امام جواد (ع) در بیانات و بنانات امام رضا (ع)

شناخت هر امام در آیینه امام دیگر، یکی از مورد اعتمادترین راه در شناخت امام و امامت است. این گزاره در مورد یکایک امامان معصوم (علیهم السلام) می‌تواند صادق باشد، ولی دامنه این نوشتار، به حضرت جواد الائمه...
سه‌شنبه، 29 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
امام جواد (ع) در بیانات و بنانات امام رضا (ع)
 امام جواد (ع) در بیانات و بنانات امام رضا (ع)

نویسندگان: حبیب الله (حسیب) احسانی
طاهره رضایی

چکیده

شناخت هر امام در آیینه امام دیگر، یکی از مورد اعتمادترین راه در شناخت امام و امامت است. این گزاره در مورد یکایک امامان معصوم (علیهم السلام) می‌تواند صادق باشد، ولی دامنه این نوشتار، به حضرت جواد الائمه (علیه السلام) در آیینه بیانات و بنانات حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا (علیه السلام) محدود است. ویژگی‌های منحصر به فرد امام جواد (علیه السلام)، موقعیت و عصر آن امام همام و به طور خاص، شبهات مطرح در ارتباط آن حضرت، از جمله عواملی است که ضرورت این نوشتار را دو چندان می‌نماید. علاوه بر این، مجموعه روایات منقوله و نامه‌های برجای مانده از حضرت رضا (علیه السلام)، آیینه تمام نمایی است که پاره‌ای از رویدادهای مربوط به احوالات امام جواد (علیه السلام) را از ولادت تا امامت، شخصیت و ویژگی‌های اخلاقی آن حضرت و نهایتاً شبهات مربوط به ایشان را به روشنی منعکس می‌کند. زمانی که ولادت امام جواد (علیه السلام) نزدیک شد، امام رضا (علیه السلام) به حکیمه فرمودند: «ای حکیمه! هنگام وضع حمل خیزران در نزد او حاضر باش.» ایشان حکیمه و قابله را در اتاقی جای دادند، و چراغی را در آن اتاق نهادند، و در را به روی آن‌ها بستند،. وقتی خیزران درد زایمان گرفت، چراغ خاموش شد. در کنار او تشتی قرار داشت. حکیمه از خاموش شدن چراغ، غمگین شد. در همین هنگام حضرت جواد (علیه السلام) را در میان تشت دید که پرده نازکی مانند لباس، بدن او را فراگرفته بود. نور درخشنده‌ای داشت، به طوری که بر اتاق تابید و آن جا را روشن کرد.

مقدمه

آثار نگارش یافته درباره زندگی و رخدادهای مربوط به امام جواد (علیه السلام)، ابعاد مختلف زندگی آن امام همام و مسائل پیرامونی را تحت پوشش قرار داده است. هر یک از این پژوهش‌ها، در جای خودش مغتنم است. در این میان، نویسندگان این سطور، برای این که سهمی در همایش آن امام همام داشته باشند، مجموعه بیانات و بنانات مبارک پدر بزرگوارشان را درباره شخصیت، رویدادهای مربوط به دوران قبل و بعد از ولادت امام جواد (علیه السلام)، مسأله امامت و شبهات مرتبط با آن و برش‌هایی از نامه‌های حضرت رضا (علیه السلام) به امام جواد (علیه السلام) را با عنوان «آیینه در آیینه» یا امام جواد (علیه السلام) در بیانات و بنانات امام رضا (علیه السلام)، آورده‌اند. نگارندگان مقاله، ادعا ندارند تمام روایات و مکاتبات حضرت رضا (علیه السلام) درباره فرزندش امام جواد (علیه السلام) را در چنین مقاله‌ای بگنجانند؛ زیرا «بحر قلزم اندر ظرف ناید»؛ به ویژه این که پاره‌ای از این روایات، تحلیل و شرح لازم را می‌طلبد.

ولادت امام جواد (علیه السلام) و نشانه‌های آن

بر پایه برخی از گزارش‌ها و روایات، امام رضا (علیه السلام)، به مناسبت‌های مختلف آمدن امام جواد (علیه السلام) را بشارت می‌دادند و نشانه‌هایی برای آن حضرت ذکر می‌کردند. بزنطی می‌گوید:
"پسر نجاشی از من پرسید: «امام بعد از حضرت رضا (علیه السلام) کیست؟ دلم می‌خواهد این سؤال را بپرسی تا برایم واضح شود.» خدمت حضرت رضا (علیه السلام) رسیده، جریان را عرض کردم. فرمود: «امام بعد از من پسرم خواهد بود». کی جرأت دارد که بگوید پسرم! با این که فرزندی ندارد و هنوز حضرت جواد (علیه السلام) متولد نشده بود؛ اما چیزی نگذشت که امام جواد (علیه السلام) متولد شدند. (1)"
حسین بن یسار می‌گوید:
"ابن قیاما واسطی، نامه‌ای برای حضرت رضا (علیه السلام) نوشت و در آن سؤال کرد: «چطور ممکن است شما امام باشید با این که فرزند ندارید؟» حضرت رضا (علیه السلام) جواب دادند: «تو از کجا می‌دانی من فرزند نخواهم داشت؛ به خدا قسم این شب و روز به پایان نمی‌رسد تا خداوند مرا پسری عنایت کند که به وسیله او خدا حق را از باطل جدا گرداند». (2)"
اسماعیل بن بزیع گوید:
"از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: «آیا امامت در عمو یا دایی هم می‌باشد؟» فرمودند: «خیر» گفتم: «در برادر چطور؟» فرمودند: «خیر» پرسیدم: «پس امامت از آن‌چه کسی است؟» فرمود: «در پسرم». (3) (در حالی که ایشان در آن زمان فرزندی نداشتند)."
هرچند نوید ولادت حضرت جواد الائمه (علیه السلام)، از پیش داده شده بود، این بشارت، با بارداری مادر مکرمه حضرت جواد (علیه السلام) یک گام به تحققش نزدیک‌تر شد. بر پایه برخی گزارش‌ها، هنگامی که خیزران- همسر امام رضا (علیه السلام)- به امام جواد (علیه السلام) باردار شدند، حکیمه- دختر امام موسی کاظم (علیه السلام)- خدمت برادر بزرگوارش امام رضا (علیه السلام) نامه‌ای نوشت و آن حضرت را از این امرآگاه ساخت. امام رضا (علیه السلام) از علم مخزون و مکنون امامت خویش تاریخ دقیق بارداری همسرش را بیان کردند و در پاسخ خواهرش نوشتند: «او در فلان روز، از فلان ماه باردار شده است؛ پس هنگامی که تولد یافت، هفت روز ملازم و همدم او باش!» (4)
زمانی که ولادت امام جواد (علیه السلام) نزدیک شد، امام رضا (علیه السلام) به حکیمه فرمودند: «ای حکیمه! هنگام وضع حمل خیزران در نزد او حاضر باش.» ایشان حکیمه و قابله را در اتاقی جای دادند، و چراغی را در آن اتاق نهادند، و در را به روی آن‌ها بستند،. وقتی خیزران درد زایمان گرفت، چراغ خاموش شد. در کنار او تشتی قرار داشت. حکیمه از خاموش شدن چراغ، غمگین شد. در همین هنگام حضرت جواد (علیه السلام) را در میان تشت دید که پرده نازکی مانند لباس، بدن او را فراگرفته بود. نور درخشنده‌ای داشت، به طوری که بر اتاق تابید و آن جا را روشن کرد. حکیمه نوزاد را گرفت و بر دامن خود نهاد و آن پرده نازک را از بدنش جدا نمود. (5) در این هنگام حضرت رضا (علیه السلام) آمدند و در اتاق را گشودند، و طبق سنت پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر پدرانش در مورد فرزندانشان، با امام جواد (علیه السلام) رفتار نموده، عمل تحنیک و گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ را انجام دادند، بعد ایشان را در گهواره گذاشته، به خواهرش فرمودند: «ای حکیمه! مراقب گهواره باش!» (6)
حضرت رضا (علیه السلام) طول شب را در کنار گهواره پسرشان به سر بردند و با سخنانی او را خندان و شاد کردند. با توجه به این که امام رضا (علیه السلام) همـواره در انتظار تولد فرزند بودند، زمانی که آن نور الهی متولد شدند، امام رضا (علیه السلام) او را می‌بوییدند و می‌بوسیدند. در هنگام ولادت، زنان پاک‌دامن چون حکیمه خواهرش را گماردند تا مادرش را یاری کند و به وی می‌فرماید تا یک هفته در کنار مادر پرستاری مادر و کودک را عهده‌دار شود و خودشان در کنار گهواره، شب تا صبح با وی انس گرفتند. (7) هم‌چنین در شب ولادت آن حضرت تا صبح در گهواره با او سخن گفتند و اسرار الهی را به او بیان کردند. (8) امام رضا (علیه السلام) پس از تولد فرزندش فرمودند:
خداوند فرزندی به من ارزانی داشت که شبیه موسی بن عمران است که دریا را می‌شکافت و مانند عیسی بن مریم است که مادرش مقدسه و منزهه و طاهره و مطهره آفریده شده است. (9)

کنیه و القاب

کنیه امام جواد (علیه السلام)، ابوجعفر است و به دلیل اشتراک با کنیه امام محمد باقر (علیه السلام) به ابوجعفر ثانی معروف هستند و کنیه خاص ایشان ابوعلی است. (10) در منابع علاوه بر لقب جواد و تقی، القاب فراوان دیگر همچون: زکی، مرتضی، قانع، رضی، مختار، متوکل، مرضی، متقی، منتخب، عالم ربانی و هادی به ایشان نسبت داده‌اند. (11) بر اساس نصی که از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) رسیده بود، امام رضا (علیه السلام) فرزند خود را «جواد، زکی و تقی» ملقب فرمودند، (12) هم‌چنین او را صادق صابر، فاضل، قرّه اعین المؤمنین و غیط الملحدین خواندند. (13)
محمد بن ابی عباد نویسنده حضرت رضا (علیه السلام) بود. فضل بن سهل او را مأمور کرد تا گفتار و رفتار حضرت رضا (علیه السلام) را زیرنظر داشته باشد. او می‌گوید:
"حضرت رضا (علیه السلام) همیشه فرزندش محمد را با کنیه نام می‌برد. نامه برای ابوجعفر نوشتم. یا مشغول نامه نوشتن برای ابوجعفر بودم با این که پسرش کودکی بود در مدینه او را با احترام نام می‌برد. نامه‌های حضرت جواد (علیه السلام) نیز با نهایت بلاغت و کمال نگارش می‌یافت. یک روز شنیدم حضرت رضا (علیه السلام) می‌فرمودند: «ابوجعفر وصی و جانشین همسر است میان خانواده‌ام پس از من». (14)"

شخصیت امام جواد (علیه السلام)

پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «اگر کسی بمیرد، در حالی که امام زمان خودش را نشناخته است، مرگ چنین انسانی مرگ جاهلانه است.» با توجه به این کلام، از یک سوی، امام‌شناسی و شناخت ویژگی‌های امام راستین، یک ضرورت است و از سوی دیگر، شناختِ راستین و مورد اطمینان. بر این اساس، می‌توان گفت: «شناخت امام در آینه امام دیگر» بهترین و صادق‌ترین نوع شناخت خواهد بود. از این رو آن‌چه در ادامه می‌آید، سیمای مبارک امام جواد (علیه السلام) در آینه بیان امام رضا (علیه السلام) است.
امام جواد (علیه السلام) تحت تربیت پدر بزرگوارش و به جهت اصالت ذاتی خاندانش، فردی بسیار بخشنده بودند. لقب «جواد»، حاکی از آن است که آن حضرت اهل بخشش و به سخاوت مشهور بودند. ایشان در آغاز هر ماه صدقه می‌دادند، آنچه به دست می‌آوردند قسمت عمده‌اش را به علویان اختصاص می‌دادند. مقداری از بیت‌المال را که به ایشان پرداخت می‌شد، نیز انفاق می‌کردند. هم‌چنین درآمد ناشی از موقوفات اجدادش را که خود شخصاً روی باغ‌ها و مزارع آن‌ها کار می‌کردند، صرف اهداف عالیه خود و نیازهای جامعه اسلامی می‌نمودند. درآمد موقوفات امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در مدینه را که در اختیار ایشان بود نیز بین خویشان و فقرا تقسیم می‌نمودند. هم‌چنین هنگامی که قصد ترک بغداد به سوی مدینه را داشتند، همه دارایی خویش را در راه خدا انفاق کردند. (15)
تا زمانی که حضرت رضا (علیه السلام) در مدینه حضور داشتند، امام جواد (علیه السلام)، تحت تربیت و توجه ایشان بودند. آن‌چه این اهتمام امام رضا (علیه السلام) را بیش از پیش نشان می‌دهد، نامه‌هایی است که از آن حضرت از توس به مدینه فرستاده شده است. محتوا و درون‌مایه اصلی این نامه‌ها، توجه و توصیه‌های اخلاقی امام رضا (علیه السلام) به فرزندش است. این نامه‌ها، تأثیر شگرفی بر سلوک رفتاری و شکل‌گیری شخصیت امام جواد (علیه السلام) داشت. این نامه‌ها، در منابع مختلف روایی و به ویژه منابع ناظر به حضرت رضا (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) آمده است. آیت‌الله احمدی میانجی از جمله کسانی است که به گردآوری این نامه‌ها اهتمام ویژه داشت. ایشان مجموعه نامه‌های امام را در کتاب چند جلدی، با عنوان مکاتب الائمه گردآوری نموده است. (16)

پاره‌ای از سفارش‌ها و نامه‌های اخلاقی امام رضا (علیه السلام) به امام جواد (علیه السلام)

امام رضا (علیه السلام) از خراسان نامه‌های متعددی برای فرزندشان می‌فرستادند و طی آن تذکرات لازم را به ایشان می‌نمودند. از جمله نامه‌ای است که مرحوم صدوق از بزنطی نقل کرده:
"شنیده‌ام مواقعی که از خانه بیرون می‌روی و سوار می‌شوی، همراهان تو را از درب پنهانی بیرون می‌برند، برای آن که افراد نیازمند به شما دست نیابند. فرزند عزیزم! گوش به سخن مردم بخیل مده! به شما توصیه می‌کنم ورود و خروج خود را از درب بزرگ قرار بدهی تا همه مردم به شما دست‌رسی داشته باشند و نیازمندان درخواست خود را بیان کنند و به حاجت خود برسند. هر وقت از خانه بیرون می‌روی، دینار و درهم و سیم و زر فراوان با خود بردار و هرکس دست نیاز به سوی تو دراز کرد، محرومش مکن. اگر خویشاوندانت از تو چیزی خواستند، به مردان کم‌تر از پنجاه دینار و به زنان کم‌تر از 25 دینار مده. این کم‌ترین عطای تو به آن‌هاست. بیش از این چیزی بیان نمی‌دارم. تو خود می‌دانی که وظیفه‌ات چیست. من از این یادآوری، رفعت و عظمت تو را خواستارم. پس انفاق کن و آن کسی که در سایه عرش الهی است، از تنگی معیشت ترسی ندارد. (17)"
هم‌چنین نامه‌ای را محمد بن عیسی بن زیاد روایت کرده که در بخشی از آن امام رضا (علیه السلام) برای فرزندش می‌نویسند:
"به نام خدای بخشنده مهربان! خدایت دورانی طولانی باقی گذارد و از شر دشمنان محفوظت دارد! ای پسرم، پدرت فدای تو باد! آن‌چه نزد من بود برای تو تفسیر کردم، در حالی که زنده بودم و در کمال اعتدال؛ امیدوارم که خداوند به تو توفیق عنایت فرماید که به خویشاوندانت و دوستان ... و خداوند به تو وسعت روزی داده، پس از آن‌چه خدا به تو بخشش کرده در راه او انفاق کن. کارهایت را با مشورت من انجام بده، مخصوصاً کارهایی را که دوست داری به نتیجه کامل برسند. (18)"

امامت امام جواد (علیه السلام)

امامت و مسائل پیرامون آن
امام رضا (علیه السلام) 28 ساله بودند که خداوند امام جواد (علیه السلام) را به ایشان عطا فرمودند. این تأخیر، باعث شد که بسیاری از مردم از امام رضا (علیه السلام) سراغ امام پس از ایشان را بگیرند. امام رضا (علیه السلام) نیز چه قبل از ولادت امام جواد (علیه السلام) و چه بعد از آن، فرزند خویش را به اسم و رسم معرفی می‌نمودند و ایشان را به بسیاری از اصحاب خویش نشان می‌دادند. در هنگام سفر به خراسان، امام رضا (علیه السلام) (علیه السلام) ودایع امامت را به امام جواد (علیه السلام) دادند. (19) روایات بسیاری بیان‌گرتصریح یا اشاره امام رضا (علیه السلام) بر امامت فرزندش است.
پس از تولد امام جواد (علیه السلام)، امام رضا (علیه السلام) به شیوه‌های گوناگون، از جمله با نشان دادن مهر امامت وی به یاران خود و ذکر این که مولودی بابرکت‌تر از او زاده نشده، بر امامت فرزند تأکید می‌کردند.
از علی‌بن‌جعفر نقل شده که خویشاوندان و برادران امام رضا (علیه السلام) به جهت حسادت و کینه‌ورزی، نزد امام رضا (علیه السلام) رفتند و گفتند: «در میان ما امامی که رنگش گندم‌گون باشد وجود ندارد، حال آن که ابوجعفر (علیه السلام) گندم‌گون هستند». امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «او پسر من است». آنان گفتند: «حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قیافه‌شناسی را معتبر دانسته؛ باید قیافه‌شناسان بین ما و شما قضاوت کنند. حضرت فرمود: «شما در پی آنان بفرستید، اما من این کار را نمی‌کنم و به آنان نگویید برای چه دعوتشان کرده‌اید. وقتی قیافه‌شناسان آمدند ما را در باغ بنشانید». عموها، برادران و خواهران امام رضا (علیه السلام) همه در صحنی نشستند. آن حضرت در حالی که جامه‌ای گشاده و پشمین بر تن و کلاهی بر سر و بیلی بر دوش داشتند، در میان باغ مشغول بیل زدن شدند، گویی که باغبان هستند و ارتباطی با حاضران ندارند. آن‌گاه امام جواد (علیه السلام) را در مجلس حاضر کردند و از قیافه‌شناسان یافتن پدرش را درخواست نمودند. همه آنان به اتفاق گفتند که پدر این کودک در این جمع حضور ندارد، اما این شخص عموی پدرش و این، عموی خود اوست و این عمه اوست. اگر پدر او نیز این جا باشد، باید آن مردی باشد که در داخل باغ، بیل بر دوش گذارده؛ زیرا ساق پای این دو بر یک گونه است. در این وقت امام رضا (علیه السلام) وارد آن جمع شدند و قیافه‌شناسان به اتقاق گفتند: «این پدر آن کودک است». در این هنگام علی بن جعفر، عموی امام رضا (علیه السلام)، از جا برخاست و بوسه بر لب‌های حضرت جواد (علیه السلام) زد و عرض کرد: «گواهی می‌دهم که تو در پیشگاه خدا امام من هستی». (20)
به همین دلیل، امام رضا (علیه السلام) خود را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، و فرزندش امام جواد (علیه السلام) به ابراهیم فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تشبیه می‌کنند؛ زیرا پس از تولد ابراهیم از ماریه قبطیه برخی از همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از روی کینه و حسد چنین تهمتی به وی زدند. (21)
ابن قیاماگوید:
"خدمت حضرت رضا (علیه السلام) رسیدم موقعی که فرزندش ابوجعفر متولد شده بود؛ فرمودند: «خداوند مرا فرزندی عطا فرمود که وارث من و وارث آل داوود باشد». (22)"
علی بن اسباط و عباد بن اسماعیل گفتند: ما خدمت حضرت رضا (علیه السلام) در «منی» بودیم فرزندش ابوجعفر را آوردند. عرض کردیم: «این مولود مبارکی است!» فرمودند: «آری؛ هذا المولود الذی لم یولد فی الاسلام اعظم برکة منه؛ این فرزندی است که در اسلام با برکت‌تر از این فرزند متولد نشده است». (23)
ابویحیی صنعانی گفت:
"خدمت حضرت رضا (علیه السلام) بودم، پسرش حضرت جواد را که کودکی بود، برایش آوردند. ایشان فرمودند: فقال: «هذا المولود الذی لم یولد مولود اعظم علی شیعتنا برکة منه»؛ (24) در اسلام فرزندی متولد نشده که بیش‌تر از این پسر برای شیعیان ما برکت داشته باشد.
بنان بن نافع نقل می‌کند:
"روزی از حضرت امام رضا (علیه السلام) درباره امام بعدی پرسیدم؛ حضرت فرمودند: «کسی که از این در بر تو وارد خواهد شد، پس از من حجت خداوند است». در همین حال حضرت جواد (علیه السلام) داخل شدند. سپس امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «ای پسر نافع، تسلیم او باش و به پیرویش اعتراف کن که روح او روح من و روح من، روح رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است». (25)"
امام جواد (علیه السلام) زیاد به آسمان نگاه می‌کردند و پیوسته در اندیشه بودند، یک روز که سخت به فکر فرو رفته بود، امام رضا (علیه السلام) از ایشان پرسیدند: «که به چه چیزی فکر می‌کنی؟» ایشان پاسخ دادند: «در فکر ستمی هستم که چگونه در حق مادرم زهرا (سلام الله علیها) روا داشتند». (26) امام رضا (علیه السلام) او را بوسیدند و فرمودند: «تو شایسته امامتی». در آن زمان امام جواد (علیه السلام) چهار سال بیش‌تر نداشتند.
در حدیث دیگری، یحیی صنعانی نقل می‌کند:
"در مکه خدمت حضرت رضا (علیه السلام) رسیدم، در حالی که ایشان مشغول پوست کندن موز بودند که به دهان فرزندش حضرت جواد (علیه السلام) گذاشتند. گفتم: «فدایت شوم همین است آن مولود مبارک؟» امام فرمودند: «آری ای یحیی! این همان مولودی است که مانند او در اسلام متولد نشده که تا آن جد بزرگوار باشد و برکت او شامل حال شیعیان ما بشود». (27)"
صفوان بن یحیی نقل می‌کنند:
"به حضرت رضا (علیه السلام) عرض کردم: «ما قبل از این که فرزندتان ابوجعفر (حضرت جواد) متولد شود، از شما راجع به امام می‌پرسیدیم، می‌فرمودید خداوند به من فرزندی خواهد داد؛ اکنون که خدا عنایت کرده و چشم ما به جمالش روشن شده، خدا نخواسته باشد که به مصیبت شما و فقدان وجود عزیزتان دچار شویم؛ اما اگر بالاخره چنین شد امام ما کیست؟» ایشان با دست به حضرت جواد (علیه السلام) اشاره کردند که آن جا ایستاده بود. عرض کردم: «آقا او که هنوز سه سال بیش‌تر ندارد.» فرمودند: «سن کم زیانی به امامت او نمی‌زند. حضرت عیسی (علیه السلام) حجت خدا شد با این که کم‌تر از سه سال داشت». (28)"
خیرانی از پدر خود نقل کرد که گفت:
"خدمت حضرت رضا (علیه السلام) در خراسان ایستاده بودم؛ شخصی عرض کرد: «آقا! اگر پیش آمدی شد به چه کسی پناه بریم.» فرمودند: «پسرم ابو جعفر.» سؤال کننده حضرت جواد (علیه السلام) را کوچک انگاشت. حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: «خداوند عیسی را به نبوت و رسالت برانگیخت و مؤسس یک شریعت قرار داد با این که کوچک‌تر از پسرم ابوجعفر بود». (29)"
معمر بن خلاد گوید:
"حضرت رضا (علیه السلام) مطالبی درباره نشانه‌های امام، بیان کردند و بعد فرمودند: «شما چه احتیاجی به این دارید. من پسرم ابوجعفر (حضرت جواد) را جانشین خود کرده‌ام و او عهده‌دار مقام من است.» سپس فرمود: «ما خانواده چنین هستیم که بچه‌هایمان وارث بزرگانمان می‌شوند بدون کم‌وکاست، عیناً شبیه به یک‌دیگریم». (30)"
ابن قیاما واسطی که واقفی مذهب بود گوید:
"پیش حضرت رضا (علیه السلام) رفتم گفتم: ممکن است دو امام در یک زمان باشد؟ فرمودند: «مگر این که یکی از آن دو ساکت باشد و مأموریتی نداشته باشد.»"
گفتم: «خوب همین کافی است! شما الآن امامی که ساکت باشد برایتان نیست؟» فرمود: «چرا به خدا قسم مرا روزی فرزندی عطا خواهد فرمود که حق و حقیقت‌جویان را تقویت می‌کند و باطل و باطل‌گرایان را نابود می‌نماید.» پس از یک سال حضرت جواد (علیه السلام) برایش متولد شد. (31)
حسن بن جهم گفت:
"خدمت حضرت رضا (علیه السلام) نشسته بودم، فرزندش را صدا زدند هنوز کوچک بود. او را روی زانوی من نشاندند و فرمودند: «پیراهنش را از تنش بیرون بیار!» پیراهن او را که بیرون آوردم، فرمودند: «وسط شانه‌اش را تماشا کن!» وقتی نگاه کردم، در طرف یکی از شانه‌هایش مثل یک مهر زیر گوشت دیده می‌شد. فرمودند: «این علامت را می‌بینی؟ چنین علامتی را در همین محل پدرم داشت». (32)"

 

نمایش پی نوشت ها:
1. «قادتنا کیف نعرفهم»، ج7، ص14.
2. ابومحمد حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ص617.
3. موسوعه امام جواد (علیه السلام)، ج1، ص121.
4. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج2، ص437.
5. همان.
6. سید عبدالرزاق موسوی مقرم، مقتل مقرم زندگانی حضرت جواد (علیه السلام)، مترجم پرویز لولاور، ص29.
7. حبیب الله احمدی، امام جواد (علیه السلام)، الگوی زندگی، ص34.
8. شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج2، ص460.
9. علی بن حسین مسعودی، اثبات الوسیله الامام علی بن ابی طالب، ص178.
10. محمد بن جریر طبری، دلایل الامامه، ص396.
11. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج4، ص379.
12. مقتل مقرم، ص32.
13. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج2، ص250.
14. مرضیه محمد زاده، محمد بن علی (علیه السلام)، ص55.
15. همان، ص57.
16. چنان که پیش از این، مجموعه نامه‌های رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را در کتاب چند جلدی مکاتب الرسول در دست‌رس همگان قرار داده بود.
17. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص43؛ عیون اخبار الرضا، ج1، ص11. «یا أَبِا جَعفَرٍ، بَلَغَنِى أَنَّ المَوالی إِذا رَکبَت أخرَجوک مِنَ البابِ الصَّغیرِ، فَإِنَّما ذلِک مِن بُخلِ مِنهُم؛ لِئَلَّاینالَ مِنک أَحَدٌ خَیراً، وَ أَسأَلَک بِحَقِّ عَلَیک لایکنِ مَدخَلُک وَ مَخرَجُک إَلَّا مِنَ البابِ الکبِیرِ، فَإِذا رَکبتَ فَلیِکن مَعَک ذَهَبٌ وَفِضَّةٌ، ثَمَّ لایسأَلُک أَحَدٌ شَیئاً إِلّا أَعطَیتَهُ. وَمَن سَأَلَک مِن عُمومَتِکَ أَن تَبَرَّهُ فَلا تُعطِهِ أَقَلَّ مِن خَمسینَ دیناراً، وَ الکثیرُ إِلَیک، وَ مَن سَأَلَک مِن عَمَّاتِک فَلا تُعطِها أَقَلَ مِن خَمسَةٍ وَ عِشرینَ دیناراً، وَ الکثیرُ إِلَیک، إِلَى إِنَّما أُریدُ بِذلِک أن یرفَعَک اللهُ، فَأنفِق وَ لا تَخشَ مِن ذى العَرشِ إِقتاراً».
18. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج50، ص103.
19. فضل الله صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (علیه السلام)، ص392.
20. اصول، کافی، ج1، ص322.
21. محمد بن جریرطبری، دلایل الامامه، ص201-204.
22. ابوجعفر محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ج3، ص138.
23. بحارالانوار، ح50، ص20.
24. ابومحمد حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ص618.
25. ابن شهرآشوب، مناقب، ج2، ص435.
26. بحارالانوار، ج50، ص59.
27. بحارالانوار، ج50، ص35.
28. فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص203.
29. ارشاد القلوب، ص617.
30. علامه حلی، نگاهی بر زندگی دوازده امام، ص219.
31. اصول کافی، ج2، ص140.
32. ارشاد القلوب، ص628.

نمایش منبع ها:
ابن شهر آشوب، رشیدالدین محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج4، قم: علامه.
ابن بابویه، ابوجعفر محمد بن علی صدوق، (1363)، عیون اخبار الرضا، ج2، قم : چاپ مهدی لاجوردی.
احمدی، حبیب الله، (1389)، امام جواد (علیه السلام) الگوی زندگی، قم: فاطیما.
دیلمی، ابومحمد حسن بن ابی الحسن، (1375)، ارشادالقلوب، تهران: مرکز نشر کتاب.
شیخ عباسی قمی، منتهی الامال، ج2، قم: هجرت.
صفار، ابوجعفر محمد بن حسن، (1404)، بصائرالدرجات، ج3، تهران: منشورات الاعلمی.
صلواتی، فضل الله، (1384)، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (علیه السلام)، تهران: انتشارات اطلاعات.
طبری، محمد بن جریر (1363)، دلایل الامامه، چاپ سوم، قم: منشورات الرضی.
علامه حلی، (1380)، نگاهی بر زندگی دوازده امام، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
فتال نیشابوری، (1386)، روضه الواعظین، تحقیق سید مهدی خراسان، نجف: مطبعه الحیدریه.
کلینی، محمد بن یعقوب، (1391)، الکافی، ج5، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران.
کلینی، (1381) اصول کافی، ج1، تهران: مکتبه الصدوق.
مجلسی، محمد باقر (1362)، بحارالانوار، ج50، تهران: مکتبه الاسلامیه.
محمد زاده، مرضیه، (1390)، محمد بن علی (علیه السلام)، امام جواد، چاپ اول، قم: دلیل ما.
مسعودی، علی بن حسین، (1409)، اثبات الوسیله للامام علی بن ابی طالب، بیروت: دارالاضواء.
موسوعه امام جواد (علیه السلام)، (1419)، ج1، قم: مؤسسه ولی العصر (علیه السلام) للدرسات الاسلامیه.
موسوی مقرم، سید عبدالرزاق، (1389)، مقتل مقرم، مترجم پرویز لولاور، چاپ اول، تهران: آرام دل.

منبع مقاله :
مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام جواد (علیه السلام)، (1395)، قم: انجمن تاریخ‌پژوهان حوزه علمیه قم، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط