استدلال درعلوم تاریخ

گاه بخواهد فکر کردن را متوقف کند. آنچه از دستش بر نمی آید این است که فرض اولیه را وضع کند، به فکر کردن ادامه دهد و به نتیجه‌ای برسد متفاوت با آنچه از لحاظ علمی صحیح است.
يکشنبه، 30 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استدلال درعلوم تاریخ
استدلال نوعی اجبار منطقی است
 
چکیده:
گاه بخواهد فکر کردن را متوقف کند. آنچه از دستش بر نمی آید این است که فرض اولیه را وضع کند، به فکر کردن ادامه دهد و به نتیجه‌ای برسد متفاوت با آنچه از لحاظ علمی صحیح است.
 
تعداد کلمات: 1165 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
استدلال درعلوم تاریخ
نویسنده: رابین جورج کلینگوود
ترجمه: علی اکبر مهدیان

خصوصیت اصلی استدلال در علوم دقیقه، خصوصیتی که منطقیون یونانی به هنگام تدوین قواعد قیاس سعی کردند شرحی نظری از آن بدهند، نوعی اجبار منطقی است که به وسیله‌ی آن شخصی که بعضی مفروضات را وضع می کند، به صرف انجام این کار مجبور است مفروضاتی دیگر هم وضع کند. او به دو طریق آزادی انتخاب دارد: مجبور نیست به فرض اولیه اقدام کند واقعیتی که از نظر فنی در این گفتار که «نقاط شروع برهان اثباتی خودشان قابل اثبات نیستند» تبیین شده است و وقتی هم که چنین کرد باز آزاد است هرچه به شمار می آمد، و برای من آسان بود بفهمم او آن را به حد کمال ثابت کرده است. من، تا حدی ابلهانه، خیال می کردم که جزئی از استدلالی چنین شفاف و استوار باید هر شنوندهای را، حتی اگر قبلا چیزی درباره ی موضوع آن نمی دانسته، قانع کند. من در ابتدا بسیار پریشان بودم، اما در طولانی مدت بسیار آموخته شدم و تعلیم دیدم، از این طریق بود که پی بردم این برهان برای مجاب کردن منطق دانان بسیار فرهیخته و هوشمند، کاملا ناموفق بوده است. گاه بخواهد فکر کردن را متوقف کند. آنچه از دستش بر نمی آید این است که فرض اولیه را وضع کند، به فکر کردن ادامه دهد و به نتیجه‌ای برسد متفاوت با آنچه از لحاظ علمی صحیح است.

   بیشتر بخوانید:  عرصه‌ی تفکر تاریخی

تفکر «استقرایی» چنین اجباری ندارد. در این جا اساس فرایند این است که پس از کنار هم نهادین مشاهداتی چند، و پی بردن به این که از آنها طرحی ساخته می شود، ما این طرح را تا بی نهایت تعمیم دهیم، درست مانند کسی که چند نقطه روی کاغذ شطرنجی رسم میکند و با خود می گوید «این نقطه هایی که گذاشته ام یک سهمی درست کرده اند»، و هرکسی هر تعداد سهمی که دلش بخواهد در هر جهت رسم کند. این را از نظر فنی «رسیدن از معلوم به مجهول»، یا «از جزئی به کلی» می خوانند. در تفکر استقرایی، این نکته اساسی است که گامی که چنین توصیف شود، هیچگاه تحت هیچ نوع اجبار منطقی برداشته نمی شود، اگر چه منطقیانی که سعی کرده اند نظریه ی این گونه تفکر را بنا کنند گاهی آن را نفهمیده اند. متفکر آزاد است آن گام را هر طور که میل دارد بر دارد یا بر ندارد. در طرحی که از مشاهدات او یا کسان دیگر کشیده شده است، هیچ چیز وجود ندارد که بتواند او را به تعمیم در آن طریق خاص، یا در واقع تعمیم به طورکلی، مجبور کند. دلیل آن که این حقیقت بسیار واضح تا این حد نادیده گرفته شده آن است که هیبت منطق ارسطویی مردم را در این فکر فرو برده است که بین تفکر «قیاسی» و «استقرایی»، یعنی بین علوم دقیقه و علوم آزمایشی و تجربی، شباهتی بیشتر از آنچه واقعا وجود دارد می بینند. در هر دو مورد، برای هر بار تفکر، نقاط شروعی وجود دارد که برحسب سنت قضیه خوانده می شوند و نقطه ی پایانی که طبق سنت نتیجه خوانده می شود و در هر دو مورد قضایا نتیجه را «ثابت میکنند»، درحالیکه در علوم دقیقه این به معنای آن است که آنها نتیجه را تحمیل یا آن را از نظر منطقی اجباری میکنند، اما معنای آن در علوم مشاهده ای و تجربی این است که آنها فقط آن را تعلیل می کنند؛ یعنی، به هر کس که بخواهد به آن فکر کند اختیار می دهند که چنین کند. هنگامی که گفته می شود آنان «فلان نتیجه» را اثبات می کنند، چیزی که فراهم می آورند این نیست که به اجبار با کمال میل بپذیرند، بلکه فقط اجازه است؛ معنایی کاملا مشروع برای اثبات». زیرا نیازی به نمایش آن نیست.
 تفکر «استقرایی» چنین اجباری ندارد. در این جا اساس فرایند این است که پس از کنار هم نهادین مشاهداتی چند، و پی بردن به این که از آنها طرحی ساخته می شود، ما این طرح را تا بی نهایت تعمیم دهیم، درست مانند کسی که چند نقطه روی کاغذ شطرنجی رسم میکند و با خود می گوید «این نقطه هایی که گذاشته ام یک سهمی درست کرده اند»، و هرکسی هر تعداد سهمی که دلش بخواهد در هر جهت رسم کند. این را از نظر فنی «رسیدن از معلوم به مجهول»، یا «از جزئی به کلی» می خوانند. در تفکر استقرایی، این نکته اساسی است که گامی که چنین توصیف شود، هیچگاه تحت هیچ نوع اجبار منطقی برداشته نمی شود، اگر چه منطقیانی که سعی کرده اند نظریه ی این گونه تفکر را بنا کنند گاهی آن را نفهمیده اند.
اگر در عمل این اجازه، مانند موارد فراوان دیگر، به اجبار واقعی بدل می شود، فقط به آن سبب است که متفکری که از آن بهره می برد خود را آزاد نمی بیند که درست همان طور که میل دارد تعمیم بدهد یا ندهد. او خود را مجبور می بیند که چنین کند و به نحوی معین چنین کند: اجبارهایی که چون در تاریخ شان بررسی کنیم، ریشه های شان را در بعضی عقاید دینی دربارهی طبیعت و آفرینندهی آن (خدا) می یابیم. بحث بیشتر درباره ی این عبارت در اینجا لازم نیست، اما شاید لازم باشد اضافه کنیم اگر امروز این امر به نظر بعضی خوانندگان متناقض به نظر می رسد فقط به این سبب است که دود نوشته های تبلیغاتی، واقعیات را در پردهی ابهام فرو برده است؛ نوشته هایی که با نهضت «اشراق گرایی» قرن هجدهم آغاز شد و با «تعارض میان دین و علم» در قرن نوزدهم ادامه یافت و مقصود آن حمله به حکمت الهی بود با جانبداری فرضی از یک «دید علمی از جهان»، دیدی که در واقع بر آن مبتنی بود و بعد از نابودی آن یک لحظه هم نمی توانست باقی بماند. حکمت الهی مسیحیت را کنار بگذارید، خواهید دید که دانشمند دیگر هیچ انگیزه ای برای انجام آن چیزی ندارد که تفکر استقرایی به او اجازهی انجام اش را می دهد. اگر ادامه میدهد، فقط به این سبب است که کورکورانه از میثاق های جامعه ی حرفه ای که به آن تعلق دارد، پیروی می کند.
 
شهادت قبل از آن که از راه ایجاب به شرح مشخصات استدلال تاریخی بپردازیم، بی فایده نخواهد بود که از طریق سلبی آنها را شرح دهیم؛ یعنی دربارهی چیزی که غالبا، ولی به غلط، با آن یکی دانسته می شود. تاریخ، مانند هر علم دیگر، خود مختار است. مورخ حق دارد و بر او واجب است تا با روش های خاص علم خودش راجع به حل صحیح هر مسئله ای که در پیگیری آن علم برای او پیش آید، شخصا تصمیم بگیرد. هیچگاه نمی توان او را ملزم کرد؛ یا هیچ حق ندارد که بگذارد کس دیگری به جای او تصمیم بگیرد. اگر کس دیگر، هر که می خواهد باشد، حتی مورخی علامه یا شاهدی عینی یا شخصی مورد وثوق آن کس که دارد دربارهی کار او پژوهش می کند، یا حتی خود آن شخصی که آن کار را انجام داده است، پاسخ حاضر و آماده ای به پرسش او در سینی به او تقدیم کند، تنها کاری که می تواند بکند رد کردن آن است، نه به این سبب که می پندارد اطلاع دهنده می خواهد فریبش بدهد. یا این که خودش فریب خورده است، بلکه به این سبب که اگر آن را بپذیرد خودمختاری خود را به عنوان مورخ از دست داده و به دیگری اجازه داده است تا کاری را برای او انجام بدهد که اگر او متفکری علمی باشد، فقط خودش باید انجام بدهد. نیازی نیست درباره ی این عبارت برای خواننده دلیل بیاورم. اگر او چیزی از کار تاریخی بداند، به تجربه ی خویش می داند که این درست است و اگر هم نمیداند که این درست است، چیز زیادی از تاریخ نمی داند و از خواندن این رساله نیز نفعی عایدش نمی شود و بهترین کاری که می تواند بکند این است که همین جا کتاب را ببندد.
 
منبع:
مفهوم کلی تاریخ، رابین جورج کالینگوود، ترجمه علی اکبر مهدیان،چاپ سوم، اختران، تهران (1396)

   بیشتر بخوانید:
  تخیل تاریخی
  خودمختاری تاریخ
  تاریخ طبیعت وفلسفه

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
نقش طرح توجیهی کسب و کار در اخذ مجوز و تسهیلات بانکی
نقش طرح توجیهی کسب و کار در اخذ مجوز و تسهیلات بانکی
بعد از مراسم تحلیف ترامپ چه اتفاقاتی در انتظار خاور میانه است؟
بعد از مراسم تحلیف ترامپ چه اتفاقاتی در انتظار خاور میانه است؟
قدردانی ابوعبیده از جمهوری اسلامی ایران برای انجام دو عملیات وعده صادق
play_arrow
قدردانی ابوعبیده از جمهوری اسلامی ایران برای انجام دو عملیات وعده صادق
سجده شکر جوانان فلسطینی بعد از اعلام آتش بس
play_arrow
سجده شکر جوانان فلسطینی بعد از اعلام آتش بس
اقدام جالب یک خبرنگار در لحظه آغاز آتش‌بس در غزه
play_arrow
اقدام جالب یک خبرنگار در لحظه آغاز آتش‌بس در غزه
حضور مجاهدان حماس در خیابان‌های غزه
play_arrow
حضور مجاهدان حماس در خیابان‌های غزه
وداع با پیکر شهیدان رازینی و مقیسه در معراج شهدا
play_arrow
وداع با پیکر شهیدان رازینی و مقیسه در معراج شهدا
ورود کامیون‌ کمک‌های بشر دوستانه به غزه
play_arrow
ورود کامیون‌ کمک‌های بشر دوستانه به غزه
بزرگترین شکست صهیونیست‌ها
play_arrow
بزرگترین شکست صهیونیست‌ها
آغاز به کار روند انتقال اسرای صهیونیست در غزه به صلیب سرخ
play_arrow
آغاز به کار روند انتقال اسرای صهیونیست در غزه به صلیب سرخ
تصاویر اولیه از تحویل اسرای صهیونیست
play_arrow
تصاویر اولیه از تحویل اسرای صهیونیست
پاسخ دختر شهید سیدحسن نصرالله به شایعه زنده بودن پدرش
play_arrow
پاسخ دختر شهید سیدحسن نصرالله به شایعه زنده بودن پدرش
تجلیل رهبر انقلاب از شهیدان رازینی و مقیسه بعد از اقامه نماز بر پیکر این دو شهید.
play_arrow
تجلیل رهبر انقلاب از شهیدان رازینی و مقیسه بعد از اقامه نماز بر پیکر این دو شهید.
اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر دو قاضی شهید
play_arrow
اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر دو قاضی شهید
حکمت | جامع نگری در تربیت دینی / استاد عالی
music_note
حکمت | جامع نگری در تربیت دینی / استاد عالی