زمین که سردش شد
لحاف گرمی را
سرش کشید و گفت:
«چه خوابِ شیرینی!»
کلاغِ تنهایی
پرید از شاخه
به برف ها غر زد:
«چه فصل غمگینی!»
و خیره شد خورشید
به آدم برفی:
« بهار را حتماً
به خواب می بینی»
شاعر: فاطمه ناظری
لحاف گرمی را
سرش کشید و گفت:
«چه خوابِ شیرینی!»
کلاغِ تنهایی
پرید از شاخه
به برف ها غر زد:
«چه فصل غمگینی!»
و خیره شد خورشید
به آدم برفی:
« بهار را حتماً
به خواب می بینی»
شاعر: فاطمه ناظری