ماهیت عقل ربّانی
تعریف جریانها و تفکرات مختلف از عقل بسیار متفاوت است؛ اما در این بین اهل بیت(ع) عقل را به کاربرد آن تعریف کردهاند و فرمودهاند عقل چیزی است که به واسطه آن خدا پرستش میشود.
در این مجموعه مقالات به تبیین عقل ربانی مطابق با تعریف اهل بیت(ع) میپردازیم.
تعداد کلمات 1100 زمان تقریبی مطالعه 5 دقیقه
در این مجموعه مقالات به تبیین عقل ربانی مطابق با تعریف اهل بیت(ع) میپردازیم.
تعداد کلمات 1100 زمان تقریبی مطالعه 5 دقیقه
نویسنده: عبدالصالح شمساللهی
بین انسان وسایر مخلوقات و موجودات عالم اشتراکات زیادی وجود دارد که تمام آن اشتراکات را میتوان در دایره حیوانیت جمع نمود؛ امّا آنچه وجه تمایز انسان و فصل منطقی او با سایر موجودات است جوهر عقل است. امیرمؤمنان(ع) در مورد این وجه تمایز میفرماید:
اَلْاِنْسَانُ بِعَقْلِهِ.(1)
ترجمه: انسان به عقل خود انسان است.سلیمان دیلیمی از پدرش نقل میکند که در محضر امام صادق(ع) از عبادت، دین و فضایل شخصی تعریف کردم. امام(ع) از من از عقل او سؤال کرد و فرمود آیا انسان عاقلی است؟ عرض کردم نمیدانم! حضرت فرمود سلیمان! بدان که ثواب و ارزش عبادت هرکسی به اندازه عقل اوست.(3)
از طرفی تمام مسائل اعم از جایگاه انسان، ارزش اعمال، عقاب و ثواب در منظر الهی از با معیار عقل سنجش و توزین میشود. امام صادق(ع) در روایتی با اشاره به جایگاه عقل در منظر الهی میفرماید:
لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْکَ وَ لَا أَکْمَلْتُکَ إِلَّا فِیمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّی إِیَّاکَ آمُرُ وَ إِیَّاکَ أَنْهَى وَ إِیَّاکَ أُعَاقِبُ وَ إِیَّاکَ أُثِیبُ.(2)
ترجمه: چون خدای بزرگ عقل را خلق کرد با او سخن گفت و به فرمود پیش بیا و عقل پیش آمد و سپس امر کرد که پس برو و عقل اطاعت کرد؛ سپس فرمود به عزت و جلالم قسم هیچ خلقی را خلق نکردم الّا اینکه تو در نزد من از آن محبوبتری و تو را در کسی به کمال نمیرسانم الّا اینکه او را دوست بدارم. بدان که چون امر کنم تو را امر کردهام و چون نهی نمایم تو را نهی نمودهام و چون بخواهم عقاب کنم تو را عقاب میکنم و اگر بخواهم ثواب بدهم به تو ثواب میدهم.
سلیمان دیلیمی از پدرش نقل میکند که در محضر امام صادق(ع) از عبادت، دین و فضایل شخصی تعریف کردم. امام(ع) از من از عقل او سؤال کرد و فرمود آیا انسان عاقلی است؟ عرض کردم نمیدانم! حضرت فرمود سلیمان! بدان که ثواب و ارزش عبادت هرکسی به اندازه عقل اوست.(3)
تعریف عقل
عقل و تعریف عقل از مفاهیمی است که اختلاف بر روی معنای آن به قدمت حوزه اندیشه و فلسفه بر میگردد و هر کدام از مکاتب فکری معنا و اقسامی برای آن بیان کرده اند.
شناخت مفهوم عقل از این جهت مهم است که تمام اعمال فرد و جامعه و جهت گیریهای آن، برای مشروعیت باید مستند به عقل شود؛ به همین دلیل هرکدام از مکاتب فکری با توجه به آرمانی که داشتهاند عقل را تعریف نمودهاند.
تعریف لغوی عقل
اهل لغت عقل را به معنای در بند کشیدن، ممانعت، امساک و بازداری گرفتهاند و معتقدند عقل از "عقال" گرفته شده است و از آن جهت به زانو بند شتر که او را از سرکشی و ضرر رساندن باز میدارد عقال میگویند. در این تعریف عقل در واقع پا بند تمام چیزهایی است که ممکن است به منافع و آرمانهای یک انسان و یا یک جریان ضرر وارد کند. همچنین در میان اهل لغت عقل به معنای قوه ادراک، فهم و یادگیری نیز آمده است.(4)
شناخت مفهوم عقل از این جهت مهم است که تمام اعمال فرد و جامعه و جهت گیریهای آن، برای مشروعیت باید مستند به عقل شود؛ به همین دلیل هرکدام از مکاتب فکری با توجه به آرمانی که داشتهاند عقل را تعریف نمودهاند.
عقل در اصطلاح
در میان فلاسفه، متکلمین، اصولیون و اهل منطق غوغایی در خصوص معنای عقل وجود دارد که پرداختن به آن تألیفی مستقل و در چند جلد نیاز دارد.
عده عقل را قوّه مُدرِک کلیات میدانند و عدهای دیگر در تعریف آن گفته اند عقل به معنای جوهر مستقل بالذات و بالفعل است که اساس و پایه جهان ماوراء طبیعت و عالم روحانیت میباشد. عدهای دیگر نیز با تقسیم بندی عقل به عقل کلی و جزئی، نظری و عملی، متعارف و قدسی، استقلالی و متعبّد و چندین و چند تقسیم دیگر برای هرکدام تعریفی جداگانه ارائه کرده اند که از حوصله این وجیزه خارج است.(5)
عقل در مکتب اهل بیت(ع)
در مورد تعریف مفاهیم شیوههای گوناگونی وجود دارد، اهل منطق مفاهیم را با جنس و فصل منطقی تعریف میکنند ولی گاهی تعریف یک مفهوم با کاربرد آن انجام میشود؛ به عنوان مثال در تعریف آب میتوان گفت آب چیزی است که نوشیدن آن تشنگی انسان را مرتفع میکند. اهل بیت(ع) در تعریف عقل از تعریف به کاربرد استفاده نمودهاند و معنایی متفاوت از عقل ارائه دادهاند که نگارنده نام آن را عقل ربّانی میگذارد. در تعریف اهل بیت(ع) عقل چیزی است که قابلیت تعالی بخشی انسان به سمت مبدأ حقیقی را دارد و میتواند جوهر حقیقی انسان را، که روح ربّانی و الهی است، از غبار رذائل بیرون کشیده و درخشنده نماید.محمد بن عبدالجبار در حدیث مرفوعی نقل میکند که از امام صادق(ع) از تعریف عقل سؤال شد و حضرت فرمودند:
[العقل]مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ.(6)
ترجمه: عقل چیزی است که به واسطه آن خدا پرستیده میشود و بهشت به دست میآید.
و یا در حدیثی پیامبر اکرم(ص) خطاب به امیرمؤمنان(ع) میفرماند:
یا عَلىُّ اَلْعَقْلُ مَا اکْتُسِبَتْ بِهِ الْجَنَّةُ وَ طُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحْمنِ.(7)
ترجمه: اى على! عقل چیزى است که با آن، بهشت و خشنودى خداوند مهربان به دست مى آید.
در واقع در منظر اهل بیت(ع) عقل چیزی است که توانایی به سعادت رساندن انسان را داشته باشد و اگر کسی به هرطریقی خود را از وادی سعادت که وادی پرورش خوبیها و زدودن زشتیها است دور کند فاقد عقل ربّانی است.
ما امروز در جامعه مواجه با افرادی هستیم که به حسب ظاهر فاقد عقل نیستند و چه بسا با مفعوم متعارف عقل ما آنها را انسانها عاقل و باهوشی به حساب بیاوریم؛ کسانیکه با یک معامله در بازار سرمایههای آن چنانی به جیب میزنند و یا در رقابتهای سیاسی سعی میکنند با انواع ترفندهای جنگروانی و به کارگیری همه ابزارهای غیرشرعی و غیرانسانی رقیب را از میدان به در کنند؛ در جامعه کسی اینها را فاقد عقل نمیداند اما در تعریف اهل بیت(ع) آنچه در وجود آنها است عقل نیست بلکه چیزی شبیه عقل است.
در ادامه روایت محمد بن عبدالجبار روای از امام صادق(ع) سوال میکند که اگر عقل آن چیزی است که به واسطه آن بهشت به دست می آید پس آنچیزی که در وجود معاویه بود چه بود آیا معاویه انسان عاقلی نبود؟ حضرد در پاسخ میفرماید:
تِلْکَ النَّکْرَاءُ تِلْکَ الشَّیْطَنَةُ وَ هِیَ شَبِیهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْلِ.(8)
آن نکرا و شیطنت است، چیزی شبیه عقل که در واقع عقل نیست.
خوانشگر محترم میتواند نام اینگونه از عقل را عقل شیطانی بگذارد، عقل محاسبهگری که فقط به منفعت شخصی و حزبی در این دنیا میاندیشد و اندیشه تعالی انسان در آن جایگاهی ندارد.
از مجموع آنچه گذشت مشخص شد که عقل ربّانی عقلی است که بستر ساز تعالی انسان است به سوی کمال .
منابع
1. غررالحکم، حدیث 230
2. کافی ج 1، ص10،حدیث 1
3. کافی، ج1،ص12، حدیث 8
4. ر.ک فرهنگ معین و دهخدا، ذیل واژه عقل
5. ر.ک اساس الاقتباس خواجه نصیرالدین طوسی، ص۳۸ و الجوهر النضید علامه حلی، ص۲۵ و شرح المنظومة ملاهادی سبزواری، ص۳۲۴.
6. کافی، ج1، ص11، ح3
7. من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۹،ح ۵۷۶۲
8. کافی، ج1، ص11، ح3