رویکردهای مبتنی بر مشاوره با دانش آموزان

گستره و کیفیت آموزش به مجرب بودن اعضا کادر و در دسترس بودن ایشان و نیز حمایت و پشتیبانی مدیریت مدرسه بستگی دارد.
دوشنبه، 14 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رویکردهای مبتنی بر مشاوره با دانش آموزان
در این بخش به آن دسته از نظام های حمایت هم کلاسی خواهیم پرداخت که به نحوی بر پایه رویکردی مشاوره ای طراحی گشته اند؛ همچون رویکردهای دوست شدن. این رویکردها نیز از لحاظ تأکید، تفاوت های بسیار زیادی دارند که مطالبی همچون قلدری، تنهایی، انطباق با مدرسه جدید، و برخورد با جدایی و فقدان نزدیکان را در برمی گیرند. ولی عناصر مشترکی در این برنامه های حمایتی مبتنی بر مشاوره وجود دارد که از آن جمله؛ آموزش مهارت‌های اساسی گوش دادن فعال، همدلی، مشکل گشایی و حمایت در رویکردهای مشاوره‌ای.
 
اول؛ پاسخ مستقیمی به درخواست کمک در خصوص مشکلی خاص داده می شود.
 
 دوم؛ حامیان همکلاسی، توسط این رویکردها مهارت ها و راهبردهایی می آموزند تا در صورتی که در آن موقعیت قرار نگیرند بتوانند راه حلی برای مشکلات بیابند.
 
 سوم؛ هر چند کار اصلی را حامیان هم کلاسی انجام می دهند، اما بزرگترها نقش حمایتی و نظارتی خود را البته بدون تحمیل و با ارائه راه حل های پیشنهادی ایفا می کنند.
 
 چهارم؛ این امور تنبیه کردن نیست و نمی خواهد کسی را مقصر جلوه دهد بلکه به دنبال ارائه روش‌های مشخص و واقعی ارتباط میان افرادی است که در آن موقعیت دخیل هستند. نتیجه چنین رویکردی تشخیص این مورد است که دانش آموزان استعدادی ذاتی دارند که در برخورد با مشکلات نقش‌های فعالی را بر عهده گیرند.
 
برای به کارگیری این موارد، هم کادر آموزش و هم دانش آموزان به آموزش تخصصی نیاز دارند. تمامی این آموزش ها باید خارج از کلاس درس صورت گیرد و از این رو مستلزم آن است که مدرسه منابع و لوازم مورد نیاز جهت تقویت نظام حمایت از همکلاسی را داشته باشد. بهتر است که این نظام را یکی از اعضای کادر آموزش هماهنگ سازد که از خصوصیت های شخصیتی همچون از خودگذشتگی و تعهد را دارا باشد. این شخص باید به طور مرتب با متخصصین و با مدرسه در ارتباط باشد و در ضمن آموزش های لازم غیرتخصصی در زمینه مشاوره و یا روان درمانی را هم گذرانده باشد.
 
این گونه آموزش ها باید مناسب با نیازهای خاص هر مدرسه باشد، در جزوه های آموزشی توصیه شده مربیان باید قادر باشند دستوالعمل های ارائه شده را با توجه به موقعیت خودشان تعدیل کنند. در جزوهای آموزشی کار و ساندرز Carr & Saunders (1980) ، کویی و شارپ Cowie & Sharp (1996) ایده‌ها و تمرین هایی در ارتباط با طیف گسترده ای از منابع یافت می شود؛ همچون تئاتر، آموزش تصویری، سخنرانی، کار گروهی، ایجاد فرصت هایی در گروههای دو و سه نفره جهت کار بر روی موارد و مشکلات خود کارورزها و فعالیتهای خود آگاهی. جزوه ها به طور کلی توصیه می کنند که زمان این آموزش باید در کمتر از سی ساعت باشد ولی در واقع طول دوره برنامه هایی که در حال حاضر در جریان هستند بسیار متناوب است. جلسات آموزشی را می توان به صورت فشرده و یا یکبار در هفته برگزار کرد.
 
پر واضح است که گستره و کیفیت آموزش به مجرب بودن اعضا کادر و در دسترس بودن ایشان و نیز حمایت و پشتیبانی مدیریت مدرسه بستگی دارد. 
 
پس از آنکه دانش آموزان کاملا آموزش دیدند باید به طور مرتب بر کارشان نظارت داشت. همچنین جلسات تکمیلی جهت بررسی فوری مسائل خاصی که پیش می آیند، تشکیل داد که این امر نیز اغلب منجر به نیاز بیشتر به آموزش در پی خواهد داشت. در همه موارد توصیه می شود علاوه بر جهت گیری شخصی مربیان بهتر است، آموزش ها تجربی باشند. به نظر می آید مؤثرترین آموزش آن است که به کارورزان فرصت داده شود تا تجارب خود را با یکدیگر در میان بگذارند و مهارت های گوش دادن و پاسخ دهی مناسب را در محیطی امن تمرین کنند. آموزش زمانی مؤثر واقع می شود که ارائه دهندگان آن بزرگسالانی با سابقه عملکرد مثبت و نمونه باشند و نیز به مسائل مربوط به جوانان آگاهی کامل داشته باشند.
 
برای مثال؛ یک خانم معلم هماهنگ کننده، پیش از معرفی برنامه حمایت همکلاسی، این ایده را برای اولیای دانش آموزان و معلمان توضیح داد. شرکت در کلاس‌های آموزشی برای دانش آموزان سنین ۸ تا ۱۰ سال آزاد بود. از دانش آموزان داوطلب خواسته شد تقاضانامه و شرح حال خود را تکمیل کنند. فهرستی مختصر تهیه شد و از روی آن فهرست این خانم با دواطلبان مصاحبه کرد و سرانجام دانش آموزان واجد شرایط برای آموزش انتخاب شدند. دانش آموزان منتخب طی ۱۶ ساعت آموزش را گذراندند. مربی آنها یک متخصص خارج از کادر مدرسه بود که در سطح یک مشاور آموزش دیده و تجربه داشت. طی این جلسات مسئول گروه مواردی را همچون مهارتهای اساسی گوش دادن، همدلی، پاسخ دهی به احساسات دیگران، بسط دایره لغات مورد نیاز برای ابراز احساسات و رویکرد حل مشکلات در برابر مسائل فردی و اجتماعی، عنوان کرد. این خانم رویکرد مذکور را در کلیه تعامل‌های خود با دانش آموزان به کار برد. یک اتاق در اختیار حامیان همکلاسی قرار گرفت که در آنجا بتوانند دانش آموزان را به هنگام صرف ناهار ببینند و نیز قفسه قابل اطمینانی جهت نگهداری پرونده‌های سری به آنها اختصاص داده شد. خانم به همراه دو نفر از همکارانش نیز آموزش‌های لازم دیگر را طی دو نیم روز فرا گرفتند. این خانم و همکارانش، حامیان همکلاسی را زیر نظر داشتند، آنها را در حل مشکلاتی که طی دوره مراقبت مداوم با آنها روبه رو می شدند یاری می کردند. آنها هر هفته با حامیان همکلاسی دیدار می کردند تا در مورد مسائلی که با آن روبه رو شده بودند، بحث کنند و در صورت لزوم حمایت و یا راهنمایی خود را ارائه دهند. طی ترم پاییزی، متخصص خارج از مدرسه نیز هفته ای یک بار حضور بر کارشان نظارت می کرد. بر اساس این جلسات نظارتی چهار کارگاه آموزشی دیگر برگزار شد. 
 
منبع: مشاوره و حمایت از کودکان در برابر ناملایمات، سونیا شارپ و هلن کاوی، ترجمه: دکتر سوسن آقاجانبگلو، صص 91-89،  نشر ورجاوند، تهران، چاپ دهم، 1391


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط