شاخص و فاکتورهای اقتصادی تمدن نبوی
سال 99 که با درایت و هوشمندی مقام معظم رهبری به سال جهش تولید و اقتصاد معرفی شد، سزاوار است با توجه به بُن مایههای فرهنگ اقتصادی موانع فرهنگی و ذهنی پیش روی اقتصاد اسلامی را برداریم و در این مسیر کمکی هر چند اندک به مقوله تولید داشته باشیم، از اینرو یکی از مهمترین کارهایی که میتواند به بحث جهش تولید یاری رساند تقویت باورهای اعتقادی و فرهنگی اقتصاد اسلامی است، فاکتورهای زیبا و با ارزشی که لایههای آن را به خوبی میتوان در فرهنگ و تمدن نبوی مشاهده کرد.1-فعالیت اقتصادی، مسئولیتی الهی
بر خلاف بسیاری از مکاتب مذهبی و دینی که هیچ گونه ارزشی برای برنامههای اقتصادی و دنیوی ندارند در فرهنگ و تمدن نبوی فعالیت اقتصادی یکی از مهمترین اجزاء عبادت به شمار میآید که میتواند در صورتی که برای رضای الهی صورت گیرد همچون سایر اعمال عبادی دارای اجر و مزد اخروی نیز میباشد؛ کما اینکه در منابع روایی از پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) این چنین نقل شده است: «العِبادَةُ سَبعونَ جُزءا، أفضَلُها طَلَبُ الحَلالِ؛[1] عبادت را هفتاد بخش است؛ برترینِ آن، جست و جوى حلال است». در فرهنگ نبوی نه تنها انسان باید تارک دنیا و خرابه نشین زمین، و رهبانیت گزین نباشد؛ بلکه میبایست همانند یک نیروی کارآمد و ماهر در پی آباد کردن زمین اقدام نماید، و در این خصوص خدای متعال این چنین به او مأموریت فعالیت و تلاش داده است: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ؛[2] اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادى آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبید، سپس به سوى او بازگردید، که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک، و اجابتکننده (خواستههاى آنها) است!».
2-خودکفایی و بینیازی
در فرهنگ نبوی جامعهی مؤمن و اقتصادی باید به گونهای از توانایی و اقتدار اقتصادی برخوردار باشد که به درجه خودکفایی و بینیازی از جامعه استکباری برسد. در تمدن نبوی هر گونه تکیه و اعتماد به جامعه سرمایه داری و استکباری و نیازمند شدن به آنها نوعی گناه تلقی میشود؛ کما اینکه در فرهنگ قرآن کریم با این چنین آموزههای وحیانی مواجه هستیم که باری تعالی میفرماید: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ؛[3] و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب مىشود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهید داشت؛ و یارى نمىشوید». و یا اینکه در روایتی از امام علی(علیه السلام) که برجستهترین شاگرد مکتب و فرهنگ نبوی است این چنین نقل شده است: «الإمام الصادق (علیه السلام): کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ (علیه السلام) یَقولُ: لا تَزالُ هذِهِ الامَّةُ بِخَیرٍ ما لَم یَلبَسوا لِباسَ العَجَمِ، و یَطعَموا أطعِمَةَ العَجَمِ، فَإِذا فَعَلوا ذلِکَ ضَرَبَهُمُ اللّهُ بِالذُّلِّ؛[4] امام صادق(علیه السلام): امیر مؤمنان(علیه السلام) مىفرمود: این امّت، همواره در خیر به سر مىبرند، ما دام که همچون بیگانگان [که داراى سنّتهاى نادرستاند]، لباس نپوشند و غذا نخورند؛ زیرا اگر چنین کنند، خداوند، به خوارى دچارشان مىکند».هر چند فرهنگ و تمدن نبوی مشوق و مروج فعالیت اقتصادی بوده، ولی با این حال این موضوع به معنای اقتصاد آزاد و بیضابطه و قانون نیست، از این رو در فرهنگ و تمدن نبوی برخی از روابط ناسالم که رنگ و بوی اقتصادی نیز دارند نفی و نهی شده است.
3-رفاه و آسایش
هر عقل سلیمی به خوبی میداند که انسان دارای نیازهای متعددی مادی و اقتصادی است که در سایه پاسخ مثبت و هوشمندانه به آنها میتواند به رفاه و آسایش مادی و اقتصادی دست یابد، از این رو باید به این نکته توجه داشته باشیم که در فرهنگ نبوی فقر و فلاکت نه تنها مفید نیست، بلکه میتواند زمینه ساز دردسرهای بزرگ نیز به شمار آید،«وَ لَوْ لَا رَحْمَةُ رَبِّی عَلَى فُقَرَاءِ أُمَّتِی کَادَ الْفَقْرُ یَکُونُ کُفْرا؛[5] اگر پروردگار من به فقیران امّتم مهر نمىورزید، فقر آنان را در آستانه کفر قرار مىداد». بر اساس این فاکتورهای بسیار مهم و ارزشی هر انسانی در زندگی خود باید به گونهای رفتار نماید که زمینه رفاه و آسایش اهل خانه را فراهم نماید، به طور قطع و یقین این چنین هدف مهم و راهبردی با انزوا، راحت طلبی و عدم تلاش و کوشش بدست نخواهد آمد. در منابع روایی در نکوهش کسانی که از این چنین مهمی اجتناب می کنند این چنین نقل شده است: الإمامُ الصّادقُ(علیه السلام): «لا خَیرَ فیمَن لا یُحِبُّ جَمعَ المالِ مِن الحَلالِ ؛ فیَکُفَّ بهِ وَجهَهُ و یَقضیَ بهِ دَینَهُ؛[6]امام صادق علیه السلام : خیرى نیست در کسى که دوست نداشته باشد از راه حلال مال به دست آورد، تا به وسیله آن آبرویش را حفظ کند و بدهکاریش را بپردازد».
4-اعتدال در مصرف و پرهیز در اسراف و تبذیر
یکی از موانع و آسیبهای خطرناک بازار تولید و اقتصاد زیاده روی در مصرف و گرفتار شدن در دام اسراف و تبذیر است، این موضوع به طور قطع و یقین موجب آشفتگی بازار و به نوعی موجب افزایش بیرویه قیمتها میشود، هر چند برخی از حامیان تولید ملّی این چنین ادعا میکنند که برای حمایت از تولید نباید موضوعاتی همچون اسراف و زیاده روی در مصرف را مطرح کرد، در رد این چنین ادعایی میتوان این چنین بیان داشت که اگر مصرف کننده داخلی مصرف هوشمندانه و بدور از هر گونه اسراف و تبذیر داشته باشد، امکان حضور در بازارهای خارجی و بین المللی را پیدا خواهیم کرد به نوعی که کشور از جایگاه یک مصرف کننده داخلی به صادر کننده تبدیل خواهد شد. به این موضوع توجه داشته باشیم که در منابع روایی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است :«إِنَّ السَّرَفَ یورِثُ الفَقرَ وَ إِنَّ القَصدَ یورِثُ الغِنى؛[7]اسراف باعث فقر و میانه روى موجب بى نیازى مى شود».
5-مبارزه با روابط ناسالم اقتصادی
هر چند فرهنگ و تمدن نبوی مشوق و مروج فعالیت اقتصادی بوده، ولی با این حال این موضوع به معنای اقتصاد آزاد و بیضابطه و قانون نیست، از این رو در فرهنگ و تمدن نبوی برخی از روابط ناسالم که رنگ و بوی اقتصادی نیز دارند نفی و نهی شده است: از جملهی این موارد عبارتند از: 1-کلاه برداری، 2-ربا، 3-رشوه خواری، 4-کم فروشی، 4-اختلاس، 5-احتکار، از آنجا که پرداختن به هر یک از این موارد خود نیازمند به تهیه مقالهای مجزا است، به طور خلاصه تنها به یک مورد آن اشاره میکنیم: در منابع روایی از پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) نقل شده است: «مَنِ احْتَکَرَ فَوقَ أربَعینَ یَوما ، فإنَّ الجَنّةَ تُوجَدُ رِیحُها مِن مَسیرَةِ خَمسِمائةِ عامٍ ، و إنّهُ لَحَرامٌ علَیهِ؛[8]هر کس بیش از چهل روز احتکار کند، بوى بهشت ، که از مسافت پانصد سال به مشام مى رسد، بى تردید بر او حرام است».پینوشتها:
[1]. الکافی، ج5، ص78، ح6.
[2]. سوره مبارکه هود، آیه 61.
[3]. سوره مبارکه هود، آیه 113.
[4]. المحاسن، ج2، ص410، ح136.
[5]. جامع الأخبار(للشعیری)، ص109.
[6]. من لا یحضره الفقیه، ج3، ص166، ح3615 .
[7]. کافی(ط-الاسلامیه)ج 4 ، ص 53 ، ح 8.
[8]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج100، ص: 89، ح11.