ولایت انسان کامل در نظام تکوین

در این مقاله سعی خواهیم کرد تا در تعریف معانی ولایت و همچنین ولایت تکوینی و ولایت تشریعی بیشتر عبارات حضرت امام رحمه الله را به نحو مستقیم ذکر کنیم تا نظر ایشان در این زمینه گویاتر و روشن‌تر بیان شود.
يکشنبه، 24 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ولایت انسان کامل در نظام تکوین
بعد از توحید و نبوت و عدل الهی، اصل امامت و ولایت ائمه طاهرین و یکی از مهم ترین اصول پنج گانه مذهب تشیع است. حتی در برخی موارد اذعان شده که پذیرش تمامی اعمال انسان در درگاه خداوند بسته به این است که ولایت امامان و اوصیای دوازده گانه بعد از رسول گرامی را پذیرفته و تحت لوای آنها قرار گیرد.
 
عقاید و عرفان در بحث جدای از هم اند ولی عرفان شیعی همواره متأثر از عقاید حقه این مذهب بوده است. عرفای شامخ شیعه همچون فقها و متکلمان بحث ولایت و مصادیق آن را عمیق و دقیق مطرح کرده اند. وقتی که عبارات عرفانی شیعه در کنار عبارات و عقاید کسانی که از علوم اهل بیت(علیهم السلام) بی بهره اند قرار داده می شود، عمق و جهت پردازش به این مطلب مهم، بیش از پیش نمایان می شود. در این میان، بزرگ عارف قرن، حضرت امام الله نگاهی عمیق و گیرا به این مهم دارند. حضرت امام در بیان ویژگی های ولایت انسان کامل و مصدایق آن علاوه بر عرفان نظری ابن عربی، از آیات و روایات و عبارات دعاهای وارده و عقاید حقه شیعه بهره فراوان می گیرند. همین مطلب به سخنان ایشان تعالی خاصی بخشیده است.
 
معنای ولایت چیست؟ ولایت به معنی قرب به حق و محبوب او بودن و تصرف در عالم و ربوبیت و نیابت است. پس ولی کسی خواهد بود که مقرب ترین و محبوب ترین افراد به خداوند بوده و نایب حق تعالی برای تصرف در هستی و پرورش و ربوبیت عالمیان است. فإن الولایة هی القرب، أو المحبوبیة، أو التصرف، أو الربوبیة، أو النیابة. و کلها حق هذه الحقیقة، وسائر المراتب ظل و فیء لها، و هی رب الولایة العلویة الیة.( مصباح الهدایة الى الخلافة و الولایة، ص 39). ولایت علویه با حقیقت خلافت محمدیه در دنیا و آخرت متحد است. اگرچه در ظاهر جدا از هم باشند. ولایت دارای ظاهر و باطن است. ظاهر آن در عالم طبیعت است و باطن آن در مقام احدیت و واحدیت می باشد.
 
امانت به حسب باطن حقیقت ولایت، و به حسب ظاهر شریعت یا دین اسلام یا قرآن یا نماز است. ولایت باطن حقیقت نبوت است. از آن جهت که «نبی» به معنی خبر دادن از امری است؛ امام خمینی(رحمه الله) نیز حقیقت نبوت را خبر دادن از حضرت واحدیت و مقام ظهور و بروز خلافت ولایت میدانند. بنابراین اگر نبوت ظاهر ولایت باشد، مقام باطن نبوت، همان ولایت و خلافت خواهد بود. إن النبوة الحقیقیة المطلقة، هی إظهار ما فی غیب الغیوب فی الحضرة الواحدة حسب استعدادات المظاهر بحسب التعلیم الحقیقی والإنباء الذاتی. فالنبوة مقام ظهور الخلافة والولایة؛ وهما مقام بطونها؛ نبوت مقامی است که آنچه را که اسماء و صفات و معانی در مقام احدیت مقام قرار دارد، در حضرت واحدیت انباء و اظهار می کند و این ظهور در هر مظهر به حسب استعداد اوست. تعبیر دیگری که در عرفان در مورد ولایت شده، تعبیر امانت است:
 
(انا عرضنا الأمانة على السموات والأرض) ولایت بر مخلوقات که بالذات از آن خداوند است و بالعرض به انسان کامل سپرده شده است و او تنها موجودی است که سزاوار و شایسته امانت داری است و این بار گران را به دوش کشید. زیرا تنها انسان کامل توان درک و پذیرش این مقام و امانت را دارد و سایر مخلوقات چون وعاء پذیرش آن را نداشتند، از پذیرفتن آن آباء کردند.
 
در آثار حضرت امام ولایت دارای مراتب متعددی در قوس نزول و صعود می باشد. ولایت از اولین و بالاترین مرتبه وجود، تا آخرین تنزلات ساری و جاری است و آنگاه که در عالم ماده قرار گیرد، ولایت و راهبری خلایق را به سمت قوس صعود و عروج به اصل خویش را آغاز می نماید.
 
به فرموده حضرت امام  رحمه الله حقیقت حق در مرتبه ذات غیب الغیوبی اش، ارتباطی با خلایق نداشته و متباین و جدای از ایشان و بدون هیچ سنخیتی قرار گرفته است. از جمله آفریده های غیر مرتبط با ذات، اسماء و صفات هستند که به دلیل کثرات علمی خویش، قادر به اخذ فیض به طور مستقیم از حضرت ذات و مقام غیبی آن نیستند. بنابراین نیاز به واسطه ای در کسب فیض وجودی خویش هستند. آن واسطه باید با ذات دارای سنخیت باشد و مفتاح خزائن و اسرار و رموز مقام اجمال و عدم تعین باشد. که آن واسطه فیض، مقام ولایت فیض اقدس خواهد بود. و ولایت قیومی خود را از همین مرتبه شروع می کند.
 
فصدر الأمر باللسان الغیبی من مصدر الغیب على... الفیض الأقدس الأنور بالظهور فی ملابس الأسماء والصفات.. فأطاع مقام فیض اقدس دارای دو وجه است. وجهی به سوی غیب الغیوب که پوشیده و پنهان بوده و هرگز آشکار نخواهد شد و هیچ کس به آن راهی ندارد. و وجهی به سوی اسماء و صفات که با آن به ایشان تجلی می نماید و در مقام فیض مقدس و اعیان ثابته، به آنان تعین می بخشد. خلافت علوی با حقیقت خلافت محمدی در هر دو نشئه خلق و امر متحد است و خلافت فیض اقدس رب خلافت علوی است. رب الولایة العلویة التی هی متحدة مع حقیقة الخلافة المحمدیة فی النشأة الأمر والخلق.
 
می دانیم که در حضرت فیض اقدس و مقام الوهیت، اسماء و صفات عاری از هرگونه تعین اند و هرکدام به صورت مجمل و منبسط و بدون تفصیل و تعین و تقید، وجود دارند. حضرت امامه ولایت را در کنار معرفت و توحید قرار داده و هر سه امر را از امور فطری می داند. از آن جهت که فطرت فانی در کمال مطلق است، پس ولایت نیز فانی در فیض منبسط مطلق می باشد.
 
ولایت به نزد اهل معرفت عبارت از فیض منبسط مطلق است و آن فیض خارج از همه مراتب حدود و تعینات است، و از آن تعبیر به «وجود مطلق» شود.؟ امام باقر النقل فرموده است: «فطرة الله التی فطر الناس علیها لا إله إلا الله محمد رسول الله وعلى أمیر المؤمنین ولی الله» در این حدیث شریف از فطرت سه تعبیر نموده اند. اول، لا اله الا الله که همان توحید است و توحید اصل و اساس همه امور و احکام می باشد و در ادامه معرفت و ولایت را بیان کرده اند، و ولایت از شعبه توحید است. خلافت و ولایت اصل وجود و کمال خویش را از مقام الوهیت دریافت می نمایند و در واقع ظهور الوهیت در خلافت و ولایت است و سایر موجودات به واسطه حقیقت خلافت و ولایت که تجلی الوهیت هستند، دریافت فیض می کنند.
 
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی،صص169-163، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.