ارزشیابی حمایت از دانش آموزان

مشارکت در کارهای گروهی در حکم بخش جدانشدنی از برنامه ریزی تبلیغاتی این خدمات و نیز به کار بستن آنهاست.
دوشنبه، 14 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ارزشیابی حمایت از دانش آموزان
ارزشیابی این نوع مداخله در کوتاه مدت مشکل است چرا که محققین می بایست منتظر بمانند تا مدتی از اجرای این نظام بگذرد و تأثیرات آن کاملا آشکار شود. مشکل دیگر محققین این است که مدارس از لحاظ ادراک و تجربه مسائل بایکدیگر تفاوت دارند؛ از این رو شیوه‌های تجربی حمایت هم کلاسی همزمان با تلاش همکلاسان و بزرگسالان در تطابق دادن این مداخله با نیازهای خاص خود، احتمالا دستخوش تغییرات شود. از آنجایی که بیشتر مدارک برپایه بررسی‌های موردی است مدت زمان بیشتری نیاز است تا اسناد کافی جهت ایجاد مدارکی قانع کننده جمع آوری شود. مشکلات دیگری نیز وجود دارد که حامیان همکلاسی گرفتار قوانین اخلاقی مانند رازداری هستند و شاید کسانی که کمک گرفته اند، مایل نباشند در خصوص تجربه های حمایتی خود با آنها گفت وگو شود. 
 
باوجود موانع عملی، تحقیقات محققینی چون کار، کویی، شارپ، اسمیت، و دیگران، در زمینه حمایت هم کلاسی نشان میدهد که این نظام‌ها علاوه بر داشتن فواید بسیار برای افرادی که به کمک نیاز دارند برای حامیان نیز فوایدی خواهد داشت، به خصوص برای آن دسته از جوانانی که اگر شرایط طور دیگری بود فقط نظاره گر بودند ولی حالا این امکان را دارند که در رفع مشکلات سایر دانش آموزان مسئولیتی را برعهده بگیرند. از طرفی احساس مفید بودن در عرصه زندگی اجتماعی و نیز عزت نفس، به آنها نیرو می بخشد. همچنین نتیجه تحقیقات نشان می دهد که تشکیل این گروه ها به مرور باعث بهبود جو اجتماعی مدرسه می شود.
 
به دنبال معرفی برنامه حمایت هم‌کلاسی در یک مدرسه، برای همه دانش آموزان (نه تنها حامیان همکلاسی) توضیح داده شد که به محض دیدن موارد قلدری آن را گزارش کنند. به عنوان نمونه از گروهی دانش آموز در خصوص وضعیت قلدری در مدرسه سؤال شد و آنها گزارش دادند که جو مدرسه شان تغییر کرده و به عبارتی گفتند: «خطر کمتر شده است.» (شارپ و همکاران). به طور کلی تحقیقات نشان می دهد برقراری خدمات حمایت هم کلاسی می تواند به حال یاری شونده، یاری کننده و یا به طور کلی برای تمامی افراد مدرسه مفید باشد. همان طور که انتظار می رود، کودکانی که نیاز به حمایت دارند هنگامی که یک برنامه حمایت هم کلاسی در مدرسه شان برقرار می شود احساس امنیت بیشتری می کنند. یافته ها در خصوص حامیان هم کلاسی نشان می دهد که این امر باعث افزایش اعتماد به نفس می شود. مهارت های مفیدی به جوانان می دهد و پاسخ دهی آنها را افزایش می دهد؛ بنابراین فرصتی مناسب در اختیارشان قرار می گیرد که به نحوی موافق روح جمعی مدرسه عمل کنند. این خصیصه های بهبود یافته شخصیت در ظاهر از چندین منبع نشأت می گیرد.
 
نخست، مشارکت در کارهای گروهی در حکم بخش جدانشدنی از برنامه ریزی تبلیغاتی این خدمات و نیز به کار بستن آنهاست. صحبت کردن در مورد تجربه هایشان در گردهمایی های مدرسه و نیز مجامع خارج از مدرسه. پاسخ‌های ارائه شده به سؤالها نشانه واضحی است از ارزش نهادن به این جوانها، مبنی بر آن که چون آنها با مشکلاتی در جمع مدرسه شان روبه رو هستند، پس به آنها این فرصت داده شده است که راه حلی برای آن بیابند. در برخی موارد شهرت و گسترش آن از حد مدرسه فراتر می رود و در جامعه بیرون توجه رسانه های جمعی را هم به خود جلب می کند و بنا به نظری این کار به طور کل مهارت‌های ارتباطاتی را بهبود می بخشد و اینکه از سخنرانی ها و صحبت برای گروههای کوچک چند نفره شروع می شود تا گروه‌های چند صد نفره، در واقع نوعی چالش است». به عبارت دیگر جوانان به اطلاعات عمومی فعالیتهای اجتماعی شان ارج می نهند.
 
دوم، حامیان همکلاسی طی دوره آموزشی، نظرات مثبتی در خصوص ارزش آن دسته از مهارتهای ارتباطاتی که کسب می کنند، فرا می گیرند. این مهارت ها عبارتند از، گوش دادن فعالانه و از روی همدلی، خلاصه و منعکس کردن گفته ها و تعاریف همکلاسی ها در نقش مددجو، ایجاد فضا و زمان مناسب جهت ابراز احساسات، می آموزدند که خیلی زود شروع به نصیحت نکنند، و همکاری با هم کلاسی برای حل مسئله در برابر مسائل میان افراد. ارزش چنین تجاربی بسیار بالا است؛ زیرا این مهارت ها را می توان به جنبه‌های دیگر روابط جوانان با افراد اجتماع منتقل کرد.
 
سوم، حامیان همکلاسی در مقطع متوسطه تجربه های مفیدی ارائه می دهند. آنها اظهار می دارند که دایره لغات کاربردی شان گسترش یافته است و متوجه مضمون احساسات سایر افراد می شوند و همچنین قادرند موضع بازتابی مناسب در قبال مشکلات میان فردی خود و دیگران را کسب کنند. یکی دیگر از فواید، آگاهی روبه رشدشان در انتقال تجربیاتشان است؛ بدین صورت که در مقابل مشکلات مشابه راه حل های موجود را به کار می برند.
 
در اغلب بررسی ها، حامیان همکلاسی و معلم‌ها به یک اندازه از بهبود کلی منش ها در مدرسه خبر می دهند: این کار باعث ایجاد منشهای همزیستی و احساس امنیت بیشتری می شود. افراد مراقب یکدیگرند. تمامی افراد مدرسه کاملا با هم هستند.»

به طور کلی دانش آموزان این ایده را می پذیرند که در صورت وجود مشکل بهتر است به نحوی آن را با دیگران مطرح کنند تا آنکه مشکل را در دل نگه دارند. هنگامی که مسئله قلدری مدنظر بود، حامیان همکلاسی و معلم‌ها چنین گزارش دادند که پس از تشکیل گروه‌های حمایت هم کلاسی و آموزش راهکارهای لازم، دانش آموزان از اینکه معلم و گروه را در جریان قلدری ها قرار می دهند نه تنها احساس خیانت به ارزش های همکلاسی خود ندارند، بلکه آن را عملی کاملا مثبت تلقی می کنند.
 
منبع: مشاوره و حمایت از کودکان در برابر ناملایمات، سونیا شارپ و هلن کاوی، ترجمه: دکتر سوسن آقاجانبگلو، صص 94-91،  نشر ورجاوند، تهران، چاپ دهم، 1391


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط