مقدمه
جهاد دارای ثمرات و فواید فردی و اجتماعی فراوان است؛ درحالیکه امروزه گروههایی مانند داعش و القاعده با جهاد نامیدن وحشیگریهای خود، جهاد را امری منفور و غیرانسانی معرفی کردهاند که برای جوامع غیر اسلامی نماد تروریسم و کشتار بیگناهان شده است. در این نوشتار برخی از ثمرات جهاد را که جنبهی فردی و اجتماعی داشته و جلوهی دیگری از زیباییهای جهاد میباشد را بیان میکنیم.1-دفاع از آزادی عقیده در مقابل مستکبران
مبارزه با اختناق را می توان یکی از دست آورد های مهم جهاد دانست[2] در طول تاریخ، مستکبران در مقابل کسانی که میخواستند خدا را عبادت کـنند بـا ایجاد موانع فراوان، مانع ادای این حق مسلم الهی میشدند. سلاطین از سویی آنها را در جهل و بیخبری نـگه میداشتند و از سـوی دیگر، با ارائه راههای انحرافی و معبودهای ساختگی، تلاش میکردند از جهل و بیخبری مـردم بـه نـفع خود استفاده کنند؛ بنابراین، جهاد با هدف از بین بردن موانع رشد و پیشرفت بشری، می تواند مقدمه ای برای آزادی های فردی و اجتماعی باشد[3]؛ مضاف بر این که برخی دیگر، فلسفه ی جهاد را اصولا همین آزادی عقیده و تبیین اندیشه های عمیق و کارآمد اندیشه اسلامی می دانند[4].جهاد بهعنوان یکی از مهمترین عبادتهای اسلامی، مستکبران و متجاوزان، بهحق بـندگی خـداوند را مـورد هدف قرار میدهد، نه توده جاهل و مستضعف را؛ خداوند جهاد را واجب کرده تا اولاً، مستکبران سـرکوب شـوند و انسانهای در ضعف نگهداشته شده رهایی یابند; ثانیاً، کسانی که در جهالت و بیخبری گرفتارشدهاند، از نـور معرفت الله بهرهمند شوند و با آشنایی به وظایف خویش و عمل به آنها در جهت سـعادت خـویش گام بردارند[5].
2-کمک به مستضعفان و مظلومان
از دیگر ثمرات مهم جهاد می توان یاری مستضعفان را نام برد[6] مستضعف در اصطلاح فقهی و قرآنی به معنای فقیر و فاقد زندگی مناسب اقتصادی نـیست، بـلکه کسی است که بدون داشتن هیچگونه عنادی صرفاً به دلیل نشنیدن پیام حـق کـافر شـده است; صرفنظر از اینکه ازنظر اقتصادی دارا باشد یا ندار. طبق این مفهوم، بسیاری از مخترعان، صاحبان انـدیشه و حتی بسیاری از سرمایهداران مستضعف محسوب میشوند.قرآن میفرماید: مستضعفان با زبان حال خود از خدا میخواهند تا آنها را از تحت قـدرت زمـامداران ظالم نجات دهد و حکومت الهی و دینی را یار و یاور آنان نماید: «َ مَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِاللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَـذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مـِن لَّدُنکَ وَلِیّاً وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیراً.» (نساء/ 75) قریه در اصطلاح قرآنی به معنای مرکز حاکمیت است. طبق این آیه شریفه، یکی از اهداف جهاد، نجات مستضعفان از زیر یوغ ظالمان معرفیشده است[7].
3-دفاع مـشروع از بشریت
ماده 51 مـنشور سـازمان ملل دفاع مشروع را به معنای دفاع از آبوخاک و مرزهای کشور تعریف کرده است. بـر اسـاس بند ششم از ماده دوم منشور سازمان ملل، عدممداخله در امور داخلی کشورها یکی از اصـول بـسیار مـهم روابط بینالملل بهحساب میآید. اما در کنار آن، دفاع از حقوق بشر و مداخله بشردوستانه اصل پذیرفتهشده میان عقلا می باشد. تبدیل نشدن این اصل به یک قاعده حقوقی بینالمللی، تـنها بـه ایـن دلیل است که ممکن است قدرتهای بزرگ با استناد به آن بخواهند منافع خود را دنبال کـنند و کـشورهای ضـعیف را به این بهانه مورد تجاوز قرار دهند. تجاوز آمریکا به سومالی و عـراق بـا همین بهانه انجامشده است.بنابراین، صرفنظر از سوءاستفادههای قدرتهای سلطهگر، اصل مداخله بشردوستانه مورد تأیید عقلا می باشد. بـه هـمین دلیل، چنین اقداماتی دخالت در امور دیگر کشورها نیست، بلکه به معنای حـمایت از حـقوق ضعفا و کسانی است که تحت سلطه و ظـلم و سـتم حکومتهای جائر به سر میبرند. هیچ عاقلی حـمایت از مـظلوم را تجاوز نمیداند؛ و همین مسئله از مهمترین قوانین عالم برای مقابله با مستکبران میباشد و آنان را از دستدرازی به حقوق دیگران بازمیدارد.
یکی از اهداف جهاد در اسلام، دفاع از بشریت است که با همین اصل عقلایی هـمخوان اسـت. درصورتیکه جنگ، تنها راه دفـاع از سـتم دیدگان باشد و هـیچ راه مسالمتآمیزی پیش رو نباشد، باید به آن اقدام کرد. (قانون اساسی ایران، اصل 152). علاوه بر این جلوهی دیگر جهاد که بهمنزله تلاش برای تأکید و حفظ حقوق بشر میباشد، دفاع از جانها و سرزمینها و امـوال مظلومان است که آیه مبارکه ذیل هم تأیید مینماید: «أُذِنَ لِلَّذِیـنَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظـُلِمُوا وَإِن اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ الَّذِیـنَ أُخـْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ.» (حج/ 39 و 40) آیه شریفه دفاع را برای خود مـظلومان تـجویز میکند، اما از عموم تعلیل، عموم حـکم اسـتفاده میشود. پس نـجات مـظلومان یـکی از فلسفههای جهاد است[8]. در شرح نهج البلاغه نیز امر به معروف و یاری مومنان در این زمینه را از ثمرات جهاد معرفی کرده اند[9].
4-جلوگیری و بازداشتن ظلم و بیعدالتی
حیات اجتماعی (چه در بین افراد و چه در میان قبایل یا کشورها) مبتنی است بر عدالت و همکاری در دستیابی بـه آن هـدف و جلوگیری از ظلم. قرآن کریم بشریت را به اجرای این تکلیف در دستور و فرمان عمومی زیر ترغیب و تشویق میکند: «تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا عـلی الاثـم و العدوان...»(مائده/2)؛ (یعنی: همدیگر را در نیکوکاری و تقوی یاری کنید نه بر گناه و ستمکاری...) .هر ظلمی که علیه یک انسان صورت میگیرد مانند آن است که بر تمامی بشریت واقعشده است. قرآن کـریم این وحـدت منافع و مسؤولیت را با معادله زیر، تبیین میفرماید: «... من قتل نفساً بغیر نفس او فساد فی الارض فکانّما قتل الناس جـمیعا و من احیاها فکانّما احیا الناس جمیعا...»(مائده/32) یعنی: هر کس نفسی را بدون حـق قـصاص و یـا بیآنکه فساد و فتنهای درروی زمین کند، بکشد مثل آن است که همه مردم را کشته و هرکسی، نفسی را حـیات بـخشد مانند آن است که به همه مردم حیات داده است... هر مسلمانی نهتنها ملزم بـه هـمکاری در جـلوگیری از بیعدالتی است بلکه ملزم است برای جلوگیری از اعمال خلاف و غیرقانونی همکاری نماید[10]. و مصداق بارز جلوگیری از ظلم را می توان در احکام جنگی اسلام مشاهده کرد، چرا که یکی از احکام مهم جهاد، پناه دادن به فردی است که تسلیم شده است [11]، با این توضیح که هدف از جهاد و دفاع، کشتار و خون ریزی نیست، بلکه دفاع معقولانه و مشروع می باشد، بنابراین زمانی که دشمن تسلیم می شود، نمی توان او را مورد هجوم قرار داد. در تکمیل این ثمره از جهاد می توان به تفکیک و تبیین گروه های حق از باطل اشاره کرد و آیه ی شریفه «لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ»[12] را مبین این ثمره دانست [13]. و در نهایت، ثمره ی اصلی و نهایی جهاد را می توان گشوده شدن راه کمال و فضایل برتر انسانی دانست[14] که انسان را در مسیر نیل به سعادت اخروی رهنمون می سازد.
پی نوشت ها:
[1] شیخ رمضان فوادیان، سیری در جهاد، ج 1 (تهران - ایران: مازگرافیک، ۱۳۶۴)، ص158.
[2] مرتضی مطهری، جهاد، ج 1 (تهران - ایران: انتشارات صدرا، بیتا)، ص30.
[3] بی نام، آئین جهاد از دیدگاه امام علی علیهالسلام، ج 1 (تهران - ایران: روابط عمومی بنیاد نهج البلاغه، ۱۳۶۲)، ص88.
[4] محمدکریم اشراق، تاریخ و مقررات جنگ در اسلام (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۰)، ص126.
[5] حمزهعلی وحیدیمنش، «اهداف جهاد در اسلام»، معرفت 102، ش. 15 (۱۳۸۵): صص9-13.
[6] بی نام، آئین جهاد از دیدگاه امام علی علیهالسلام، 1:80.
[7] وحیدیمنش، «اهداف جهاد در اسلام.»
[8] همان.
[9] میثم بن علی ابنمیثم، شرح نهج البلاغه (ابن میثم، ترجمه فارسی)، ویراستهی محمدصادق عارف و دیگران، ج 5 (مشهد مقدس - ایران: آستان قدس رضوی، موسسه چاپ و انتشارات، ۱۴۱۷)، ج 5، ص437.
[10] ناصر قرباننیا، «حقوق جنگ در اسلام»، رواق اندیشه 22، ش. 3 (۱ مهر ۱۳۸۲): صص27-58.
[11] ابوالقاسم علی حسینی، جهاد و حقوق بینالملل، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سازمان انتشاراتی، ۱۳۸۲)، ص235.
[12] آیه 37 سوره مبارکه انفال
[13] اکبر دهقان، 114 نکته از قرآن کریم پیرامون جهاد فرهنگی و نظامی، ج 1 (قم - ایران: حرم، ۱۳۸۹)، ص109.
[14] محمود طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه (با نقل منابع و تطبیق با روایات مآخذ دیگر)، ویراستهی امام اول علی بن ابی طالب (ع) و محمدمهدی جعفری، ج 1 (تهران - ایران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۰)، ج 1، ص341.