قصه ی طالوت را شنیدهاید؟
اگر نشنیده باشید، به احتمال زیاد ماجرای طالوت را در انیمیشنی که تلویزیون بارها پخش کرده، دیدهاید. اگر یادتان باشد، وقتی طالوت به همراه لشکریانش به جنگ جالوت میرفت، لشکریانش را در برابر یک امتحان بزرگ قرار داد. او به لشکریان تشنهاش گفت که، تنها حق دارند از آبی که پیش روی شان است جرعهای بنوشند؛ اما وقتی یاران طالوت نهر پرآب را جلوی چشمان شان دیدند، بسیاری از آنها سر در آب فرو بردند و آنقدر آب خوردند که شکمهای شان پر شد؛ البته در این میان عده ی کمی هم بودند که صبوری کردند و به حرف فرمانده شان گوش دادند و تنها لبی تَر کردند.
***
خب خودِ خوردن آب، مسأله ی مهمی نبود. طالوت که با لشکریانش مشکلی نداشت که نگذارد آب بخورند؛ این اصلا در مرام و ذات مهربانش نمیگنجید؛ بلکه او میخواست با این کار نتیجه ی دیگری بگیرد. میخواست ببیند لشکریانش چند مَرده حلاجند. چه قدر اطاعتپذیرند. چه قدر میتوانند سختیها و مشکلات را تحمل کنند. چه قدر میتوانند پا روی نفس شان بگذارند و اصلا چه قدر ارزش و شایستگی همراهی با او را دارند...
به وقتش مشخص شد که طالوت بیگدار به آب نزده و زمانی که آتش جنگ شعلهور شد، همان کسانی که تا خِرخِره آب خورده بودند، کُپ کردند و فهمیدند که مرد جنگ نیستند. در عوض کسانی که پا روی نفس شان گذاشته بودند و صبوری کرده بودند، شدند یک یار وفادار، یک رزمنده و یاور درجهیک برای فرمانده شان. طالوت با همین مردان مؤمن و صبور و آهنینش بر سپاه جالوت پیروز شد...
***
خب خودِ خوردن آب، مسأله ی مهمی نبود. طالوت که با لشکریانش مشکلی نداشت که نگذارد آب بخورند؛ این اصلا در مرام و ذات مهربانش نمیگنجید؛ بلکه او میخواست با این کار نتیجه ی دیگری بگیرد. میخواست ببیند لشکریانش چند مَرده حلاجند. چه قدر اطاعتپذیرند. چه قدر میتوانند سختیها و مشکلات را تحمل کنند. چه قدر میتوانند پا روی نفس شان بگذارند و اصلا چه قدر ارزش و شایستگی همراهی با او را دارند...
به وقتش مشخص شد که طالوت بیگدار به آب نزده و زمانی که آتش جنگ شعلهور شد، همان کسانی که تا خِرخِره آب خورده بودند، کُپ کردند و فهمیدند که مرد جنگ نیستند. در عوض کسانی که پا روی نفس شان گذاشته بودند و صبوری کرده بودند، شدند یک یار وفادار، یک رزمنده و یاور درجهیک برای فرمانده شان. طالوت با همین مردان مؤمن و صبور و آهنینش بر سپاه جالوت پیروز شد...
کی شبیه کیه؟
در روایات ما یاران حضرت مهدی(علیه السلام) به یاران طالوت تشبیه شدهاند1. آنها هم برای سنجش میزان شایستگیشان قرار است غربال شوند. قرار است برای پیمودن این راه ناهموار و دشوار، امتحان شوند. یکی از همین امتحانها آزمون تشنگیای است که طالوت از یارانش گرفت2. اما این همهاش نیست. برای شکستن سد این کنکور سفت و سخت، باید درسهای زیادی را خواند و امتحان داد.
بعضی از این امتحانها مربوط به پیش از ظهور است؛ طولانی شدن غیبت، فتنهها، فریبندگیها، افکار باطل، جاه و مقام و... بعضی از این آزمونهاست که مردود هم کم ندارد و قبولی در آنها بستگی به میزان ایمان و شایستگی هرکس دارد.
بعضی از آزمونها هم برای دوره ی پس از ظهور است؛ البته هرچه پیش میرویم، دوز سختی این آزمونها بیشتر هم میشود. مثلا یکی از این آزمونها همان آزمون طالوت است. یکی دیگر حمله به باورهای خرافی و عوامانهای است که لباس دین پوشیدهاند و زنده کردن معارفهای فراموش شده است. این آزمون خیلیها را که در باورهای شان خرده شیشه دارند، از اطراف امام پراکنده میکند3. یکی دیگر از آزمونها تخریب دیوار مسجد پیامبر (ص) است. پای خیلیها هم هنگام سخنرانی امام در مسجد کوفه میلغزد4.
خب در همین آزمونهاست که رتبهبندیها مشخص میشود و تفاوتهای فکری، نیشتر زده میشود...
همهی اینها را گفتم تا باز هم یادآوری کنم که باید خودمان را بسازیم، فکرمان را تقویت کنیم، بینش مان را بالا ببریم، روح مان را بپرورانیم و بتوانیم پا روی نفسمان بگذاریم. باور کن با دست روی دست گذاشتن و فقط منتظر روز ظهور بودن برای این که یک زندگی بیدغدغه و بیدردسر داشته باشیم، به جایی نمیرسیم.
پس بگو یا علی و بلند شو خودت را بساز برای وقتش!
بعضی از این امتحانها مربوط به پیش از ظهور است؛ طولانی شدن غیبت، فتنهها، فریبندگیها، افکار باطل، جاه و مقام و... بعضی از این آزمونهاست که مردود هم کم ندارد و قبولی در آنها بستگی به میزان ایمان و شایستگی هرکس دارد.
بعضی از آزمونها هم برای دوره ی پس از ظهور است؛ البته هرچه پیش میرویم، دوز سختی این آزمونها بیشتر هم میشود. مثلا یکی از این آزمونها همان آزمون طالوت است. یکی دیگر حمله به باورهای خرافی و عوامانهای است که لباس دین پوشیدهاند و زنده کردن معارفهای فراموش شده است. این آزمون خیلیها را که در باورهای شان خرده شیشه دارند، از اطراف امام پراکنده میکند3. یکی دیگر از آزمونها تخریب دیوار مسجد پیامبر (ص) است. پای خیلیها هم هنگام سخنرانی امام در مسجد کوفه میلغزد4.
خب در همین آزمونهاست که رتبهبندیها مشخص میشود و تفاوتهای فکری، نیشتر زده میشود...
همهی اینها را گفتم تا باز هم یادآوری کنم که باید خودمان را بسازیم، فکرمان را تقویت کنیم، بینش مان را بالا ببریم، روح مان را بپرورانیم و بتوانیم پا روی نفسمان بگذاریم. باور کن با دست روی دست گذاشتن و فقط منتظر روز ظهور بودن برای این که یک زندگی بیدغدغه و بیدردسر داشته باشیم، به جایی نمیرسیم.
پس بگو یا علی و بلند شو خودت را بساز برای وقتش!
نویسنده: سیده فاطمه موسوی
تصویرساز: حسین آسیوند
پی نوشت:
1. غیبت نعمانی، ص 316.
2. همان.
3. نک: چشم به راه مهدی، ص 371.
4. بحارالانوار، ج 52، ص 386.
منبع: موعودنامه، مجتبی تونهای.
منبع: موعودنامه، مجتبی تونهای.