یکی از نکات قابل توجه در بررسی زندگی علما و بزرگان دین، وجود برکت در وقت و عمرشان است. اکثر آنها علاوه بر تدریس و تالیف آثاری گرانبها و ماندنیِ در تاریخ، اهل عبادت و تهجد نیز بودهاند و وقتی در سبک زندگیشان دقیق میشویم این وسعت و برکت وقت را نمیتوانیم با هیچ حساب و کتاب دنیاییای توجیه نماییم.
برکت در زمان از دو جنبه قابل بررسی است: یک جنبه از آن مربوط به یکسری اقدامات و عوامل مادی است که وقت و زمان را مدیریت میکند مثل نظم و برنامهریزی در زندگی و نپرداختن به کارهایی که نفع دنیوی و اخروی برای فرد ندارد. دومین جنبه از آن مربوط به عوامل معنوی است که در بیشتر شدن برکت و حتی دفع آن مؤثر هستند.
در این مقاله سعی داریم به بررسی عوامل معنوی مؤثر در برکت عمر از دیدگاه اسلام بپردازیم تا بتوانیم ذرهای از موفقیت این بزرگواران را کسب نماییم:
برکت در زمان از دو جنبه قابل بررسی است: یک جنبه از آن مربوط به یکسری اقدامات و عوامل مادی است که وقت و زمان را مدیریت میکند مثل نظم و برنامهریزی در زندگی و نپرداختن به کارهایی که نفع دنیوی و اخروی برای فرد ندارد. دومین جنبه از آن مربوط به عوامل معنوی است که در بیشتر شدن برکت و حتی دفع آن مؤثر هستند.
در این مقاله سعی داریم به بررسی عوامل معنوی مؤثر در برکت عمر از دیدگاه اسلام بپردازیم تا بتوانیم ذرهای از موفقیت این بزرگواران را کسب نماییم:
معنای برکت
برکت به معنای فزونی در خیر است[1] و واژهای نسبی دانسته شده که بر این اساس، خیر در چیزی متناسب با ظرفیت و کارکرد آن است. مثلا برکت در نسل به معنای فراوانی فرزندان و برکت در وقت به گستردگی کارهای انسان در زمانی خاص اشاره دارد.[2]
عوامل معنوی مؤثر در برکت عمر
1.تقوا و ایمان: یکی از مهمترین عوامل برکت در زندگی، داشتن ایمان و تقوا و عدم انحراف از صراط مستقیم است.
خداوند در قرآن این عامل را شرط نزول برکات آسمانی و زمینی دانسته و میفرماید: "اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند برکات آسمانها و زمین را بر روی آنها میگشودیم."[3]
در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است که: "هر کس خوش دارد عمرش طولانی و روزیاش فراوان شود تقوای الهی پیشه کند و صله رحم نماید".[4]
امیرالمؤمنین علی(ع)، آثار تقوا در زندگی را اینگونه توصیف کرده و میفرمایند: "کسی که تقوا پیشه کند، سختیها پس از آنکه به او نزدیک شدهاند از او دور میشوند، امور پس از تلخیشان برایش شیرین میشوند و امواج متراکم سختیها گشایش مییابد و سخیها و مشکلات به وجود آمده آسان میگردد، کرامت از دست رفته او باز میگردد و رحمت گریزان از او جلب میشود. نعمتها پس از فرو نشستن به جوشش در میآیند و برکت پس از کم شدنش فزونی میگیرد".[5]
2. اطاعت و یاد خدا: مرحوم جمال الحق، آیه الله شیخ علی پهلوانی در بیانی در باب تاثیر عنایت خداوند در برکت در زندگی میفرمایند: "تمام آنچه خداوند به بندگان عطا میکند اعم از امور ظاهری و معنوی و اخروی، همه رزق و روزی به حساب میآید به گونهای که اگر عنایت نکند حتی در حد یک نفس کشیدن و چشم بر هم زدن قدرت بر ادامه حیات نخواهد داشت".[6]
با توجه به این بیان بدون شک اطاعت از خدا و یاد او در همهحال تاثیری شگرف در زندگیمان خواهد داشت تا جایی که در روایتی از امام رضا(ع) آمده است که خداوند متعال به یکی از پیامبران وحی فرستاد که هرگاه من اطاعت شوم، راضی میگردم و آنگاه که رضایت داشتم، برکت میدهم و برکت من هم بیپایان است.[7]
همچنین آن حضرت در روایتی در باب اثر یاد خدا در آغاز کارها از رسول خدا(ص) نقل مینمایند که خداوند فرمود: "هرگاه بنده بگوید بسم الله الرحمن الرحیم خدای متعال گوید: بنده من با نام من آغاز کرد. بر من است که کارهایش را به انجام رسانم و او را در هر حال برکت دهم."[8]
3. پرهیز از گناه: گناه و انجام اعمال و رفتارهایی برخلاف شرع و آموزههای دینی از عوامل دفع برکت در زندگی میباشد و هر گاه در گناهان آشکار شوند برکتها از میان میروند.[9]
امام صادق(ع) در روایتی به توصیف خانههایی که برکت از آنها رخت بر بسته است اشاره کرده و میفرمایند: "فرشتگان به خانهای که در آن شراب و( آلات موسیقی مانند) دایره و تنبور یا (آلات قمار مانند) نَرد باشد داخل نمیشوند و دعای اهل آن خانه مستجاب نمیشود و برکت از زندگی آنها برداشته میشود."[10]
آن حضرت در بیان دیگری به تاثیر وجود انسانهای پاکدامن در یک جامعه در دفع بلا میفرمایند: "پدرم امیرالمؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) نقل فرمود که خدای تعالی هنگامی که دید مردم شهری در گناهان زیادهروی میکنند و سه نفر از مؤمنین در میان آنها هستند. خدای جل جلاله به آنان آواز میدهد: ای کسانی که نافرمانی من را میکنید اگر نبودند در میان شما کسانی از مؤمنین که به خاطر حلال من همدیگر را دوست دارند و با نمازشان زمین و مسجدهای مرا آباد میکنند و در سحرها از ترس من استغفار میکنند هر آینه عذاب خودم را بر شما فرو میفرستادم و پروایی نداشتم."[11]
4. قرائت قرآن: از توصیههای مهم اسلام به عموم مؤمنین، تلاوت قرآن در خانه است. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: "خانهای که در آن قرآن خوانده شود و ذکر خدا در آن برده شود برکتش زیاد میشود".[12]
امام رضا(ع) در روایتی به نقل از رسول خدا(ص) میفرمایند: "برای خانههای خود سهمی از تلاوت قرآن قرار دهید. چون هر کس در خانه خود قرآن تلاوت کند کارهای اهل آن خانه آسان میگردد و خیر و برکت در آن زیاد میشود و هر خانهای که در آن قرآن تلاوت نکنند کارها بر اهل آن تنگ میشود و خیر و برکت در آن خانه کم میگردد و ساکنان آن بیبرکت و در نقصان میباشند."[13]
5. رعایت عدالت و مدارا با مردم: امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: "رعایت عدالت، باعث افزایش برکتها خواهد شد."[14]
رسول خدا(ص) نیز در همین زمینه میفرمایند: "مدارا کردن با مردم باعث زیادی برکت میشود و کسی که محروم از مدارا است از خیر و برکت محروم خواهد شد".[15]
6. توجه به نماز: حضرت زهرا(س) میفرماید: "از پدرم رسول خدا(ص) پرسیدم: کسی که در خواندن نماز سستی بورزد و در اقامه آن کوتاهی کند چگونه است؟ آن حضرت فرمود: چنین شخصی به شانزده خصلت در دنیا و آخرت مبتلا میشود. پیامد نخست از پیامدهای منفی دنیایی بیتوجهی به نماز این است که خداوند برکت را از روزی او برمیدارد. پیامد دوم آن است که خداوند برکت را از عمر او میگیرد".[16]
7. نیکی کردن به دیگران: در روایات بسیاری، ائمه معصومین(ع) به دوست داشتن نیکوکاران توصیه کرده و به آثار نیکی کردن اشاره کرده و میفرمایند: "نیکی و نیکوکاران را دوست بدارید. سوگند به آنکه جانم به دست اوست برکت و تندرستی با نیکی و نیکوکاران است".[17]
رسول خدا(ص) نیز در این باره میفرمایند: "برکت به خانهای که از آن به مردم نیکی برسد سریعتر میرسد تا فرو رفتن تیغ در کوهان شتر یا رسیدن سیل به پایان مسیر خود".[18]
خداوند در قرآن این عامل را شرط نزول برکات آسمانی و زمینی دانسته و میفرماید: "اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند برکات آسمانها و زمین را بر روی آنها میگشودیم."[3]
در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است که: "هر کس خوش دارد عمرش طولانی و روزیاش فراوان شود تقوای الهی پیشه کند و صله رحم نماید".[4]
امیرالمؤمنین علی(ع)، آثار تقوا در زندگی را اینگونه توصیف کرده و میفرمایند: "کسی که تقوا پیشه کند، سختیها پس از آنکه به او نزدیک شدهاند از او دور میشوند، امور پس از تلخیشان برایش شیرین میشوند و امواج متراکم سختیها گشایش مییابد و سخیها و مشکلات به وجود آمده آسان میگردد، کرامت از دست رفته او باز میگردد و رحمت گریزان از او جلب میشود. نعمتها پس از فرو نشستن به جوشش در میآیند و برکت پس از کم شدنش فزونی میگیرد".[5]
2. اطاعت و یاد خدا: مرحوم جمال الحق، آیه الله شیخ علی پهلوانی در بیانی در باب تاثیر عنایت خداوند در برکت در زندگی میفرمایند: "تمام آنچه خداوند به بندگان عطا میکند اعم از امور ظاهری و معنوی و اخروی، همه رزق و روزی به حساب میآید به گونهای که اگر عنایت نکند حتی در حد یک نفس کشیدن و چشم بر هم زدن قدرت بر ادامه حیات نخواهد داشت".[6]
با توجه به این بیان بدون شک اطاعت از خدا و یاد او در همهحال تاثیری شگرف در زندگیمان خواهد داشت تا جایی که در روایتی از امام رضا(ع) آمده است که خداوند متعال به یکی از پیامبران وحی فرستاد که هرگاه من اطاعت شوم، راضی میگردم و آنگاه که رضایت داشتم، برکت میدهم و برکت من هم بیپایان است.[7]
همچنین آن حضرت در روایتی در باب اثر یاد خدا در آغاز کارها از رسول خدا(ص) نقل مینمایند که خداوند فرمود: "هرگاه بنده بگوید بسم الله الرحمن الرحیم خدای متعال گوید: بنده من با نام من آغاز کرد. بر من است که کارهایش را به انجام رسانم و او را در هر حال برکت دهم."[8]
3. پرهیز از گناه: گناه و انجام اعمال و رفتارهایی برخلاف شرع و آموزههای دینی از عوامل دفع برکت در زندگی میباشد و هر گاه در گناهان آشکار شوند برکتها از میان میروند.[9]
امام صادق(ع) در روایتی به توصیف خانههایی که برکت از آنها رخت بر بسته است اشاره کرده و میفرمایند: "فرشتگان به خانهای که در آن شراب و( آلات موسیقی مانند) دایره و تنبور یا (آلات قمار مانند) نَرد باشد داخل نمیشوند و دعای اهل آن خانه مستجاب نمیشود و برکت از زندگی آنها برداشته میشود."[10]
آن حضرت در بیان دیگری به تاثیر وجود انسانهای پاکدامن در یک جامعه در دفع بلا میفرمایند: "پدرم امیرالمؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) نقل فرمود که خدای تعالی هنگامی که دید مردم شهری در گناهان زیادهروی میکنند و سه نفر از مؤمنین در میان آنها هستند. خدای جل جلاله به آنان آواز میدهد: ای کسانی که نافرمانی من را میکنید اگر نبودند در میان شما کسانی از مؤمنین که به خاطر حلال من همدیگر را دوست دارند و با نمازشان زمین و مسجدهای مرا آباد میکنند و در سحرها از ترس من استغفار میکنند هر آینه عذاب خودم را بر شما فرو میفرستادم و پروایی نداشتم."[11]
4. قرائت قرآن: از توصیههای مهم اسلام به عموم مؤمنین، تلاوت قرآن در خانه است. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: "خانهای که در آن قرآن خوانده شود و ذکر خدا در آن برده شود برکتش زیاد میشود".[12]
امام رضا(ع) در روایتی به نقل از رسول خدا(ص) میفرمایند: "برای خانههای خود سهمی از تلاوت قرآن قرار دهید. چون هر کس در خانه خود قرآن تلاوت کند کارهای اهل آن خانه آسان میگردد و خیر و برکت در آن زیاد میشود و هر خانهای که در آن قرآن تلاوت نکنند کارها بر اهل آن تنگ میشود و خیر و برکت در آن خانه کم میگردد و ساکنان آن بیبرکت و در نقصان میباشند."[13]
5. رعایت عدالت و مدارا با مردم: امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: "رعایت عدالت، باعث افزایش برکتها خواهد شد."[14]
رسول خدا(ص) نیز در همین زمینه میفرمایند: "مدارا کردن با مردم باعث زیادی برکت میشود و کسی که محروم از مدارا است از خیر و برکت محروم خواهد شد".[15]
6. توجه به نماز: حضرت زهرا(س) میفرماید: "از پدرم رسول خدا(ص) پرسیدم: کسی که در خواندن نماز سستی بورزد و در اقامه آن کوتاهی کند چگونه است؟ آن حضرت فرمود: چنین شخصی به شانزده خصلت در دنیا و آخرت مبتلا میشود. پیامد نخست از پیامدهای منفی دنیایی بیتوجهی به نماز این است که خداوند برکت را از روزی او برمیدارد. پیامد دوم آن است که خداوند برکت را از عمر او میگیرد".[16]
7. نیکی کردن به دیگران: در روایات بسیاری، ائمه معصومین(ع) به دوست داشتن نیکوکاران توصیه کرده و به آثار نیکی کردن اشاره کرده و میفرمایند: "نیکی و نیکوکاران را دوست بدارید. سوگند به آنکه جانم به دست اوست برکت و تندرستی با نیکی و نیکوکاران است".[17]
رسول خدا(ص) نیز در این باره میفرمایند: "برکت به خانهای که از آن به مردم نیکی برسد سریعتر میرسد تا فرو رفتن تیغ در کوهان شتر یا رسیدن سیل به پایان مسیر خود".[18]
منابع:
[1]. امثال و حکم، دهخدا، ج1، ص104
[1]. امثال و حکم، دهخدا، ج1، ص104
[2]. المیران، ج7، ص280-281
[3]. آل عمران، 96
[4]. الزهد، کوفی عباسی، ص39
[5]. نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه 198
[6]. عید وصال، م.الف، گفتار 280
[7]. میزان الحکمه،محمد محمدی ری شهری، ج1، ح1700
[8]. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج2، ص269، ح59
[9]. غررالحکم و درر الکلم، ابوالفتح آمدی، ح4030
[10]. وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج17، ص315
[11].وسائل الشیعه، ج16، ص92
[12]. اصول کافی، ج3، ص499
[13]. وسایل الشیعه، ج9، ص200
[14]. مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج11، ص320
[15]. اصول کافی، ج2، ص119
[16]. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج80، ص21
[17]. کنز العمال، متقی هندی، ح15974
[18]. اصول کافی، ج4، ص29