روابط عموميها و خبرنگاران، تعامل يا تقابل؟
نويسنده: كتايون مصري
از ابلاغ رسمي آييننامه جامع روابط عمومي كشور، يك سال ميگذرد؛ در حالي كه انتظار ميرود اين آييننامه به شفاف شدن عملكرد روابط عموميها در دستگاههاي اجرايي كمك كند و تعامل ميان فضاي رسانهاي كشور را با روابط عموميها بهبود ببخشد، بسياري از فعالان حوزه مطبوعات كه در ارتباط مستقيم با روابط عموميها قرار دارند معتقدند در بسياري از دستگاههاي اجرايي عملكرد اين نهاد اداري بيش از آن كه در خدمت گردش اطلاعات باشد، به مسدود شدن جريان آزاد اخبار و اطلاعات و انتقال آن به نمايندگان افكارعمومي منجر شده است.
اگر شمار معدودي از فعالان روابط عمومي را در بعضي سازمانها و دستگاههاي اجرايي كنار بگذاريم، متاسفانه فضاي ارتباط ميان رسانههاي جمعي و روابط عموميها چندان مطلوب نيست.
نبود مطلوبيت در اين حوزه نه تنها منجر به خدشهدار شدن صحت، دقت و سرعت اخبار منتشر شده در رسانهها ميشود، بلكه با توجه به اين كه روابط عموميها مجراي انتقال و درز اطلاعات از درون به بيرون سازمانها هستند، فشار مضاعفي را تحمل ميكنند. تدوين آييننامه جامع فعاليت، وظايف و اختيارات روابط عمومي در كشور براي بهبود اين وضعيت در سال 85 آغاز و در 10 ماده ابلاغ شد.
در اين آييننامه، كهنگي و نبود ساختار مناسب براي فعاليتهاي نوين اطلاعرساني در روابطعموميها مورد نقد قرار گرفته و جذب دارندگان مدارك تحصيلي روابط عمومي و افراد داراي تجربه كاري در روابط عموميها در اولويت عنوان شده است.
به نظر ميرسد هدف اصلي تدوين و ابلاغ اين آييننامه همواره با يك سال كار كارشناسي روي آن، آموزشهاي مداوم در واحدهاي روابط عمومي ساماندهي روابط بين رسانههاي جمعي و مديران، تشكيل شوراهاي هماهنگي تخصصي و... باشد كه در نهايت منجر به ارتباط نزديكي ميان روابط عموميها و رسانهها - بويژه مطبوعات - خواهد شد، اما چرا چنين فضايي تاكنون تحقق نيافته است؟
نبود آموزش، تخصص و تجربه در بسياري از كارشناسان حوزه روابط عمومي: اين نقصان باعث شده مدير روابط عمومي بيش از آن كه خود را فرد رسانهاي بداند، مديري با كلاس تلقي كند كه بدون حضور منشي و رئيس دفتر نميخواهد با خبرنگار ارتباط برقرار كند.
عباراتي مانند «خانم يا آقاي مدير جلسه هستند»، «نميتوانم شماره تلفن همراهشان را به شما بدهم»، «ايشان وقت ندارند با شما صحبت كنند»، «لطفا محورهاي صحبت خود را بفرستيد.» و ديگر مراحل كاغذبازي، نشاندهنده نبود آگاهي مديران و كارشناسان روابط عموميها از نقش رسانهاي آنهاست.
خبرنگار رقيب است نه همكار: روابط عموميها در بسياري موارد، خبرنگار را موجودي مزاحم ميدانند كه بايد به او اطلاعات را قطرهاي و نه شفاف ارائه كرد. آنها كه بايد خود نقش خبرنگار را در بعد درونسازماني داشته باشند، به دليل نبود اعتقاد مديران كلان به نقش روابط عموميها مجبور ميشوند تنها به توجيه عملكرد اشتباه برخي مديران و مجيزگويي آنان بپردازند.
سيدغلامرضا كاظمي دينان، رئيس انجمن روابطعمومي ايران در اين زمينه عقيده دارد كه نبود تخصص همراه با علاقه به كار روابط عمومي منجر شده تا ارتباط موثري ميان رسانه و روابط عمومي برقرار نشود.
وي ادامه ميدهد: در حال حاضر بعضي خبرنگاران و بعضي روابط عموميها نه براساس علاقه، تخصص و تجربه كه بر مبناي الزام وارد كار در اين حوزه شدهاند و خودش مشكلاتي را براي دو طرف فراهم كرده است. متاسفانه برخي مديران هيچ اعتقادي به حضور يك روابط عمومي مقتدر در كنارشان ندارند و به همين علت اجازه انتشار اخبار را نميدهند؛ چون ممكن است برايشان دردسرساز باشد. پس روابط عموميها در بسياري موارد تصميمگيرنده نيستند. در اين صورت نميتوانيم از اين نهاد، انتظار بيشتري داشته باشيم.
نيت و تجسس در روابط عموميها: كارشناسان شاغل در اين بخش زماني كه از سوي مديران سازمانها تحت فشار باشند، ديگر رويكرد اقناعي نخواهند داشت و همچون سدي عمل ميكنند تا ارتباط بين مدير و رسانهها با كندي روبهرو باشد.
خسرو رفيعي، دبير انجمن روابط عمومي ايران نيز رابطه بين خبرنگاران و روابط عموميها را مناسب نميداند و ميگويد: خبرنگار نميتواند پشت ميزنشين باشد. اين را بايد روابط عموميها بدانند. او بايد چالشها را دربياورد و روابط عمومي موظف است به او كمك كند.
اگر شما سازماني را يافتيد كه روابط عمومياش ضعيف است، بدانيد درون آن سازمان ضعفهايي وجود دارد.
نامدار صداقت، مديركل روابط عمومي شهرداري تهران هم با برشمردن 3 رويكرد تقابل، تعامل و همساني و همسويي بين روابط عمومي و خبرنگاران ميگويد: در حالت تقابل، روابطعموميها تبليغاتمحور و تشريفاتگرا هستند و رويكرد روابط عمومي در اين حالت، عدم انعكاس و انتشار اخبار است.
در حالت تعامل، اين دو با هم به توافق ميرسند تا اطلاعرساني كنند؛ در حالي كه در حالت همساني و همسويي، روابط عمومي خود را بخشي از پيكره رسانهاي كشور ميداند كه متاسفانه ما هنوز تا رسيدن به اين حالت ايدهآل فاصله داريم.
وي مهمترين مانع در اين مسير را ذهنيت بعضي مديران در سازمانها از روابط عمومي و رسانه دانست.
جوابيه ابزار فشار بر خبرنگاران: در حالي كه روابط عموميها در بعضي موارد از انتقال اطلاعات، اخبار و تصميمات درونسازماني به خبرنگاران ناتوانند، متاسفانه براي صدور جوابيه يا تكذيبيه تحت فشار قرار ميگيرند. صدور جوابيه را ميتوان از ابعاد مختلفي بررسي كرد كه از يك طرف فرصت و از طرف ديگر، چالشبرانگيز است.
كاظمي دينان عقيده دارد، اگر تعامل بين رسانه و روابط عمومي خوب باشد هيچ وقت كار به جايي نميرسد تا جوابيهاي صادر شود، اما اگر بازار شايعات داغ باشد و خبرنگار به دليل كمبود اطلاعات ناچار شود از اين شايعات بهره بگيرد، آنگاه روابطعمومي مجبور به صدور جوابيه است.
اما هميشه نگاهها به جوابيه منفي نيست، هرچند در بسياري موارد خبرنگار به دليل صدور جوابيه از طرف حوزه خبرياش تحت فشار قرار ميگيرد و از نگاه بعضي مديران رسانهاي، نقطه سياهي در كارنامه خبرنگار محسوب ميشود، اما به نظر رفيعي دبير انجمن روابط عمومي - جوابيه در بسياري موارد به شفاف شدن فضاي اطلاعرساني كمك ميكند و خود باعث پرسش و پاسخ بين سازمان و رسانه ميشود. وي از تجربهاش در اين باره ميگويد كه حضور خبرنگاران، دخالت آنان و حتي صدور جوابيهها در بسياري موارد باعث رفع مشكلات درون سازماني ميشود.
حسين پرسان، مدير روابط عمومي وزارت بازرگاني به رغم تمام ديدگاههاي مطرح شده نسبت به ادامه ارتباط بين رسانهها و روابط عموميها خوشبين است و آييننامه مذكور را راهي براي حل چالشها ميداند و ميگويد: واقعيت اين است كه بخشي مشكلات از ناحيه روابطعموميهاست و بخشي هم روزنامهنگاران كه از هم انتظارات غيرحرفهاي دارند. به نظر من شوراي اطلاعرساني دولت، ضامن اجراي اين آييننامه است و با استفاده از آن ميتوان هم تخصص و مهارت روابط عموميها را ارتقا داد و هم به بهبود نظاممندي روابط ميان اين دو كمك كرد.
روز خبرنگار هم بهترين مجال براي طرح مشكلات حرفهاي، معيشتي و اجتماعي اين قشر است و هم زمان مناسبي براي به حركت درآوردن موتور آييننامههاي مسكوتماندهاي است كه ميتواند به بهبود فضاي اطلاعرساني كمك كند.
منبع: http://www.bashgah.net /س
اگر شمار معدودي از فعالان روابط عمومي را در بعضي سازمانها و دستگاههاي اجرايي كنار بگذاريم، متاسفانه فضاي ارتباط ميان رسانههاي جمعي و روابط عموميها چندان مطلوب نيست.
نبود مطلوبيت در اين حوزه نه تنها منجر به خدشهدار شدن صحت، دقت و سرعت اخبار منتشر شده در رسانهها ميشود، بلكه با توجه به اين كه روابط عموميها مجراي انتقال و درز اطلاعات از درون به بيرون سازمانها هستند، فشار مضاعفي را تحمل ميكنند. تدوين آييننامه جامع فعاليت، وظايف و اختيارات روابط عمومي در كشور براي بهبود اين وضعيت در سال 85 آغاز و در 10 ماده ابلاغ شد.
در اين آييننامه، كهنگي و نبود ساختار مناسب براي فعاليتهاي نوين اطلاعرساني در روابطعموميها مورد نقد قرار گرفته و جذب دارندگان مدارك تحصيلي روابط عمومي و افراد داراي تجربه كاري در روابط عموميها در اولويت عنوان شده است.
به نظر ميرسد هدف اصلي تدوين و ابلاغ اين آييننامه همواره با يك سال كار كارشناسي روي آن، آموزشهاي مداوم در واحدهاي روابط عمومي ساماندهي روابط بين رسانههاي جمعي و مديران، تشكيل شوراهاي هماهنگي تخصصي و... باشد كه در نهايت منجر به ارتباط نزديكي ميان روابط عموميها و رسانهها - بويژه مطبوعات - خواهد شد، اما چرا چنين فضايي تاكنون تحقق نيافته است؟
روابط عموميها، ديواري غيرقابل نفوذ
نبود آموزش، تخصص و تجربه در بسياري از كارشناسان حوزه روابط عمومي: اين نقصان باعث شده مدير روابط عمومي بيش از آن كه خود را فرد رسانهاي بداند، مديري با كلاس تلقي كند كه بدون حضور منشي و رئيس دفتر نميخواهد با خبرنگار ارتباط برقرار كند.
عباراتي مانند «خانم يا آقاي مدير جلسه هستند»، «نميتوانم شماره تلفن همراهشان را به شما بدهم»، «ايشان وقت ندارند با شما صحبت كنند»، «لطفا محورهاي صحبت خود را بفرستيد.» و ديگر مراحل كاغذبازي، نشاندهنده نبود آگاهي مديران و كارشناسان روابط عموميها از نقش رسانهاي آنهاست.
خبرنگار رقيب است نه همكار: روابط عموميها در بسياري موارد، خبرنگار را موجودي مزاحم ميدانند كه بايد به او اطلاعات را قطرهاي و نه شفاف ارائه كرد. آنها كه بايد خود نقش خبرنگار را در بعد درونسازماني داشته باشند، به دليل نبود اعتقاد مديران كلان به نقش روابط عموميها مجبور ميشوند تنها به توجيه عملكرد اشتباه برخي مديران و مجيزگويي آنان بپردازند.
سيدغلامرضا كاظمي دينان، رئيس انجمن روابطعمومي ايران در اين زمينه عقيده دارد كه نبود تخصص همراه با علاقه به كار روابط عمومي منجر شده تا ارتباط موثري ميان رسانه و روابط عمومي برقرار نشود.
وي ادامه ميدهد: در حال حاضر بعضي خبرنگاران و بعضي روابط عموميها نه براساس علاقه، تخصص و تجربه كه بر مبناي الزام وارد كار در اين حوزه شدهاند و خودش مشكلاتي را براي دو طرف فراهم كرده است. متاسفانه برخي مديران هيچ اعتقادي به حضور يك روابط عمومي مقتدر در كنارشان ندارند و به همين علت اجازه انتشار اخبار را نميدهند؛ چون ممكن است برايشان دردسرساز باشد. پس روابط عموميها در بسياري موارد تصميمگيرنده نيستند. در اين صورت نميتوانيم از اين نهاد، انتظار بيشتري داشته باشيم.
نيت و تجسس در روابط عموميها: كارشناسان شاغل در اين بخش زماني كه از سوي مديران سازمانها تحت فشار باشند، ديگر رويكرد اقناعي نخواهند داشت و همچون سدي عمل ميكنند تا ارتباط بين مدير و رسانهها با كندي روبهرو باشد.
خسرو رفيعي، دبير انجمن روابط عمومي ايران نيز رابطه بين خبرنگاران و روابط عموميها را مناسب نميداند و ميگويد: خبرنگار نميتواند پشت ميزنشين باشد. اين را بايد روابط عموميها بدانند. او بايد چالشها را دربياورد و روابط عمومي موظف است به او كمك كند.
اگر شما سازماني را يافتيد كه روابط عمومياش ضعيف است، بدانيد درون آن سازمان ضعفهايي وجود دارد.
نامدار صداقت، مديركل روابط عمومي شهرداري تهران هم با برشمردن 3 رويكرد تقابل، تعامل و همساني و همسويي بين روابط عمومي و خبرنگاران ميگويد: در حالت تقابل، روابطعموميها تبليغاتمحور و تشريفاتگرا هستند و رويكرد روابط عمومي در اين حالت، عدم انعكاس و انتشار اخبار است.
در حالت تعامل، اين دو با هم به توافق ميرسند تا اطلاعرساني كنند؛ در حالي كه در حالت همساني و همسويي، روابط عمومي خود را بخشي از پيكره رسانهاي كشور ميداند كه متاسفانه ما هنوز تا رسيدن به اين حالت ايدهآل فاصله داريم.
وي مهمترين مانع در اين مسير را ذهنيت بعضي مديران در سازمانها از روابط عمومي و رسانه دانست.
جوابيه ابزار فشار بر خبرنگاران: در حالي كه روابط عموميها در بعضي موارد از انتقال اطلاعات، اخبار و تصميمات درونسازماني به خبرنگاران ناتوانند، متاسفانه براي صدور جوابيه يا تكذيبيه تحت فشار قرار ميگيرند. صدور جوابيه را ميتوان از ابعاد مختلفي بررسي كرد كه از يك طرف فرصت و از طرف ديگر، چالشبرانگيز است.
كاظمي دينان عقيده دارد، اگر تعامل بين رسانه و روابط عمومي خوب باشد هيچ وقت كار به جايي نميرسد تا جوابيهاي صادر شود، اما اگر بازار شايعات داغ باشد و خبرنگار به دليل كمبود اطلاعات ناچار شود از اين شايعات بهره بگيرد، آنگاه روابطعمومي مجبور به صدور جوابيه است.
سياه يا سفيد، نه خاكستري
اما هميشه نگاهها به جوابيه منفي نيست، هرچند در بسياري موارد خبرنگار به دليل صدور جوابيه از طرف حوزه خبرياش تحت فشار قرار ميگيرد و از نگاه بعضي مديران رسانهاي، نقطه سياهي در كارنامه خبرنگار محسوب ميشود، اما به نظر رفيعي دبير انجمن روابط عمومي - جوابيه در بسياري موارد به شفاف شدن فضاي اطلاعرساني كمك ميكند و خود باعث پرسش و پاسخ بين سازمان و رسانه ميشود. وي از تجربهاش در اين باره ميگويد كه حضور خبرنگاران، دخالت آنان و حتي صدور جوابيهها در بسياري موارد باعث رفع مشكلات درون سازماني ميشود.
آييننامهاي در انتظار اجرا
حسين پرسان، مدير روابط عمومي وزارت بازرگاني به رغم تمام ديدگاههاي مطرح شده نسبت به ادامه ارتباط بين رسانهها و روابط عموميها خوشبين است و آييننامه مذكور را راهي براي حل چالشها ميداند و ميگويد: واقعيت اين است كه بخشي مشكلات از ناحيه روابطعموميهاست و بخشي هم روزنامهنگاران كه از هم انتظارات غيرحرفهاي دارند. به نظر من شوراي اطلاعرساني دولت، ضامن اجراي اين آييننامه است و با استفاده از آن ميتوان هم تخصص و مهارت روابط عموميها را ارتقا داد و هم به بهبود نظاممندي روابط ميان اين دو كمك كرد.
روز خبرنگار هم بهترين مجال براي طرح مشكلات حرفهاي، معيشتي و اجتماعي اين قشر است و هم زمان مناسبي براي به حركت درآوردن موتور آييننامههاي مسكوتماندهاي است كه ميتواند به بهبود فضاي اطلاعرساني كمك كند.
منبع: http://www.bashgah.net /س