آن که با بانوی فقر ازدواج کرد

هنگامی که فرانسیس آسیزی در کلیسایی مخروبه در آسیزی دعا می کرد، صدایی را شنید که به وی می گفت این کلیسای مخروبه را از نو بنا کند و پس از آن وی تجدید بنای این کلیسا را آغاز کرد.آنقدر شور و غیرت داشت که برخی از پارچه های پدرش را به جهت جمع آوری پول برای تجدید بنای کلیسا فروخت.
يکشنبه، 7 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آن که با بانوی فقر ازدواج کرد
فرانسیس آسیزی
 
چکیده:
هنگامی که فرانسیس آسیزی در کلیسایی مخروبه در آسیزی دعا می کرد، صدایی را شنید که به وی می گفت این کلیسای مخروبه را از نو بنا کند و پس از آن وی تجدید بنای این کلیسا را آغاز کرد.آنقدر شور و غیرت داشت که برخی از پارچه های پدرش را به جهت جمع آوری پول برای تجدید بنای کلیسا فروخت.
 
تعداد کلمات: 1424 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
 
آن که با بانوی فقر ازدواج کرد
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان

فرانسیس آسیزی محبوب ترین قدیس قرون وسطا محسوب می شود. وی در سال ۱۱۸۱ به دنیا آمد. پدر وی پیتر برناردونه نام داشت و از تاجران ثروتمند پارچه در شهر آسیزی بود. زندگی فرانسیس آسیزی در بی خبری و ماجراجویی سپری شد تا اینکه در اواسط دهه سوم زندگی اش، وی چندین بار مواجهه با خدا را تجربه کرد. این تجربه ها، باعث شد تا وی از زندگی دنیوی چشم بپوشد و رویهای مبتنی بر فقر و سادگی در پیش بگیرد. هنگامی که فرانسیس آسیزی در کلیسایی مخروبه در آسیزی دعا می کرد، صدایی را شنید که به وی می گفت این کلیسای مخروبه را از نو بنا کند و پس از آن وی تجدید بنای این کلیسا را آغاز کرد. وی برای انجام دادن این کار، آنقدر شور و غیرت داشت که برخی از پارچه های پدرش را به جهت جمع آوری پول برای تجدید بنای کلیسا فروخت. پدر وی پس از این اتفاق، دست و پای خود را گم نکرد، بلکه او را به نزد اسقف شهر برد تا در مسند او پولهای از دست رفته به او بازگردانیده شود. فرانسیس در اقدامی تأثربرانگیز کاملا برهنه شد و همه لباس های خود را به پدرش بازگردانید. پس از آن، او فقط یک پدر داشت؛ یعنی همان پدر آسمانی ما.
 
سپس زندگی فرانسیس با سرگردانی و فقر سپری گشت. روزی هنگامی که وی آیات (متی ۷ : ۱۰-۱۰) را که قرائت می شد، شنید، احساس کرد که این آیات دقیقة خطاب به او خوانده می شوند و دریافت که باید همانند رسولان، با فقر و تنگدستی برای خدمت خدا به همان جا برود. به تدریج شاگردانی گرداگرد او جمع شدند و وی در سال ۱۲۱۰، اصول مقدماتی را که قوانینی در مورد اجتماع کوچکشان بود به نگارش درآورد. متأسفانه این اثر مفقود شده است اما گویا با استفاده از قسمتهای مختلف اناجیل تألیف شده بود. در سال ۱۲۱۲ وی به روم رفت و در حضور پاپ حاضر شد تا اجتماع کوچکشان از سوی پاپ تأیید شود. پاپ وقت، اینوکنتیوس سوم، نخست، اجتماع آنان را تأیید نکرد، اما بالاخره شفاها وجود اجتماع مذهبی آنان را تصدیق کرد. اقدام فرانسیس در کسب تأیید پاپ گامی مهم محسوب می شد؛ زیرا فرقه والدوسیان نیز شباهت بسیاری با فرانسیسکنها داشتند؛ اما اقدامات نسنجیده آنان باعث شد که با مخالفت و دشمنی کلیسای کاتولیک روبه رو شوند و بالاخره در شورای چهارم لاتران در سال ۱۲۱۵ محکوم شدند.
 قانون و شکل زندگی فرانسیسکنها بدین گونه است: زندگی با اطاعت، پاکدامنی و بدون هیچ گونه دارایی؛ یعنی، پیروی از تعلیم و الگوی خداوند ما عیسی مسیح کسانی که عهد اطاعت بسته اند باید یک جامه رهبانی با کلاه، در صورت لزوم یک جامه رهبانی بی کلاه و یک ریسمان به عنوان کمربند داشته باشند. باشد که همه برادران با جامهای ارزان قیمت ملبس شوند. آنان در این جهان مشتاق جامه های گرانبها نباشند تا اینکه در ملکوت آسمان به شکلی پرجلال ملبس شوند. برادران در هرجا که هستند مراقب باشند هیچ مکانی را برای خویش اختصاص ندهند و آن را برای خودشان نگاه ندارند.
موضوع جدیدی که در نگرش فرانسیس وجود داشت، نقش محوری فقر بود. وی به فقر همچون یک هدف مینگریست و نه وسیله ای برای رسیدن به هدف. وی با بانوی فقر ازدواج کرده بود که از نظر او عروسی عیسی مسیح بود، اما از زمان مگر وی بیوه باقی مانده بود. آرمان فرانسیس تنها یک روش زندگی ساده نبود بلکه آنان هرگونه مالکیت و دارایی را نفی می کردند.
 
در سال ۱۲۱۲، دختر جوانی به نام کلارا که ارثیه هنگفتی به وی رسیده بود، مجذوب تعالیم فرانسیس شد. وی به کمک فرانسیس، دیری برای زنان به وجود آورد. پس از آن فرانسیس برای فعالیت های بشارتی به میان مسلمانان مصر رفت و با سلطان مصر دیدار کرد. پس از اینکه از مصر بازگشت، دریافت که اشخاص دیگری، رهبری پیروان او را در دست گرفته اند.
 
فرانسیس با گوش سپردن به اندرزگاردینال یوگالینو، که رابطه خوبی با فرانسیسکنها داشت از مقام رهبری فرقه استعفا داد. یک سال پس از آن، وی قانون نخست را به نگارش درآورد. وی به کمک کاردینال یوگالینو اصلاحات و تغییراتی در این نوشته به وجود آورد تا از نظر مقامات کلیسایی قابل پذیرش باشد. در سال ۱۲۲۳ این متن تجدید نظر شده که قانون دوم نام گرفته بود، از سوی پاپ هونوریوس سوم تأیید شد.
 
فرانسیس در شهر آسیزهر چشم به جهان گشوم. تعالیم او در مورد زندگی فقیرانه و سرسپردگی روحانی کامل، گلیسای کاتولیک را را برابر توان آزمایی جدیدی قرار داد.

  بیشتر بخوانید :   تفتیش عقاید در مسیحیت

در سال ۱۲۲۴، هنگامی که فرانسیس روی کوه آلورنا ۴ دعا می کرد، رؤیایی از صلیب دید و پنج زخمی که روی بدن عیسی مسیح بر صلیب به وجود آمده بود بر روی بدن او پدیدار شد وی اولین کسی بود که این زخمها روی بدنش ظاهر شدند، اما آخرین نفر نبود). دو سال بعد در سال ۱۲۲۶، پس از اینکه برای اجتماع فرانسیسکنها رساله ای تحت عنوان عهد را به نگارش درآورد، چشم از جهان فروبست. وی سرود برادر خورشید را در سال ۱۲۵۵ به نگارش در آورد که از آثار مشهور وی محسوب می شود؛ اما او مؤلف دعای قدیس فرانسیس که در قرن نوزدهم نگاشته شده و امروزه بسیار مشهور است، نمی باشد.
 موضوع جدیدی که در نگرش فرانسیس وجود داشت، نقش محوری فقر بود. وی به فقر همچون یک هدف مینگریست و نه وسیله ای برای رسیدن به هدف. وی با بانوی فقر ازدواج کرده بود که از نظر او عروسی عیسی مسیح بود، اما از زمان مگر وی بیوه باقی مانده بود. آرمان فرانسیس تنها یک روش زندگی ساده نبود بلکه آنان هرگونه مالکیت و دارایی را نفی می کردند.
فرانسیس زندگی خود را با فقر و وارستگی کامل سپری کرد. اما آیا برای یک اجتماع مذهبی در قرون وسطا چنین روشی میسر بود؟ نویسنده ای در این مورد چنین نوشته است: « انبوهی از افراد سنگین گام و پروار سعی می کردند پای در گام های یکی از خودانگیخته ترین و غیر عادی ترین نوابغ اعصار بگذارند و نتیجه را نیز می شد پیشاپیش انتظار داشت.» در زمان زندگی فرانسیس نیز، اصلاحاتی در شیوه زندگی رهبانان او به وجود آمد. فرانسیسکنها نمی توانستند مالک هیچ چیزی باشند اما دوستی روحانی می توانست به جای آنان مالک برخی اموال باشد و به آنها اجازه بدهد که از آنها استفاده کنند. پس از گذشت مدت زمانی کوتاه، فرانسیسکن ها نیز چون دیگران صاحب کلیساهایی بزرگ شدند. این امر منجر به تعارض بین کسانی که خواهان رعایت کامل اصول و قوانین فرانسیس و کسانی که بیشتر عملگرا بودند، شد. این تعارض، تا حدی توسط بوناونتوره" که او را دومین بنیانگذار این فرقه می دانند حل شد، اما تا قرنها به اشکال مختلف ادامه یافت.
 
قانون و شکل زندگی فرانسیسکنها بدین گونه است: زندگی با اطاعت، پاکدامنی و بدون هیچ گونه دارایی؛ یعنی، پیروی از تعلیم و الگوی خداوند ما عیسی مسیح کسانی که عهد اطاعت بسته اند باید یک جامه رهبانی با کلاه، در صورت لزوم یک جامه رهبانی بی کلاه و یک ریسمان به عنوان کمربند داشته باشند. باشد که همه برادران با جامهای ارزان قیمت ملبس شوند. آنان در این جهان مشتاق جامه های گرانبها نباشند تا اینکه در ملکوت آسمان به شکلی پرجلال ملبس شوند. برادران در هرجا که هستند مراقب باشند هیچ مکانی را برای خویش اختصاص ندهند و آن را برای خودشان نگاه ندارند. و هرکسی که به نزد آنان آید، خواه دوست باشد، خواه دشمن و خواه دزد باشد و خواه سارق، او را با ادب و فروتنی بپذیرند... بنابراین، هیچ یک از برادران در هر کجا که باشند، به هیچ وجه و به هیچ شکلی برای لباس یا کتاب یا به جهت کاری که برای دیگران انجام داده اند پولی دریافت ندارند و فقط در مواردی استثنایی که برادران آنان بیمار هستند و نیاز به کمک دارند، می توانند پول بپذیرند؛ زیرا ما باید برای پول همان قدر ارزش قائل باشیم که برای سنگ ارزش قائلیم. شیطان در پی آن است تا کسانی را که مشتاق پول هستند یا برای آن ارزش قائلند، نابینا سازد. پس بیایید مراقب باشیم تا ما که همه چیز را انکار کرده ایم، به خاطر چنین امر بی اهمیتی ملکوت آسمان را از دست ندهیم. اگر تصادف در جایی پول یافتیم با آن همانند خاکی که در زیر پای ماست رفتار کنیم، زیرا پول بیهوده ترین بیهودگی هاست...» همه برادران کاتولیک باشند و به شیوه یک کاتولیک زندگی کنند و سخن بگویند. (قانون ۱، ۲، ۷، ۱۹۸ )
 
و این طریقی است که خداوند به من، برادر فرانسیس، عطا کرد تا توبه کنم. هنگامی که در گناه بودم، برای من مشاهده جذامیان بسیار تلخ و ناگوار بود، ولی خداوند مرا به میان آنان هدایت کرد و من نسبت به آنان رحم و شفقت نشان دادم. و هنگامی که آنان را ترک کردم آنچه برایم تلخ و ناگوار بود به حلاوت روح و جسم تبدیل گشت. مدت کوتاهی پس از آن من جهان را ترک کردم... هنگامی که خداوند وظیفه مراقبت از برادران را به من سپرد، هیچکس به من نشان نداد که چه باید بکنم؛ اما حضرت اعلی خودش بر من آشکار ساخت که من باید مطابق انجیل مقدس زیست کنم. من این امور را در چند جمله به شکل خلاصه، تحریر کردم و سرور ما، پاپ این مطالب را تأیید کرد. کسانی که این زندگی را در پیش گرفتند، هر آنچه داشتند به فقرا بخشیدند... همانگونه که خداوند به من عطا کرد تا به شکلی ساده و با خلوص نیت در مورد قانون سخن بگویم و آن را بنویسم، شما نیز باید آن را درک کنید و نیکو می کنید، اگر آن را تا به آخر حفظ نمایید.

منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)

  بیشتر بخوانید :
  رنج و عمل نجات بخشی در مسیحیت
  نگاهی به سیر سلطه ی کلیسا در قرون وسطی
  الاهیات لیبرال

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.