هدیهای آسمانی از جنس فرزند خوب
در فرهنگ و اندیشه اسلامی فرزند پروری از جایگاه و اهمیت فوق العادهای برخوردار است، فرزند نه تنها مایه دردسر نیست، بلکه هدیه و موهبتی الهی به شمار میآید[2] که میبایست در پرورش و تربیت آن از هیچ تلاشی دریغ نکرد. در منابع روایی از رسول اکرم(صلى اللّه علیه و آله) نقل شده است: «أکرِموا أولادَکُم و َأَحسِنوا آدابَهُم یُغفَرلَکُم؛[3]فرزندان خود را گرامى بدارید و خوب تربیتشان کنید تا گناهان شما آمرزیده شود». علیرغم آثار و برکات فراوانی که فرزند آوری در حیات مادی و معنوی انسان به دنبال دارد و ثمرات زیبای آن تأثیر خوب و مثبتی بر حیات ابدی انسان به بار میآورد، شاهد هستیم برخی از زوجین تنها به داشتن یک فرزند اکتفا میکنند، این موضوع خواسته یا ناخواسته تبعات ناخوشایندی را برای خانواده و جامعه به بار خواهد آورد، از این رو در این نوشتار سعی داریم با بیان برخی از آثار تضعیف فرهنگ فرزندآوری خطرناک ناشی از آن را مورد تذکر و یادآوری قرار دهیم.
تبعات و آثار خطرناک تک فرزندی در زندگی فردی و اجتماعی
1-تک فرزندی و دیدگاه روان شناختی
برخی از محققان بر این باورند خانوادههای تک فرزند تمام توجه و تلاش مادی و معنوی خود را بر یک فرزند متمرکز میکنند، از این رو این رویه میتواند زمینه تقویت روحیه رفاه طلبی، خودپسندی در کودک را فزونی بخشد، این چنین فرزندانی از بسیاری از مهارتهای زندگی که در ارتباط با همسالان خود کسب میکنند محرم میشوند، در واقع ارتباط با همسالان علاوه بر تقویت نشاط، شادابی، خلاقیت، پویایی و تحرک، زمینه رشد اجتماعی، عاطفی را در کودکان تقویت میکند. رعایت کردن نوبت، سهیم شدن با دیگران، تعاون و تعامل و همکاری و کار تشکیلاتی، همه و همه به طور مستقیم و غیر مستقیم در خانوادههایی که از چند فرزند برخوردار هستند، قابل دست یابی است، البته نباید از این مطلب غافل شد که گاهی اوقات خانوادههای تک فرزند با بحران و توجه کافی به فرزندان نیز مواجه هستند، مشغله و کار زیاد در بیرون از منزل موجب شده است، برخی از والدین وقت کافی حتّی برای یک فرزند خود نیز نداشته باشند، که آثار ویرانگر آن غیر قابل انکار است، این در حالی است که در خانوادههای پر جمعیت هر یک از اعضا به نوعی فقدان جای خالی سایر اعضا را تا حدودی پوشش میدهد.[4]جمعیت زیادی که با هم تعاون دارند و در بین آنها تخصص هست، بیشتر تولید میکنند و مازاد آن را به همسایگان میفروشند، پس جمعیت، غیر مستقیم موجب تولید ثروت میشود زیرا کارهای دست جمعی دارای ضریب و نتایج و بهرهوری بسیار زیاد خواهد شد.
2-تک فرزندی و دیدگاه جامعه شناختی
از دیدگاه جامعه شناختی تک فرزندی از گستردگی خانوادهها نیز کاسته و روابط فامیلی را به طور جدی و معناداری کاهش میدهد، باید به این موضوع توجه داشته باشیم فرزندی که تنها بزرگ میشود، نه خواهر و نه برادری خواهد داشت و نه فرزندانش صاحب عمو، عمه، خاله، دایی خواهند شد، پسر عمو، پسر دایی، ... به یک افسانه تبدیل خواهد شد، این در حالی است که در دهههای شصت گستردگی این موضوع موجب الفت و انسجام روابط فامیلی فراوانی شده بود، هم بازیهای دوران کودکی احساس قرابت و نزدیکی در بزرگسالی داشتند و این پیوندهای اجتماعی آثار و برکات فراوانی از جنس صله رحم را برای خانوادهها به دنبال داشت.برخی از محققان بر این باورند، پیامد شوم تک فرزندی سرد و سرخورده شدن جامعه را به دنبال دارد، شاید این چنین تصور شود، تک فرزندی تاحدودی مشکل اقتصادی خانوادهها را برطرف کرده باشد، ولی واقعیت این است که این موضوع به پیکره و باطن جامعه لطمه بزرگی را وارد کرده است، به طوری که ره آورد آن پیدایی نسلی بی تفاوت و بی انگیزه شده است.[5]
3-تک فرزندی و دیدگاه سیاسی
بدون شک یکی از مؤلفههای قدرت سیاسی جوامع انسانی برخورداری از جمعیت کارآمد و مؤثر است، در واقع جمعیت عامل مهمی در ایجاد و تقویت منابع مهمی همچون توان نظامی، اقتصادی، علمی، فرآوری منابع ملّی و جغرافیایی به شمار میآید، جمعیت یک کشور با قدرت دفاعی و امنیتی آن ارتباط مستقیمی دارد، کشورهایی که از لحاظ جمعیتی اوضاع بهتر و روبه رشدی دارند فرصتهای مهم تولید علم به مراتب در آنها بیشتر از کشورهایی است که از جمعیت کمتری برخوردار هستند، البته این موضوع منوط به توجه جدی به نیروی انسانی و فراهم کردن امکانات و بسترهای توسعه و پیشرفت میباشد.ابن خلدون به جمعیت هم از زاویه قدرت ملّی و هم از زاویه رفاه فردی این چنین نگریسته است: «دگرگونی و تحولات نظامی، سیاسی، بر قلمرو و جایگاه و جمعیت اثر می گذارد، و بالعکس، میزان جمعیت و گسترش یا محدود کردن قلمرو بر ساختار سیاسی اثر میگذارد، از این رو ابن خلدون مشوق ازدواج است و افزایش جمعیت را به عنوان نیروی انسانی عامل مهمی در تأمین نیروی نظامی و حفظ شهرها میداند،...»[6]
4-تک فرزندی و دیدگاه اقتصادی
محققان و دانشمندان بر این باورند رابطه جدی و معنا داری بین افزایش جمعیت و رشد اقتصادی وجود دارد، چرا که این عامل انسانی است که به عنوان مولدی کارآمد می تواند به تولید ثروت و اشتغال در جامعه مدد رساند. از برخی آثار ابن خلدون در این خصوص رابطهی جمعیت و تولید ثروت میتوان به جمع بندی دست یافت: «جمعیت زیادی که با هم تعاون دارند و در بین آنها تخصص هست، بیشتر تولید میکنند و مازاد آن را به همسایگان میفروشند، پس جمعیت، غیر مستقیم موجب تولید ثروت میشود زیرا کارهای دست جمعی دارای ضریب و نتایج و بهرهوری بسیار زیاد خواهد شد، از نظر ابن خلدون رشد و رونق جمعیت هم عرضه و هم تقاضا را تحریک میکند و این نیرویها و عرضه و تقاضا هستند که قیمت کالا را تعیین می کنند، وی همچنین به نیرویهای کلان اقتصادی، رشد جمعیت، توسعه سرمایه انسانی و تأثیر ترقیات فن آورانه بر توسعه نیز اشاره میکند و معتقد است رشد جمعیت تابعی از ثروت است.[7]پینوشتها:
[1]. الکافى، ج6، ص3، ح10. رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) : «إنَّ الوَلَدَ الصّالِحَ رَیحانَةٌ مِن رَیاحینِ الجَنَّةِ؛فرزند شایسته و خوب گلى از گلهاى بهشت است».
[2]. سوره مبارکه صافات، آیه 100. «رَبِّ هَبْ لی مِنَ الصَّالِحینَ؛ پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح] ببخش!».
[3]. مکارم الأخلاق ص 222.
[4]. کریم دژبرار، آسیب شناسی تک فرزندی از دیدگاه اسلام و علوم اجتماعی، ص20.
[5]. علی پایدار فر، پدیده نوگرایی و رابطه آن با میزان باروری، فصل نامه جمعیت، ص22.
[6]. آسیب شناسی تک فرزندی از دیدگاه اسلام و علوم اجتماعی به نقل از : غلامرضا جمشیدی ها، نظریه های جامعه شناسی، ص56.
[7]. ر.ک: عزت الله راد منش کلیات عقاید ابن خلدون در باره فلسفه تاریخ و تمدن ، ص 204.