نویسنده: حسن انوشه
حکیم کمالالدین (م اکبر آباد 1068 ق) فرزند نجیبالدین همام فرزند عبدالرزاق گیلانی شاعر پارسیگوی هندی. نیاکانش ایرانی و از مردم گیلان بودند. عمش ابوالفتح گیلانی از مشاهیر رجال جلالالدین اکبر سومین پادشاه مغولی هند و پدرش حکیم همامالدین (م ب 1004 ق) از فضلا و خوشنویسان دربار اکبرشاه و از جمله کسانی بوده که در اتمام تاریخ الفی دست داشته است. حاذق در پادشاهی اکبر در فتحپور سیگری زاده شد. در کودکی پدرش را از دست داد و پرورش و تربیت او را عموهایش ابوالفتح مسیحالدین و نورالدین محمد قراری به عهده گرفتند. کمالالدین به شیوهای که در خانوادهاش مرسوم بود به فراگیری ادب و پزشکی روی آورد و در هر دو زمینه دستی توانا یافت. وی در پادشاهی جهانگیر به دستگاه دولتی تیموریان هند پیوست. در روزگار شاه جهان به منصب هزار و پانصد رسید و 600 سوار در فرمان او گذاشته شد. در نخستین سال پادشاهی شاه جهان به سفارت رهسپار دربار امامقلی ازبک گردید و پس از بازگشت از این سفر به منصب سه هزاری و «خدمت عرض مکرر» که پایگاهی بلند در دربار هند بود ارتقا یافت. اما پس از چندی دست او از کارها کوتاه گردید و در اکبرآباد از مردم گوشه گرفت. وی با گرفتن 20000 روپیه در انزوا زندگی میکرد و در 1054 ق مستمری او را به سالی 40000 روپیه بالا بردند. به گفتهی منابع حکیم حاذق مردی تندخو و خودپسند بود و مرتبهی خود را در شعر بالاتر از انوری میدانست. نصرآبادی میگوید که وی «دیوانی در کمال زینت تمام کرده در قاب مرصعی جای داده هرگاه به مجلس میآوردند اگر امرای عظیم که باشند به تعظیم دیوان او برنخیزند تندی میکند». در دیوان او که شمار ابیات آن به 10000 میرسد انواع شعر از قصیده و غزل و رباعی و قطعه یافت میشود. بسیاری از غزلهای او در نعت خداوند و مدح پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمهی اطهار (علیه السلام) و نیز ستایش پادشاه یا خطاب به او است. حاذق نیز مانند دیگر اعضای خانوادهاش به تشیع اعتقادی راسخ داشته و از سرودههایش به خوبی آشکار است. مثنویهایی به نامهای، گنج طلسم، ظلالمبین، بهار خلد، تمسک نجات و دو ساقی نامه نیز به او نسبت میدهند.
کتابنامه:
تاریخ ادبیات در ایران، 825/2 به بعد؛ تذکرهی نصرآبادی، 61؛ الذریعة، 9-219/1؛ سرود آزاد، 91؛ شمع انجمن، 127؛ منتخب الافکار، 191؛ هفت آسمان، 145؛ منتخب اللطایف، 156.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.
کتابنامه:
تاریخ ادبیات در ایران، 825/2 به بعد؛ تذکرهی نصرآبادی، 61؛ الذریعة، 9-219/1؛ سرود آزاد، 91؛ شمع انجمن، 127؛ منتخب الافکار، 191؛ هفت آسمان، 145؛ منتخب اللطایف، 156.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.