نویسنده: رضا کشاورز
برای حقیقت تجسم اعمال ثمرهای متعددی ذکر شده است؛ چنان که در خلال مباحث گذشته اشاره شد، از مهمترین ثمرهای آن تبیین چگونگی تناسب جزا و خلود اخروی با اعمال محدود دنیوی است. به باور صدرالمتألهین، اگر ثبوت و تقرر دایم ملکات نفسانی و تجسم اعمال را تا ابد نپذیریم، خلود اهل معصیت در جهنم و عقاب آنها توجیهی ندارد؛ زیرا اگر منشأ خلود و جاودانگی را عمل یا حالت زایل شده بدانیم، ملتزم به بقای معلول با زوال علت شده ایم که آن نیز محال است. (1) در برخی روایات، در تعلیل خلود اخروی آمده است که خداوند میداند فرد صالح یا ناصالح اگر تا ابد هم عمر کند، به روش خود ادامه میدهد؛ از این رو این افراد در نعمت و عذاب جاودانه هستند.
از آنجا که اعمال حسنه در راستای جهتگیری نظام عالم است، طبعاً بارور میشود؛ یعنی زمینهای است برای آنکه از طرف خداوند فیض بیشتری به فاعل آن افاضه شود. بعضی از متفکران معتقدند مراد این روایات، تعلیق خلود بر علم الهی نیست، بلکه تأثیر افکار و نیات و قصدهای انسانی در ساخته شدن حقیقت و واقعیت انسان است. (2) به همین علت در آثار غالب قائلان به تجسم اعمال، نوعی اصرار بر تعمیم مسئلهی تجسم به خصوصیات اعتقادی و نیات، علاوه بر اعمال و خصایص دیده میشود؛ (3) البته منشأ این تعمیم را در روایات نیز میتوان یافت. (4)
بیشتر بخوانید: پنج صنف از تجسم اعمال در روز قیامت
ثمرهی دیگر این است که تنها راه سازگاری جزای اعمال با موازین عدل الهی این است که جزا به شکل تجسم عمل باشد؛ زیرا اولاً جزا براساس این نظریه، عین عمل است و دوگانگی میان آنها وجود ندارد. (5) ثانیاً نتیجه و جزای عمل بدون هیچ فاصلهای به عامل آن اعطا میشود؛ البته در بعضی آیات به چندین برابر شدن جزای اعمال نیک اشاره شده که ممکن است تداعی کنندهی نوعی دوگانگی در جزای عمل باشد؛ مانند «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا». (6) همین خصوصیت ممکن است به عنوان مورد نقضی بر تجسم اعمال نیز مطرح شود؛ (7) اما در تبیین این آیه گفته شده است از آنجا که اعمال حسنه در راستای جهتگیری نظام عالم است، طبعاً بارور میشود؛ یعنی زمینهای است برای آنکه از طرف خداوند فیض بیشتری به فاعل آن افاضه شود. (8)
نمایش پی نوشت ها:
1. ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج 5، صص 34 و 40.
2. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 4، ص 708.
3. ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج 4، ص 241؛ همو، عرشیة، ص 282.
4. محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج 3، ص 241؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 6، ص 266.
5. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 349.
6. انعام: 160.
7. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 4، ص 705-706.
8. همان، ص 706.
منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1392) اسلام و مسئله نفس و بدن: مجموعه مقالات، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول.