برنامه‌ی بی خطر درمان با ذهن‌آگاهی

مراقبه ذهن‌آگاهی به مقداری بینش فراشناختی نیاز دارد که به کارآموزان امکان می‌دهد افکار یا خودشان را در حین تمرین، بازنگری کنند.
سه‌شنبه، 13 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برنامه‌ی بی خطر درمان با ذهن‌آگاهی
به طور معمول MiCBT برنامه‌ای بی خطر و غیرتهاجمی است و توسط افراد حرفه‌ای که برای داشتن احساس شفقت نسبت به دیگران آموزش دیده‌اند، ارائه می‌شود. با وجود موضع همدلانه که اغلب در درمانگران استفاده کننده از رویکرد درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مشاهده می‌شود، ممکن است برخی درمانجویان به شکل منفی واکنش نشان دهند. مواردی از پاسخ های منفی نسبت به برنامه‌های مبتنی بر ذهن آگاهی در مقالات پژوهشی و بخش های خدماتی گزارش شده است. یک وضعیت جدی تر و نسبتا پیش بینی شدنی وجود دارد که کاربرد مراقبه ذهن آگاهی باید در آن با احتیاط و دقت بیشتری صورت گیرد. این وضعیت عبارت است از سایکوز بالقوه و حالات هذیانی. درمانجوی سایکوتیک با بستن چشمانش، ممکن است هر چیزی را تصور کند، هر نوع تصویری را تجسم کند و در نهایت گرفتار توهم شود. این قضیه در مورد توهمات شنوایی نیز صادق است.
 
پاول چادویک و همکارانش از دانشگاه سوتامپتون و بیمارستان رویال ساوت هانتز در سوتامپتون انگلستان، دریافتند که ذهن آگاهی محتاطانه هنوز در این گروه از درمانجویان دشوار، امکان پذیر است (چادویک، نیومن، تایلور و آبا، ۲۰۰۵). آن‌ها اثر کارکرد بالینی آموزش ذهن آگاهی گروهی شش جلسه‌ای را همراه با مراقبت روانپزشکی استاندارد برای یازده بیمار مبتلا به سایکوز آشفته ساز ذهنی ارزیابی کردند. به این افراد آموزش ذهن آگاهی تنفس داده شد و تشویق شدند تجارب ناخوشایند را به آگاهی‌شان بیاورند، مشاهده و ملاحظه کنند و بگذارند بدون داوری، چسبیدن یا تقلا کردن، از خاطرشان بگذرد. یکی از ویژگی‌های خاص این پروتکل اجرایی این بود که شرکت کنندگان می‌توانستند تمرین‌هایشان را به دوره‌های کوتاهی محدود کرده و با چشمان باز تمرین کنند. همان طور که در کوشش های اولیه خود متوجه شدیم کاهش معناداری در علائم و پیشرفت هایی در مهارت‌های ذهن آگاهی به وجود آمد و نتایج را دلگرم کننده یافتند و خواستار اجرای پژوهش‌های کنترل شده تری در مورد نتایج و فرایند درمان شدند. متأسفانه از آن موقع تا کنون کاری چندان فراتر از آن انجام نگرفته است. به طور کلی توصیه نمی‌شود درمانجویان دچار حالات پریشانی شدید، مراقبه ذهن آگاهی را به تنهایی انجام دهند. افراد فاقد بینش یا آن‌هایی که درک ضعیفی از فنون دارند و نمی‌توانند افکار آشفته ساز را مدیریت کنند، گاهی در حین تمرین ممکن است بدتر شوند. تا امروز که تحقیقات این حوزه هنوز در مراحل اولیه اند، پیشنهاد نمی‌شود از مراقبه ذهن آگاهی استاندارد برای افراد دچار حالات سایکوتیک مانند توهم، هذیان و پارانویا، حالات برانگیختگی شدید (مانند اضطراب یا خشم فوق العاده، تکانه‌ها یا بی قراری کنترل نشدنی)، یا حالات خودکشی که احتمالا فرد را در معرض خطر قرار میدهند، استفاده شود.
 
توجه داشته باشید که در اینجا موضوع فقط نفس تشخیص نیست. این هشدارها بیشتر مبتنی بر این دانش است که مراقبه ذهن آگاهی به مقداری بینش فراشناختی نیاز دارد که به کارآموزان امکان می‌دهد افکار یا خودشان را در حین تمرین، بازنگری کنند. اگر دسترسی به آگاهی فراشناختی با انحرافات شناختی (که به حد کافی برای آسیب زدن به ادراک قوی هستند) مختل شود، احتمال بازنگری ضعیف خواهد بود و افکار آشفته ساز ممکن است حتی قوی تر شوند. اغلب درمانجویان تازه کار در آغاز تمرین های خود مقداری از چنین تقویتی را تجربه می‌کنند، اما به طور معمول میزان خاموش سازی‌ها بیشتر از میزان تقویت هاست. این موضوع سبب می‌شود تمرین چالش برانگیز و در عین حال سودمند باشد. در صورت فراهم شدن امکان انتخاب درمان برای درمانجویان، ممکن است در نتیجه خودناباوری با تردید وارد درمان شوند. هنگامی که موفقیت در تکلیف جدید دشوار به نظر می‌رسد، درمانجویان افسرده و مضطرب اغلب ترس از شکست را تجربه می‌کنند. انتظارات مبتنی بر درمان ممکن است به منبع جدید اضطراب و دلیلی برای ریزش بدل شوند. رویکرد تعاملی گفت و گوی زیر انگیزش و تعهد درمانجوی شما را تسهیل می‌کند: اگر مهارت مورد نیاز برای تغییر شرایط را به شما بدهند، آیا برای تغییر شرایط تان از آن استفاده می کنید؟ در آن صورت چند درصد آماده تغییر خواهید بود؟ اگر پاسختان کمتر از ۱۰۰ درصد است، دلایل را روشن کنید: خودناباوری‌های احتمالی، ترس از شکست، انگیزه پایین وغیره. دیدگاه درمانجو را با مهارت‌های درمان شناختی استاندارد به چالش بکشید. ممکن است این سؤال کمی عجیب به نظر برسد، اما لطفا به من بگویید «چرا میخواهید تغییر کنید؟» فهرست زیر مثال هایی از مقادیر مختلف انگیزه را نشان می‌دهد. شاید دو نکته آخر بیانگر احتمال موفقیت و تعهد بیشتر باشند و فشار خارجی (برای مثال دلایل حقوقی قانونی، بیمه، مسکن و غیره)؛ و به منظور حفظ رابطه یا به خاطر خانواده؛ برای خوشحال کردن شخص دیگر؛ و سلامت جسمی؛ مشکلات عاطفی روانی؛ ارزش- خود، تغییر سبک زندگی. «اگر تغییر نکنید چه می‌شود؟» (در این لحظه ممکن است اندکی برانگیختگی به وجود آید).
 
در اینجا درمانگر مکث می‌کند با هدف مطلع کردن و نشان دادن اینکه به کمک مهارت های کارامد به سرعت می توان از رنج خلاص شد، منطقی برای MiCBT ارائه می‌کند. با تأکید بر هزینه (تکلیف خانگی)، به این اشاره کنید که گاهی کنار آمدن با تکالیف مشکل است. تأکید بر نیاز به تعهد. «چه زمانی می توانید ۳۰ دقیقه صبح و ۳۰ دقیقه عصر برای درمان وقت بگذارید؟» «کجا میتوانید تمرین کنید؟» نگرشی گرم و حمایتگر، جرأت ورزی درباره تکلیف خانگی و تعهد برای کسب اعتماد و تعهد درمانجو بسیار مهم است. یکپارچگی مربوط به دستاوردها نیز مهم است (نتایج درمان به تکلیف خانگی وابسته است که طی جلسات درمان کسب و تصریح می‌شوند). ارائه منطق قبل از شروع هر نوع مداخله روانشناسی، شکلی از به رسمیت شناختن شعور درمانجو، اختیار در ادامه سبک و سیاق درمان، همچنین حق داشتن اطلاعات درباره درمان است. علاوه بر این پژوهش ها نشان میدهند که ارائه منطق خوب برای استفاده از الگوی درمانی، همکاری را افزایش نرخ ریزش را کاهش، و بهره درمانی را افزایش می‌دهد. بالینی گران و پژوهشگران کارکشته در حوزه شناخت رفتار درمانی تأکید کرده‌اند که درمانجویان باید با منطقی مناسب، نسبت به شناخت رفتار درمانی توجیه ارائه آموزش روانی قسمتی از برنامه شناختی- رفتاری است که توجه مراجع را به آن دسته از متغیرهای بیرونی و درونی که وی احتمالا نمی‌تواند به سادگی آن‌ها را به مشکلات خود ربط دهد، جلب می‌کند. به زبان ساده، چارچوب نظری که درمان مبتنی بر آن است، برای درمانجو توضیح داده شده و به مشکل مطرح شده مرتبط می‌شود.
 
منبع: شناخت رفتار درمانگری یکپارچه شده باذهن آگاهی، برنو ای کایون، مترجمان: دکتر محمد خدایاری‌فرد، کوروش محمدی حاصل و مریم دیده‌دار، صص49-46، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.