آخرين ميراث دار زمين

در تفاسير مختلف مصداق اين آيه از قرآن كريم به حضرت مهدي(عج) و دوران ظهور وي تفسير شده است و با تامل در اين نكته كه در اين آيه بطور روشنب به موضوع ارث اشاره شده بايد گفت، ارث بدون معامله و داد و ستد به انسان مي رسد پس اين كلمه در اين آيه اهميت ويژه اي مي‌يابد. در تفسير نمونه در اين ارتباط با اذعان به اين امر كه حكومت زمين از آن صالحان خواهد بود آمده است: بعد از آنكه خداوند در آيات گذشته سوره انبياء به قسمتى از
شنبه، 4 مهر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آخرين ميراث دار زمين
آخرين ميراث دار زمين
آخرين ميراث دار زمين

نويسنده: محمد آقایی پر




در تفاسير مختلف مصداق اين آيه از قرآن كريم به حضرت مهدي(عج) و دوران ظهور وي تفسير شده است و با تامل در اين نكته كه در اين آيه بطور روشنب به موضوع ارث اشاره شده بايد گفت، ارث بدون معامله و داد و ستد به انسان مي رسد پس اين كلمه در اين آيه اهميت ويژه اي مي‌يابد.
در تفسير نمونه در اين ارتباط با اذعان به اين امر كه حكومت زمين از آن صالحان خواهد بود آمده است: بعد از آنكه خداوند در آيات گذشته سوره انبياء به قسمتى از پاداشهاى اخروى مؤ منان صالح اشاره شد در دو آيه 105 و 106 نيز به يكى از روشن ترين پاداشهاى دنيوى آنها كه حكومت روى زمين است با بيان شيوائى اشاره كرده و مى گويد: در زبور بعد از ذكر چنين نوشتيم كه سرانجام بندگان صالح من وارث (حكومت) زمين خواهند شد.
در همين تفسير مي خوانيم: ارض به مجموع كره زمين گفته مى شود و سراسر جهان را شامل مى گردد مگر اينكه قرينه خاصى در كار باشد، گرچه بعضى احتمال داده اند كه مراد وارث شدن سراسر زمين در قيامت است، ولى ظاهر كلمه ارض هنگامى كه بطور مطلق گفته مى شود، زمين اين جهان است .
اين تفسير معتبر اضافه مي‌كند: واژه ارث به معنى چيزى است كه بدون معامله و داد وستد به كسى انتقال مى يابد، و گاهى در قرآن كريم به تسلط و پيروزى يك قوم صالح بر قوم ناصالح و در اختيار گرفتن مواهب و امكانات آنها گفته شده است ، چنانكه در آيه 137 سوره اعراف در باره بنى اسرائيل و پيروزيشان بر فرعونيان چنين ميخوانيم:
و اورثنا القوم الذين كانوا يستضعفون مشارق الارض و مغاربه
ما شرق و غرب زمين را به ارث به آن قوم مستضعف داديم گرچه زبور در اصل به معنى هر گونه كتاب و نوشته است، هر چند در قرآن مجيد در دو مورد از سه موردى كه اين كلمه به كار رفته، اشاره به زبور داود است اما بعيد به نظر نمى رسد كه مورد سوم يعنى آيه مورد بحث نيز به همين معنى باشد.
زبور داود يا به تعبيرى كه در كتب عهد قديم آمده مزامير داود عبارت است از مجموعه اى از مناجاتها و نيايشها و اندرزهاى داود پيامبر.
بعضى مفسران نيز احتمال داده اند كه منظور از زبور در اينجا تمام كتب انبياى پيشين است .
ولى بيشتر با توجه به دليلى كه ذكر شد به نظر مى رسد كه زبور همان كتاب مزامير داود باشد، بخصوص اينكه در مزامير موجود، عباراتى وجود دارد كه عينا مطابق با آيه مورد بحث است.
ذكر در اصل به معنى يادآورى و يا چيزى كه مايه تذكر و يادآورى است، و در آيات قرآن به همين معنى به كار رفته، گاهى نيز به كتاب آسمانى موسى يعنى تورات اطلاق شده (مانند آيه 48 سوره انبياء و لقد آتينا موسى و هارون الفرقان و ضياء و ذكرا للمتقين).
در تفسير نمونه در اين ارتباط نكات ديگري نيز ذكر شده و بسيار مشهور نيز هستند آمده كه بر اساس آن: در بعضى از روايات صريحا اين آيه تفسير به ياران مهدى (عليه السلام) شده است: چنانكه در مجمع البيان ذيل همين آيه از امام باقر ( عليه السلام) چنين مى خوانيم: هم اصحاب المهدى فى آخر الزمان: بندگان صالحى را كه خداوند در اين آيه به عنوان وارثان زمين ياد مى كند ياران مهدى ( عليه السلام ) در آخر الزمان هستند.
در تفسير قمى نيز در ذيل اين آيه چنين آمده است : ان الارض يرثها عبادى الصالحون ، قال القائم و اصحابه: منظور از اينكه زمين را بندگان صالح خدا به ارث مى برند مهدى قائم عليه السلام و ياران او هستند.
ناگفته پيدا است مفهوم اين روايات، انحصار نيست، بلكه بيان يك مصداق عالى و آشكار است بنابراين در هر زمان و در هر جا بندگان صالح خدا قيام كنند، پيروز و موفق خواهند بود و سرانجام وارث زمين و حكومت آن خواهند شد.
علاوه بر روايات فوق كه در خصوص تفسير اين آيه وارد شده روايات بسيار زيادى كه بالغ به حد تواتر است از طرق شيعه و اهل تسنن در مورد مهدى (عليه السلام) از پيامبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) و همچنين از ائمه اهلبيت (ع) نقل شده كه همه آنها دلالت بر اين دارد سرانجام حكومت جهان به دست صالحان خواهد افتاد، و مردى از خاندان پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) قيام مى كند و زمين را پر از عدل و داد مى سازد آنچنان كه از ظلم و جور پر شده باشد.
از جمله اين حديث معروف است كه در اكثر منابع اسلامى از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقل شده:
لو لم يبق من الدنيا الا يوم، لطول الله ذلك اليوم، حتى يبعث رجلا (صالحا) من اهلبيتى يملا الارض ‍ عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا
اگر از عمر جهان جز يك روز نماند، خداوند آن روز را آنقدر طولانى مى كند تا مرد صالحى را از خاندان من برانگيزد كه صفحه زمين را پر از عدل و داد كند همانگونه كه از ظلم و جور پر شده است.
اين حديث با همين تعبير يا مختصر تفاوتى در بسيارى از كتب شيعه و اهل سنت نيز آمده است.
قرآن در آيه اي ديگر می فرمايد:
«و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين».
و ما اراده كرديم به كساني كه در روی زمين تضعيف شده‌اند نعمتی گران ارزانی داريم و آنان را پيشوايان (راستين) و وارثان گردانيم.
حضرت علي(ع) در تاويل اين آيه شريفه می فرمايد: دنيا پس از چموشی و سركشی، بسان شتری كه از دادن شير به دوشنده‌اش خود داری می‌كند و آن را برای بچه‌اش نگه داری می‌كند، به ما روی خواهد آورد.
سپس به تلاوت اين آيه شريفه پرداخت كه: «و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين ...».
همچنين ابن ابی الحديد در اين مورد می نويسد: بزرگان دينی و همفكران ما بر اين واقعيت تصريح می كنند كه اين بيان اميرمؤمنان عليه السلام، نويد از آمدن امام و پيشوای بزرگی است كه فرمانروای زمين و زمان می گردد و همه كشورها در قلمرو قدرت او قرار می گيرند ...
آری سخن اميرمؤمنان عليه السلام بيانگر آن است كه زمين، پس از سختی و بيداد بسيار نسبت به خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله، سرانجام به سوي آنان روی خواهد آورد.
آنان بر كران تا كران گيتی حاكم و بر دشمنان كينه توز خويش پيروز می گردند، انبوه مشكلاتی كه بسان سنگ ها و صخره ها سر راه نهضت آسمانی عدالت خواهانه و مقدس آنان قرار دارد همگی رام و كنار می روند و دنيا پس از سختی و بدرفتاری با آنان، برايشان آسان و پس از تلخی و مرارتش شيرين و پس از سركشی اش خاضع و پس از گردن فرازيش مطيع آنان می گردد.
و نيز از اميرمؤمنان عليه اسلام آورده اند كه فرمود: «مستضعفان ياد شده در قرآن كريم كه خداوند اراده فرموده است آنان را پيشوای مردم روی زمين قرار دهد، ما خاندان پيامبريم، خداوند سرانجام مهدی ‌اين خانواده را برمی انگيزد و به وسيلۀ او، آنان را به اوج شكوه و عزت و اقتدار می رساند و دشمنانشان را به سختی به ذلت می‌كشد.
اما معنای نهان اين آيۀ شريفه غير از معنای ظاهری و روشن آن است ، آن معنا اين است كه: مقصود از تضعيف شدگان در آيۀ شريفه، خاندان پيامبرند. مردم آنان را تضعيف نموده و بر آنان ستم كرده و آنان را به قتل رسانده و سخت ترين بيدادگری را در مورد آنان روا داشته اند. در جای ديگر خداوند در قرآن كريم اين گونه از آن حضرت نويد می‌دهد:
«وعدالله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فی الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنن لهم دينهم الذی ارتضی لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امناً يعبد و نفی لايشركون بی شيئاً و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون»
خداوند به كسانی از شما كه ايمان آورده و كارهای شايسته انجام داده‌اند وعده داده است كه آنان را در روی زمين جانشين ديگران سازد، همان گونه كه مردمی را كه پيش از آنان بودند جانشين ديگران كرد و دينشان را كه خود برايشان پسنديده است استوار سازد و وحشتشان را به امنيت تبديل كند، تا تنها مرا بپرستند و چيزی را با من شريك نگيرند و آنان كه از آن پس، راه كفر و ناسپاسی در پيش گيرند، نافرمانند.
امامان معصوم و آموزگاران راستين قرآن در تاويل اين آيه معتقدند كه وعدۀ پرشكوه خدا تاكنون تحقق نيافته و به هنگامه ظهور حضرت مهدی تحقق خواهد يافت.
امام سجاد(ع) در اين باره فرمود: «بخدا سوگند كه اين مؤمنان شايسته كردار شيعيان ما اهل بيت هستند و خداوند اين نويد و وعدۀ شكوهبار را بدست بزرگ مردی از ما تحقق خواهد بخشيد. او مهدی اين امت است و كسی است كه پيامبر در مورد او فرموده است: اگر از عمر دنيا تنها يك روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولانی خواهد ساخت تا مردی از عترت من كه نامش، نام من است بر جهان حكومت كند و زمين را همان گونه كه به هنگامۀ ظهور او از لبريز از ظلم و جور است مالامال از عدل و داد سازد.
حال سخن اينجاست كه با اين نگاه و تحقيق در منابع اسلامي كه از نظر گذشت آيا اين طبيعت و زمين كه در حقيقت امانتي در دست ماست بايد چگونه نگهداري شود تا بدست صالحان برسد؟
و آيا ما امانتداران خوبي از زمين و طبيعت هستيم و اين امانتداري هماني است كه در دوران انتظار بايد وجود داشته باشد؟
با تامل در اين مفاهيم قرآني به روشني متوجه مي شويم امانتدار خوبي براي زمين نبوده ايم و اصولاً با اين نگرش كه زمين ميراثي براي صالحان است بدان نگاه نكرده و نمي كنيم و روز سيزده بدر و طبيعتمان هم فقط برخي جلوه هايي ظاهري را دارد كه بيشتر بدرد اين دنيايمان مي خورد كه اگر تقصيراتمان در خسارات زده شده به طبيعت را در كفه ديگر ترازو قرار دهيم جلوه اي از اين روز ملي نمي ماند.
منبع: نشریه الکترونیک ساعت صفر




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط