طهارت و شکوفايي قلب از منظر قرآن کريم

طهارت قلب و حيات آن و راهکارهاي استمرار بخشي به اين حيات و رشد و تعالي حيات طيبه آن و احياء و شکوفايي آن از اضطراب ، غم و ناراحتي قلب و چرکين شدن آن به گناه و قساوت يا بي آن و سپس مرگ قلب از جمله موضوعات راهبردي در اخلاق و تربيت ديني است که از منظر قرآن کريم مورد بررسي قرار گرفته و به منظر شما خوانندگان عزيز تقديم گرديده است .
پنجشنبه، 3 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طهارت و شکوفايي قلب از منظر قرآن کريم
طهارت و شکوفايي قلب از منظر قرآن کريم
طهارت و شکوفايي قلب از منظر قرآن کريم

نويسنده:سيد محمدرضا علاءالدين




چکيده :

طهارت قلب و حيات آن و راهکارهاي استمرار بخشي به اين حيات و رشد و تعالي حيات طيبه آن و احياء و شکوفايي آن از اضطراب ، غم و ناراحتي قلب و چرکين شدن آن به گناه و قساوت يا بي آن و سپس مرگ قلب از جمله موضوعات راهبردي در اخلاق و تربيت ديني است که از منظر قرآن کريم مورد بررسي قرار گرفته و به منظر شما خوانندگان عزيز تقديم گرديده است .
*کليد واژه : قلب ، حالات قلب ، عوامل حيات بخشي و ممات قلب

قلب يا دل :

مقصود از قلب از نظر اهل معرفت عالي ترين مرتبه روح انساني است آنچه در آيات و روايات آمده قلب يا دل را امري مجرد و مرتبه اي عالي از نفس و روح دانسته که مرکز دريافت الهامات و فهم عواطفي چون خوف ، رجاء ، عشق ، محبت ، غم و شادي و حياء و ... مي باشد، واضح است که انسان مرکب از عنصر جسماني و عنصر روحاني است به اعتبار ديگر نفس را به دو قوه عامله و عالمه تقسيم مي کنند .
قوه عامله همان نيروي نفس است که در سراسر بدن پراکنده شده و کارها را انجام مي دهد و قوه عالمه يا ادراک نفس بر 5 قسم مي باشد .
1 ـ قوه احساس : شامل حواس ظاهري مي شود ( لامسه ، سامعه ، باصره ، ذائقه ، شامه )
2 ـ قوه خيال : محل نگهداري محسوسات و بايگاني آنها مي باشد .
3 ـ قوه تخيل : محل ترکيب محسوسات و ابداع صورت هاي جديد مي باشد .
4 ـ قوه عقل : ادراک کليات را بر عهده دارد و شامل عقل نظري و عملي مي باشد .
5 ـ قوه قلب : ادراک امور الهامي و عواطف را عهده دار مي باشد .
تمامي اين پنج قوه جلوه هاي مختلف نفس اند و نفس يک حقيقت است که مشتمل بر همه ي اين قواست لذا قلب هم مرتبه اي از نفس است . البته قلب از مهم ترين شئون وجودي روح و کانون همه اکتسابات و اعمال نيک و بد انسان است . به همين خاطر به نفس و روح ، قلب هم گفته مي شود .
در جايگاه و اهميت قلب همين بس که ( عرش الرحمن ) است و جايگاه معرفت الهي ، حضرت امام خميني (ره) در کتاب شريف ( آداب الصلاه ) مقامات اهل سلوک را چهار مقام برشمرده اند . سلوک علمي ، حصول ايمان به حقايق علمي ، مقام اطمينان و مقام مشاهده. بر اين اساس در اصلي ترين مرحله
معرفت ، تنها ابزاري که به کار مي آيد و با آن مي توان در عالم معنا و ملکوت عالم سير کرد و به حقايق عُلوي(1) دست يافت قلب است و لذا قلب را مايه ي شرف و فضيلت انسان و سبب برتري او بر مخلوقات ديگر دانسته اند . (2)

قلب در قرآن کريم و روايات :

در قرآن کريم قلب بر پنج وجه آمده است :
1 ـ آياتي که به صفات روحي قلب اشاره دارد : غلظت ، (3)خضوع(4) ، قساوت(5) ، اطمينان (6)
2ـ آياتي که به حالات قلب اشاره دارد . مانند رعب(7) ، وجل (8)و ...
3ـ آياتي که به افعال قلب اشاره دارد . مانند اثم(9) ، کسب (10)
4 ـ آياتي که به ويژگي ها ، شناختي قلب اشاره دارد . مانند ريب(11) ، تفقه(12) ، تعقل(13) و ...
5 ـ آياتي که به خصيصه هاي قلب اشاره دارد . مانند طبع(14) ، اکنه(15) ، رين(16)

قلب يا دل که در قرآن از آن بسيار ياد شده است داراي حالات و ويژگي هايي است از جمله :

1 ـ طمانينه و اطمينان قلب ( رعد / 28 ـ فتح / 4 ـ فجر / 27 و 28 )
2 ـ طهارت قلب ( احزاب / 33 و 53 ـ مائده / 41 ـ توبه / 108 )
3 ـ انشراح قلب يا شرح صدر ( انعام / 125 ـ انشراح 1 )
4 - مهر خوردن قلب ( غافر / 35 ـ يونس / 74 ـ روم / 59 ـ اعراف / 101 ـ نساء 155)
5 ـ ختم قلب ( جاثيه / 23 ـ بقره / 7 )
6 ـ کوردلي ( کوري قلب ) ( حج / 46 ـ اسراء /72 )
7 ـ حجاب قلب ( انعام / 25 ـ مطفقين / 14 و 15 )
8 ـ زيغ قلب ( آل عمران / 6 و 7 ـ صف / 5 )
9 ـ قساوت قلب ( بقره / 10 ـ انفال (17)/ 24 ـ حج / 53 ـ احزاب / 60 )
10-شفاي قلب(يونس/57)

امام باقر (ع) مي فرمايد : قلب چهار قسم است :

1 ـ قلبي که در آن نفاق و ايمان هر دو است ، پس(18) اگر هنگام مرگ صاحب آن دل با نفاق باشد هلاک شده و اگر با ايمان باشد در نجات است .
2 ـ قلبي که وارونه است و آن دل مشرک است .
3 ـ قلبي که چرکين و زنگ زده و بسته است و آن دل منافق(19) است .
4 ـ قلبي که پاک است و آن قلب مومنين است که همانند چراغي فروزان است . اگر خداوند به او نعمت دهد سپاس گذار است و اگر بر او بلا فرستد صبر مي نمايد .
پس همان طور که از فرمايش امام باقر ( ع ) فهميده مي شود که همه انسان ها داراي قلب هستند با اين تفاوت که قلوب آنها با هم فرق دارند و برخي از انسان ها هستند که به واسطه ي برخي از اعمال قلبشان را زنگار و چرکي گرفته و برخي هم قساوت و سختي در قلبشان ايجاد شده تا آنجا که گفته مي شود قلبشان مرده است .

عوامل مرگ قلب از منظر قرآن و روايات :

عواملي که موجب مرگ قلب و يا سختي آن مي شود طبق قرآن و روايات ائمه معصومين (ع) عبارتند از :
1 ـ تکذيب آيات الهي : قرآن کريم يکي از عوامل مهم مرگ قلب و قساوت آن را تکذيب آيات الهي مي داند که در سوره بقره مي فرمايد : پس سخت گشت دلهاي شما ( يهود ) بعد از اين آيات الهي پس قلب هاي شما مانند سنگ است در سختي بلکه سخت تر از سنگ است در قساوت (20).
2 ـ انجام گناه : گناه بزرگترين سبب مرگ و قساوت قلب است هر گناهي که از انسان سر مي زند به تدريج باعث تيرگي قلب شده مگر آنکه زودتر توبه کند تا پاک و تميز شود .
امام علي (ع) مي فرمايد : قلب ها قساوت دار نشد مگر به سبب بسياري گناهان(21) امام صادق (ع) مي فرمايد : پدرم همواره مي فرمود : هيچ چيز چون گناه قلب را تباه نکند قلب همچنان بر گناه اصرار ورزد تا اينکه بر آن غالب آيد و آن را وارونه کند(22) . امام باقر (ع) مي فرمايد هيچ بنده اي نيست جز آنکه در دلش نقطه سفيدي است و هر گاه گناهي کند در آن نقطه سياهي پديدار شود اگر توبه کند آن سياهي برود و اگر دنبال گناه رود سياهي بيافزايد تا آنجا که همه سفيدي دل را فرو گيرد و چون اين سفيدي از سياهي گناهان پوشيده شود ديگر صاحب آن دل سياه هرگز به خوبي و صلاح برنگردد . (23)
3 ـ آرزوهاي دراز : آرزوهاي دراز و خواهشهاي دنيوي و خواسته هاي نفساني که براي رسيدن به آن خواسته ها نهايتي پيدا نمي شود از ديگر عوامل مرگ قلب است. حضرت علي (ع) فرمود : به واسطه ي دو چيز از شما مي ترسم يکي هواي پرستي و دوم آرزوي دراز. زيرا پيروي از هواي نفس شما را از حق باز مي دارد و آرزوي دراز انسان را از آخرت به فراموشي مي اندازد . (24)
4 ـ پرخوري : رسول خدا (ص) فرموده است : نميراند دلها را جزء زياد خوردن و آشاميدن زيرا قلب ها مي ميرند همانند زراعتي که بيش از حد آبش دهند .(25)
و علي (ع) مي فرمايد : بپرهيزيد از پرخوري که آن سبب قساوت دل و کسل کننده در نماز و خراب کننده بدن است . (26)
5 ـ پرگويي : پرگويي و زياد سخن گفتن اگر به حرام باشد مثل دروغ و غيبت و سخن چيني حتما موجب قساوت قلب مي شود چون گناه است و مراد از پرگويي يعني سخناني که هيچ نفعي نداشته باشد و سخنان لغو باشد زيادي آن مکروه و موجب قساوت است .
امام صادق (ع) فرمود : حضرت عيسي (ع) فرموده است : زياد سخن نگوييد در غير ذکر خداوند زيرا آنان که پرگويي مي کنند در غير ذکر خداوند دلهاشان قساوت دار است لکن خودشان نمي دانند .(27)
6 ـ پرخوابي : علي (ع) فرموده است : بسيار خوردن و خوابيدن قلب را فاسد و آن را مي کشد(28) . و امام صادق (ع) فرموده است : زياد خوابيدن قلب را از تفکر باز داشته و قسي مي کند .(29)
7 ـ ثروتمندي زياد : علي (ع) فرموده است : مال زياد دين شخص را فاسد مي کند و باعث قساوت قلب مي شود . (30)
8 ـ غفلت : امام باقر (ع) به جابر جعفي فرموده است : پرهيز کن از غفلت که در غفلت قساوت قلب است . (31)
و غفلت يعني ناآگاهي و در ياد خدا و آخرت نبودن و در روايتي رسول خدا مي فرمايند : پنج چيز قلب را قساوت مي دهد :
1 ـ گوش دادن به لهو 2 ـ درب خانه سلطان رفتن 3 ـ دوستي خواب 4 ـ دوستي راحتي
( راحت طلبي ) 5 ـ دوستي خوردن(32) و در حديث ديگر رسول خدا (ص ) فرموده اند : پنج چيز دلها را مي ميراند :
1 ـ گناه بالاي گناه 2 ـ مجادله با احمق ( نابخرد ) 3 ـ هم صحبت و مجالست بيش از حد با زنان 4 ـ نشستن با مردگان ، گفتند رسول الله (ص) مردگان چه کساني هستند ؟ فرمود : هر بنده خوش گذران سرکش که او مرده است .(33)
5 ـ در مدت زيادي تنها در خانه ماندن باعث قساوت قلب مي شود . (34)
قساوت قلب يکي از بيماري هاي روحي است که منشا بسياري از آلودگي ها و گناهان مي شود و بايد از آن پيشگيري کرد و اگر خداي ناکرده دچار آن شديم آن را درمان نماييم .

راهکارهاي درمان قساوت قلب :

مهمترين راه هاي درمان قساوت قلب :

1 ـ ذکر خدا و ياد خدا است :

زيرا خود قرآن ذکر خدا را باعث آرامش قلب ها مي داند ، به طور مثال هوا براي ريه خوب است ، اما آب خوب نيست ، بلعکس آب براي معده خوب است اما هوا خوب نيست ، نفس انسان مثل معده است ، که طالب محبت دنيا است .
دنيا براي نفس مطلوب است اما قلب انسان مثل ريه است که به هوا نياز دارد . محتاج ذکر الله است چطور اگر انسان براي چند لحظه اي هوا به ريه اش نرسد مي ميرد و اگر هواي ذکر خدا هم به قلب نرسد خواهد مرد از جمله ذکرهاي مهم در جلاي قلب که در بر طرف کردن قساوت خيلي موثر است ذکر استغفار ( استغفرالله ربي و اتوب و اليه ) 2 ـ ذکر لا اله الا الله 3 ـ و صلوات بر محمد و آل محمد (35)است .

2 - دوري از گناه :

زيرا قساوت دل مربوط به گناه است پس اول بايد توبه کرد و هر روز با خدا عهد بست که گناه نکنيم و اگر مرتکب آن شده حتما و فوراً توبه کرده و عزم بر ترک گناه داشته باشيم و در اين مورد توصيه مي شود حتما مناجات تائبين از مناجات خمسه عشر از امام سجاد (ع) که در مفاتيح آمده را غفلت نکنيم و به قرائت و تدبر در آن بپردازيم . (36)

3 ـ ياد مرگ :

که باعث مي شود دل انسان جلا پيدا کرده و غفلت را از بين مي برد که علي (ع) مي فرمايد : رسول خدا ( سفارش مي کرد به اصحابشان به اين که ياد مرگ باشيد زيرا ياد مرگ شکننده ي لذات نفساني و مانع از ميل هاي حيواني است .(37)

4 ـ مطالعه کتابهاي اخلاقي و احاديث ائمه هدي :

مطالعه اين کتب و احاديث ( تاثير فوق العاده دارد و امام باقر (ع) فرموده است : ان حديثنا يحيي القلوب يعني احاديث ما قلب را زنده مي کند ) .(38)

5 ـ مهرباني با مستمندان و ايتام :

روايت است شخصي به رسول خدا (ص) از قساوت دلش شکايت کرد ، رسول خدا (ص) فرمود : هر گاه بخواهي دلت نرم شود پس اطعام کن مسکين را و دست بر سر يتيم بکش .(39)
درپايان براي مطالعه بيشتر در مورد قلب و قساوت و درمان آن کتب ذيل پيشنهاد مي گردد .
1 ـ قلب سليم ، نوشته شهيد دستغيب 2 ـ حکمتها و اندرزها ، شهيد مرتضي مطهري 3 ـ پندها و اندرزها آيت الله حائري

پي نوشت :

1) رضا رمضاني گيلاني ، گناه شناسي ، مبحث قلب و دل
2) امام خميني (ره) آداب الصلاه ، مقامات اهل سلوک
3) آل عمران ، 159
4) حديد / 16
5) بقره / 74
6) همان 260
7) احزاب / 26
8) انفال / 2
9) بقره / 282
10) همان / 225
11) توبه / 110
12) اعراف / 179
13) حج / 46
14) نحل / 108
15) انعام / 25
16) مطفقين / 14
17) بهاء الدين خرمشاهي ، دانشنامه قرآن و قران پژوهي ، ص 1773
18) محمدي ري شهري ، گزيده ميزان الحکمه ، موضوع قلب ص 654
19) اصول کافي ، ج 2 ، ص 309
20) بقره / 72
21) علل الشرايع
22) اصول کافي ، ج 1 ، ص 269
23) اصول کافي ، کتاب ايمان و کفر باب الذنوب ، حديث 20
24) نهج البلاغه ، کلمات قصار
25) قلب سليم ، ص 329
26) همان
27) وسايل الشيعه ، باب 12 ، ص 90
28) قلب سليم ، ص 332
29) همان
30) تحف العقول
31) قلب سليم ، ص 334
32) همان
33) خصال شيخ صدوق 106
34) شهيد دستغيب ، قلب سليم ، ص 315
35) محمدي ري شهري ، گزيده ميزان الحکمه ، مبحث قلب و دل ، ص 654
36) همان ، صص 656 ـ 655
37) همان ، صص 657 ـ 656
38) همان ، صص 658 ـ 657
39) همان ، صص 658 ـ 657

منبع:نشريه فصلنامه قرآني کوثر شماره28




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط