سبب گردید تا این بندر مورد توجه خاص قرار گیرد. نادر با به کار گماردن یک تاجر انگلیسی بنام جان التون (2) بوشهر را بصورت یک مرکز مهم کشتیسازی و پادگان نظامی درآورد. بنا بر گزارش هلندیها، در زمان نادر، ناوگانی با هشت تا ده هزار مرد در بوشهر مستقر بود. همچنین چند کارخانهی کشتیسازی نیز در این شهر احداث گردید (153: 1367).
با مرگ نادرشاه افشار در سال 1160 ه.ق/1747.م سپاه عظیم دریایی او بین حاکمان بوشهر و بندرعباس تقسیم شد. شیخ نصرخان آل مذکور که در دوران نادر، یکی از دریاسالاران وی بود، پس از مرگ نادر، کشتیها و ناوگان مستقر در بوشهر را متصرف نمود و حکومت مقتدرانهیی در بوشهر تدارک دید که صد سال به طول انجامید (استفان رای، 49: 1378). بوشهر در دورهی قاجار معتبرترین بندر تجاری ایران بود، بطوری که اکثر دول بزرگ اروپا در این شهر نمایندگی تجاری و سیاسی داشتند. این بندر به منزلهی دروازهی جنوبی ایران برای تبادل افکار سیاسی و مناسبات فرهنگی نیز بود (خیراندیش، 1373: 186). با ظهور کریم خان زند (1171-1193 ه.ق/1779-1757.م) دوباره آرامش بر ایران مستولی شد و با پایان هرج و مرج ناشی از مرگ نادر، بوشهر و تاریخ آن وارد مرحلهی جدیدی شد. برقراری ثبات و امنیت در ایران سبب گردید تا اروپاییان به تجارت با ایرانیان علاقمند شوند. در سال 1177ه.ق/1763. م انگلیسیها قرارداد معروفی با کریم خان زند و شیخ نصر خان آل مذکور، حاکم بوشهر، منعقد کردند که در واقع، سنگ بنای حضور نظامی انگلستان در جنوب ایران و خلیجفارس بود (امین، 90: 1370). از این زمان، بوشهر از لحاظ تجاری برای انگلستان اهمیت ویژهیی پیدا کرد (رابینو، 45:1363). فعالیت نمایندگی تجاری انگلیس در بوشهر بدلیل بروز اختلاف بین کریم خان زند و شرکت هند شرقی به منظور سرکوب قبایل شورشی منطقه، تا حدود ده سال متوقف شد، اما بدلیل اهمیت نمایندگی بوشهر به عنوان پایگاهی در مسیر زمینی و دریایی هندوستان، طولی نکشید که این بندر، اهمیت خود را بدست آورد و در آغازین سالهای قرن سیزدهم هجری، برای انگلیسیها به مهمترین بندر تجاری- سیاسی در خلیجفارس مبدل شد.
بوشهر در دورهی قاجار معتبرترین بندر تجاری ایران بود، بطوری که اکثر دول بزرگ اروپا در این شهر نمایندگی تجاری و سیاسی داشتند. این بندر به منزلهی دروازهی جنوبی ایران برای تبادل افکار سیاسی و مناسبات فرهنگی نیز بود (خیراندیش، 1373: 186). در نیمهی دوم حاکمیت شاهان قاجار، منصب دریابیگی برای اولین بار پدیدار شد. در زمان شیخ عبدالرسول، سومین حکمران بوشهر از خاندان ابُومُهیَّری، لقب دریابیگی رایج گردید. از زمان شیخ نصراللهخان پسر عبدالرسول خان در سال 1272 ه. ق، حکومت بوشهر از این خاندان منتزع شد و از آن پس، دولت مرکزی یا حکومت فارس، برای بوشهر حکمرانی تعیین میکرد (نورزادهی بوشهری، 1325: 116). حاکم بوشهر را حکمران کل بنادر و جزایر خلیجفارس مینامیدند و قلمرو او تا بلوچستان ایران ادامه مییافت. از دیدگاه جارلز عیسوی، برقراری نظم و امنیت در سراسر ایران، همگام با امنیت روزافزون خلیجفارس، بدلیل حضور ناوگان انگلیس در منطقه، زمینهساز رشد تجارت شد (عیسوی، 1325: 126). در این زمان، بازارهای شیراز و اصفهان با ورود کالا از راه بوشهر روبه رشد و رونق نهادند (لوریمر، 1379: 175). در مجموع، گزارشهای مفصل کتاب تاریخ اقتصادی بوشهر در دورهی قاجار است.
عهدنامهی ارزروم دوم و پایان مناقشات ایران و عثمانی
اختلافات و جنگهای دامنهدار در ایران و عثمانی که از اوایل دورهی صفوی آغاز شد (917 ه.ق/1501. م) و در طی دوران سلسلههای افشاریه (1160-1149 ه.ق/1747-1736.م) و زندیه (1193-1171ه.ق/1779-1757.م) ادامه یافت، سرانجام پس از گذشت دویست و چهارده سال با قراردادهای اول و دوم ارزروم در سالهای (1239 ه.ق/1823.م) و (1263ه.ق/1847.م) بستری نسبتاً آرام یافت (مهدوی، 297: 1364).قرارداد دوم ارزروم که به دنبال بحران در روابط ایران و عثمانی و تشکیل کمیسیون چهارجانبه (ایران، عثمانی، روسیه و انگلستان) برای حل اختلافات مرزی ایران و عثمانی برگزار شد، حاوی مسائل اقتصادی و سیاسی مهمی بود.
دولت ایران در آغاز، جعفرخان مشیرالدوله را به نمایندگی خود در کمسیون چهارجانبه تعیین کرد، ولی چون وی در تبریز مریض شد، به میرزا تقیخان فراهانی (امیرکبیر) مأموریت داده شد، به عنوان سفیر فوقالعاده و نمایندهی مختار دولت ایران به ارزروم رود. به دلیل کارشکنی عثمانیها، مذاکرات حدود سه سال به طول انجامید.
در این مدت، عدهیی از اوباش ارزروم به تحرک اسعد پاشا، حاکم ارزروم، قصد جان امیرکبیر را کردند و طی این ماجرا دو نفر از همراهان امیر به قتل رسیدند و خود او هم مجروح گشت. امیر قصد مراجعت به ایران را داشت که نمایندگان روسیه و انگلیس - که مایل نبودند مذاکرات به هم بخورد- تلاش کردند تا با تحمیل فشار به دولت عثمانی و پرداخت خسارت به دولت ایران و قبول عذرخواهی، جلسات کمیسیون چهارجانبه بار دیگر منعقد گردد.
به موجب عهدنامهیی که بین نمایندگان دو دولت منعقد شد، نواحی واقع در شرق زهاب و کرند و بندر محمره و اراضی واقع در شطالعرب متعلق به ایران شناخته شد و در مقابل دولت ایران از هر گونه ادعایی نسبت به ایالت سلیمانیه صرف نظر کرد. دو دولت متقابلاً حق کشتیرانی آزاد در شطالعرب را به رسمیت شناختند و از کلیهی ادعاهای ارضی نسبت به یکدیگر گذشت کردند و دولت عثمانی متعهد شد از آزار زوار شیعهی ایرانی در عتبات خودداری نماید. همچنین در مادهی هفتم این قرارداد تصریح شد که دولتین ایران و عثمانی جهت تسهیل در اجرای مواد قرارداد میتوانند نمایندگیهای سیاسی در شهرهای یکدیگر دایر کنند (شمیم، 1370: 211).
شایان ذکر است که امپراطوری عثمانی تا قرن هجدهم میلادی، کشوری وسیع و قدرتمند بود که قلمرو آن تمام کشورهای عربی، ترکیهی امروزی و قسمتهایی از شرق اروپا را شامل می شد. در طی قرن هجدهم میلادی این کشور متحمل شکستهای سختی از روسیه و اتریش شد که نتیجهی آن، فراهم شدن جدایی بخشی از قلمرو اروپایی آن امپراطوری و تضعیف هر چه بیشتر آن بود (کندی، 1369: 300).
در قرن نوزدهم میلادی به دلیل تداوم اختلافات ایران و عثمانی، رقابت دول اروپایی و چشمداشت دولت روسیه و اتریش به سرزمینهای عثمانی، دولتمردان این کشور خود را ناگزیر دیدند که حمایت دولتهای اروپایی مانند انگلستان، فرانسه و آلمان را جلب نمایند.
در جنگ کریمه (1273-1270ه.ق/1856-1853.م) فرانسه و انگلستان به کمک عثمانی شتافتند و به دلیل ترسی که از دسترسی روسها به دریای مدیترانه داشتند به آن کشور کمک کردند تا در آن جنگ پیروز شود. کنگرهی پاریس که در مارس 1273ه.ق/ 1856.م با شرکت نمایندگان کشورهای پیروز در جنگ کریمه تشکیل یافت و به دنبال آن، تحولاتی که با اندیشه اصلاحی در عثمانی به وقوع پیوست، زمینهساز قدرتیابی گروهی از روشنفکران و سیاستمداران اصلاحطلبی گردید که در نیمهی قرن نوزدهم میلادی دولت عثمانی را روزبه روز به مخالفت با سیاستهای روسیه و انگلستان و نزدیکی هر چه بیشتر به فرانسه و آلمان سوق می دادند (رئیس نیا، 1374: 50).
شهرت و آوازهی ارتش قدرتمند آلمان که در سال 1288 ه.ق/ 1871. م فرانسه را شکست داده بود، عامل دیگری شد تا تعدادی از روشنفکران ترک در راستای تفاهم و همدلی هر چه بیشتر بین دو کشور گام بردارند (همان: 51). تا اواخر قرن نوزدهم میلادی، نفوذ اقتصادی و سیاسی آلمان از طریق عثمانی و بندر بصره در خلیجفارس گسترش فوقالعادهیی یافت، چنانکه آلمان در صدد احداث راهاهن برلین- بغداد و ادامهی آن به بصره- کویت برآمد (برادفورد، 1368: 86).
در دورهی قاجار، اهمیت اقتصادی- سیاسی بندر بوشهر، نظر بسیاری از دولتهای اروپایی از جمله عثمانی را به خود جلب نمود. در دوران سلطنت فتحعلی شاه قاجار که انگلستان نفوذ خویش را در هند و خلیجفارس گسترش میداد، در 1277 ه.ق/1812. م دفتر نمایندگی سیاسی خویش را در بوشهر تأسیس کرد. حضور فعال انگلستان در بوشهر که نمایندگی سیاسی آن همچون یک نایبالسلطنه عمل میکرد، زمینهساز حضور دیگر دولتهای اروپایی شد. بوشهر در این زمان، مرکز اصلی بازرگانان انگلیس در جنوب ایران بود. برخی از دولتهای اروپایی در این شهر، دفتر نمایندگی داشتند و تجار بزرگ به فعالیتهای بازرگانی مشغول بودند. دولتهای فرانسه، آلمان و روسیه به ترتیب در سال 1306ه.ق/1889.م، 1315ه.ق/1897.م و 1319 ه.ش/1901.م، کنسولگریهای خود را در بوشهر تأسیس کردند. دولت هلند برای سالهای متمادی در بوشهر کنسولگری داشت و آخرین کنسول آن، بیست سال مأمور بود. دولتهای نروژ، ایتالیا و عثمانی هم در بوشهر کنسولگری داشتند.
دولت عثمانی بعد از هلند، سومین کشوری بود که در بندر بوشهر اقدام به تأسیس کنسولگری کرد. سدیدالسلطنه کبابی در کتاب سرزمینهای پیرامون شمالی خلیجفارس و دریای عمان در یکصد سال پیش دربارهی حضور نمایندگیهای سیاسی کشورهای خارجی در بوشهر چنین مینویسد:
دولتین روس و انگلیس جنرال کنسولگری و دولتین هلند و آلمان کنسولگری و سویدن [سوئد] وکالت کنسولگری دارند. اقدم از همه انگلیسها باشند، بعد هلند و عثمانی و مأمور سویدن بعد از همه و مأمورین روسی در سنهی [1319 ه.ق] ابتداء شده (سدیدالسلطنه کبابی، 1371: 71).
نوشتار سدیدالسلطنه کبابی دلالت بر آن دارد که عثمانیها قبل از دولتهای روسیه، آلمان و فرانسه در شهر بوشهر دست به ایجاد کنسولگری و نمایندگی سیاسی زدند.
ج.ج. لوریمر که در فاصلهی سالهای 1333-1332 ه.ق/1913-1914 م.سمت کنسول دولت انگلیس در بوشهر را داشت در جایجای مجلدات تاریخی گازیته تصریح مینماید که هر یک از دولتهای فرانسه، آلمان، هلند و ترکیه (عثمانی) نایب کنسول آنها و نماینده ی سیاسی دولتهای آنها در بوشهر است (لوریمر، 1379: 175).
اطلاعات دریافتی از وزارت امور خارجهی جمهوری ترکیه در ارتباط با تأسیس کنسولگری عثمانی در بوشهر و همچنین اسامی شهبندرهای عثمانی در کنسولگری یاد شده که از آرشیو عثمانی در استانبول و سالنامهی امور خارجهی عثمانی استخراج شده و توسط صدات اونال، کاردار موقت آن دولت در اختیار نگارنده قرار گرفته، بیانگر این واقعیت است که عثمانیهای در سال 1288 ه.ق/1871.م در بوشهر کنسولگری خود را ایجاد کردند. (3) کنسول عثمانی در بوشهر شهبندر نامیده میشد که مأمور رتق و فتق امور سیاسی و اقتصادی دولت عثمانی و اتباع آن کشور در منطقهی خلیجفارس و بوشهر بود.
گزارشهای سر پرسی کاکس، سرکنسول انگلیس در بوشهر، بیانگر این واقعیت است که در رویداد مشروطه در بوشهر و مقارن اشغال بوشهر توسط نیروهای تحت امر سید مرتضی مجتهد اهرمی علمالهدی و رئیس علی دلواری که منجر به برکناری حاکم بوشهر و رئیس گمرک شد، کنسول عثمانی در بوشهر نیز در این وقایع حضور فعال داشته است.
کاکس می نویسد:
روز نهم آوریل 1901.م 1237 [ه.ق] نمایندگان سیاسی روس، آلمان و عثمانی به بالیوزگری [کنسولگری انگلیس] آمدند تا در مورد اتخادذ تدابیر صریح و قاطع برای ایجاد امنیت با نمایندهی سیاسی [انگلیس] مشورت و او را در این خصوص تشویق نمایند (کاکس، 1377:71).
عثمانیها که در فاصلهی سالهای (1336-1288ه.ق/1918- 1871.م) در بوشهر حضور داشتند، با آغاز جنگ جهانی اول به دلیل قرار گرفتن در جبههی متحدین و اشغال بوشهر توسط قوای انگلیس در سال 1336 ه.ق/ 1918.م مجبور شدند که برای همیشه بوشهر را ترک نمایند.
از حضور چهل و پنج سالهی عثمانی در بوشهر، شصت سند مربوط به شهبندر خانهی عثمانی و هفتاد و یک نامه از کارگزاری اول بنادر مستقر در بوشهر باقی مانده که این اسناد در آرشیو (بنیاد ایرانشناسی) نگهداری میشود. اسناد موجود که مربوط به سالهای 1336-1329 ه.ق میشود، فقط پنج سال آخر حضور نمایندگان سیاسی عثمانی در بوشهر را در بر میگیرد که گوشههای اندکی از فعالیتهای این نمایندگی سیاسی را آشکار میسازد.
دو سوم این اسناد، مربوط به اتباع عثمانی در بوشهر است که شهبندری عثمانی در مکاتبات خود به کارگزاری و حاکم بوشهر، خواستار مساعدت در حل مشکلات آنان است. بقیهی اسناد مربوط به شروع کار شهبندری جدید، شهبندری به بوشهر، امنیت شهبندری و دعوت شهبندری برای شرکت در جشنها و اعیاد و تاجگذاری شاه ایران است.
مکاتبات کارگزاری اول بنادر ایران به شهبندرخانهی عثمانی نیز از تاریخ دهم ذیقعدهی سال 1329 ه.ق شروع میشود و تا محرم 1332 ه. ق را در بر میگیرد که شامل هفتاد و یک سند است که محتوای آنها در مورد اتباع عثمانی، اعیاد و جشنهای ملی و بعضاً مسائل اقتصادی است. عثمانیها در بوشهر دو ساختمان در اختیار داشتند، یکی عمارت کنسولگری عثمانی در جنوب آبانبار قوام که در سال 1343 ه.ش کاملاً تخریب شد و دیگری، عمارت مسکونی شهبندر در کوی شنبدی که به دلیل بیتوجهی مسئولین میراث فرهنگی کشور در بهمن ماه سال 1382 ه.ش کاملاً منهدم گردید.
بر اساس اسناد ارسالی وزارت امور خارجه ترکیه، دولت عثمانی، فعالیتهای تجاری- سیاسی خود را از سال 1288 ه.ق/1871.م در بندر بوشهر آغاز کرد و در مدتی کمتر از نیم قرن تعداد سیزده شهبندر به بوشهر اعزام نمود.
در سند شمارهی 3 به عنوان «کنسولگری موجود در بوشهر» (4) که به زبان ترکی استانبولی نگارش یافته، دربارهی مأموریت احمدافندی که به سال 1288ه.ق/1871.م به بوشهر اعزام شده، چنین آمده است:
به دلیل موقعیت تجاری بندر بوشهر در پادشاهی ایران در خواست یک نفر کاتب شده که از بین تجار مورد اعتماد یک نفر به نام احمد افندی به عنوان کاتب تعیین گردیده که با حقوق ماهیانه 5000 کروش [پول خرد ترکیه] که در این حقوق ماهیانهی کرایهی خانه نیز منظور گردیده به آن بندر مراجعه نماید. (5)
بر اساس سالشمار مأموریت شهبندرهای عثمانی در بوشهر، آقای افندی اولین شخصیتی بود که به عنوان شهبندر در این بندر حضور یافت. آخرین شهبندر، علی کمال بیگ نام داشت که در سال 1336 ه.ق/ 1918.م انتخاب گردید، اما از قراین و شواهد تاریخی چنین بر میآید که به دلیل شکست عثمانیها، در جنگ جهانی اول و از هم پاشیدگی امپراطوری عثمانی، این نماینده نتوانسته در محل مأموریت خود حضور یابد.
مأخذ: آرشیو عکس بنیاد ایرانشناسی، شعبهی بوشهر
مسجد جامع یادگار عثمانیها در بندر بوشهر
در محلهی کوتی (6) که یکی از چهار محلهی قدیمی بوشهر به شمار میرود و قدمت تاریخی آن به دورهی قاجار میرسد، مسجد جامعی قرار دارد که از بناهای مذهبی دوران عثمانیها در این شهر محسوب میشود.بر اساس سندی که اصل آن در آرشیو عثمانی در استانبول نگهداری میشود و ترجمهی فارسی آن توسط آقای جامعی، فرزند امام جماعت اهل سنت که در اختیار نگارنده قرار گرفت، دربارهی چگونگی احداث این مسجد چنین آمده است:
ترجمهی فرمان اعلیحضرت سلطان به عربی
قبلاً مرحوم عبدالله آقا اقدام به تأسیس و ساختن مسجدی شریف در بندر ابیشهر جهت ادای پنج وعده نماز و ایراد خطبه نموده است و از آنجا که در آن موقع، مسجد مذکور خطیبی و موقوفاتی نداشته است، پس از ثبوت اهلیت و احراز صلاحیت مقرر گردید که امر امامت و ایراد خطبهی جمعه در این مسجد به جناب شیخ ابراهیم افندی واگذار شود و پس از انجام بررسیها و تحقیقات لازم از طرف مدیریت والی بصره در مورد هزینههای مساجد و املاک، قرار بر این شد که مبلغ 500 غروش (قروش) (7) به جناب شیخ ابراهیم افندی پرداخت شود تا به مصرف امر امامت و خطبه و تدریس و مفروشات و روشنایی مسجد برسد و پس از بررسی در محکمهی اوقاف و اوامر عالی مقام شیخالاسلام و بر اساس مقررات قبلی، اوامر و اجازهی شاهانی همایونی خاقانی در تاریخ 21 ربیعالاول سنهی 1330 به نام شیخ ابراهیم زید صلاله صادر شد. این فرمان به توشیح دست خط شاهانی همایونی سلطانی در خصوص امر امامت و خطبه و تدریس پرداخت هبهی همایونی رسیده است. بر شیخ نامبرده تیمناً و تبرکاً لازم است در اجرای امر امات و خطابت و تدریس و غیره، وظایف خود را انجام داده و هیچگونه قصور و تساهل ننماید.28 دیماه ربیعالآخر سال 1330
همانگونه که از مفاد این نامه بر میآید، سلطان عثمانی در ساخت این مسجد، نظارت کامل داشته و تعیین امامت آن نیز از طرف دربار عثمانی صورت میگرفته است. مسجد جامع که تنها بنای تاریخی برادران اهل سنت بوشهر میباشد، در محلهی شیخ سعدون قرار دارد و از مساجد آباد بندر بوشهر به شمار میرود.
مسجد جامع اهل سنت در محلهی کوتی بندر بوشهر، مأخذ: آرشیو عکس بنیاد ایرانشناسی، شعبهی بوشهر
سالشمار مأموریت نمایندگان سیاسی و شهبندریهای عثمانی در بندر بوشهر
عدد |
سمت |
نام |
سال |
1 |
شهبندر Sehbender |
احمد افندی Ahmed Efendy |
1288 ه.ق/1871 م. |
2 |
شهبندر Sehbender |
حسیب افندی Hasib Efendy |
1303ه.ق/1855 م. |
3 |
شهبندر افتخاری Sehbender Fahri Vakili |
حسین تحسین افندی Huscyin Tahsin Efendy |
1321ه.ق/1900 م. |
4 |
شهبندر افتخاری Sehbender Fahri Vakili |
فتحالله افندی |
1321 ه.ق/1903 م. |
5 |
شهبندر Sehbender |
نظمی بیگ Nezmi Bey |
1322ه.ق/1904 م. |
6 |
شهبندر Sehbender |
نظمی بیگ Nezmi Bey |
1323 ه.ق/1905 م. |
7 |
شهبندر Sehbender |
نظمی بیگ Nezmi Bey |
1324 ه.ق/1906م. |
8 |
شهبندر Sehbender |
نظمی بیگ Nezmi Bey |
1325 ه.ق/1907 م. |
9 |
شهبندر Sehbender |
نظمی بیگ Nezmi Bey |
1326 ه.ق/1908 م. |
10 |
شهبندر Sehbender |
نظمی بیگ Nezmi Bey |
1328 ه.ق/1910 م. |
11 |
شهبندر Sehbender |
آقا بیگ Agha Bey |
1331 ه.ق/1911 م. |
12 |
شهبندر Sehbender |
احمد نبیل بیگ Ahmed Nabil Bey |
1331 ه.ق/1912 م. |
13 |
شهبندر Sehbender |
احمد علی کمال بیگ Ahmed Ali Kamal Bey |
1336 ه.ق/ 1918 م. |
عمارت شهبندری عثمانی در بندر بوشهر، مأخذ: آرشیو عکس بنیاد ایرانشناسی، شعبهی بوشهر
کارکنان شهبندری عثمانی در بندر بوشهر، مأخذ: آرشیو عکس بنیاد ایرانشناسی، شعبهی بوشهر
نامهی شهبندری به کارگزار اول بنادر خلیجفارس، مأخذ: آرشیو عکس بنیاد ایرانشناسی، شعبهی بوشهر
نمونهیی از امکانات شهبندری عثمانی در بوشهر، مأخذ: آرشیو عکس بنیاد ایرانشناسی، شعبهی بوشهر
نتیجهگیری
عثمانیها در دوران حضورشان در خلیج فارس و بندر بوشهر هر چند برای تحقق اهداف توسعهطلبانهی خود از زمینهها و امکانات فرهنگی و اجتماعی قابل توجهی مانند پیروی قریب به اتفاق ساکنان کرانههای شمالی و جنوبی خلیج فارس از دین اسلام و حاکمیت زبان عربی به عنوان زبان رسمی دین اسلام و حاکمیت بر اماکن مقدس مسلمانان مانند مکه، مدینه و عتبات عالیات برخوردار بودند، اما در غایت به دلیل زوال امپراطوری با شکلگیری مسئلهی شرق در زمان سلطان سلیم سوم و رقابتهای اول قدرتمند اروپایی با این امپراطوری در منطقهی خلیجفارس در پایان جنگ جهانی اول (1336 ه.ق/1918.م) سرانجام کنسولگری آنها در بندر بوشهر تعطیل گردید و برای همیشه به نفوذشان در خاورمیانه پایان داده شد.نمایش پی نوشت ها:
1.استاد دانشگاه و رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبهی بوشهر.
2. Johne Elton
3. اسناد ارسالی صدات اونال، کاردار موقت جمهوری ترکیه در تهران، در بخش ضمائم ارائه گردیده است.
4. از آقای امین اسبقی، کارشناس بنیاد ایرانشناسی شعبهی آذربایجان شرقی، سپاسگزارم که اسناد ارسالی سفارت ترکیه را به زبان فارسی ترجمه کردند.
5. سند شمارهی 3، آرشیو عثمانی در استانبول، ارسالی توسط صدات اونال، کاردار موقت ترکیه در تهران. اصل این اسناد در بخش ضمائم ارائه گردیده است.
6. kuti
7. پول رایج آن زمان.
نمایش منبع ها:
- استفان رای، گرومون، چالش برای قدرت و ثروت در جنوب ایران، ترجمهی حسن زنگنه، قم، نشر همسایه، چ1، 1378.
- امین، عبدالامیر، منافع بریتانیا در خلیج فارس، ترجمهی علی رجبی یزدی، تهران: انتشارات امیرکبیر، چ1، 1370.
- برادفورد، جی، مارتین، تاریخ روابط ایران و آلمان، ترجمهی پیمان آزاد و علی امید، تهران: پیک ترجمه، چ1، 1368.
- خیراندیش، عبدالرسول، «زمینههای اداری و اقتصادی قیام ضد استعماری مردم بوشهر، تنگستان، دشتی و دشتستان»، مجموعه مقالات رئیس علی دلواری، چاپ علوی بوشهر، 1373.
- رابینو، لویی، دیپلماتها و نمایندگان کنسولی ایران و انگلیس، ترجمهی غلامحسین میرزا صالح، تهران: نشر تاریخ ایران، چ1، 1363.
- رئیسنیا، رحیم، ایران و عثمانی در آستانهی قرن بیستم، تبریز: انتشارات ستوده، چ1، 1374.
سدیدالسلطنه کبابی، محمدعلی خان، سرزمینهای شمالی پیرامون خلیج فارس و دریای عمان، به کوشش احمد اقتداری، شرکت انتشارات جهان معاصر، چ1، 1371.
- شمیم، علیاصغر، تاریخ ایران در عصر قاجار، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چ2، 1370.
عیسوی، چارلز، تارخ اقتصادی ایران، ترجمهی یعقوب آژند، تهران: نشر گستره، چ1 1325.
- فلور، ویلم، حکومت نادرشاه، ترجمهی ابوالقاسم سری، تهران: انتشارات توس، چ1، 1367.
- کاکس، سرپرسی، گزارش سالانهی بوشهر، ترجمهی حسن زنگنه، به کوشش عبدالکریم مشایخی، تهران: انتشارات پروین، چ1، 1377.
- کامرون، جورج، ایران در سپیده دم تاریخ، ترجمهی حسن انوشه، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چ1، 1365.
- کندی، پل، ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ، ترجمهی محمود ریاضی، تهران: انتشارات خجسته، چ1، 1369.
- لوریمر، ج. ج، راهنمای خلیج فارس و جغرافیای استان بوشهر، ترجمهی سیدمحمد حسن نبوی، انتشارات نوید، شیراز با همکاری بنیاد ایرانشناسی شعبهی بوشهر، چ1، 1379.
- مهدوی، عبدالرضا هوشنگ، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر، چ3، 1364.
- نورزادهی بوشهری، اسماعیل، ایران کنونی و خلیج فارس، تهران: چاپخانهی روزنامه امید، چ1، 1325.
فصلنامه تخصصی مطالعات خلیجفارس، شمارهی استاندار بینالمللی 0220-2383، سال دوم، شمارهی اول (پیاپی 5)، بهار 1395.