هزينه‌هاي تروريسم

تروريسم سياسي مدت‌ها به منزله شاخص اصلي سياست‌هاي خاورميانه قلمداد مي‌شد كه درگيري‌هاي شديد، استفاده مستقيم و بي‌حاصل از تجهيزات نظامي، توجيهات ايدئولوژيك و نيز تمايل دولت‌ها به حمايت از چنين فعاليت‌هايي را به همراه داشته است. پيامد حملات يازده سپتامبر 2001 در ايالات متحده و به دنبال آن جنگ آمريكا عليه تروريسم، توجه بسياري را به مسايل اقتصادي چنين جنبش‌هايي را جلب كرده است. اين جنبش‌ها با هدف سياسي در پي جذب همكاري‌هاي اقتصادي هستند.
شنبه، 31 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هزينه‌هاي تروريسم
هزينه‌هاي تروريسم
هزينه‌هاي تروريسم

نويسنده: ماتيو . ا . اليوت
مترجم: شهلا پروين



تروريسم سياسي مدت‌ها به منزله شاخص اصلي سياست‌هاي خاورميانه قلمداد مي‌شد كه درگيري‌هاي شديد، استفاده مستقيم و بي‌حاصل از تجهيزات نظامي، توجيهات ايدئولوژيك و نيز تمايل دولت‌ها به حمايت از چنين فعاليت‌هايي را به همراه داشته است. پيامد حملات يازده سپتامبر 2001 در ايالات متحده و به دنبال آن جنگ آمريكا عليه تروريسم، توجه بسياري را به مسايل اقتصادي چنين جنبش‌هايي را جلب كرده است. اين جنبش‌ها با هدف سياسي در پي جذب همكاري‌هاي اقتصادي هستند.
مقاله حاضر به بررسي علمي تروريسم و خاستگاه حمايت‌هاي مالي آن مي‌پردازد.
تروريسم سياسي كه اغلب دولت‌ها حامي اصلي آن مي‌باشند، مدت‌ها به عنوان شاخص اصلي سياست‌هاي خاورميانه مطرح بوده است. توانايي گروه‌هاي تروريست در انجام مؤثر عمليات تروريستي ارتباط تنگاتنگي با وضعيت اقتصادي آنها دارد. اما امروزه اين حمايت كمتر تحت كنترل حاميان دولتي مي‌باشد. در حالي كه بعضي كشورها به حمايت بين‌المللي خود از تروريسم ادامه مي‌دهند، گروه‌هاي تروريستي نيز به طور فزاينده‌اي توان مالي خود را از طريق سازمان‌هاي خيريه و بشردوستانه، عمليات تبهكاري، شركت‌هاي غيرمجاز و سيستم‌هاي بانكي غيرقانوني و فعاليت اجتماعي فعالان سياسي اسلامگرا افزايش مي‌دهند.
نوشتار حاضر به تشريح شبكه عاملان نيمه‌دولتي كه به تنهايي و يا با همدستي دولت و ديگر حاميان از تروريسم حمايت مي‌كنند، مي‌پردازد. حملات انتحاري مقارن با يازده سپتامبر، بحران مالي و روند حمايت شبكه‌هاي عملياتي مؤثر سازمان‌هاي تروريست بين‌المللي را آشكار ساخت. بنا به گزارش اف بي آي، هزينه اين حملات بين 303672 تا 500000 دلار برآورد شده است. رضوي يوسف، مغز متفكر بمب‌گذاري درمركز تجارت جهاني در سال 1993 پس از دستگيري در سال 1995 اعتراف كرد كه تروريست‌ها به دليل نداشتن پول نقد كافي قادر به خريد مواد لازم جهت ساختن بمبي به آن بزرگي نبودند. در واقع به دليل عدم دسترسي هسته عملياتي به پول كافي، عمليات زودتر از زمان طراحي شده اجرا شد و در نهايت تلاش تروريست‌ها منجر به استفاده از پس‌اندازي شد كه براي اجاره كاميون حمل بمب كنار گذاشته شده بود.
با پيگيري مسير پشتيباني مالي عمليات انتحاري هواپيماربايي القاعده، انفجار بعدي نيز مورد تأييد قرار گرفت و ثابت شد كه برخلاف انكار مكرر آنها، نياز جدي به بودجه‌هاي نظامي بازرگاني جهت اجرايي كردن عمليات تروريستي خود دارند. سرنخ‌هاي به دست آمده از حمايت مالي حملات يازده سپتامبر و ارتباط مستقيم ميان هواپيماربايان چهار پرواز و توطئه شناخته شده، بازرس‌ها را به حاميان مالي و لجستيكي نه تنها در آلمان بلكه جاهاي ديگر و خليج فارس هدايت كرد و موجب شد بازرسان، عاملان اصلي القاعده و ثروتمنداني نظير رمزي بن الشيبه در آلمان و مصطفي احمد الحسنوي را در امارات متحده عربي شناسايي كنند. تحليلگران اقتصادي شواهدي را دال بر ارتباط ميان عمليات انتحاري هواپيماربايان كه مقارن با عمليات القاعده در آلمان بود، با زكريا موسوي يافتند. ارتباط ميان موسوي و بن الشيبه نقش مهمي را در كيفرخواست موسوي ايفا مي‌كرد. بازرسان مالي نيز ارتباط ميان موسوي و اعضاي القاعده را با گروه تروريستي جماعت اسلامي كه در مالزي دستگير شدند، برملا كردند.
اگرچه ممكن است اين عمليات مؤثر واقع شود اما ريشه جريان مالي آن، تروريسم را تأييد نخواهد كرد. در واقع برخلاف نظريه «پوليو» يا «اسمال پاكس» تروريسم ريشه‌كن نخواهد شد. همواره بي‌عدالتي‌ها و شرايط موجب مي‌گردد كه مردم با اهداف سياسي و حتي به منظور دفاع از خود به سوي جنگ كشيده شوند. مسووليت اصلي كليه دولت‌ها حفظ جان مردم است و هدف نهايي دولت‌ها از به كارگيري اقدامات امنيتي، سياست بازدارندگي و رويارويي با تروريسم، تلاش براي حفظ جان مردم است.
اين حقيقت كه تروريسم را نمي‌توان ريشه‌كن كرد دولت‌ها را از مسووليت خطير مبارزه با تروريسم مبرا نمي‌سازد. پرداختن به مسايل حمايت مالي از تروريسم، شيوه مؤثري در مبارزه با حملات تروريستي و پيشگيري از آشوب و اختلال و جلوگيري از حملات آتي ارايه مي‌دهد. حملات يازده سپتامبر نشان داد كه اولين عاملي كه به بازرسان در شناسايي هويت مجرمان، شبكه‌هاي حامي نظامي و مالي آنها و نيز ارتباط القاعده با گروه‌هاي تروريستي كمك كرد، كشف معاملات اقتصادي و مالي بود. پس از حملات يازده سپتامبر، دولت آمريكا براي ريشه‌كن كردن جريان كمك‌هاي مالي به گروه‌هاي تروريستي وارد يك سري عمليات ضربتي شد و همراه با اجراي قوانين سخت با تلاشي هوشمندانه به منظور قطع كمك‌هاي مالي به تروريست‌ها از طريق مسافرت‌ها، مردم، تدارك تجهيزات و رهبري حملات، فضاي عملياتي تروريست‌ها را محدود ساخت.

«شبكه تروريسم بين‌المللي»

برخلاف تصور معمول كه القاعده به تنهايي و بعضي كشورها نيز جداگانه فعاليت مي‌كنند، اما گروه‌هاي نظامي اسلامي از جمله القاعده همگي در يك شبكه بين‌المللي نظامي و مالي يكديگر را حمايت مي‌كنند. دولت‌هاي حامي تروريسم به طور كاملاً مشابه درگير تروريسم اسلامي هستند. به طور مثال بسياري از حاميان القاعده بودجه بمب‌گذاري‌هاي انتحاري و موشك‌هاي قسام القاعده را تأمين مي‌كنند. گروه‌هاي تروريستي بين‌المللي انفرادي عمل نمي‌كنند.
همكاري متقابل يك گروه ضربت مالي تروريستي و شوراي روابط خارجي با اين اطلاعيه به ثبت رسيد: «سازمان‌هاي تروريستي اسلامي اغلب از شيوه‌هاي مشابهي استفاده مي‌كنند و حتي مؤسساتي نظير القاعده از آنها حمايت مالي مي‌كنند. گزارش‌هاي منتشره اخير حاكي از آن است كه القاعده متحدان غيررسمي خود را از طريق سازمان‌هاي تروريستي افزايش داده است تا در مشروعيت مالي (پول‌شويي) و ديگر فعاليت‌هاي غيرقانوني همكاري نمايند». در واقع نمونه‌هاي ارتباط نظامي و عملياتي ميان گروه‌هاي نظامي اسلامي متفاوت و روابط متقابل مالي فراگير مي‌باشد.

«شبكه مالي تروريسم»

مجموعه‌اي از دولت‌ها، گروه‌ها، جبهه‌ها، اشخاص، معاملات، بانك‌ها، شركت‌هاي بزهكار و سازمان‌هاي به ظاهر بشردوستانه از تروريسم خاورميانه حمايت مالي مي‌كنند.

«گروه‌هاي تروريستي»

گروه‌هاي تروريستي به ويژه در غرب حساب بانكي به نام سازمان خود ندارند. با وجود اين، مواردي وجود دارد كه حساب‌هاي بانكي خود را به نام خود يا نام‌هاي شناخته شده‌ي ديگر باز مي‌كنند. گروه‌هاي تروريستي ممكن است از ارتباط خود با گروه‌هاي ديگر آشكارا سخن بگويند.
جبهه عمليات اسلامي (IFA) در سوريه و اخوان‌المسلمين در مصر آشكارا از القاعده حمايت مي‌كنند و IAF اعراب و مسلمانان را به حمايت مالي از عمليات انتحاري القاعده فرامي‌خواند.
به رغم اين حقيقت كه نام هيچ يك از اين گروه‌ها در ليست تروريست‌هاي آمريكا وجود نداشت اما همه‌ي آنها تحت كنترل شديد آمريكا بودند.

«افراد»

تنها تعداد معدودي از افراد متمول و ثروتمند هستند كه مي‌توانند حمايت بيشتري از ترور داشته باشند. به طور مثال احمد الحسني، يك ملي‌گراي سعودي و حامي مالي بن لادن، هزينه عمليات هواپيماربايي يازده سپتامبر را تأمين كرد و حداقل بودجه مصرف نشده معادل پانزده هزار دلار را قبل از ترك امارات متحده عربي به پاكستان، دريافت كرد. مقامات آمريكايي معتقدند كه ياسين الغدي تاجر صاحب نام جده گروه‌هاي تروريستي متعددي را مورد حمايت قرار داده است. طبق اسناد دادگاه آمريكا در سال 1992، القاعده 27000 دلار براي محمد صالح، رهبر القاعده در آمريكا، تهيه كرد و 82000 دلار به مؤسسه فرهنگي (QLI) ، شاخه‌ي سازمان پيشرو القاعده در شيكاگو داد. دولت آمريكا اموال صالح و مؤسسه QLI را به خاطر ارتباطش با القاعده بلوكه كرد. مقامات آمريكايي تأكيد كردند كه مؤسسه موفق يك سازمان پيشرو است كه از طريق ميليون‌ها دلاري كه توسط سعودي‌ها متمول به القاعده فرستاده مي‌شود، شكل مي‌گيرد.
مقامات اسرائيلي نيز اسامه‌ زهادي حميد كريكا، عضو القاعده را كه تلاش مي‌كرد تا در دسامبر 2001 غزه را از طريق مرز عبوري ترك كند، دستگير كردند. كريكا كه با مداركي مرتبط با توسعه موشك‌هاي قسام دستگير شد، اعتراف كرد كه علت رفتنش به عربستان سعودي اين بود كه مردم را درباره‌ي برنامه توسعه موشكي توجيه نمايد و بودجه لازم را جهت تحقق اهداف پروژه تأمين نمايند. كريكا قبل از دستگيري طي سفر موفقيت‌آميز خود به عربستان بودجه قابل توجهي را براي محقق شدن برنامه موشكي قسام جمع‌آوري كرد. با اشاره به اهميت نقش ثروتمندان در حمايت مالي از عاملان تروريست در اكتبر 2002، جيمي گارل، مشاور وزير وزارت خارجه با ليستي مشتمل بر دوازده نفر از حاميان اصلي القاعده كه عمدتاً سعودي بودند به اروپا سفر كرد تا همتاهاي اروپايي خود را متقاعد سازد كه آنها را به عنوان سرمايه‌داران تروريسم تعيين كنند و اموالشان را بلوكه سازند.

«تجارت قانوني»

با بررسي‌هاي به عمل آمده در مورد خانه‌هاي تيمي ناشناخته القاعده در اروپا و استفاده گسترده از تجارت قانوني توسط عاملان القاعده براي كسب درآمد جهت حمايت از عمليات تروريستي، فعاليت‌هاي آنها فاش گرديد. بنا به شهادت يك مشام ارشد اف بي آي، يك شركت ساختماني و لوله‌كشي كه توسط اعضاي شبكه القاعده در اروپا اداره مي‌شد، مجاهديني (جنگجويان مقدس) را كه از جاهايي مثل بوسني مي‌آمدند و با هدف جهاد مي‌جنگيدند را استخدام مي‌كرد. اعضاي شبكه، تجارت‌هاي ديگري نظير خريد، تعمير و فروش مجدد ماشين‌هاي مستعمل را انجام مي‌دادند و در تمامي اين موارد و موارد مشابه اعضاي شبكه، حقوق‌هاي قانوني، كمك‌هاي دولت و درآمدهاي اضافي خود را پس‌انداز كرده و بودجه‌هاي تروريستي را به صورت نقدي يا از طريق تلگراف به يك يا دو حساب واريز مي‌كردند. بنا به ادعاي دادستان دولت لبنان، اعضاي يك شبكه متلاشي شده‌ي القاعده بودجه‌ي فعاليت‌هاي خود را از طريق خريد و فروش ماشين در آلمان تأمين مي‌كردند و منافع تجاري ديگري را نيز به فعاليت‌هاي شبكه اختصاص مي‌دادند.
استخدام قانوني وسيله‌ي امرار معاش تروريست‌ها بود كه بعضاً به روابط بين‌المللي سودمند منجر مي‌شد. محمد حيدر زامر، يك سوري تبار آلماني كه به عنوان يكي از هواپيماربايان يازده سپتامبر جذب گروه‌ شده بود در يك شركت تجاري كار مي‌كرد. مدير اين شركت، عبدالمتين تاتاري ظاهراً عضو گروه اخوان‌المسلمين سوريه و يكي از سهامداران اصلي آن محمد مجيد سعيد، رئيس هيأت مديره سازمان اطلاعات سوريه از سال 1987 تا 1994 بود.

«سيستم‌هاي بانكي»

سيستم‌هاي بانكي بين‌المللي و غيررسمي نيز نقش مهمي در حمايت مالي تروريسم ايفا كرده‌اند. بانك عرب يك مورد ويژه براي متمركز و هدايت منافع مالي است كه سرمايه‌ها را براي عمليات تروريستي به پاكستان منتقل مي‌كرد.
به طور مثال، ثابت مرداوي و علي صفوري كه در نواحي مرزي پاكستان دستگير شدند، اعتراف كردند كه حساب‌هاي بانكي متعددي را به نام‌هاي خود يا زنان مسن باز كردند.
اما ارتباط بانك عرب با حمايت مالي تروريست‌ها فراتر از منطقه خاورميانه مي‌باشد. طبق اسناد قضايي اسپانيا، شبكه القاعده مأموريت داشت تا حملات يازده سپتامبر را تدارك ببيند و به عنوان مركز لجستيك و عضوگيري در نظر گرفته شد كه بانك عرب پول را از اسپانيا به متحدان خود در پاكستان و يمن منتقل مي‌كند. از اعضاي شبكه مي‌توان عمادالدين اليار كاس را نام برد كه خبر حملات تروريستي را تلفني به مركز اطلاعات اسپانيا اطلاع مي‌داد.
علاوه بر سيستم رسمي بانك بين‌المللي، سيستم‌هاي بانكي غيررسمي نيز نقش ويژه‌اي دارند. وزارت دارايي اموال 62 سازمان و فرد وابسته با شبكه‌هاي مالي البركات و التقوا را در نوامبر 2001 بلوكه كرد. نمايندگان فدرال دفاتر اين گروه‌ها را در ايالات متحده و به دنبال آن در اروپا و باهاما مورد حمله قرار دادند. رئيس جمهور بوش اظهار داشت كه اين دو مؤسسه به جمع‌آوري اعانه مي‌پرداختند و خدمات مالي، ارتباطي، تدارك اسلحه و حمل با كشتي را براي القاعده انجام مي‌دادند. چند ماه بعد معاون وزير وزارت دارايي، جان.سي. زارات به كنگره اعلام كرد كه در سال 1997، 60 ميليون دلار جمع‌آوري شد و به نفع القاعده به حساب التقوا واريز گرديد. سهامداران التقوا ظاهراً اعضاي شناخته شده القاعده و افراد وابسته به سازمان‌هاي مختلف مرتبط با القاعده مي‌باشند. مركز اطلاعاتي ايتاليا گزارشي را در رابطه با ارتباط التقوا با القاعده، گروه اسلامي مسلح الجزيره (GIA) و گروه جماعت اسلامي مصر ارايه كرد.

«عمليات تبهكارانه»

از جمله عوامل كمك به حمايت مالي تروريسم را مي‌توان عمليات تبهكارانه ناميد. احمد عمر سعيد الشيخ عملياتي نظير آدم‌ربايي، قتل پرل دانيل گزارشگر مجله‌ «وال استريت»، ارتباط با آفتاب انصاري عضو برجسته مافياي هند كه مبادرت به عضوگيري شبكه القاعده مي‌كرد، اسناد جعلي، خانه‌هاي تيمي و امن و درآمدهاي حاصل از آدم‌ربايي، قاچاق مواد مخدر، فحشا و جنايات ديگر را محكوم كرد.
مقامات بلژيكي حكم دستگيري ويكتور بوت را صادر كردند. وي كه يك يك قاچاقچي بد نام اسلحه بود، مظنون به تهيه اسلحه براي طالبان و القاعده و نيز درگير باندهاي افريقايي در يك نقشه حساب شده اسلحه در مقابل الماس بود.
القاعده نيز ميليون‌ها دلار از بودجه عملياتي خود را از طريق پول قاچاق مواد مخدر به دست آوردند. به روايتي، القاعده 35 درصد بودجه عملياتي خود را از طريق تجارت مواد مخدر تأمين مي‌كرد. القاعده از تجارت مواد مخدر در افغانستان به منافع هنگفتي دستي يافتند.
القاعده و ديگر گروه‌هاي تروريستي نيز از طريق قاچاق مواد مخدر در آمريكاي جنوبي هزينه فعاليت‌هاي خود در خاورميانه را پوشش دادند. تحقيق يك آژانس عملياتي مواد مخدر (DEA) درباره نقشه كلاهبرداري قاچاق در نواحي شمال مركزي آمريكا را به اردن، يمن و ديگر كشورهاي خاورميانه راهنمايي كرد كه حساب‌هاي بانكي مرتبط با القاعده داشتند. آساها كينسون، رئيس DEA تأييد كرد كه «بخش عمده‌اي از سود فروش مواد مخدر براي تأمين منافع سازمان‌هاي تروريستي به خاورميانه فرستاده مي‌شد.»
يك مقام ارشد عملياتي در آمريكا افزود: «بخش عمده‌اي از پول حاصل از كلاهبرداري براي حمايت از تروريسم از آمريكا خارج شد.» يك مقام دولتي نيز خاطرنشان كرد كه «منشأ مسلمانان افراطي و تندرو» در كنگو، القاعده و گروه‌هاي ديگري هستند كه درگير قاچاق الماس هستند و گروه‌هاي القاعده سرمايه‌گذاران بازار سياه طلا و الماس هستند.
از تكنيك‌هاي قديمي به كار گرفته شده توسط گروه‌هاي تروريستي مي‌توان قاچاق، آدم‌ربايي و اخاذي را نام برد. به طور مثال در ژوئن 2002 «محمد» و «چاوكي حمود» دو برادر عضو شبكه پشتيباني القاعده در شارلوت، كاليفرنياي شمالي به جرم عمليات پشتيباني مالي از فعاليت‌هاي القاعده از طريق عوايد حاصل از قاچاق سيگار دستگير شدند. هفت تن از متهمان به جرم خود در توطئه براي حمايت از تروريست، قاچاق سيگار، پول‌شويي و نقض قوانين مهاجرت اعتراف كردند. در آمريكاي جنوبي، القاعده در سطح وسيعي به عمليات جنايتكارانه و پول‌شويي پرداخت. اين عمليات كه شامل تجارت‌هاي خرد مي‌باشد ارزشي معادل چند هزار دلار دارد كه دهها هزار دلار آن به اطراف جهان، جايي كه مافياي اخاذي جوامع محلي عرب و طرح‌هاي پيچيده صادرات و واردات از هند و هنگ كنگ مي‌باشد، فرستاده مي‌شود.
با مروري بر عمليات القاعده در منطقه مرزي تراي (مرز برزيل و آرژانتين) مي‌توان دريافت كه القاعده و ديگر گروه‌ها با روش سياست‌هاي چند رسانه‌اي غيرمجاز سرمايه‌گذاري و با نسخه‌برداري از آثار هنري، سالانه ميليون‌ها دلار پول از جعل حق امتيازها در معاملات رسانه‌اي كسب مي‌كنند.
مقامات اجرايي در ايالات متحده در حال بررسي انواع گوناگون اعمال جنايتكارانه‌ي مظنون به سرمايه‌گذاري گروه‌هاي تروريستي خاورميانه مي‌باشند كه از آن جمله مي‌توان دزدي و فروش مجدد شيرخشك بچه، جعل كوپن‌هاي ارزاق و مواد غذايي، جعل كارت‌هاي اعتباري و بيمه و تأمين اجتماعي را نام برد. مقامات آمريكايي معتقدند سالانه «ميزان قابل توجهي» دلار از طريق صنعت‌هاي غيرقانوني به گروه‌هاي تروريستي خاورميانه منتقل مي‌شود كه از 20 ميليون دلار به 30 ميليون دلار در حال افزايش است. به عنوان نمونه، يك شركت عربي ـ آمريكايي در ديترويت از طريق چك‌هاي غيرقانوني به 12 ميليون دلار در آمريكا دست يافت. يك مربي در بوستون متهم به تهيه كارت‌هاي اعتباري جعلي براي عبدالغني مسكيني‌ـ دستيار احمد رزام شد. احمد رزام يك الجزايري است كه محكوم به طرح نقشه انفجار سال 2000 در فرودگاه بين‌المللي لس آنجلس است.

«سازمان‌هاي خيريه و بشردوستانه»

نقش سازمان‌هاي بشردوستانه در فعاليت‌هاي تروريستي بسيار حساس است زيرا مقامات بايد سازمان‌هاي خيريه قانوني را از غيرقانوني تشخيص دهند يعني آن دسته از سازمان‌ها كه ناآگاهانه با هواپيماربايي با اهداف انتقال سرمايه تروريست‌ها كمك مي‌كنند و دسته ديگري كه به عمد درگير حمايت از تروريست مي‌شوند. رهبران سازمان‌هاي گروه دوم سرمايه‌هاي خود را هم از طريق اشخاصي كه هدفمند حمايت مالي مي‌كنند و هم از طريق افراد خير و بيگناهي كه ناآگاهانه درگير مسايل تروريستي مي‌شوند، تأمين مي‌كنند.

«تأمين هزينه‌هاي تروريسم»

مدت‌ها قبل از حادثه 11 سپتامبر مقامات از حمايت مالي تروريسم توسط شبكه‌هاي مالي سازمان‌هاي خيريه و بشردوستانه مطلع بودند. بازرساني كه درباره حمله به مركز تجارت جهاني در سال 1993 تحقيق مي‌كردند، دريافتند كه پشتيباني مالي از عمليات اين حمله از طريق شركتي انجام مي‌گيرند كه آب مقدس را از مكه به پاكستان وارد مي‌كند. در سال 1997 دولت كانادا كليه سرمايه‌هاي دولتي در امور بشردوستانه بين‌المللي از جمله سازمان‌ خيريه كانادايي كه در دو كشور كانادا و آمريكا با گروه‌هاي تروريستي ارتباط داشتند، را قطع كرد. در پي اين اقدام توجه خاصي به اين حوزه معطوف گشت. چهاردهم دسامبر 2001 مقامات فدرال دفاتر سازمان رفاه جهاني در شيكاگو را مورد حمله قرار داده و اموال آنها را بلوكه كردند. چند روز بعد پس از اينكه ناتو اطلاعات معتبري درباره ارتباط گروه با طرح حملات به دست آورد، به دفاتر آنها در كوزوو حمله كرد. عوايد حاصله سازمان رفاه جهاني در سال 2001 بيش از پنج ميليون دلار بود كه گرچه شايد بيشتر اين سرمايه‌ها از مجاري قانوني به دست آمده باشد اما بازرسان تأكيد مي‌كنند كه اين سازمان يكي از حاميان اصلي شبكه القاعده مي‌باشد. با مدارك به دست آمده توسط بازرسان بين‌المللي صحت اين مطلب تأييد شد. به طور مثال طبق اطلاعات وزارت كشور اسپانيا، محمد قليب كلاجه زوعيدي، از حاميان اصلي بن لادن در اسپانيا پس از دستگيري اعتراف كرد كه سرمايه‌ها را به اشخاص متعددي كه با شبكه بن لادن مرتبط بودند، منتقل مي‌كرد كه مبلغي معادل 205853 دلار به بني سيدي (ابوزينب) رئيس دفتر رفاه جهاني در بلژيك پرداخت شد.
بنا به اظهارات مقامات آمريكايي، سازمان بشردوستانه الوفا يك سازمان خيريه در عربستان سعودي است كه از عمال اصلي بن لادن به شمار مي‌رود. يك مقام رسمي گفت: الوفا از گروه‌هاي خيريه‌اي است كه «خدمات بشردوستانه قانوني ناچيزي انجام مي‌دهد اما مقادير قابل توجهي پول صرف تسليحات و تجهيزات مي‌كند. به طور مثال پليس افغان يك آزمايشگاه مواد منفجره واقع در ساختمان دفتر الوفا در شهر كابل را كه قبل از آزادسازي تحت اشغال بود، كشف كرد.
عبدالعزيز يكي از شهروندان سعودي و مقام ارشد القاعده كه توسط نيروهاي آمريكايي در افغانستان دستگير شد، نيز متهم به حمايت مالي از فعاليت‌هاي القاعده از كانال الوفاء بود.
تعدادي از دفاتر آمريكايي سازمان‌هاي سعودي در ويرجينيا در مارس 2002 مورد حمله قرار گرفت كه از جمله‌ي آنها مي‌توان دفاتر بنياد صفا و مؤسسه بين‌المللي انديشه اسلامي را نام برد كه اكثراً در يك دفتر مشترك كار مي‌كردند. بنياد صفا كه رابط ميان خانواده سلطنتي سعودي و شيخ سليمان عبدالعزيز الراجي بود نيز اخيراً تعطيل شد. شيخ سليمان بانكدار سعودي و بنيانگذار صفا بود. طارق حمدي از كارمندان IIIT، شخصاً پيگير تلفن ماهواره‌اي بن لادن در نيويورك بود كه از اين طريق هماهنگي‌هاي لازم براي بمب‌گذاران سفارت آفريقاي شرقي را انجام مي‌داد و كار خود را چنين توجيه مي‌كرد كه از تلفن بن‌لادن و ديگران براي انجام عمليات جنگي آنها عليه آمريكا استفاده مي‌شد اين سازمان‌ها مظنون به حمايت از القاعده هستند كه از طريق مؤسسه مطالعات اسلامي و كميته اسلامي انجام مي‌شد.
طبق گزارش سازمان اطلاعات آلمان، خالد همت، عضو هيأت ژنو در سازمان خيريه اسلامي بين‌المللي مستقر در كويت ، از شنيدن اخبار حملات يازده سپتامبر اظهار مسرت و شادماني كرد. اموال وي به خاطر ارتباط با تروريسم بلوكه شد.
پنج روز قبل از حملات يازده سپتامبر، اف بي آي به دفاترشركت اينترنتي اينفوكام حمله كرد و اموال آنرا بلوكه نمود. پرسنل، دفاتر و اعضاي هيأت مديره اين شركت با القاعده در ارتباط بودند. طبق اظهارنامه مالياتي سال 2000 كليه عايدات اين بنياد بالغ بر 13 ميليون دلار بود. در پيش‌نويس يك قرارداد 49 صفحه‌اي، دولت آمريكا اظهار كرد كه اين سرمايه توسط القاعده براي حمايت مالي مدارس و تعليم بچه‌ها و شست‌وشوي مغزي آنها نسبت بمب‌گذاري‌هاي انتحاري استفاده مي‌شد.

«كمك به گسترش تروريسم»

سازمان‌هاي خيريه و بشردوستانه علاوه بر حمايت مالي تروريسم، جهت پيشبرد اهداف تروريسم نيز فعالانه تلاش مي‌كردند. بنا به گفته يك مقام وزارت دفاع آمريكا، بازجويان در افغانستان به سرعت دريافتند كه افراد مظنون و دستگير شده كه ادعا مي‌كردند «من در حال انجام كمك‌هاي بشردوستانه دستگير شدم»، احتمالاً آموزش نظامي ديده‌اند. اين مقام مي‌افزايد: «اين پاسخي بود كه آنها هنگام دستگيري مي‌دادند.»
چندين سازمان بشردوستانه نظير سازمان رفاه بين‌المللي در بمب‌گذاري سفارت آمريكا در آفريقا در سال 1998 نقش اساسي داشتند. چهارده نفر در دادگاه نيويورك محكوم به همدستي در حمله به سفارت شدند كه يكي از آنها عضو سابق القاعده بود كه در امور خيريه با عنوان نيروي پشتيباني گروه تروريستي از جمله Mercy خدمت مي‌كرد. مدارك ارايه شده در دادگاه ثابت كرد كه Mercy اقدام به قاچاق اسلحه از سومالي به كنيا مي‌كرد و عبدالله محمد يكي از بمب‌گذاران نايروبي هشت پاسپورت جعلي متعلق به الحاجي را به دفتر Mercy در كنيا تحويل داد.
پس از بمب‌گذاري سفارت، دولت كنيا علاوه بر Mercy، سازمان رفاه اسلامي بين‌المللي را نيز تعطيل كرد. از سال 1986 تا 1994 محمد جمال خليفه، برادر زن بن لادن بن لادن دفتر اين سازمان را در فيليپين اداره مي‌كرد. دسامبر 2001 پليس فيليپين چهار عرب مرتبط با جبهه آزادي‌بخش اسلامي مورو (MILF) را دستگير كرد و آنها را به عنوان كانوني كه دير كشف شد و وابسته با القاعده بود معرفي كرد. محمد صبري يكي از چهار مرد دستگير شده، يك فلسطيني است كه به گفته پليس فيليپين ارتباط تنگاتنگي با خليفه در اداره دفتر IIRO داشت. ژانويه 1991 پليس هند طرح بمب‌گذاري كنسولگري آمريكا در كلكته و مدرس را خنثي كرد. مغز متفكر اين طرح سعيد ابونصير يكي از كاركنان IIRO بود كه در افغانستان آموزش تروريستي ديده بود. مقامات كانادايي در سال 2001 محمود جباله را به دنبال هشدار پليس بين‌المللي كه وي را متهم به عضويت در سازمان تروريستي جهاد اسلامي مصر كرد، بازداشت كرد. در سال 1999 مقامات كانادا تلاش كردند تا جباله را به خاطر فعاليت تروريستي و شيادي در IIRO از كانادا اخراج كنند. طبق بررسي‌هاي به عمل آمده درباره حملات يازده سپتامبر آشكار شد كه فياض احمد، رباينده هواپيما به كرات گفته بود هنگام مأموريت وي در عمليات انتحاري، پدرش براي انجام كارهاي IIRO به خارج از كشور سفر كرده بود.
IIRO مانند بسياري از سازمان‌هاي بشردوستانه سعودي بخشي از انجمن اسلامي جهان است كه توسط دولت سعودي (در واقع انجمن مسلمانان جهان و دفاتر مشترك (IIRO) در بسياري از نقاط جهان) مورد حمايت مالي قرار مي‌گيرد. نام وائل حمزه الجلائدين، مقام ارشد انجمن در پاكستان، در ليست وزارت دارايي براي بلوكه كردن اموال مي‌باشد. در مارس 2002، نيروهاي وزارت دارايي كه به دنبال مداركي دال بر افزايش حمايت مالي IIRO از القاعده،بودند، به دفاتر IIRO و انجمن اسلامي جهان در ويرجينا حمله كردند. به منظور كتمان پيش‌نويس انجمن، مقامات انجمن يك تيم كمك رساني آمريكايي براي «بهبود تصور آمريكاييان نسبت به مسلمانان» تدارك ديدند كه اقدامي قابل تحسين نه تنها براي ارتباط گروه با سازمان‌هاي تروريستي بلكه به منظور جلب حمايت‌هاي مالي تروريستي به شمار مي‌رفت.
وزارت دارايي اموال اعضاي سازمان انجمن مسلمانان جهان از جمله «رابيتا تراست» را كه مظنون به حمايت مالي از تروريسم بودند، بلوكه كرد. رابيتا كه به گفته مقامات آمريكايي نام خود را به سازمان امداد «الاما» تغيير داد، وابسته به پاكستان است و از سال 1999 تا 20001 فعالانه حمايت مالي خود را از طالبان افزايش داده است.
سازمان الرشيد، حامي القاعده و طالبان، ارتباط تنگاتنگي با گروه تروريستي حبيش محمد (گروه همكار القاعده) دارد. الرشيد ارتباط مستقيمي با روز 23 ژانويه 2002 و در پي آن قتل دانيل پرل گزارشگر مجله وال استريت در پاكستان دارد. مهاجمين وابسته به گروه‌هاي راديكال اسلامي در پاكستان از جمله حبيش با القاعده و به نفع آن همكاري داشته‌اند و پل را در يك آلونك دو اتاقه واقع در يك مجتمع تجاري متعلق به الرشيد تحت مراقبت شديد زنداني كردند. مدارس اسلامي متعددي در حال بازسازي مجتمع را احاطه مي‌كرد كه بزرگ‌ترين آن نزديك به مجتمع الرشيد بود. بازرسان پاكستاني دوازده تلفن را كشف كردند كه توسط يكي از ربايندگان با پليس بي‌رحمي به نام شيخ عديل و يك كارمند ناشناس از سازمان الرشيد ارتباط داشت. به علاوه يك سايت اينترنتي انگليسي با عنوان بنياد جهاد جهاني كه آشكارا با بن لادن همكاري مي‌كرد، اطلاعات مربوط به حساب‌هاي بانكي الرشيد و ديگر گروه‌ها را تهيه مي‌كرد تا «توسعه جنبش‌هاي جهاد سراسري جهان را با حمايت از طريق بودجه خريد اسلحه ميسر سازد».
اكتبر گذشته نيروهاي ناتو به كميسيون عالي سعودي در كمك به بوسني كه توسط شاهزاده سلمان بن عبدالعزير تأسيس شده بود و توسط شاه فحد حمايت مي‌شد، حمله كردند. در ميان مدارك كشف شده در خيريه سعودي عكس‌هاي مربوط به وقايع قبل و بعد از حادثه مركز تجارت جهاني آمريكا، سفارت‌هاي كنيا و تانزانيا و نقشه كشتي‌هاي آمريكايي، نقشه ساختمان‌هاي دولتي واشنگتن، ابزار چكش كاري پلاك‌هاي وزارت امور خارجه آمريكا، پرونده‌هاي استفاده از هواپيماهاي سمپاش و مدارك ضد يهودي و ضد آمريكايي پيدا شد. اخيراً يكي از كارمندان كميسيون عالي سعودي در كمك به بوسني و عضو مركزي سازمان كه در تماس تلفني با اسامه بن لادن و ابو زبيده، فرمانده عملياتي القاعده، بود همراه با چهار الجزيره‌اي ديگر در گوانتاما به خاطر طراحي حمله به سفارت آمريكا در سارايوو به زندان افتادند. در حال حاضر مقامات در تلاش براي يافتن 41 ميليون دلاري كسري بودجه عملياتي كميسيون مي‌باشند.
در ماه دسامبرمقامات آمريكابه دفاتر خيريه سعودي در شيكاگو، انجمن نيكوكاري بين‌المللي حمله كردند. ويدئوهاي مؤسسه و ادبيات تكريم شهادت و بولتن خبري مؤسسه را كشف كردند كه طبق گزارش مندرج در بولتن، هفت تن از افسران انجمن در مبارزه سال گذشته در چچن و بوسني به شهادت رسيدند. در ماه مارس 2002 مقامات بوسنيايي در بررسي سازمان‌هاي بشردوستانه خارجي خبر از بودجه مفقوده‌اي از دفتر بوسنيايي بين‌المللي نيكوكاري دادند.
همچنين در ماه مارس پليس بوسني دفاتر يك مؤسسه خيريه اسلامي به نام «آينده ايده‌آل» بوسني را كه يك نام محلي بود و تحت نظارت مؤسسه نيكوكاري بين‌المللي در بوسني فعاليت مي‌كرد، مورد حمله قرار داد. مقامات اسلحه‌ها، نقشه‌هاي ساخت بمب، تله‌هاي انفجاري و پاسپورت‌هاي جعلي را كشف و ضبط كردند. در اين جست‌وجو همچنين چارت سازمان القاعده، يادداشت‌هاي بن لادن و ديگر اعضا در مورد ساختار القاعده و نيز ليستي از حاميان ثروتمند عربستان سعودي كه با بن لادن در ارتباط بودند، كشف شد. يك روز بعد پس از كسب خبر در مورد احتمال وقوع حمله به سفارت، سفارت آمريكا در بوسني به مدت چهار روز (24 ـ 20) مارس تعطيل شد. به گفته يك مقام بوسنيايي، تروريست‌هاي القاعده به كرات در صوفيه و بلغارستان ديده شدند يعني همان جايي كه پيش‌بيني مي‌شد حادثه مشابه يازده سپتامبر در سارايوو نيز رخ دهد. دو روز بعد سفارت مجدداً باز شد و پليس بوسني منيب زاهيراجيك، رئيس دفتر محلي نيكوكاري و افسر سابق پليس مخفي مسلمانان بوسني را دستگير كرد.
در ژانويه 2002 حساب‌هاي بانكي BIF توسط خزانه‌داري آمريكا بلوكه شد. سپس در 30 آوريل 2002 عنام . م. ارنات، مدير اجرايي مؤسسه به اتهام شهادت دروغ در اقامه دعوي عليه دولت آمريكا دستگير شد. اگرچه اين اتهام بعدها به دلايل فني رد شد اما ارنات در اكتبر 2002 متهم به توطئه تدارك تجهيزات و حمايت از تروريسم شد. برخلاف اظهارات وي، مدارك و گواهي شاهدان ثابت كرد كه ارنات از طريق مؤسسه‌اي براي بن لادن پول و اسلحه مي‌فرستاد و نوعي رابطه‌ي شخصي با بن لادن و بسياري از متحدان اصلي وي داشت كه قدمت آن به بيش از يك دهه مي‌رسد. در حقيقت بن لادن آنقدر به ارنات اعتماد داشت كه به وي اجازه مي‌داد از يكي از همسران وي در آپارتمان ارنات در پاكستان نگهداري كند. بنياد توسط شيخ عبدل جليل بتارژي، يكي از متحدان بن لادن و از متمولان سعودي كه بعدها كنترل اوضاع را به ارنات سپرد، تأسيس شد. طبق اظهارنامه دولتي، عضو ارشد عملياتي القاعده، ممحدوح سليم (ابو حجير) با مدارك امضا شده ارنات به بوسني سفر كرد كه طبق مدرك موثق سليم به عنوان مدير مؤسسه معرفي شد.
محمد بايزيد، از اعضا عملياتي بن لادن درگير تلاش جهت تدارك تسليحات هسته‌اي و شيميايي براي القاعده شد. بايزيد در فرم درخواست گواهينامه رانندگي، آدرس بنياد را به عنوان محل اقامت خود ثبت كرده بود.

«اختلال در جريان حمايت مالي تروريست»

دولت بوش از يازدهم سپتامبر 2001 با هدف قرار دادن گروه‌هاي تروريستي، دستور بلوكه كردن اموال سازمان‌ها، شركت‌ها و اشخاص وابسته به تروريست را صادر كرد. به طور كلي ليست دولت آمريكا مشتمل بر 191 نفر و سازمان حامي تروريسم از سراسر دنيا و بالغ بر 34 ميليون دلار سرمايه‌ مي‌باشد. دولت‌هاي ديگر نيز از آمريكا دنباله‌روي كردند. به گزارش وزير خزانه‌داري اختيارات قانوني 150 كشور محدود و بيش از 70 ميليون دلار سرمايه بلوكه شد. طبق گفته مقامات آمريكايي، اطلاعات واصله حاكي از آن است كه هدف از اين عمليات دستيابي به بودجه‌هاي مورد نياز تروريست‌ها براي فرار از شبكه پيگرد بين‌المللي مي‌باشد كه با توجه به ارتباط منسجم ميان اعضاي گروه در بخش‌هاي مختلف جهان كار دشواري مي‌باشد.

«همكاري بين‌المللي»

هدف قرار دادن مجموعه وسيعي از سرمايه‌هاي سازمان‌ها و گروه‌ها و جلوگيري از انتقال بودجه‌هاي تروريستي امري حياتي و دشوار است اما به عنوان بخشي از تلاش بين‌المللي مستلزم همكاري همه جانبه‌ي دولت‌ها مي‌باشد، به ويژه اينكه مسأله تروريسم در منطقه خاورميانه از حساسيت خاصي برخوردار است. در نوامبر 2001 يك هيأت ارشد آمريكايي به عربستان سعودي اعزام شد تا درخواست همكاري گسترده‌اي را در حوزه پرداختن به سرمايه‌هاي تروريستي تنظيم نمايد. سه ماه بعد پل اونيل، وزير خزانه‌داري طي ديدار با مقامات سعودي، نگراني خود را در ارتباط با سازمان‌هاي خاص بشردوستانه ابراز كرد. تاكتيك جد متناسب با الگوي ديپلماسي سنتي آمريكا ـ سعودي مي‌باشد كه و به سرعت نتيجه مي‌دهد. طي روزهاي اخير آمريكا و سعودي به اتفاق حساب‌هاي بانكي دفاتر بوسني و سومالي در عربستان سعودي وابسته به سازمان بشردوستانه الحرمين را بستند. در پي آن بازرسان بوسنيايي دريافتند كه كليه اسناد ثبتي مؤسسه از سال 1994 مفقود شده است. با اين وجود در آگوست 2002 فشار سعودي بر مقامات بوسني موجب بازگشايي دفاتر و آزاد شدن اموال و جواز دفاتر گرديد. فعاليت‌هاي مشكوك الحرمين تنها به دفاتر بوسني و سومالي محدود نشد بلكه گزارش ارتباط مالي القاعده با مبارزان چچني را نيز برملا كرد. به علاوه پس از دستگيري عمر الفاروق، عامل اصلي عملياتي القاعده در آسياي جنوب شرقي، در اندونزي در پنجم ژوئن 2002، وي با بازجوهاي خود گفت كه عمليات القاعده در منطقه از طريق يكي از شاخه‌هاي الحرمين حمايت مي‌شد. اما گزارش‌هاي بعدي نشان مي‌دهد كه مقامات آمريكايي نگران هستند كه مقامات سعودي بر ارتباط‌هاي ديگر سازمان‌هاي بشردوستانه از جمله الوفا، سازمان‌ بين‌المللي رفاه اسلامي (IIRO) و انجمن جهاني مسلمانان سرپوش گذارند.

«در حاشيه عدم همكاري سعودي»

نگرش حداقل مقامات سعودي بر صرف بودجه جهت حمايت از اهداف افراطيون است. يك مقام سعودي خاطر نشان كرد كه سازمان‌هاي ايجاد مي‌شوند تا از شناسايي عاملان امر خير در تهيه بودجه تروريسم جلوگيري كنند زيرا نمي‌خواهند مردم مرفهي كه در امور خيريه شركت مي‌كنند شناخته شوند. شاهزاده بندر بن سلطان، سفير عربستان سعودي در ايالات متحده اعتراف كرد كه با پيگيري مسير مالي مي‌توان دريافت كه مقامات سعودي پول‌هايي را كه در عربستان سعودي جمع‌آوري مي‌كنند به اروپا و از آنجا به آمريكا مي‌فرستند و پس از آن پول‌ها قابل رديابي نيست.
سعودي‌ها به نوعي در جهت مسدود كردن راه‌هاي انتقال سرمايه و بستن حساب‌هاي بانكي مرتبط با توطئه‌گران يازده سپتامبر گام‌هاي كوچكي برداشته‌اند و قوانين جديد دولتي در زمينه افزايش سرمايه شخصي تصويب كرده‌اند. مقامات سعودي‌ها را تشويق مي‌كنند تا زكات خود را فقط به گروه‌هايي كه تحت حمايت مستقيم يك عضو خانواده سلطنتي هستند، بپردازند. اما از طرف ديگر مانند نمونه‌هاي ثابت شده در بوسني، بسياري از اين گروه‌ها خود مظنون به تروريسم هستند.
طي بيش از يك سال جنگ با تروريسم، مقامات سعودي به حمايت خود از سازمان‌هاي حامي تروريسم بين‌المللي ادامه دادند. گزارش‌هاي متعددي نشانگر حمايت مستمر عربستان سعودي از القاعده مي‌باشد. وزارت اطلاعات كانادا طي گزارشي ثابت كرد كه از طريق كانال خيريه عربستان سعودي ماهانه 1 تا 2 ميليون دلار به سازمان كمك مي‌شد. در حالي كه شوراي روابط خارجي افراد و مؤسسات خيريه در سعودي را به عنوان «مهم‌ترين منابع حمايت مالي از القاعده» معرفي كرد اما دولت سعودي مصرانه فعاليت‌هاي خود را كتمان مي‌كرد. در ضمن طبق گزارش سازمان ملل، منابع مالي القاعده «مناسب و كافي» است و «اهداف اصلي سازمان مردم و املاك آمريكا و متحدانش مي‌باشند».
در پي حملاتي نظير بالي و مسكو و در سايه عدم همكاري سعودي جهت محدود كردن حمايت مالي از تروريسم، ايالات متحده و متحدانش بايد اقدامات مشتركي حداقل متناسب با اقتصاد جهاني با يا بدون همكاري سعودي را توسعه دهند. تلاش آتي آمريكا براي برقراري امنيت همكاري اروپا در بلوكه كردن اموال حاميان اصلي القاعده كه اكثر آنها سعودي‌هاي مرفه هستند، ضروري است.

«همكاري‌ با اروپا»

با توجه به تقسيمات گسترده حمايت مالي تروريست در خاورميانه، مقامات آمريكايي نگران هستند كه متحدان اروپايي تنها تعداد كمي از حاميان تروريست را به ليست اضافه كنند و نام‌هاي ارايه شده عمدتاً شامل گروه‌هاي داخلي نظير باسك و گروه‌هاي ايرلندي مي‌باشد. اروپاييان دليل اين امر را ناكافي دانستن مدارك لازم اعلام كرده‌اند.
در سوم ماه مه 2002 اتحاديه اروپا (EU) يازده سازمان و هفت نفر را به ليست بلوكه اموال خود از «افراد، گروه‌ها و عوامل درگير در عمليات تروريستي» اضافه كرد. متأسفانه بلوكه اموال گروه‌هاي تروريستي غيراروپايي توسط اتحاديه اروپا نشانگر تصور نادرست EU از فعاليت‌هاي تروريستي بوده است. در واقع اتحاديه اروپا با عدم تشخيص صحيح به فعاليت‌هاي سازمان‌هاي خيريه حامي تروريسم مشروعيت بخشيد.

«بوروكراسي آمريكايي»

جنگ با حمايت مالي از تروريسم حتي در جامعه اطلاعاتي و قانونمند آمريكا نيز فلج و ناكارآمد شده است. با كنار گذاشتن قوه قضائيه و وزارت دارايي، وزارت دارايي به كرات عمليات اجرايي موازي با هدف كتمان اطلاعات را آغاز كرده است. شكاف استراتژيك در حوزه‌هاي سياستگذاري عمليات نگران‌كننده و ناكافي است. عمليات جلوگيري از حمايت تروريسم به ويژه سازمان‌هاي خيريه و بشردوستانه كه اين حمايت را با حمايت مالي از گروه‌هاي قانوني پوشش مي‌دهد، نياز به يك عزم سياسي داشت كه مشخصاً تا يازده سپتامبر وجود نداشت. حمايت مالي سازمان‌هاي خيريه از تروريسم منحصر به خيريه‌هاي اسلامي نيست بلكه في نفسه خاستگاه اكثر عمليات گروه‌هاي تروريستي در جهان امروز، گروه‌هاي راديكال اسلامي است. بايد به طور سنجيده و با صرف زمان كافي بررسي‌هاي لازم انجام شود.
* ماتيو . ا . اليوت ـ محقق ارشد مركز آمريكايي مطالعات خاورميانه
منبع:سایت باشگاه اندیشه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط