وحی و نبوت معتبرترین سند تربیت

از آن گذشته، هنوز بسیاری از مسائل غیب و شهود از دسترس حس و عقل و تجربه، با همه وسعتی که دارند، مخفی مانده است؛ مسائلی که بدون اطلاع رسانی وحیانی هرگز برای انسان منکشف نخواهند شد.
شنبه، 17 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وحی و نبوت معتبرترین سند تربیت
اعتبار تربیت چنان که پیش تر گذشت، حس و محسوسات، تجربه و تجربیات، عقل و معقولات، تاریخ و مرویات، نقل و منقولات، سنت و مستتات، وحی و وحیانیات و قرآن و ظواهر و مکنونات آن، از جمله ابزارها و منابع معرفت بشری اند. هر یک از این ابزارها و منابع، به فراخور حال، قدرت و استعداد هدایتگری، بازدارندگی، تعلیم دهندگی و تربیت کنندگی دارند. بشر می تواند از آنچه حس می کند، تجربه می اندوزد یا تعقل می کند بهره برداری های لازم آموزشی - تربیتی را به عمل آورد؛ همان گونه که می تواند از اخبار و سرگذشت‌های پیشینیان درس ها و عبرتها بیاموزد و به کار بندد.
 
با این همه، هیچ یک از ابزارها و منابع یادشده، در اعتبار و روایی و اتقان به پایه آنچه بشر از طریق وحی و نبوت فرامی گیرد، نمی رسد. از میان همه منابع و ابزارهای معرفت، وحی تنها منبع و ابزار خطاناپذیر است و از هرگونه اشتباهی مصون می ماند. همچنین تنها منبع و ابزاری است که در امر هدایت و تربیت انسان ها تمام زوایای زندگی دنیوی و اخروی بشر را در نظر گرفته و از هیچ جنبهای غافل نمانده و هیچ بعدی را فرو نگذاشته است؛ زیرا آفریننده وحی و فرستنده آن به طور کامل و فراگیر بر همه زوایای وجودی بندگان خود اشراف، مراقبت و نظارت دارد و آنی از ایشان غافل نمی شود و هیچ گاه آنان را بیهوده به حال خود رها نمی کند. با این بیان، وحی با همه مضامین و احوال شرایطش در انحصار و اختیار خداوند است. او تنها بر کسانی وحی را نازل می کند که خود برگزیده باشد و فقط کسانی را از مفاد آن آگاه می سازد که شأنیت دریافتش را به آنان عطا فرموده باشد.
 
جز وحی، راه‌های دیگر شناخت در دسترس بشر قرار دارند. حس با دامنه وسیع و گسترده محسوساتش، عقل با قلمرو پیشرفته مدرکاتش، و همچنین دیگر راه ها و منابع معرفت می توانند مورد دریافت و بهره برداری آحاد انسانی باشند، بدون اینکه مراقبت یا محدودیتی از عالم ماورای حس و عقل و تجربه و هرچه که هست، درباره کارکرد و تولید و بازده آنها اعمال شود. آدمی به دستگاه هایی مجهز است که با کمک آنها مستقیم یا غیر مستقیم داده ها را دریافت و پردازش می کند. از آنجا که بشر از خطا و سهو و اشتباه مصون نیست، چه بسا در دریافت و پردازش داده های حسی، عقلی، روایی یا تجربی دچار اشتباه و انحراف شود. بدین ترتیب، هیچ تضمینی وجود ندارد که معرفتهای بشری به دست آمده از طریق ابزارها و منابع انسانی از خطا و اشتباه مصون باشد تا بتوان بر این معرفتها به طور کامل و به قدر کافی اعتماد کرد.
 
از آن گذشته، هنوز بسیاری از مسائل غیب و شهود از دسترس حس و عقل و تجربه، با همه وسعتی که دارند، مخفی مانده است؛ مسائلی که بدون اطلاع رسانی وحیانی هرگز برای انسان منکشف نخواهند شد. نمونه ای ساده از این دست، اخبار و سرگذشت پیشینیان در گذشته های بسیار دور و کهن است. اگر وحیی نمی بود و قرآن و روایاتی وجود نمی داشت تا ما را از این امور باخبر سازد، به هیچ وجه و با هیچ امکاناتی نمی توانستیم روزنه ای به درون و عمق تاریخ بشر بگشاییم. مثال پیچیده نیز مربوط به اموری از عالم غیب و باور است که به هیچ روی در قاموس امور مادی و در قالب مسائل این جهانی نمی گنجد تا چه رسد به اینکه بخواهد با احساس و ادراک و تجربه شناسایی شود. در این صورت، به طریق اولی، هیچ ابزار و منبعی جز وحی، در قالب قرآن یا روایات، نمی تواند ما را از این امور غیبی آگاه سازد و اخباری از آن عالم به ما برساند و در نتیجه ما را با چنان حقایقی آشنا سازد.
 
بنابراین بسیاری از حقایق جهان هستند که ما انسانها باید آنها را بشناسیم؛ حقایقی که شناخت آنها و ایجاد ارتباط با آنها شرط لازم برای تأمین سعادت هر دو جهان است. با وجود این، ما خود از ابزارها، راه ها و منابع چنین شناختی بی بهره ایم. از سویی، همه ما را به شناخت این حقایق فراخوانده، و بلکه مأمور و موظف کرده اند، و از سوی دیگر، ابزار و منابع این شناخت را در اختیار ما نگذاشته اند. پس حکمت الهی اقتضا دارد که برای آشناسازی انسان‌ها با حقایق و معارف مزبور راهی فراتر از راههای انسانی پیش روی او بگشاید که آن نیز راهی جز وحی و نبوت نیست. پیامبران الهی از طریق وحی با مبدأ هستی ارتباط می یابند، و از رهگذار این ارتباط، واسطه فیض الهی می شوند و احکام سعادت بخش خداوند را برای بشر به ارمغان می آورند. پیامبران از هر گناه و اشتباهی مصون اند؛ زیرا دارای ملکه عصمت اند، و از این روی، هر آنچه را از طریق وحی از خداوند دریابند بدون هیچ انحراف و خطا و اشتباهی به بشر ابلاغ می کنند. بشر نیز با دریافت مفاد ابلاغ پیامبران، به کمک عقل و فطرت خدادادی اش، راه درست را از نادرست، آن گونه که انبیای الهی ابلاغ کرده اند، باز می شناسد و بر پیروی از ایشان همت می گمارد. 
 
آنچه بیان شد، برجسته ترین تمایز مبانی معرفت شناختی تعلیم و تربیت اسلامی با دیگر فلسفه‌ها و مکاتب تعلیم و تربیت است. با صرف نظر از اهداف بسیار بلندی که در زمینه تعلیم و تربیت انسانها برای بعثت پیامبران و ارسال و انزال کتب آسمانی در نظر گرفته شده، وحی و نبوت از حیاتی ترین عناصر مطرح در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی است که بدون در نظر گرفتن آن هیچ نقطه اتصالی میان خدا، تعلیم و تربیت، و انسان باقی نمی ماند. در این زمینه، بی تردید ادعاهای کسانی که بدون پشتوانه وحی و نبوت داعیه دار حرکتها و جنبش های جدی در فلسفه تعلیم و تربیت اند سست و بی پایه خواهد بود. گرچه انسان های اندک شماری از استعداد بسیار مهم و ارزنده» الهام پذیری یا «گیرندگی الهام و اکتشاف» در زمینه های هنری، علمی، فلسفی و... برخوردارند، استعداد گیرندگی وحی الهی» ویژه پیامبرانی است که خداوند آنان را به رسالت و نبوت برگزیده است. اما این استعداد بسیار بسیار فراتر از الهام پذیری را چگونه می توان تشریح و تبیین کرد؟ در حقیقت، «ما از تفسیر دقیق این استعداد ناتوانیم. تنها راهی که برای پذیرش امکان چنین استعداد در بعضی از افراد در دست داریم، همان پدیده الهام است که کسی نمی تواند آن را انکار کند». 
 
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت، سیداحمد رهنمایی، صص240-237، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1388


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط