دوره آتنی
دومین دوره تاریخ یونان باشکوهترین دوره آن بود: دورهای که با پیروزی های نظامی، پیشرفت اجتماعی، رفاه روزافزون و آثار بزرگ هنری و علمی همراه گشت. با شکست ایرانیان که ابرقدرت دیگر آن دوره بودند، یونانیان ملتی بی رقیب شدند. پس از پیروزی نظامی آنان بر ایرانیان، فنیقیها (Phoenicians) و ایرانیان را از مراکز تجاری پس زدند، و در این حوزه نیز، بزرگترین نیروی آن زمان شدند. سرعت رشد در قرن پنجم خیره کننده بود و پیروزی، اصلاح سیاسی، کشفهای علمی و شاهکارهای هنری پی در پی به دنبال هم می آمدند.این دوره باشکوه به هیچ عنوان صلح آمیز نبود. برعکس، جنگهای بی وقفه و کشمکشهای داخلی میان سرزمینهای مختلف یونان، طبقات اجتماعی، جناحها و رهبران در جریان بود. یونانیان زندگی صلح آمیزی نداشتند، بلکه در حالتی از تنش میزیستند. نبرد علیه متجاوزان شور و اشتیاق میهن پرستانه آنان را برمی انگیخت و احساس قدرت و یکپارچگی ملی را استحکام می بخشید.
در کشوری که به مراکز سیاسی، صنعتی، تجاری و آموزشی خود مباهات میکرد، یکی از نواحی یعنی آتیکا (Attica) و به ویژه آنتن (Athen) برتری یافت. آتیکا موقعیت جغرافیایی مناسبی داشت و از لحاظ منابع طبیعی کاملا قابل توجه بود. پیش از این در قرن ششم پیسیستراتوس (Pisistratus) آتن را به عنوان یک قدرت دریایی توسعه بخشیده، نیروها و تجارت آن را سامان داده بود و از ادبیات و هنرها حمایت میکرد. تا اواسط قرن پنجم، آتن حق شهروندی را سخاوتمندانه اعطا میکرد و خارجیها نیز آزادانه به تجارت در آنجا می پرداختند. در اواسط قرن پنجم، ثروت و جمعیت آتنیها حتی از سیراکیوز (Syracuse) هم فزونی یافت. وجهه و شهرت آتن، هم با پیروزی های نظامی و هم با توسعه فرهنگی بیشتر آشکار شد. جامعه دلوسی (Delian) تحت حمایت و رهبری آتنیها و پس از انتقال وزارت دارائی از دلوس به آتن، بنا نهاده شد. اوج عظمت آتنیها در زمان پریکلس (Pericles) و مقارن اواسط قرن پنجم بود. از آن زمان به بعد، دوره مزبور، دوره آتنی ( Athenian , Attic ) نامیده شده است.
با آغاز قرن پنجم، فرهنگ یونانی در دو جهت توسعه یافت، یکی از آنها توسط دریسیها و دیگری توسط أیونیها تداوم پیدا کرد. با این حال هر دو جریان در جامعه آتنی ظاهر شد، و با آن در هم آمیخت. سبکهای دریسی و آیونی از سبک هایی استانی به دو سبک کشوری تبدیل شدند. برای مثال در کنار پارتنون دریسی (Parthenon) که در آکروپلیس بنا شده است اکتیوم (Erechtheum) با سبکی آیونی قرار دارد. در علوم و به ویژه زیباشناسی نیز چنین وضعیتی برقرار بود: سوفسطائیان آتنى (Sophists) از تجربه آیونی تبعیت میکردند، در حالی که افلاطون سنت عقلانی دریسیها را ادامه می داد.
دوره دموکراتیک
تکامل در جامعه آتنی به سمت پیشرفت اجتماعی و زندگی دموکراتیک در جریان بود. اصلاحات پیش از این تحت تأثیر سولون دوره کلاسیک (Solon) در قرن ششم آغاز شده و در قرن پنجم تحت تأثیر کلئیستنس (Cleisthenes) زمانی که حقوق شهروندان یکسان شد و همه توانستند در دولت سهیم باشند، گسترش بیشتری پیدا کرد. در سال ۴۶۴، آرئوپاگوس (Areopagus) آخرین نهاد غیردموکراتیک برچیده شد. تأسیس دفاتر پرداخت دستمزد تحت فرمان پریکلس، فقیرترین افراد را نیز قادر به شرکت در دولت کرده بود. مناصب و مقامها نه با رأی، بلکه با قرعه کشی بدست می آمد. براساس قانون، نمایندگان مجلس شهروندان (Ecclesia) دست کم سه بار در ماه دور هم جمع میشدند. حتی امور جاری نیز روی هم رفته توسط هیئتی پانصد نفره حل و فصل میشد. همه آتنیها در امور همگانی شرکت میکردند و به این کار نیز ادامه می دادند. هر آتنی به غیر از برده ها که بایستی کار میکردند، می توانست حکومت کند و عمر خودش را به دانش و هنر وقف نماید. هنر هرگز در این حد با زندگی مردم در ارتباط نزدیک نبوده است. تراژدیها و کمدی ها با مدح و ستایش یا تقبیح برنامه های اقتصادی و سیاسی در خدمت سیاست بودند.مردم آتن
اگر برخی از آتنیها را که در باشکوهترین دوره آتن به عنوان گروهی از شهروندان روشنفکر حکومت می کردند، نمونه و الگوی پیشرفت و فضیلت بدانیم، به خطا رفته ایم. برعکس، آنها تمایل خاصی به روشنفکری نداشتند و این از حکم مرگ سقراط، یکی از حامیان روشنفکری، که توسط آنها صادر شد، معلوم است. کسوفون (Xenophon) از زبان سقراط، میگوید که نمایندگان مجلس شهروندان از افرادی بودند که در بازار معامله میکردند و تنها فکرشان این بود که چگونه ارزانتر بخرند و چگونه گرانتر بفروشند. ما خصلتهای منفی آتنیها یعنی حرص و آز، حسادت، خودبینی، تکبر و تظاهرشان را می شناسیم. اما امتیاز مهم آنها نباید مورد تردید قرار گیرد. آنها مردمان آزاد و مختاری بودند که بدون آزادی نمی توانستند زنده بمانند، زیبایی را تحسین میکردند، دارای ذوقی سلیم و درکی درست از هنر خوب بودند که لذت جویی طبیعی را با عشق به اندیشههای انتزاعی درهم می آمیختند. آتنیها عاشق آسودگی و بی خیالی زمان فراغت بودند، اما هنگامی که لازم بود می توانستند ایثار کنند و دلاوری و شجاعت خود را نشان دهند. همچنین خودخواه، اما بلندپرواز و جاه طلب نیز بودند و این بلندپروازی و جاه طلبی آنان را بلندنظر و سخاوتمند کرده بود. آنها انسانهای همه فن حریفی بودند که زمان خود را میان کار حرفه ای، امور اجتماعی و تفریحات تقسیم میکردند. افزون بر این، همانگونه که زبانشناس برجسته تی.سینکو ( T . Sinko) یادآور شده است، «هر شهروندی هم عضو نیروی احتیاط ارتش بود و هم سرباز کهنه کار». و خطاست اگر زندگی آتنیها را زندگی مجلل، شاهانه و آسوده بدانیم.توکودیدس (Thucydides) عبارات پریکلس را اینگونه روایت کرده است: «ما زیبایی را در حالت اعتدال عاشقیم و حکمت را بدون اینکه به ضعف و سستی بیافتیم دوست داریم. نیازها و خواست آنها برای خودشان کم و کوچک بود: بناها و ساختمان های عمومیشان باشکوه، اما خانه های شخصیشان اینگونه نبود. آنها ثروتشان را نمی ستودند و فقرشان را پنهان نمی کردند. زیرا به اندکی از بهره مندی راضی بودند، و بسیاری از آنها نگرانیهای مادی نداشتند و اگر نمیتوانستند اثر هنری خلق کنند، دست کم میتوانستند از آن لذت ببرند. ایسوکراتس (Isocrates) با نگاهی به گذشته یعنی زمان پریکلس توانست بگوید که، «هر روز یک جشن برقرار بود»، و علی رغم جنب و جوش و تکاپوی موجود در دوره آتنیها، در این دوره بود که گویا آناکساگوراس Anaxagoras در پاسخ به این پرسش که چرا او ترجیح داده است که باشد بجای آنکه نباشد، گفته است، برای اینکه به آسمان و نظم موجود در عالم نگاه کنم.
ادامه دارد..
منبع: تاریخ زیباشناسی، جلد اول، ووادیسواف تاتارکیوچ، ترجمه: سید جواد فندرسکی، صص103-99، نشر علم، تهران، چاپ أول، 1392