5.دید منفی به ازدواج مرسوم: دید منفی به ازدواج مرسوم اشاره به این واقعیت دارد که هنگامی که فردی بر این باور است که شیوهی آشنایی زوجین در ازدواج مرسوم مناسب نیست و از طرفی شاهد شکست ازدواج اطرافیان میباشد، در نتیجه به منظور اقدام به ازدواج، برای خود پیش فرضهای سختگیرانهای در نظر میگیرد. علاوه بر این هنگامی که رسمهای رایج در ازدواج به شیوه مرسوم، مورد پذیرش واقع نمیشوند، در نتیجه تمایل فرد به ازدواج کاهش مییابد و ممکن است وی به سوی نوعی از سبک زندگی گرایش یابد که ریسکهای ازدواج مرسوم در آن وجود ندارد و به باور فرد، راهکار مناسبی برای آشنایی زوجین با یکدیگر است.[1]
6.بدست آوردن شناخت کافی برای ازدواج: یکی از دلایل رو آوردن به ازدواج سفید این است که اینگونه افراد بر این عقیدهاند که به دلیل شرایط نا امن ازدواج و مشکلات اقتصادی و حقوقی و مخاطرات اجتماعی در خصوص شکستِ مقوله ازدواج و شکل گیری آسیب طلاق، بایستی به هر طریق از همسر آینده اطلاعات و شناخت بیشتری کسب نمایند تا بتوانند با دید باز و شفاف اقدام به انتخاب همسر و شریک زندگی خود نمایند. بنابراین در طی یک ازدواج سفید برای مدت مشخصی، اقدام به زندگی با همسر خود کرده و با اخلاقیات و روحیات او آشنا میشوند.
به بیانی دیگر برخی ازدواج سفید را همان دوران نامزدی قلمداد میکنند، در حالی که در فرهنگ ما نامزدی بر اساس چهارچوب خانوادگی و به طور رسمی صورت میگیرد؛ اما ازدواج سفید پذیرش اجتماعی ندارد و در اغلب موارد پنهان است.
7.تنوع طلبی و آزادی بشر: یکی از ویژگیهای جامعهی مدرن، تنوع طلبی بشر است. مردان به واسطهی این حس تنوع طلبی به دنبال بهرهمندی از روابط بیحد و حصر با جنس مخالف هستند و از همین رو به یکی از گزینههای پیش رو که ازدواج سفید است تمایل پیدا میکنند. از طرف دیگر اعتقاد به باورهای فمینستی نیز شرایط پیدایش همخانگی را فراهم کرده است. اعتقاد فرد به باورهای فمینستی به این معناست که فرد از یک سو بر این نظر است که زن باید مستقل باشد و الگوهای جنسیتی رایج در ازدواج به شیوهی مرسوم مورد پذیرش او نیست و از طرف دیگر طرفدار آزادی زنان و برابری میان مرد و زن است و از این رو به سبک زندگیای همانند همخانگی گرایش مییابد که در آن امکان عمل به باورهای فمینستی وجود دارد[2] و فضای رسیدن به روابط آزاد برایش محقق میشود.
8. عوامل دیگر: از عوامل دیگر گرایش به ازدواج سفید در جامعه میتوان به کمرنگ شدن باورهای مذهبی در بین جوانان، تغییر فرهنگ و نگاه نسل جوان به زندگی و روابط اجتماعی، تجرد گرایی دختران، الگو برداری از ماهواره و رسانههای بیگانه اشاره کرد.
پیامدهای ازدواج سفید متاسفانه جوانانی که اقدام به انتخاب سبک زندگی ازدواج سفید مینمایند از ابعاد مختلف و تبعات احتمالی این سبک زندگی غافل میباشند و بدون اینکه معایب این سبک زندگی را در نظر بگیرند صرفا معطوف به مزایا و نکات مثبت آن میشوند. نکات مثبت و امتیازهایی که اگر ریشه یابی شوند چه بسا دارای نقایص و اشکالات زیادی هستند.
متاسفانه جوانانی که اقدام به انتخاب سبک زندگی ازدواج سفید مینمایند از ابعاد مختلف و تبعات احتمالی این سبک زندگی غافل میباشند و بدون اینکه معایب این سبک زندگی را در نظر بگیرند صرفا معطوف به مزایا و نکات مثبت آن میشوند. نکات مثبت و امتیازهایی که اگر ریشه یابی شوند چه بسا دارای نقایص و اشکالات زیادی هستند. در زیر به بعضی از آسیبهای این نوع از ازدواج اشاره میکنیم:
1. از بین رفتن بنیان خانواده: واضح است که با گسترش پدیدهای به نام ازدواج سفید به تدریج مفهوم خانواده به معنای واقعی، از جامعه محو میگردد و در آیندهای نه چندان دور جامعهای شبیه جوامع غربی خواهیم داشت که خانواده کارکرد اصلی خود را از دست داده است و عملا مفهومی به این نام وجود ندارد.
2.عدم امنیت روانی زنان: طبق تحقیقات، زنان در این رابطه بیشتر دچار آسیب میشوند و احساس عدم امنیت روانی در این رابطه در آنها پر رنگتر است. در حقیقت زنان اولین قربانیان این شیوه زندگی هستند. چرا که وقتی طرفین وارد رابطهای میشوند که برای آن هزینههای احساسی و زمانی و مالی دادهاند، با پایان یافتن آن احساس میکنند که فرصتهایی را در زندگی خود از دست دادهاند. برای یک زن این فرصتها شامل از دست دادن جذابیتهای ظاهری ناشی از بالا رفتن سن، آسیبهای اجتماعی به دلیل از دست رفتن بکارت، آسیبهای جسمی ناشی از سقط جنین احتمالی و از دست دادن فرصت ازدواج است. برای مرد نیز از دست رفتن اندوختهی مالی و همچنین موقعیتهای بهتر برای یک رابطهی جدی زیانهایی به بار میآورد.[3]
همچنین در جامعهای مثل کشور ما معمولا کسی چنین دخترانی را به عنوان همسر انتخاب نمیکند.
3. بلاتکلیفی فرزندان و بارداریهای احتمالی در این نوع رابطه: در این ارتباط هیچ پیشبینیای برای فرزندان و بارداریهای احتمالی صورت نگرفته است و همین موضوع منجر به تولد کودکان نامشروع و بدون شناسنامه و آمار بالای سقط جنین غیر قانونی میشود. در واقع به دلیل عدم ثبت چنین ازدواجهایی، فرزندانی که حاصل میشوند بیشترین آسیب را دریافت میکنند و به علت عدم ثبت نام پدر در شناسنامه، این کودکان در آینده دچار مشکل هویتی میشوند. همچنین بارداری ناخواسته و عوارض بهداشتی ناشی از سقط غیر قانونی جنین از جمله پیامدهای این سبک زندگی است. در این میان تنها عده کمی آن هم به دلیل اهمیت ابعاد انسانی مرگ یک انسان، جان کودک خود را حفظ میکنند و برخی به امید ازدواج رسمی در آینده، فرزندشان را سقط نمیکنند.
4. ترس و نگرانی: از آنجایی که این نوع ازدواج از نظر حقوقی و قانونی جرم و از نظر شرعی حرام است، فرد همیشه با نوعی ترس و نگرانی از عواقب چنین رابطهای دست و پنجه نرم میکند و همین امر مشکلات بسیاری را در روابط خانوادگی طرفین به وجود میآورد.
5. خیانت جنسی: هر چند در ظاهر ممکن است عوامل اقتصادی و اجتماعی، فرد را به انتخاب این شیوه از زندگی سوق دهد اما در حقیقت برای بسیاری از آنها ازدواج سفید به منزلهی خوشگذرانی و تفریح تعریف شده است نه یک رابطهی قاعدهمند و رسمی.
6. عدم تعهد مالی: در این رابطه مسائل مالی و سرمایه گذاری اقتصادی طرفین تعریف نشده است و همین امر سبب میشود که فرد در زمان جدایی با خسران مالیای مواجه شود که هیچ تعهدی نسبت به آن وجود نداشته است.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب گفته شده و عوامل و آسیبهای ذکر شده به طور قطع میتوان گفت که این نوع ازدواج نه تنها کلید گشایشی برای حل معظل ازدواج جوانان نیست بلکه خود باعث بروز مشکلات و گرههای بزرگی در زندگی میشود که با هیچ کلیدی باز نخواهد شد. اما شایسته است که مسئولین در راستای تسهیل ازدواج جوانان و حل معظل بیکاری تلاش نمایند و خانوادهها نیز رسوم دست و پا گیر ازدواج را کنار بگذارند و برای تشکیل زندگی مشترک فرزندانشان این مسیر را برای آنها هموار نمایند
6.بدست آوردن شناخت کافی برای ازدواج: یکی از دلایل رو آوردن به ازدواج سفید این است که اینگونه افراد بر این عقیدهاند که به دلیل شرایط نا امن ازدواج و مشکلات اقتصادی و حقوقی و مخاطرات اجتماعی در خصوص شکستِ مقوله ازدواج و شکل گیری آسیب طلاق، بایستی به هر طریق از همسر آینده اطلاعات و شناخت بیشتری کسب نمایند تا بتوانند با دید باز و شفاف اقدام به انتخاب همسر و شریک زندگی خود نمایند. بنابراین در طی یک ازدواج سفید برای مدت مشخصی، اقدام به زندگی با همسر خود کرده و با اخلاقیات و روحیات او آشنا میشوند.
به بیانی دیگر برخی ازدواج سفید را همان دوران نامزدی قلمداد میکنند، در حالی که در فرهنگ ما نامزدی بر اساس چهارچوب خانوادگی و به طور رسمی صورت میگیرد؛ اما ازدواج سفید پذیرش اجتماعی ندارد و در اغلب موارد پنهان است.
7.تنوع طلبی و آزادی بشر: یکی از ویژگیهای جامعهی مدرن، تنوع طلبی بشر است. مردان به واسطهی این حس تنوع طلبی به دنبال بهرهمندی از روابط بیحد و حصر با جنس مخالف هستند و از همین رو به یکی از گزینههای پیش رو که ازدواج سفید است تمایل پیدا میکنند. از طرف دیگر اعتقاد به باورهای فمینستی نیز شرایط پیدایش همخانگی را فراهم کرده است. اعتقاد فرد به باورهای فمینستی به این معناست که فرد از یک سو بر این نظر است که زن باید مستقل باشد و الگوهای جنسیتی رایج در ازدواج به شیوهی مرسوم مورد پذیرش او نیست و از طرف دیگر طرفدار آزادی زنان و برابری میان مرد و زن است و از این رو به سبک زندگیای همانند همخانگی گرایش مییابد که در آن امکان عمل به باورهای فمینستی وجود دارد[2] و فضای رسیدن به روابط آزاد برایش محقق میشود.
8. عوامل دیگر: از عوامل دیگر گرایش به ازدواج سفید در جامعه میتوان به کمرنگ شدن باورهای مذهبی در بین جوانان، تغییر فرهنگ و نگاه نسل جوان به زندگی و روابط اجتماعی، تجرد گرایی دختران، الگو برداری از ماهواره و رسانههای بیگانه اشاره کرد.
پیامدهای ازدواج سفید متاسفانه جوانانی که اقدام به انتخاب سبک زندگی ازدواج سفید مینمایند از ابعاد مختلف و تبعات احتمالی این سبک زندگی غافل میباشند و بدون اینکه معایب این سبک زندگی را در نظر بگیرند صرفا معطوف به مزایا و نکات مثبت آن میشوند. نکات مثبت و امتیازهایی که اگر ریشه یابی شوند چه بسا دارای نقایص و اشکالات زیادی هستند.
متاسفانه جوانانی که اقدام به انتخاب سبک زندگی ازدواج سفید مینمایند از ابعاد مختلف و تبعات احتمالی این سبک زندگی غافل میباشند و بدون اینکه معایب این سبک زندگی را در نظر بگیرند صرفا معطوف به مزایا و نکات مثبت آن میشوند. نکات مثبت و امتیازهایی که اگر ریشه یابی شوند چه بسا دارای نقایص و اشکالات زیادی هستند. در زیر به بعضی از آسیبهای این نوع از ازدواج اشاره میکنیم:
1. از بین رفتن بنیان خانواده: واضح است که با گسترش پدیدهای به نام ازدواج سفید به تدریج مفهوم خانواده به معنای واقعی، از جامعه محو میگردد و در آیندهای نه چندان دور جامعهای شبیه جوامع غربی خواهیم داشت که خانواده کارکرد اصلی خود را از دست داده است و عملا مفهومی به این نام وجود ندارد.
2.عدم امنیت روانی زنان: طبق تحقیقات، زنان در این رابطه بیشتر دچار آسیب میشوند و احساس عدم امنیت روانی در این رابطه در آنها پر رنگتر است. در حقیقت زنان اولین قربانیان این شیوه زندگی هستند. چرا که وقتی طرفین وارد رابطهای میشوند که برای آن هزینههای احساسی و زمانی و مالی دادهاند، با پایان یافتن آن احساس میکنند که فرصتهایی را در زندگی خود از دست دادهاند. برای یک زن این فرصتها شامل از دست دادن جذابیتهای ظاهری ناشی از بالا رفتن سن، آسیبهای اجتماعی به دلیل از دست رفتن بکارت، آسیبهای جسمی ناشی از سقط جنین احتمالی و از دست دادن فرصت ازدواج است. برای مرد نیز از دست رفتن اندوختهی مالی و همچنین موقعیتهای بهتر برای یک رابطهی جدی زیانهایی به بار میآورد.[3]
همچنین در جامعهای مثل کشور ما معمولا کسی چنین دخترانی را به عنوان همسر انتخاب نمیکند.
3. بلاتکلیفی فرزندان و بارداریهای احتمالی در این نوع رابطه: در این ارتباط هیچ پیشبینیای برای فرزندان و بارداریهای احتمالی صورت نگرفته است و همین موضوع منجر به تولد کودکان نامشروع و بدون شناسنامه و آمار بالای سقط جنین غیر قانونی میشود. در واقع به دلیل عدم ثبت چنین ازدواجهایی، فرزندانی که حاصل میشوند بیشترین آسیب را دریافت میکنند و به علت عدم ثبت نام پدر در شناسنامه، این کودکان در آینده دچار مشکل هویتی میشوند. همچنین بارداری ناخواسته و عوارض بهداشتی ناشی از سقط غیر قانونی جنین از جمله پیامدهای این سبک زندگی است. در این میان تنها عده کمی آن هم به دلیل اهمیت ابعاد انسانی مرگ یک انسان، جان کودک خود را حفظ میکنند و برخی به امید ازدواج رسمی در آینده، فرزندشان را سقط نمیکنند.
4. ترس و نگرانی: از آنجایی که این نوع ازدواج از نظر حقوقی و قانونی جرم و از نظر شرعی حرام است، فرد همیشه با نوعی ترس و نگرانی از عواقب چنین رابطهای دست و پنجه نرم میکند و همین امر مشکلات بسیاری را در روابط خانوادگی طرفین به وجود میآورد.
5. خیانت جنسی: هر چند در ظاهر ممکن است عوامل اقتصادی و اجتماعی، فرد را به انتخاب این شیوه از زندگی سوق دهد اما در حقیقت برای بسیاری از آنها ازدواج سفید به منزلهی خوشگذرانی و تفریح تعریف شده است نه یک رابطهی قاعدهمند و رسمی.
6. عدم تعهد مالی: در این رابطه مسائل مالی و سرمایه گذاری اقتصادی طرفین تعریف نشده است و همین امر سبب میشود که فرد در زمان جدایی با خسران مالیای مواجه شود که هیچ تعهدی نسبت به آن وجود نداشته است.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب گفته شده و عوامل و آسیبهای ذکر شده به طور قطع میتوان گفت که این نوع ازدواج نه تنها کلید گشایشی برای حل معظل ازدواج جوانان نیست بلکه خود باعث بروز مشکلات و گرههای بزرگی در زندگی میشود که با هیچ کلیدی باز نخواهد شد. اما شایسته است که مسئولین در راستای تسهیل ازدواج جوانان و حل معظل بیکاری تلاش نمایند و خانوادهها نیز رسوم دست و پا گیر ازدواج را کنار بگذارند و برای تشکیل زندگی مشترک فرزندانشان این مسیر را برای آنها هموار نمایند
نام نویسنده: حسنیه صالحان
____________________________________________
پی نوشت:
[1].کلان شهر تهران و ظهور نشانههای الگوی تازهای از روابط زن و مرد؛ مطالعه زمینهها، فرآیند و پیامدهای هم خانگی، مسعود گلچین و سعید صفری، فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران، دوره1، ش1، بهار96، ص29-57
[2]. همان
[3]. همان