احترام گذاشتن به کودکان را به شکل های مختلف می توان نشان داد. از جمله وقت گذاشتن برای آنها است. با وقت گذاشتن برای بچهها در واقع پیام غیر مستقیم به او می دهیم که برای تو ارزش زیادی قائلیم و دوست داریم وقتمان را با تو بگذرانیم. بچه ها در هر سنی که باشند چه نوزاد باشند چه در سنین بالاتر به سر ببرند نیاز به گذراندن زمانی خاص با والدین خود دارند.
منظور از زمان خاص آن است که در آن ساعت ها پدر و مادر به انجام دادن هیچ کاری مشغول نباشند و کودک این احساس اختصاصی بودن زمان را برای خود درک کند. خیلی از والدین، بودن با بچه هایشان را فوق العاده میدانند. هر هفته یک شب خاص برای با هم بودن را برنامه ریزی کنید و به فرزندتان اجازه دهید که خودش تصمیم بگیرد که چگونه زمان را بگذراند. بچه هایی که توجهی را که از سوی والدین نیاز دارند دریافت نمی کنند اغلب کارها و رفتارهای اشتباه انجام میدهند. چون مطمئن هستند از این طریق می توانند توجه والدین را جلب کنند . دوره نوجوانی از بحرانی ترین دوره هاست. زمانی است که دختر و پسر به جنس مخالف دلبستگی های فکری و جنسی پیدا می کنند. تاثیر نیرومند تمایلات جنسی، جایگزین بسیاری از تصورات و مفاهیم ذهنی می شوند، آثار دلبستگی جنسی در رفتار آنان آشکارا منعکس می شود.اما در این بین از بهترین انواع وقت گذاشتن با کودکان عبارت است از.
*بازی کردن با آنها
* بازی کردن واقعا هنر است. چون باید همبازی خوبی باشید.
*نشان ندهید از او بیشتر می دانید.
* در سطح فکری کودک با او همبازی شوید.
* مدام او را راهنمایی نکنید. تا وقتی پیش بینی می کنید که اوضاع خطرناک نشده برای کنترل کودک اقدامی نکنید. بسیاری از والدین آن قدر وقت صرف کنترل کردن کودکشان می گذارند که از وقت گذاشتن با کودک آن گونه که هر دو از کیفیتش راضی باشند غافل می مانند.
* گاهی گیج بازی در بیاورید و اعتراف کنید که اشتباه کرده اید. از دیگر راههای وقت گذاشتن با کودک گفت و شنود است.
* احترام به فرزندان را در مراحل مختلف رشد می توان با خوب گوش کردن و توجه به حرفهای آنها نشان داد. با گوش کردن به حرف های کودک در واقع نشان می دهیم که برایش ارزش قائلیم و دوست داریم شنونده حرفهای او باشیم. از طرفی خوب گوش کردن والدین باعث می شود که کودک احساس خود را با والدین مطرح کند و بر آن سرپوش نگذارد.
* اگر برای صحبت با کودک وقت گذاشته نشود او احساس خواهد کرد که به اندازه کافی خوب نیست و برای والدین بی اهمیت است.
* برای صحبت کردن پهلو به پهلو و در کنار هم بنشینید.
* نظرشان را در مورد چیزهایی که به آنها مربوط است بپرسیم.
* از تجربه های دوران کودکی خودمان و نیز وقایع زندگی خود کودک برایش حرف بزنیم. بچه ها عاشق این هستند که درباره خودشان بیشتر بدانند.
چنانچه کودک از خانواده محبت ببیند و به محبت بزرگترها اطمینان داشته باشد همواره به عواملی که موجبات آسایش و استراحت وی را فراهم می کند اعتماد کامل خواهد داشت.
کارتون دیدن با کودکان را با هم امتحان کنید. شما هم با دیدن آنها ذوق کنید اما نه بیشتر از خود کودک.
نشان دهید که عشق شما به فرزندتان غیر شرطی است. کودکان باید بی قید و شرط مورد محبت قرار بگیرند. محبت بی قید و شرط یعنی محبتی که هیچ شرطی برای ابراز آن تعیین نشده و بی دریغ نثار کودک می شود. در خانواده هایی که صمیمیت و محبت و مهربانی وجود دارد کودک می تواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی کند آنها را به نحو مطلوبی تغییر دهد.
چنانچه کودک از خانواده محبت ببیند و به محبت بزرگترها اطمینان داشته باشد همواره به عواملی که موجبات آسایش و استراحت وی را فراهم می کند اعتماد کامل خواهد داشت و گرنه این اعتماد از او گرفته می شود و به طبع همه چیز برای او ناراحت کننده و خطرناک خواهد بود. و او را از اضطراب سرشار می سازد.
منظور از زمان خاص آن است که در آن ساعت ها پدر و مادر به انجام دادن هیچ کاری مشغول نباشند و کودک این احساس اختصاصی بودن زمان را برای خود درک کند. خیلی از والدین، بودن با بچه هایشان را فوق العاده میدانند. هر هفته یک شب خاص برای با هم بودن را برنامه ریزی کنید و به فرزندتان اجازه دهید که خودش تصمیم بگیرد که چگونه زمان را بگذراند. بچه هایی که توجهی را که از سوی والدین نیاز دارند دریافت نمی کنند اغلب کارها و رفتارهای اشتباه انجام میدهند. چون مطمئن هستند از این طریق می توانند توجه والدین را جلب کنند . دوره نوجوانی از بحرانی ترین دوره هاست. زمانی است که دختر و پسر به جنس مخالف دلبستگی های فکری و جنسی پیدا می کنند. تاثیر نیرومند تمایلات جنسی، جایگزین بسیاری از تصورات و مفاهیم ذهنی می شوند، آثار دلبستگی جنسی در رفتار آنان آشکارا منعکس می شود.اما در این بین از بهترین انواع وقت گذاشتن با کودکان عبارت است از.
*بازی کردن با آنها
* بازی کردن واقعا هنر است. چون باید همبازی خوبی باشید.
*نشان ندهید از او بیشتر می دانید.
* در سطح فکری کودک با او همبازی شوید.
* مدام او را راهنمایی نکنید. تا وقتی پیش بینی می کنید که اوضاع خطرناک نشده برای کنترل کودک اقدامی نکنید. بسیاری از والدین آن قدر وقت صرف کنترل کردن کودکشان می گذارند که از وقت گذاشتن با کودک آن گونه که هر دو از کیفیتش راضی باشند غافل می مانند.
* گاهی گیج بازی در بیاورید و اعتراف کنید که اشتباه کرده اید. از دیگر راههای وقت گذاشتن با کودک گفت و شنود است.
* احترام به فرزندان را در مراحل مختلف رشد می توان با خوب گوش کردن و توجه به حرفهای آنها نشان داد. با گوش کردن به حرف های کودک در واقع نشان می دهیم که برایش ارزش قائلیم و دوست داریم شنونده حرفهای او باشیم. از طرفی خوب گوش کردن والدین باعث می شود که کودک احساس خود را با والدین مطرح کند و بر آن سرپوش نگذارد.
* اگر برای صحبت با کودک وقت گذاشته نشود او احساس خواهد کرد که به اندازه کافی خوب نیست و برای والدین بی اهمیت است.
* برای صحبت کردن پهلو به پهلو و در کنار هم بنشینید.
* نظرشان را در مورد چیزهایی که به آنها مربوط است بپرسیم.
* از تجربه های دوران کودکی خودمان و نیز وقایع زندگی خود کودک برایش حرف بزنیم. بچه ها عاشق این هستند که درباره خودشان بیشتر بدانند.
چنانچه کودک از خانواده محبت ببیند و به محبت بزرگترها اطمینان داشته باشد همواره به عواملی که موجبات آسایش و استراحت وی را فراهم می کند اعتماد کامل خواهد داشت.
کارتون دیدن با کودکان را با هم امتحان کنید. شما هم با دیدن آنها ذوق کنید اما نه بیشتر از خود کودک.
نشان دهید که عشق شما به فرزندتان غیر شرطی است. کودکان باید بی قید و شرط مورد محبت قرار بگیرند. محبت بی قید و شرط یعنی محبتی که هیچ شرطی برای ابراز آن تعیین نشده و بی دریغ نثار کودک می شود. در خانواده هایی که صمیمیت و محبت و مهربانی وجود دارد کودک می تواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی کند آنها را به نحو مطلوبی تغییر دهد.
چنانچه کودک از خانواده محبت ببیند و به محبت بزرگترها اطمینان داشته باشد همواره به عواملی که موجبات آسایش و استراحت وی را فراهم می کند اعتماد کامل خواهد داشت و گرنه این اعتماد از او گرفته می شود و به طبع همه چیز برای او ناراحت کننده و خطرناک خواهد بود. و او را از اضطراب سرشار می سازد.
مامان من چه جوری دنیا امدم؟
مناسب ترین زمان برای آموزش مسائل جنسی به کودک و نوجوان زمانی است که او سوالی را در این زمینه مطرح می کند.
آموزش مسائل جنسی به فرزندان خوب یا بد؟
ایرانیان به دلیل فرهنگ خاصی که دارند همیشه از پاسخ به این گونه سوالات فرزندانشان پرهیز می کنند اما این مسئله نیز لازم به آموزش دارد مانند اینکه شما به کودکتان یاد می دهید که چگونه قاشق و چنگال را برای غذا خوردن در دست بگیرد، یا چگونه به دستشویی برود و..
همیشه یک سوال برای کودکان در سنین پایین مطرح است و این سوال است: مامان من چه جوری دنیا آمدم؟ مادر در پاسخ می گوید:
ما از خدا خواستیم کودکی به من و پدرت بدهد و او از آسمان برای ما کودکی فرستاد، یا پاسخهای دیگری به این سبک. - ... با تفکیک سنی میشود گفت که سوالات بچه ها در مورد مسایل جنسی از پنج سال به بالا شروع میشود و والدین باید در این سن واقعیتها را به زبان خیلی ساده برای بچه ها توضیح دهند و اگر جواب دادن به سوال را جایز ندانستند اصلا روانشناسی کودک جواب ندهند زیرا در صورتی که جواب دهید ناخودآگاه حس جنسی کودک پویا می شود.
مناسب ترین زمان برای آموزش مسائل جنسی به کودک و نوجوان زمانی است که او سوالی را در این زمینه مطرح می کند.
ارائه آموزش به نوجوانان و کودکان را به روش مستقیم و غیر مستقیم باید دنبال شود. آموزش مستقیم از طریق صحبت کردن است، اما نباید به گونه ای مطرح شود که باعث بیداری زودرس شود.
به نظر می رسد، مادران بیش از پدران در انتقال اطلاعات جنسی به فرزندان نقش دارند و در بسیاری موارد نیز پدران این وظیفه را از خود سلب کرده و به مادران واگذار می کنند.
با توجه به مراحل رشد کودک، به پرسشهای او پاسخ دهید. هر چه سن او کمتر است پاسخها را عینی تر و با لحن جدی بگویید. جواب آنها را حداکثر در دو تا سه جمله بدهید. بچه های ده - دوازده ساله به اطلاعات بیشتری نیاز دارند که می توان از طریق کتابها، جزوه ها و کلاس های آموزشی به آنها دست یافت.
اما بهترین دوران برای بازگویی این مسائل سن بین ۷ تا ۱۲ سال است. منظور از این مطلب این نیست که تمام جزئیات مسائل جنسی را مطرح کنید فقط اینکه با توجه به سن فرزندتان به او پاسخ دهید، نباید اطلاعات به گونه ای باشد که باعث بیداری زودرس جنسی گردد.
دوره نوجوانی از بحرانی ترین دوره هاست. زمانی است که دختر و پسر به جنس مخالف دلبستگی های فکری و جنسی پیدا می کنند. تاثیر نیرومند تمایلات جنسی، جایگزین بسیاری از تصورات و مفاهیم ذهنی می شوند، آثار دلبستگی جنسی در رفتار آنان آشکارا منعکس می شود.
باید در این سنین بسیار مراقب بچه ها بود و آنها را با نکات مهمی آشنا کرد زیرا بسیاری از تجاوزات جنسی در این سنین اتفاق می افتد و مهم ترین دلیل آن عدم آگاهی فرزندانمان است، پس در سن مناسب فرزندانمان را با این مسائل آشنا کنیم.
منبع: روانشناسی کودک، بتول جعفری گلستان، چاپ دوم، نوید حکمت، قم 1396
همیشه یک سوال برای کودکان در سنین پایین مطرح است و این سوال است: مامان من چه جوری دنیا آمدم؟ مادر در پاسخ می گوید:
ما از خدا خواستیم کودکی به من و پدرت بدهد و او از آسمان برای ما کودکی فرستاد، یا پاسخهای دیگری به این سبک. - ... با تفکیک سنی میشود گفت که سوالات بچه ها در مورد مسایل جنسی از پنج سال به بالا شروع میشود و والدین باید در این سن واقعیتها را به زبان خیلی ساده برای بچه ها توضیح دهند و اگر جواب دادن به سوال را جایز ندانستند اصلا روانشناسی کودک جواب ندهند زیرا در صورتی که جواب دهید ناخودآگاه حس جنسی کودک پویا می شود.
مناسب ترین زمان برای آموزش مسائل جنسی به کودک و نوجوان زمانی است که او سوالی را در این زمینه مطرح می کند.
ارائه آموزش به نوجوانان و کودکان را به روش مستقیم و غیر مستقیم باید دنبال شود. آموزش مستقیم از طریق صحبت کردن است، اما نباید به گونه ای مطرح شود که باعث بیداری زودرس شود.
به نظر می رسد، مادران بیش از پدران در انتقال اطلاعات جنسی به فرزندان نقش دارند و در بسیاری موارد نیز پدران این وظیفه را از خود سلب کرده و به مادران واگذار می کنند.
با توجه به مراحل رشد کودک، به پرسشهای او پاسخ دهید. هر چه سن او کمتر است پاسخها را عینی تر و با لحن جدی بگویید. جواب آنها را حداکثر در دو تا سه جمله بدهید. بچه های ده - دوازده ساله به اطلاعات بیشتری نیاز دارند که می توان از طریق کتابها، جزوه ها و کلاس های آموزشی به آنها دست یافت.
اما بهترین دوران برای بازگویی این مسائل سن بین ۷ تا ۱۲ سال است. منظور از این مطلب این نیست که تمام جزئیات مسائل جنسی را مطرح کنید فقط اینکه با توجه به سن فرزندتان به او پاسخ دهید، نباید اطلاعات به گونه ای باشد که باعث بیداری زودرس جنسی گردد.
دوره نوجوانی از بحرانی ترین دوره هاست. زمانی است که دختر و پسر به جنس مخالف دلبستگی های فکری و جنسی پیدا می کنند. تاثیر نیرومند تمایلات جنسی، جایگزین بسیاری از تصورات و مفاهیم ذهنی می شوند، آثار دلبستگی جنسی در رفتار آنان آشکارا منعکس می شود.
باید در این سنین بسیار مراقب بچه ها بود و آنها را با نکات مهمی آشنا کرد زیرا بسیاری از تجاوزات جنسی در این سنین اتفاق می افتد و مهم ترین دلیل آن عدم آگاهی فرزندانمان است، پس در سن مناسب فرزندانمان را با این مسائل آشنا کنیم.
منبع: روانشناسی کودک، بتول جعفری گلستان، چاپ دوم، نوید حکمت، قم 1396