اهمیت و ضرورت شورا (3)

در سخنان پیشوایان حق، مجموعه‏اى صفات عنوان شده است که چنانچه فردى داراى آن صفات باشد مناسب مشورت کردن است . مهمترین این صفات عبارت است از : خداترسى توصیه شده است با کسانى مشورت کنید که خوف از خدا داشته باشند . چنانکه از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است که فرمود: «واجعل مشورتک من یخاف الله تعالى .» 91 مشورت کردن خود را با کسى انجام بده که از خداى تعالى مى ترسد.
شنبه، 4 مهر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اهمیت و ضرورت شورا (3)
اهمیت و ضرورت شورا (3)
اهمیت و ضرورت شورا (3)






با چه کسانى باید مشورت کرد

در سخنان پیشوایان حق، مجموعه‏اى صفات عنوان شده است که چنانچه فردى داراى آن صفات باشد مناسب مشورت کردن است . مهمترین این صفات عبارت است از :

خداترسى

توصیه شده است با کسانى مشورت کنید که خوف از خدا داشته باشند . چنانکه از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است که فرمود:
«واجعل مشورتک من یخاف الله تعالى .» 91
مشورت کردن خود را با کسى انجام بده که از خداى تعالى مى ترسد.
و امیر مؤمنان (علیه السّلام) فرمود:
«شاور فى امورک الذین یخشون الله ترشد.» 92
در کارهاى خود با کسانى مشورت کن که از خدا مى‏ترسند تا راه راست و درست را بیابى.
سفیان ثورى گوید با صادق فرزند صادق یعنى جعفر بن محمد علیهما السلام برخورد کردم و بدو گفتم : اى فرزند رسول خدا مرا وصیتى کن . آن حضرت فرمود:
«... و شاور فى امرک الذین یخشون الله عز وجل .» 93
در کار خود با کسانى که ازخداى عزوجل مى ترسند مشورت کن.

تقواى الهى

پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مى فرمود با پرهیزگاران و اهل تقوا مشورت کنید:
«شاور المتقین الذین یؤثرون الاخرة على الدنیا و یؤثرون على أَنفهسهم فى أمورکم.» 94
با متقین مشورت کنید که آنها کسانى هستند که آخرت را بر دنیا ترجیح مى دهند و کارهاى شما را بر امور خویش مقدم مى‏دارند.

تعقّل

پیشوایان حق ، توصیه کرده‏اند که با انسانهاى عاقل و اهل تفکر مشورت شود. از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است :
«استرشدوا العاقل ولا تعصوه فتندموا.»95
با انسان عاقل مشورت کنید و او را نافرمانى نکنید که پشیمان مى شوید.
و نیز نقل شده است که حضرتش فرمود:
«مشاورة العاقل الناصح رشد و یمن و توفیق من الله، فاذا أشار علیک الناصح العاقل فایاک و الخلاف فان فى ذلک العطب.» 96
مشورت با انسان عاقل خیرخواه رشد و برکت و توفیقى از جانب خداست، پس هرگاه خیرخواه عاقلى نظر مشورتى داد، بپرهیز از مخالفت با آن که سختى به دنبال خواهد داشت .
مشورت با انسانهاى عاقلاست که راه درست را مى نماید و انسان را از لغزش و خطا و پشیمانى نگه میدارد. امیر مؤمنان (علیه السّلام) فرمود:
«من شاور ذوالالباب ، دلٌ على الصواب.» 97
هر کس با صاحبان خرد مشورت کند، به آنچه صواب و درست است رهنمون شود.
و نیز فرمود:
«شاور ذوى العقول ، تأمن من الزلل و الندم.» 98
با صاحبان عقل مشورت کن تا از لغزشها و پشیمانیها در امان بمانى.

‏تجربه

مشورت با کسانى که اهل تجربه هستند مى‏تواند انسان را از خطاهاى گذشتگان مصون و به درستیهاى آنان رهنمون شود. به همین سبب است که مشورت با اهل تجربه توصیه شده است :
«افضل من شاورت ذوالتجارب.»99
برترین کسى که با وى مشورت مى‏کنى باید داراى تجربه‏هاى فراوان باشد و نیز آمده است :
«خیر من شاورت ذووالنّهى و العلم و اولواالتجارب و الحزم.» 100
بهترین کسى که با او مشورت کنى صاحبان خرد و دانش و خداوندان تجربه‏ها و دور اندیشى هستند.
آنان که تجربه فراوان دارند، از آرائى پخته و اندیشه قوام یافته برخوردارند و مى توانند مشاوران خوبى باشند، زیرا : «رأى الرجل على قدر تجربته» 101 (اندیشه انسان به اندازه تجربه اوست).

علم

آنان که اهل دانش و معرفتند و بدان عمل مى‏کنند، یعنى علماى صالح از بهترین افراد براى مشورتند، چنانکه از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است :
«شاوروا العلماء الصالحین فاذا عزمتم على امضاء ذلک فتو کلوا على الله.» 102
با علماى صالح مشورت کنید و چون تصمیم بر اجراى آن گرفتید به خدا توکل کنید.

با چه کسانى نباید مشورت کرد

پیام آور هدایت و کمال ، تربیت شده خود على بن أبى طالب (علیه السّلام) را چنین توصیه کرد :
«یا على لا تشاورنّ جباناً فانه یضیق علیک المخرج، ولا تشاورنّ بخیلاً فانه یقصربک عن غایتک ، ولا تشاورن حریصاً فانه یُزیّنُ لک شرّها، و اعلم ان الجبن والبخل و الحرص غریزة یجمعها سوء الظن .» 103
اى على هرگز با شخص ترسو مشورت مکن که او راه بیرون شدن ازکار را براى تو مشکل مى کند و با بخیل مشورت مکن که تو را از مقصد باز مى‏دارد و با حریص مشورت مکن که شر و فساد کار را در نظرت مى‏آراید. و بدان که ترس و بخل و حرص تمایلاتى هستند که از بدگمانى به خدا سرچشمه مى‏گیرند.
پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مى‏آموزد که با چه کسانى نباید مشورت کرد و اینکه پیامد چنین مشورتهایى چیست . و امیرمؤمنان (علیه السّلام) در عهده‏نامه مشهور خویش ، مالک اشتر را از مشورت کردن با «بخیل»، «ترسو» و «حریص» پرهیز مى‏دهد:
«و لا تدخلن فى مشورتک بخیلا یعدل بک عن الفضل و یعدلک الفقر، ولا جباناً یضعفک عن الامور، ولا حریصا یزین لک الشره بالجور ، فان البخل والجبن الحرص غرائز شتّى یجمعها سوء الظن بالله.» 104
بخیل را در مشورت خود دخالت مده زیرا که تو را احسان منصرف مى کند و از نیازمندى مى ترساند ؛ و نیز با افراد ترسو مشورت مکن زیرا در کارها روحیه‏ات را تضعیف مى کنند . همچنین حریص را به مشاورت مگیر که حرص را با ستمگرى در نظرت زینت مى دهد( همه آنچه درباره این افراد گفتم ) به خاطر این است که بخل و ترس و حرص غرایز و تمایلات مختلفى هستند که از بدگمانى به خدا سرچشمه مى‏گیرند.
بنابراین مجموعه‏اى از صفات نفسانى در انسان ظهور مى کند که همگى ریشه در سوءظن به خدا و فراموشى و پشت کردن حق دارد و چنین افرادى به هیچ وجه شایسته آن نیستند که مورد مشورت قرار گیرند . مهمترین این صفات عبارت است‏از:

ترس از غیر خدا

«لا تشرکن فى رأیک جبانا یضعفک عن الامر و یعظم علیک ما لیس بعظیم .» شخص ترسو و جبان را د راندیشه و نظر خود شرکت مده که او تو را در کارت سست مى سازد و چیزى که بزرگ نیست برایت بزرگ جلوه مى دهد.105

‏بخل

«لا تدخلن فى مشورتک بخیلاً فیعدل بک عن القصد و یعدک الفقر.»106
فرد بخیل را در مشورت خود داخل مکن که اگر کردى تو را از راه راست مى‏گرداند و وعده ناداریت مى‏دهد.

حرص‏

«لا تشرکن فى مشورتک حریصاً یهون علیک الشر و یزین لک الشره.»107
آزمند را در کار شور خویش شریک مساز زیرا که او زشتى را برایت آسان وانمود مى کند و آزمندى را برایت مى‏آراید.

دروغگویى‏

«لا تشتشر الکذاب فانه کالسراب یقرّب الیک البعید و یبعّد علیک القریب.» 108
با شخص دروغگو مشورت مکن زیرا که او مانند سراب است، دور را بر تو نزدیک و نزدیک را بر تو دور مى‏سازد.

‏حماقت و جهل

«لا تشاور احمق ... یجهد لک نفسه ولا یبلغ ما ترید.» 109
با احمق مشورت مکن ... که او خود را برایت به رنج اندازد و به مقصودت نرساند.
«لا تشاورن فى امرک من یجعل .» در کار خود با کسى که نادان باشد مشورت مکن. 110

وظیفه مشورت کننده و مشاور چیست.

وظیفه کسى که با او مشورت مى‏شود یعنى مشاور این است که در نهایت صداقت و امانت عمل کند و از هیچگونه خیرخواهى فروگذار نکند . از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است :
«من استشاره اخوه المسلم فاشار علیه بغیر رشده فقد خانه.» هر کس از برادر مسلمانش مشورت خواهد و او در جز آنچه رشد و خیر اوست نظر دهد و راهنمایى کند، به او خیانت کرده است .111
خیانت در مشورت، یکى ازبزرگترین گناهان است . 112 و این حکم درباره غیر مسلمانان نیز ثابت است، یعنى اگر انسان پیشنهاد مشورت از جانب غیر مسلمانى را بپذیرد، حق ندارد در مشورت ، نسبت به او خیانت کند و جز آنچه تشخیص مى دهد به او اظهار کند. 113
امیر مؤمنان (علیه السّلام) در نامه‏اى که به محمد بن ابى بکر نوشت این امر را بدو یادآور شد:
«و انصح المرء اذا استشارک.» و چون کسى از تو مشورت خواست خیر خواهى کن.114
وظیفه مشورت کننده این است که پس از آنکه فردى با صفات لازم براى مشورت انتخاب کرد، نظر او را بپذیرد و مورد استفاده قرار دهد. از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است :
«اذا اشار علیک العاقل الناصح فاقبل و ایاک والخلاف علیهم فان فیه الهلاک.» 115
هرگاه انسان عاقل خیر خواهى نظر مشورتى داد بپذیر و بپرهیز از مخالفت با آراى چنین افرادى که بى گمان نتیجه آن هلاک است.
و ازامیر مؤمنان (علیه السّلام) است که :
«من خالف المشورة ارتبک.» هر کس با مشورت مخالفت کند فرو رود.116
یعنى کسى که با نظر عاقل خیرخواهى که از او مشورت خواسته مخالفت کند و راهى را که او بدو نموده نپیماید، در هلاکت و خسران افتد، همچون کسى که در گل فرو رود. 117 امام سجاد (علیه السّلام) درباره حق مشورت کننده ومشاور فرموده است :
«و اما حق المستشیر ، فان حضرک له وجه رأى جهدت له فى النصیحة . و اشرت علیه بما تعلم انک لو کنت مکانه عملت به . و ذلک لیکن منک فى رحمة و لین فان اللین یونس الوحشة و ان الغلظ یوحش موضع الانس . و ان لم یحضرک له رأى و عرفت له من تثق برأیه و ترضى به لنفسک ، دللته علیه و ارشدته الیه فکنت لم تاله خیرا و لم تدخره نصحاً و لاقوة الا بالله.»118
اما حق کسى که در امرى با تو مشورت مى‏کند این است که : اگر نظر مفید و صحیحى دارى به منظور خیرخواهى او باید اظهار کنى و باید رأى تو چنان باشد که اگر خودت به جاى او مى‏بودى همان کار را مى‏کردى . و نظر مشورتى خود را با نرمى و مدارا بیان کن، زیرا نرمى، ترس را از میان بر مى دارد و خشنونت کردن،انس را به وحشت تبدیل مى کند . اگر براى خودت صلاحیت اظهار نظر قائل نیستى، او را به کسى که مورد اعتماد و اطمینان است و در این جهت به او شناخت دارى، راهنمایى کن. اگر چنین کارى بکنى در نیکخواهى او کوتاهى نکرده‏اى و تکلیف خود را نیک انجام داده‏اى . و نیرو و پشتیبانى جز خدا نیست .
«و اما حق المشیر علیک ، فلا تتهمه فیما یوافقک علیه من رأیه اذا اشار علیک . فانما هى الآراء و تصرف الناس فیها و اختلافهم . فکن علیه فى رأیه بالخیار اذا اتهمت رأیه فاما تهمته فلا تجوزلک اذا کان عندک ممن یستحق المشاورة ولا تدع شکره على ما بدا لک من اشخاص رأیه و حسن وجه مشورته . فاذا و افقک حمدت الله و قبلت ذلک من اخیک ، بالشکر و الارصاد بالمکافاة فى مثلها ان فزع الیک . ولا قوء الا بالله.» 119.
حق کسى که با او مشورت مى کنى این است که : بدانى، آرا گوناگون است و هر کس نظرى دارد، و اگر نظرش مطابق میل تو نبود، در صورتى که او را شایسته مشورت مى دانى روا نیست او را به بدخواهى متهم سازى. و تو مى توانى باز هم با کس دیگر که نظرش مورد اعتماد است مشورت کنى. هرگز سپاسگزارى از چنان کسى را که نظر خود را بى دریغ با تو در میان گذاشته است ترک مکن. در صورتى که بعدها نظر او را مطابق واقع یافتى خداى را سپاس کن و از او سپاسگزار باش. و در صدد خدمت متقابل به او باش که هنگام احتیاج در چنین مواردى تو نیز به کمک او بروى . ولا قوة الا بالله

پی نوشت ها:

91- تفسیر تسترى، ص 28؛ به نقل از : رضا استادى، شورى در قرآن و حدیث، انتشارات هجرت، قم ، 1360 ش ، ص 82.
92- غررالحکم ، ج 1، ص 407.
93- الخصال ، ج 1، ص 169؛ بحارالانوار، ج 75، ص 98.
94- تفسیر تسترى، ص 28؛ به نقل از: شورى در قرآن و حدیث، ص 82.
95- بحارالانوار، ج 75، ص 100؛ بدین ترتیب نیز وارد شده است : «استرشدوا العاقل ترشدوا ولا تعصوه فتندموا.» الدر المنثور ، ج 6، ص 10؛ کنز العمال، ج 3، ص 409؛ تفسیر روح المعانى ، ج 25، ص 46.
96- المحاسن، ص 602؛ وسائل الشیعة ، ج 8، ص 426؛ بحارالانوار، ص 102.
97- الارشاد، ص 158؛ بحارالانوار، ج 77، ص 420.
98- غررالحکم ، ج 1، ص 407.
99- همان ، ص 205.
100- همان ، ص 350.
101- همان ، ص 385.
102- تفسیر تسترى، ص 28؛ به نقل از : شورى در قرآن و حدیث، ص 82.
103- من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 409؛ الخصال ، ج 1، ص 102؛ علل الشرایع ، ص 559؛ المواعظ، صص 104 - 110؛ وسائل الشیعة ، ج 8، ص 430؛ بحارالانوار، ج 70، ص 386، ج 73، صص 304 - 305.
نهج البلاغه ، نامه 53؛ ربیع الابرار ، ج 4، ص 49.
105- غررالحکم ، ج 2، ص 332؛ امالى الطوسى ، ج 1، ص 152.
106- همان.
107- همان.
108- همان.
109- تحف العقول ، صص 233 - 234 ؛ بحارالانوار ، ج 78، ص 230.
110- غررالحکم ، ج 2، ص 321.
111- مسند احمد حنبل ، ج 2، ص 321.
112- امیر مؤمنان (علیه السّلام) از کسى که در مشورت خیانت روا دارد بیزارى جسته است : «من غش المسلمین فى مشورة فقد برئت منه.» بحارالانوار ، ج 75، ص 99.
113- ر.ک: تفسیر نمونه، ج 75، ص 147.
114- بحارالانوار ، ج 75، ص 99.
115- همان، ص 105.
116- غررالحکم ، ج 2، صص 153-154.
117- ر.ک: شرح غررالحکم ، ج 5، ص 153.
118- تحت العقول، ص 193.
119- تحت العقول، ص 193؛ على غفورى ، راه و رسم زندگى از نظر امام سجاد علیه السلام ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1396 ق. صص 176 - 183.
سیره نبوى، مصطفى دلشاد تهرانى، ج 2، ص 245 – 273

منبع: http://www.porsojoo.com




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط