وارسی دوطرفه (متقارن) بدن

مغز حجم زیادی از شبکه‌ها را فعال می‌کند و یاد می‌گیرد اتصالات بیشتری را یکپارچه کند و حجم انبوهی از حس‌ها را به طور همزمان پردازش کند.
چهارشنبه، 14 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وارسی دوطرفه (متقارن) بدن
وقتی وارسی قسمتی از بدن آسان‌تر شد و کمتر از طریق حواس پرتی‌های ذهنی معمول مغشوش شد، دستور العمل وارسی بخش به بخش بدن به طور متقارن ارائه می‌شود (برای مثال هر دو گونه، هر دو شانه، هر دو پا، و غیره به صورت همزمان). این مرحله نخست وارسی پیشرفته را تشکیل می‌دهد. در این مرحله مغز باید شبکه‌های توجه را از هر دو نیمکره و با نیروی برابر به طور همزمان فعال کند. جفت کردن دو نیمکره ممکن است تا پیش از این نیز به طور طبیعی در درمانجویانی که کارشان را به خوبی انجام داده اند (تمرین نیم ساعتی دو بار در روز) تجربه شده باشد، اما برای آن‌هایی که به روال تمرین عمل نمی‌کنند یا نحوه انجام دادن تمرین را به درستی درک نکرده اند، به سادگی قابل وصول نخواهد بود. اگر مهارت پیش نیاز (وارسی یکطرفه) به خوبی کسب نشده باشد، ممکن است در ابتدا کمی سردرگمی ایجاد شود.

اغلب مراجعان و همکاران گزارش می‌کنند که توجهشان بیشتر به یک سمت بدن جلب می‌شود و گاهی چیزی شبیه زیگزاگ توجه را احساس می‌کنند که به جای جریان عمودی، از سویی به سوی مقابل می رود. این مسئله به دلیل قرینه نبودن نیمکره‌ای در شبکه حسی تنی است. ما، آن قسمت‌هایی از بدن را که به طور روزمره توجه بیشتری معطوفشان می‌کنیم ، آسان تر احساس می‌کنیم . علت این مسئله در مراجعان مبتلا به درد مزمن به بذل توجه بیشتر به نواحی دردناک در یک طرف بدن برمی گردد. در نهایت این مرحله نیز با کمی تمرین آسان تر می‌شود. پس از وارسی متقارن، مراجع می تواند حداکثر طی پنج تا ده دقیقه هر دو طرف بدن را به راحتی همزمان وارسی کند. توصیه می‌شود که بعد از این به مرحله بعد بروید.
 
در مرحله دوم وارسی پیشرفته، روش رفت و روب بدن معرفی می‌شود. این فن شامل وارسی با حرکت مداوم در جهت مورد نظر ابتدا به صورت عمودی است. مغز حجم زیادی از شبکه ها را فعال می‌کند و یاد می گیرد اتصالات بیشتری را یکپارچه کند و حجم انبوهی از حس‌ها را به طور همزمان پردازش کند. با اقتباس از پژوهش‌های حافظه در روانشناسی شناختی، رفت و روب روشی برای تقطیع اطلاعات احشایی است. در این مرحله به مراجعان آموخته می‌شود که فقط رفت و روب ناحیهای را تمرین کنند. از آن‌ها تقاضا می‌شود مجموعه‌ای از بخش‌های بدن را بروبند و در عین حال تلاش کنند تعداد بیشتری از بخش‌ها را با هشیاری پایدار و تعادل معطوف به تمامی حس‌هایی که از لحظه ای به لحظه دیگر دریافت کرده اند، احساس کنند.

اغلب از درمانجویان خواسته می‌شود ابتدا سر و گردن و سپس یکباره شانه ها و اعضای فوقانی را وارسی کنند، سپس قسمت جلوی بالاتنه تا تمام قفسه سینه تا شکم را بروبند، سپس قسمت بالای پشت تا نشیمنگاه روبیده شود و به همین ترتیب تا اعضای پایینی بدن تا نوک پاها ادامه دهند. مرحله بعدی وارسی پیشرفته مستلزم توجه به حرکت عمودی در عین پخش توجه به همه قسمت های بدن به طور همزمان است؛ ابتدا در سطح و سپس در تمام بافت بدن. در توضیح این مرحله برای درمانجویان، استعاره‌ها مفید واقع می‌شوند. این فن وارسی در آموزه‌های اس آن گونکا، رفت و روب سراسری خوانده می‌شود طی این دستورالعمل گوکا تجربه رفت و روب را به ریختن آب در بالای سر تشبیه می‌کند؛ به همین ترتیب توجه به پایین و سراسر بدن سرازیر می‌شود و تمام حس‌های سر راه آن بدون هیچ مانعی احساس می‌شوند. در ابتدا وقتی رفت و روب هنوز کند است، بیشتر شبیه ریختن عسل روی سر و ریزش آن به طرف بدن است. از آنجا که روش های رفت و روب شامل پوشش سریع قسمت‌های بسیار بزرگ بدن است، کاربران به طور معمول طی وارسی بخش هایی را مورد غفلت قرار میدهند. نباید سرعت و دقت را فدای یکدیگر کرد. برای جبران قسمت های فراموش شده باید بعد از اتمام همه بدن، تمام قسمت های از قلم افتاده به صورت جداگانه بازبینی شوند.
 
این مرحله ممکن است موجب شگفتی کاربران شود. حس خوشایند حلول جسمی (حس انسجام بسیار کم) که در سراسر بدن حس می‌شود، تجربه نابی از اتحاد با محیط، حتی با هوای اطراف بدن، ایجاد می‌کند. این حس جسمی «همه و هیچ بودن» در آن واحد، اغلب خوشایند و فارغ از سردرگمی است. این حس با این واقعیت نیز همخوان است که گام نهادن به این مرحله پیشرفته فقط با شفافیت مداوم ذهن و تعادل فکری امکان پذیر است. این تجربه نباید با تجربه اجتناب یا گسستگی خلط شود. اس آن گونکا این تجربه را به صورت زیر توصیف کرده است: در ابتدا بسیار زمخت، متبلور و شدید است، اما با صرف وقت و ثبات قدم در تمرین، بدن با حفظ تعادل با هر تجربه، در تپش‌های ظریف حل می‌شود و به مرحله بانگا می رسد، یعنی آمیختگی نهایی.

به علاوه، واکنش‌های ویار به حس‌های بدنی خوشایند هنگام مواجهه با حس‌های زمخت (آزارنده)، تجارب رایجی اند. به طور تلویحی اغلب نشانه‌هایی از پیشرفت مشاهده می‌شوند، اما به خاطر داشته باشید که حس‌های زمختی وجود دارند که ظاهر نمی‌شوند، مگر اینکه درمانجو جریان آزاد حس‌های بدن و ویار را تجربه کرده باشد. چه زنان و چه مردان واکنش‌های ویار را گاهی با ماهیت جنسی تجربه می‌کنند. هنجار کردن این قضیه هنگام پیاده سازی روش های رفت و روب مفید است، می توان این کار را با مطرح کردن اینکه گاهی افراد ویار نیرومندی دارند و تجربه کردن آن عادی (بهنجار) است، انجام داد. لازم است این را در مورد درمانجویان دچار تشخیص مشکلات اعتیاد مورد تأکید قرار دهید. به زودی این درمانجویان در می یابند که بیشتر به ویار حس‌های بدنی معتادند تا مواد مخدر.

میزان و شدت واکنش‌های ویار به متغیرهای متعددی از جمله ژنتیک، میزان و شدت دلبستگی گذشته به تجارب لذتبخش و سطوح آگاهی و تعادل فکری فرد بستگی دارد. روش مقابله با واکنش‌های ویار مانند روش مواجهه با واکنش‌های آزارنده است؛ بدانید که همه حس‌های بدن، افکار و تصاویر رفتنی هستند و از این رو محکوم به فنا. به این ترتیب آن‌ها می توانند با درجه ای از فاصله با حس «من» خود را ادراک کنند، بدون نیاز به دلبستگی، یعنی با تعادل فکری. یادآور شوید که هرچه اجازه دهیم این ویارها بیایند و بروند، بیشتر ظاهر می‌شوند، اما باز هم بگذارید بیایند و بروند. به تدریج رفتار واکنشی ویار به چیزی که دوست داریم ضعیف می‌شود. به لحاظ تکنیکی از دیدگاه شرطی سازی عامل می‌توان گفت پاسخ شرطی شده به دلیل ممانعت از تقویت خاموش می‌شود.
 
منبع: شناخت رفتار درمانگری یکپارچه شده باذهن آگاهی، برنو ای کایون، مترجمان: دکتر محمد خدایاری‌فرد، کوروش محمدی حاصل و مریم دیده‌دار، صص79-77، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.