خيز بترويا! تا مجلس زي سبزه بريم خيز بترويا! تا مجلس زي سبزه بريم شاعر : منوچهري که جهان تازه شد و ما ز جهان تازهتريم خيز بترويا! تا مجلس زي سبزه بريم تا به دو دست و به دو پاي بنفشه سپريم بر بنفشه بنشينيم و پريشيم خطت به سمنبرگ چو مي خورده شود لب ستريم چون قدح گيريم از چرخ دو بيتي شنويم چارهي هر دو بسازيم که ما چاره گريم وگر ايدونکه بينجامدمان نقل و نبيذ دو سه بوسه بدهيم آنگه نقلش شمريم بمزيم آب دهان تو و مي انگاريم اگر ايدونکه بريم انده او يا نبريم نخوريم انده گيتي که بسي فايده نيست ما ملکوار مر او را بزنيم و بخوريم پيش کاين گيتي ما را بزند يا بخورد